فَاخْفِضْ لَهُمْ جَنَاحَكَ، وَأَلِنْ لَهُمْ جَانِبَكَ، وَابْسُطْ لَهُمْ وَجْهَكَ، وَآسِ بَيْنَهُمْ فِي اللَّحْظَةِ وَالنَّظْرَةِ، حَتَّی لاَ يَطْمَعَ الْعُظَمَاءُ فِي حَيْفِكَ لَهُمْ وَلاَ يَيْأَسَ الضُّعَفَاءُ مِنْ عَدْلِكَ عَلَيْهِمْ. وَإنَّ اللهَ تَعَالَی يُسَائِلُكُمْ مَعْشَرَ عِبَادِهِ عَنِ الصَّغِيرَةِ مِنْ أَعْمَالِكُمْ وَالْكَبِيرَةِ، وَالظَّاهِرَةِ وَالْمَسْتُورَةِ، فَإِنْ يُعَذِّبْ فَأَنْتُمْ أَظْلَمُ، وَإِنْ يَعْفُ فَهُوَأَكْرَمُ.
وَاعْلَمُوا عِبَادَ اللهِ، أَنَّ الْمُتَّقِينَ ذَهَبُوا بِعَاجِلِ الدُّنْيَا وَآجِلِ الاَْخِرَةِ، فَشَارَكُوا أَهْلَ الدُّنْيَا فِي دُنْيَاهُمْ، وَلَمْ يُشَارِكُهم أَهْلُ الدُّنْيَا فِي آخِرَتِهِمْ؛ سَكَنُوا الدُّنْيَا بَأَفْضَلِ مَا سُكِنَتْ، وَأَكَلُوهَا بِأَفْضَلِ مَا أُكِلَتْ، فَحَظُوا مِنَ الدُّنْيَا بِمَا حَظِيَ بِهِ الْمُتْرَفُونَ وَأَخَذُوا مِنْهَا مَا أَخَذَهُ الْجَبَابِرَةُ الْمُتَكَبِّرُونَ،
ثُمَّ انْقَلَبُوا عَنْهَا بِالزَّادِ الْمُبَلِّغِ، وَالْمَتْجَرِ الرَّابِحِ، أَصَابُوا لَذَّةَ زُهْدِ الدُّنْيَا فِي دُنْيَاهُمْ، وَتَيَقَّنُوا أَنَّهُمْ جِيرَانُ اللهِ غَداً فِي آخِرَتِهِمْ، لاَ تُرَدُّ لَهُمْ دَعْوَةٌ، وَلاَ يَنْقُصُ لَهُمْ نَصِيبٌ مِنْ لَذَّةٍ.
فَاحْذَرُوا عِبَادَ اللهِ الْمَوْتَ وَقُرْبَهُ، وَأَعِدُّوا لَهُ عُدَّتَهُ، فَإِنَّهُ يَأْتِي بِأَمْرٍ عَظِيمٍ، وَخَطْبٍ جَلِيلٍ، بِخَيْرٍ لاَ يَكُونُ مَعَهُ شَرٌّ أَبَداً، أَوْ شَرٍّ لاَ يَكُونُ مَعَهُ خَيْرٌ أَبَداً،
فَمَنْ أَقْرَبُ إِلَی الْجَنَّةِ مِنْ عَامِلِهَا! وَمَنْ أَقْرَبُ إِلی النَّارِ مِنْ عَامِلِهَا! وَأَنْتُمْ طُرَدَاءُ الْمَوْتِ، إِنْ أَقَمْتُمْ لَهُ أَخْذَكُمْ، وَإِنْ فَرَرْتُمْ مِنْهُ أَدْرَككُمْ، وَهُوَ أَلْزَمُ لَكُمْ مِنْ ظِلِّكُمْ،
الْمَوْتُ مَعْقُودٌ بِنَوَاصِيكُمْ وَالدُّنْيَا تُطْوَی مِنْخَلْفِكُمْ. فَاحْذَرُوا نَاراً قَعْرُهَا بَعِيدٌ، وَحَرُّهَا شَدِيدٌ، وَعَذَابُهَا جَدِيدٌ،
دَارٌ لَيْسَ فِيها رَحْمَةٌ، وَلاَ تُسْمَعُ فِيهَا دَعْوَةٌ، وَلاَ تُفَرَّجُ فِيهَا كُرْبَهٌ. وَإِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ يَشْتَدَّ خَوْفُكُمْ مِنَ اللهِ، وَأَنْ يَحْسُنَ ظَنُّكُمْ بِهِ، فَاجْمَعُوا بيْنَهُمَا، فَإِنَّ الْعَبْدَ إِنَّمَا يَكُونُ حُسْنُ ظَنِّهِ بِرَبِّهِ عَلَی عَلَی قَدْرِ خَوْفِهِ مِنْ رَبِّهِ، وَإِنَّ أَحْسَنَ النَّاسِ ظَنّاً بِاللهِ أَشَدُّهُمْ خَوْفاً لله.
وَاعْلَمْ ـ يَا مُحَمَّدُ بْنَ أَبِي بَكْرٍ ـ أَنِّي قَدْ وَلَّيْتُكَ أَعْظَمَ أَجْنَادِي فِي نَفْسِي أَهْلَ مِصْرَ، فَأَنْتَ مَحْقُوقٌ أَنْ تُخَالِفَ عَلَی نَفْسِكَ وَأَنْ تُنَافِحَعَنْ دِينِكَ، وَلَوْ لَمْ يَكُنْ لَكَ إِلاَّ سَاعَةٌ مِنَ الدَّهْرِ، وَلاَ تُسْخِطِ اللهَ بِرِضَی أَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ، فَإِنَّ فِي اللهِ خَلَفاً مِنْ غَيْرِهِ وَلَيْسَ مِنَ اللهِ خَلَفٌ فِي غَيْرِهِ.
صَلِّ الصَّلاَةَ لِوَقْتِهَا الْمُوَقَّتِ لَهَا، وَلاَ تُعَجِّلْ وَقْتَهَا لِفَرَاغٍ، وَلاَ تُؤْخِّرْهَا عَنْ وَقْتِهَا لاِشْتِغَالٍ، وَاعْلَمْ أَنَّ كُلَّ شَيْءٍ مِنْ عَمَلِكَ تَبَعٌ لِصَلاَتِكَ.
ومن هذا العهد:
فَإِنَّهُ لاَ سَوَاءَ، إِمَامُ الْهُدَی وَإِمَامُ الرَّدَی،وَوَلِيُّ النَّبِیِّ وَعَدُوُّ النَّبِيِّ،وَلَقَدْ قَالَ لِي رَسُولُاللهِ صلی الله عليه وآله : «إِنِّي لاَ أَخَافُ عَلَی أُمَّتِي مُؤْمِناً وَلاَ مُشْرِكاً، أَمَّا الْمُؤمِنُفَيَمْنَعُهُ اللهُ بِإِيمَانِهِ، وَأَمَّا الْمُشْرِكُ فَيَقْمَعُهُاللهُ بِشِرْكِهِ،لكِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ كُلَّ مَنَافِقِ الْجَنَانِبچ، عَالِمِ اللِّسَانِ يَقُولُ مَا تَعْرِفُونَ،وَيَفْعَلُ مَا تُنْكِرُونَ
ترجمه
از عهد نامه های امام عليه السلام به محمد بن ابی بكر هنگامی كه وی را بحكومت مصر منصوب كرد [1]
بالهای محبتت را برای آنها بگستر!،و پهلوی نرمش و ملايمت رابر زمين بگذار!چهره خويش را برای آنها گشاده دار،و تساوی در بين آنها حتی در نگاه هايت را مراعات كن!،تا بزرگان كشور در حمايت بي دليل تو طمع نورزند،و ضعفاء در انجام عدالت از تو مايوس نشوند كه خداوند ازشما بندگان درباره اعمال كوچك و بزرگ و آشكار و پنهان باز خواست خواهدكرد،اگر كيفرتان كند شما استحقاق بيش از آن را داريد،و اگر عفوتان كند او كريمتر است.
ای بندگان خدا!آگاه باشيد كه پرهيزكاران هم از دنيای زودگذر و هم از سرای آخرت بهره گرفتند،با اهل دنيا در دنيايشان شركت جستند در حاليكه اهل دنيا در آخرت با آنها شركت نكردند.در دنيا بهترين مسكن(ساده ترين مسكنها)را برگزيدند و بهترين خوراكها(خوراك ساده و حلال)راتناول كردند(با همان زندگی ساده و پاك)همان لذتی را كه متنعمان از دنيابردند نصيبشان شد و هم آنچه جباران مستكبر از آن برگرفتند بهره آنها گشت(و زندگی ظاهرا محقرشان لذت بخش تر از زندگی پر زرق و برق دنيا پرستان بود).
از اين جهان با زاد و توشه ای وافر،و تجارتی پر سود به سوی سفرآخرت شتافتند،لذت بی علاقگی به دنيا را در دنيای خويش بردند و يقين كردند كه در آخرت همسايگان خدايند:در سرائی كه هر چه تقاضا كنند اجابت میشود و هر گونه لذت در اختيار آنان خواهد بود.
ای بندگان خدا!از مرگ و نزديك بودنش بترسيد،آمادگيهای لازم رابرای آن فراهم سازيد،كه امری عظيم و جريانی پر اهميت به همراه می آورد،يا خيری بهمراه دارد كه هرگز آلوده به شر نيست،و يا شری كه هيچگاه نيكی با آن نخواهد بود پس چه كسی از عمل كننده برای هشت ببهشت نزديكتر است؟و كدام كس از عمل كننده برای آتش بآتش و عذاب؟شما تبعيد شدگان مرگيد!اگربايستيد دستگيرتان خواهد كرد،و اگر از آن فرار كنيد بشما خواهد رسيد، مرگاز سايه شما با شما همراهتر است و در پيشانی شما مهر مرگ زده شده.دنيا پشت سرشما درهم می پيچد،پس برحذر باشيد از آتشی كه عمقش زياد و حرارتش شديدو عذابش تازه است.جايگاهی است كه رحمت در آن وجود ندارد،و گوش به سخن كسی داده نمیشود و ناراحتيها در آن بر طرف نمیگردد اگر میتوانيد خوفتان از خداوند شديد باشد و در عين حال بخداوند حسن ظن داشته باشيد،چنين كنيدو بين آن دو جمع نمائيد،زيرا بنده راستين حسن ظنش بخداوند باندازه خوفشاز او است،و آن كس كه بخدا حسن ظن دارد بايد بيش از همه از مجازات اوترسان باشد.(تا تعادل بين خوف و رجا برقرار گردد).
ای محمد بن ابی بكر!بدان كه من تو را سر پرست بزرگترين لشكرم يعنی لشكر مصر نمودم. پس بر تو لازم است كه با خواسته های دلت مخالفت كنی،و از دينت دفاع نمائی،گر چه يكساعت از زندگانيت بيش باقی نمانده باشدو هرگز خداوند را بخاطر رضايت احدی از مخلوقش بخشم نياوری،چرا كه خداوند جای همه كس را میگيرد و كسی نمیتواند جای خداوند را بگيرد!
نماز را در اوقات خودش بجای آر!نه آنكه بهنگام بيكاری در انجامش تعجيل كنی و به هنگام اشتغال بكار آنرا تاخير اندازی.
و بدان كه تمام اعمالت تابع نمازت خواهند بود!
قسمتی ديگر از اين عهد نامه است:
امام هدايت و امام گمراهی و پستی،هيچگاه مساوی نيستند،همچنين دوستدار پيامبر و دشمن او با هم برابر نخواهند بود.
پيامبر به من فرمود:
من بر امتم نه از مؤمن میترسم و نه از مشرك.
چرا كه مؤمن ايمانش او را باز میدارد و مشرك را خداوند به وسيله شركش نابود میسازد.
تنها كسانی كه از شر آنها بر شما میترسم آنها هستند كه در دل منافقند و در زبان دانا، سخنانی میگويند دل پسند ولی اعمالی دارند زشت و ناپسند!
توضيحات
[1]اين عهدنامه در كتاب تحف العقول«ص176»و در كتاب«الغارات»آمده و شيخ مفيد در كتاب«المجالس»ص137.و شيخ طوسی در كتاب«امالی»جلد 1 ص 24 و«طبری»در«بشارة المصطفی»صفحه 52 آن را نقل كرده اند.
(مصادر نهج البلاغه جلد3 ص 265)
در كتاب الغارات ص 251 پس از نقل نامه ها و وصيت نامه های امام(ع)بمحمد ابن ابی بكر، جريانی نقل میكند كه كيفيت قرار گرفتن اين عهدنامه بدست راويان بشمار میرود،میگويد: محمد ابن ابی بكر همواره در نوشتههای امامكه در پاسخ وی نوشته بود نظر میافكند و آداب قضاوت را فرا میگرفت و بآن عملمیكرد.
هنگاميكه«محمد» بدست عمرو عاص كشته شد تمام نامه هائی كه مربوط به او بود جمع كرده برای معاويه فرستاد،معاويه نامه ها و وصايای آن حضرت بمحمد را مطالعه میكرد و در تعجب فرو میرفت،وليد ابن عقبه كه نزد معاويه بود وقتی حال،معاويه را چنين ديد گفت:
دستور بده آنها را بسوزانند!معاويه پاسخ داد ساكتباش اين چه نظری استكه میدهی«وليد»گفت.
آيا اين درست است كه مردم بدانند احاديث ابو تراب نزد تو است و تو ازآن چيز ياد میگيری و قضاوت میكنی؟بنابر اين چرا با او میجنگی؟ معاويه گفت:
وای بر تو بمن دستور میدهی كه چنين دستورهای علمی را بسوزانم!بخدا سوگند من علم و دانشی از اين نامه ها جامع تر و حكيمانه تر و روشنتر نديده و نشنيده ام. وليد گفت:
اگر از علم و دانش و قضاوت او در شگفتی فرو مي روی پس چرا با او مي جنگی معاويه گفت اگر او عثمان را نكشته بود ما اين علوم را بدون واسطه از او فرامی گرفتيم!! آنگاه كمی سكوت كرد سپس نگاهی بافراد جلسه افكند و گفتما بمردم نمیگوئيم اينها نامه های«علی ابن ابيطالب»است، میگوئيم:
نامه های ابو بكر است كه نزد پسرش«محمد»مانده و ما بوسيله آنها قضاوتمیكنيم.
اين نامه ها همچنان در خزينه های بنی اميه موجود بود تا اينكه«عمرابن عبد العزيز»زمامدار شد و آشكار نمود كه اين نامه ها از علی ابن ابيطالب است.
مطالعه صفحات223-252 كتاب الغارات روشن میسازد كه آنچه تحت شماره27 بنام عهد نامه آن حضرت بمحمد ابن ابی بكر آمده در حقيقت قطعه هائی از نامه ها و وصايای آن حضرت است كه مرحوم شريف رضی برگزيده و يكجا آورده است.
با توجه باينكه امكان هم دارد كه بطور جداگانه اين مطالب را برای محمد نوشته باشد.