شکاف دولت و ملت یک پدیده هویتی مدرن میباشد که درنتیجه فاصله افتادن میان جامعه مدنی با حاکمیت سیاسی و بعد از دوره ملتسازی صورت پذیرفته است که ازجمله نشانگرهای مهم آن وجود فاصله بین ارزشها و آرمانهای ملت و حکومت، مضاف بر فاصله گرفتن از هرگونه انتساب به دولت و بیاعتمادی به تدابیر حکومت میباشد. از سویی ازدیاد اجبارهای قانونی و افزایش مقررات محدودکننده در جهت اجرای اوامر حکومت و طبقاتی شدن ساختار حکومت و وجود طبقات گوناگون مردم منجر به این تفکر شده است که حکومت منحصراً برای گروه یا طبقه خاص و یا طبقات محدودی از جامعه بوده و فقط ایشان از منافع آن بهرهمند هستند. البته نباید از بحث تضعیف مجلس و نهادهای انتخابی و تلاش افراد در اتصال خود به ساختارهای انتصابی و گسترش بیقانونی و توسعه رفتارهای خارج از چارچوب قانون در جامعه، بهعنوان نشانگرهای فاصله بین حاکمیت با مردم غفلت نمود.
ازآنجاییکه شکاف، بین دولت و ملت است باید علت را در دو سطح بررسی نمود که در حوزه نقش دولت، بحث نوع و میزان قدرت دولتمندی در راستای ایجاد همبستگی و افزایش مشارکت در تولید، در کنار بحث تعداد و تنوع گروههای واسط بین دولت و احزاب و جامعه برای ایجاد نهادها و ساختارهایی که این فاصله را پر میکنند لازم و ضروری است. نوع ساخت اقتصادی جامعه، استقلال اقتصادی دولتها و استقلال منابع مورداستفاده دولت، از یک گروه یا طبقه خاص میتواند نقش بسزایی در توسعه یا کاهش این شکاف در بین جوامع ایفا نماید. از طرفی در حوزه نقش ملت، بحث توان سیاسی جامعه به معنای بهرهگیری از آزادی بیان، آزادی قلم و حقوق شهروندی بسیار مهم بوده و باید افراد بدانند که آزادی یک پدیده اعطایی نیست بلکه کسب کردنی بوده و تمام ملتهای دنیا برای آزادی خویش تلاش و اقدام میکنند. مضاف بر اینکه توان مالی و ثروت ملت به همراه فرآیند ملتسازی یا توان اجتماعی که با مسئله هویت ملی پیوند عمیق دارد، در ساختار هویتسازی یک ساختار غیریتسازی بین ملت و دولت را سازماندهی میکند. نکته حائز اهمیت بعدی نقش بسیار مؤثر ترکیب جمعیتی میباشد؛ چراکه جامعه جوان به دلیل دارا بودن انگیزههای بالای جوانان برای مشارکت و مطالبه گر بودن از حکومتها فرآیند شکاف را کاهش میدهد. وجود شکافهای موازی مانند شکافهای اجتماعی در کنار مسئله شکاف ملت و دولت، میتوانند در توسعه این فاصله تأثیر بسزایی داشته باشد. البته نباید از بحث نخبگان سیاسی که بهعنوان واسط بین دولت و ملت در جامعه مطرح هستند غافل شد زیرا نخبگان، میتوانند با ایجاد شبکه ارتباطی منسجمی در ساختار حکومت سخن گفته، اقدام و تصمیمگیری نمایند و بدین طریق شکاف را کاهش دهند که در این راستا میتوان با فرصت دادن به شکافهای اجتماعی برای ساختار سازی و انجماد نهادمند، در کاهش شکاف دولت و ملت کوشید.
لذا به نظر میرسد که با مجموعهای از راهکارها بتوان از شکاف بین دولت و ملت کاست که از آن جمله:
1. مجلس با تصویب قانون، دولت را موظف به واریز درآمدهای نفتی به صندوق توسعه ملی بگرداند.
2. حاکمیت باید مؤلفههای هویت ملی را با استعانت از جامعه مدنی، نهادهای فرهنگی و نخبگان سیاسی ارتقاء دهد.
شکاف دولت و ملت
دکتر محمد رضا اخضریان کاشانی، دکترای علوم سیاسی امام صادق (ع)