نامه(29)

نامه(29)

ومن كتاب له عليه السلام

إلى أهل البصرة

 

وَقَدْ كَانَ مِنِ انْتِشَارِ حَبْلِكُمْوَشِقَاقِكُمْ مَا لَوْ تَغْبَوْا عَنْهُ فَعَفَوْتُ عَنْ ____________ . لَبِّث ـ بتشديد الباء ـ : فعل أمر من لبثه إذا استزاد لبثه، أي مكثه، يريد امهل. . الهَيْجاء: الحرب. . حَمَل ـ بالتحريك ـ : هو ابن بدر، رجل من قشير أغير علی إبله في الجاهلية فاستنقذها. مُجْرِمِكُمْ، وَرَفَعْتُ السَّيْفَ عَنْ مُدْبِرِكُمْ، وَقَبِلْتُ مِنْ مُقْبِلِكُمْ. فَإِنْ خَطَتْبِكُمُ الاَُْمُورُ الْمُرْدِيَةُ وَسَفَهُ الاَْرَاءِالْجَائِرَةِ إِلَیُ مُنَابَذَتِي)س وَخِلاَفِي، فَهَا أَنَاذَا قَدْ قَرَّبْتُ جِيَادِي وَرَحَلْتُرِكَابِي
وَلَئِنْ أَلْجَأْتُمُونِي إِلَی الْمَسِيرِ إِلَيْكُمْ، لاََُوقِعَنَّ بِكُمْ وَقْعَةً لاَ يَكُونُ يَوْمُ الْجَمَلِ إِلَيْهَا إِلاَّ كَلَعْقَةِلاَعِقٍ، مَعَ أَنِّي عَارِفٌ لِذِي الطَّاعَةِ مِنْكُمْ فَضْلَهُ، وَلِذِي النَّصِيحَةِ حَقَّهُ، غَيْرُ مُتَجَاوِزٍ مُتَّهَماً إِلَی بَرِيٍّ، وَلاَ ناكِثاًإِلَی وَفيٍّ

ترجمه

از نامه‏ های امام عليه السلام باهل بصره [1]

گسستن ريسمان اتحاد و پراكندگی شما طوری بود كه خود از آن آگاهيد،من از مجرم شما گذشتم،و شمشير از فراری شما برداشتم،و آنان كه‏ به جانب من آمدند پذيرفتم و از تقصيرشان صرف نظر كردم.اگر هم اكنون ‏افكار مهلك و نظريات ضعيف و فاسد،شما را به مخالفت و ستيزه با من بكشاند،سپاه من آماده،و پا در ركابند!و اگر مرا مجبور به ركت‏ سازيد، حمله ‏ای به شما بياورم كه‏«جنگ جمل‏»در برابر آن بسيار كوچك‏ باشد،با اينكه به فضائل مطيعان شما عارفم،و حق ناصحان شما را می‏شناسم‏ و هرگز بخاطر متهمی به شخص خوبی تجاوز روا نمی‏دارم و هيچگاه پيمان ‏وفادار را نقض نخواهم كرد.

توضيحات

[1]جريان ابن حضرمی در بصره.

در مورد اينكه جريان بصره چه بوده كه امام عليه السلام چنين نامه‏ای باهل آن‏ نگاشته است؟ فشرده آن را در ذيل می‏خوانيد:
پس از فتح مصر بدست عمر و عاص و كشته شدن محمد بن ابی بكر،شخصی‏ بنام‏«صحار بن عباس عبدی‏»از مردم بصره نامه ‏ای بمعاويه نوشت و از او خواست ‏فردی را هم ببصره بفرستد و همچون مصر بصره را نيز از تحت‏ حكومت علی‏ خارج سازد،معاويه از اين نامه خشنود شد. و«عبد الله بن عامر حضرمی‏»رابرای اين كار انتخاب كرد.
معاويه با اينكه تصميم خود را گرفته بود مع ذلك طی نامه ‏ای با عمرو عاص‏كه در مصر بود مشورت نمود،عمرو موافقت نشان داد و ابن حضرمی روانه بصره ‏شد.و اين در وقتی بود كه عبد الله بن عباس برای تسليت‏ بامير مومنان عليه السلام درمورد شهادت‏«محمد بن ابو بكر»بكوفه رفته،و«زياد بن عبيد»را بجای خودگماشته بود.
معاويه به ابن حضرمی توجه داده بود كه از احساسات خونخواهی عثمان‏ و كينه ‏ای كه از جنگ جمل در قلوب مردم بصره است‏ بهره برداری كند،باو سفارش‏ نمود كه در قبيله‏«مضر»فرود آيد،با قبيله‏«ازد»اظهار دوستی كند و از قبيله ربيعه ‏برحذر باشد.
عمرو بن محصن كه همراه ابن حضرمی بوده نقل می‏كند:در بصره برطائفه بنی تميم وارد شديم،تمام طرفداران و علاقمندان بعثمان پيش ما آمدند ابن حضرمی جريان را با آنان در ميان گذاشت،ولی با مخالفت‏«ضحاك بن عبد الله هلالی‏»روبرو شد،او اعتراضش اين بود كه طلحه و زبير هم ما را بهمين‏ سخن خواندند و اتحاد و اتفاق ما را بر هم زدند تا جريان بانجا كه نبايد،رسيد.
ولی‏«عبد الله بن خازم سلمی‏»بمخالفت ضحاك برخاست و از ابن حضرم ی‏پشتيبانی كرد.
در اين گيرودار«عبد الرحمن بن عمير بن عثمان قرشی‏»بپا خاست كه ما شمارا بتفرقه و پراكندگی دعوت نمی‏كنيم بلكه باتحاد و هماهنگی می‏خوانيم.لطفاساكت‏ باشيد و باين نامه توجه كنيد.آنگاه نامه معاويه بمردم بصره را گشود وقرائت كرد.
پس از قرائت نامه،بزرگان موجود گفتند.«سمعنا و اطعنا»:پذيرفتيم.
ولی‏«احنف بن قيس‏»بی‏طرفی خود را اعلام،و عمرو بن مرجوم آنان را ازشكستن بيعت‏ با امير مؤمنان بر حذر داشت و باتحاد و اتفاق دعوت نمود.
ابن حضرمی چون كشمكش را مشاهده كرد خواست‏ بيكی از متنفذان بصره تكيه‏ كند تا كارش بالاگيرد بهمين جهت از«صبرة بن شيمان ازدی‏»كمك خواست،و پاسخ شنيد كه اگر به خانه ‏ام بيائی ياريت می‏كنم ولی ابن حضرمی توجه داد كه‏ معاويه باو دستور داده در قبيله‏«مضر»باشد.
مردم به ابن حضرمی روی آوردند،زياد از اين جهت‏ خائف گرديد لذامشكل خود را با«حصين بن منذر»و مالك بن مسمع در ميان گذاشت،مسمع گفت‏ بايد دراين باره بينديشيم ولی حصين پاسخ داد:،بتو كمك می‏كنيم و تنهايت نميگذاريم‏ با اين حال اوضاع برای زياد اطمينان بخش نبود.لذا جريان را با صبرة بن‏ شيمان ازدی در ميان گذاشت و توجه داد كه بيت المال مسلمين نزد من است،«صبرة‏»پاسخ داد اگر بخانه ‏ام بيائی پناهت ميدهم و از تو دفاع خواهم كرد.زياد شبانه‏ بانجا رفت و بعبد الله بن عباس جريان را گزارش نمود.و ياد آور شد كه دار الاماره ‏را تخليه نموده است ابن عباس جريان را بامير مؤمنان عليه السلام گزارش داد و بالاخره در كوفه شايع شد.
امام عليه السلام پس از آگاهی،اعين بن ضبيعة مجاشعی را خواست و با ياد و آورشد كه قبيله ‏اش در بصره با ابن حضرمی همكاری كرده ‏اند...
«اعين‏»بامام عرض كرد مرا مامور ساز تا بروم و آنها را از دور ابن حضرمی‏ پراكنده سازم. امام(ع)دستور حركت فوری او را صادر كرد...
اعين پس از ورود به بصره با زياد ملاقات كرد و نامه امام را باو ارائه ‏داد.در نامه به زياد آمده بود كه اگر اعين توانست جمعيت را از اطراف‏«ابن‏ حضرمی‏»پراكنده سازد كه اين خواست ماست و اگر نتوانست‏ با كسانيكه دراختيار داری با او نبرد كن!اگر پيروز شدی چه بهتر و گرنه با هوشياری مراقب‏اوضاع باش كه امداد برايت‏ خواهد رسيد.
سپس اعين بقبيله خود رفت،آنها را گرد آورد،بآنان توجه داد كه نبايد بدون دليل خون خويش را بريزند،بايد بدانند در چه راهی ميخواهند مبارزه ‏كنند؟در راه باطل؟
پس از نصيحت و توجه،افراد حاضر اعلام كردند،ما مطيع و فرمانبردار توهستيم.اعين دستور داد همين الان برای مقابله با ابن حضرمی و طرفدارانش ‏آماده شويد!...سپس در برابر ابن حضرمی قرار گرفتند.اعين به نصيحت آنان‏ پرداخت و از پيمان‏ شكنی و رها ساختن بيعت ‏بر حذرشان داشت و بالاخره بدون‏ بر خورد بخانه باز گشت.
بعد از باز گشت،ده نفر كه احتمالا از خوارج بودند به استراحتگاه وی‏ حمله نمودند،اعين فرار كرد ولی در بين راه او را گرفتند و به قتلش رساندند.
خبر قتل اعين به زياد رسيد تصميم حمله به ابن حضرمی را با همراهی قبيله ازد گرفت ولی قبيله بنی تميم برای طائفه ازد پيام فرستادند كه ما متعرض پناهنده شما نشده ‏ايم، شما چرا تصميم تعرض داريد؟«ازد»از تصميم حمله ‏منصرف شد.
زياد طی نامه‏ای جريانات را بامير مؤمنان(ع)گزارش داد،و ياد آور شدكه اگر آنحضرت‏«جارية بن قدامه‏»را ببصره بفرستد اوضاع روبراه خواهدشد.چرا كه او فردی تيزبين است،مردم سر بفرمانش هستند و نسبت‏ بدشمنان ‏امير مؤمنان(ع)با شدت رفتار می‏كند.
امام(ع)جاريه را خواست،اوضاع را برايش شرح داد،جارية عرض‏كرد مرا مامور سازيد انجام خواهم داد امام دستور حركتش را صادر كرد.
«كعب بن قعين‏»ميگويد:من و پنجاه نفر از قبيله بنی تميم همراه جارية بوديم‏تا ببصره رسيديم جاريه پس از ملاقات با زياد در ميان مردم رفت،از طائفه ازدتشكر كرد و نامه امام(ع) (همين نامه مورد بحث)را برايشان قرائت نمود.
طائفه ازد مخصوصا«ابو صبرة بن شيمان‏»و«صبرة بن شيمان‏»و«جيفر العمانی‏»بپا خاستند و هماهنگی و فداكاری خود و مردم را اعلام كردند.
فردا طائفه‏«ازد»«زياد»را حركت دادند و به دار الامارة بردند،و بالاخره ‏دو گروه درگير شدند.
درگيری بين طرفداران امام و طرفداران‏«ابن حضرمی‏»آنقدر طولانی نشد،بنی تميم بزودی شكست‏خوردند،ابن حضرمی در خانه ‏اش پناهنده شد،جاريه‏ دستور داد آتش را در خانه انداختند،ابن حضرمی و هفتاد نفر از طرفدارانش هلاك ‏شدند،جريان پايان گرفت.زياد گزارش جريان را به امير مؤمنان(ع)همراه ‏شخصی به نام‏«ظبيان بن عماره‏»فرستاد.
امام(ع)نامه را برای مردم قرائت كرد و مردم مسرور گشتند.
(الغارات جلد دوم‏373-412)

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
محتوای بیشتر در این بخش: « نامه(28) نامه(30) »

پیام هفته

مصرف گرایی بلای جامعه برانداز
قرآن : وَ لَنُذِیقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الأَدْنى دُونَ الْعَذابِ الأَکْبَرِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ  (سوره سجده، آیه 21)ترجمه: به آنان از عذاب نزدیک (عذاب این دنیا) پیش از عذاب بزرگ (آخرت) مى چشانیم، شاید باز گردند.توضیح : مصرف گرایی بدون تولید مناسب سبب می شود تا قیمت ها در جامعه افزایش پیدا کند و گرانی (که در احادیث به عنوان یکی از عذابهای دنیوی عنوان شده) در جامعه شایع شود.حدیث: وَ لِلّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِبَادٌ مَلاعِينُ مَنَاكِيرُ لا يَعِيشُونَ وَ لا يَعِيشُ النَّاسُ فِي أكْنَافِهِمْ وَ هُمْ فِي عِبَادِهِ بِمَنْزِلَة الْجَرَادِ لا يَقَعُونَ عَلَي شَيْ‏ءٍ إلاّ أتَوْا عَلَيْهِ. (اصول کافی،...

ادامه مطلب

موسسه صراط مبین

نشانی : ایران - قم
صندوق پستی: 1516-37195
تلفن: 5-32906404 25 98+
پست الکترونیکی: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید