وجود خلأ قانونی در مقابله با خرافه
سلسله گفت گو های کارشناسی با موضوع خرافه گرایی
خرافات در میان ملتها و جوامع بستگی به نوع نگرش، فرهنگ، آداب و سنن آنان دارد ولی آنچه ممکن است بین جوامع متفاوت باشد کم یا زیاد بودن میزان خرافات در میان آنان است اما نکته مشترک آن است که نمی توان تمایل به خرافات را بهطور کامل از بین برد لذا برای اصلاح و درمان این پدیده فرهنگی باید راهی یافت و تلاش نمود باورهای مردم را در گرایش به خرافات اصلاح کرد و طبعاً این اصلاح با شناخت کامل از ریشه ها و سیر تطورات مصادیق خرافه ممکن خواهد شد.
از همین رو موسسه فرهنگی مطالعاتی صراط مبین مصاحبهای را با حجتالاسلام حمیدرضا مظاهری سیف رئیس مؤسسه علمی- فرهنگی بهداشت معنوی ترتیب داده تا از نظرات کارشناسی ایشان استفاده و در اختیار خوانندگان محترم قرار دهد.
بی ثباتی و کنترل ناپذیر بودن جوامع می تواند یکی از زمینه های خرافه گرایی و خرافاتی شدن مردم باشد، البته این بیثباتی نمیتواند عامل اصلی در ایجاد خرافه گرایی باشد. بهعنوانمثال در کشور ژاپن که ازنظر نظم اجتماعی حتی از کشورهای اروپایی و آمریکایی نیز پیشرفته تر است، خرافات زیادی رواج دارد؛ حتی مردم، از چیزهایی که به نادرستی آن اذعان دارند نیز پیروی می کنند.
بنابراین نباید برای کشف زمینه ها و علل خرافه پرستی و ارائه راهکارهای مقابله با آن فقط به بررسی های جامعه شناختی بسنده کرد؛ بلکه میباید در کنار این نگرش اجتماعی، به زمینه های درونی و روحی انسان-شناسانه نیز توجه نمود. انسان شناسانه، نه به معنایی که در علوم اجتماعی به کار می رود؛ بلکه به معنایی که در حکمت و فلسفه مطرح است. یعنی در وجود انسان قابلیت هایی به ودیعه گذاشته شده که اگر بهدرستی به شکوفایی نرسد می تواند به تولید خرافات و گرایش مردم بهسوی خرافات، منجر شود. بهعبارتدیگر، ممکن است در یک جامعه با حل مسائل اجتماعی، معضل خرافه پرستی برطرف نگردد؛ و همچنین ممکن است در جامعه ای آشفته و نامنظم، با اصلاح نگرش های انسان شناسانه، بینش افراد نسبت به خود و نحوه ارتباط آنان با عالم ماده و عالم غیب، بهدوراز خرافات بوده و مردم به تفسیری حقیقی و صحیح از زندگی رسیده باشند.
آیا در مسئله خرافات گرایی، جوانان در تیررس اصلی هستند؟
گرچه اکثر آسیب های اجتماعی منحصر به دوره خاصی از سن است؛ بهعنوانمثال افسردگی مخصوص سن پیری است؛ اما مسئله خرافه گریی از آن دست آسیب هایی به شمار می رود که فراگیر بوده و در تمام ادوار زندگی شیوع دارد. یک نوجوان و یک سالخورده نسبت به خطر ابتلا به خرافه پرستی یکسان هستند.
آیا گرایش به خرافات با آموزش و نظارت، قابل اصلاح است؟
بسیاری از معضلات اجتماعی و معنوی و حتی معضلات انسانی، با آموزش قابلحل است. البته تأثیر آموزش برای فردی که مدت زیادی از عمر خود را با خرافات سپری کرده، نسبت به یک جوان، بهمراتب کمتر است؛ و برای ایجاد تغییر در افرادی که ریشه خرافات در آنان مستحکم است، میباید برنامه های پیچیده تری را اتخاذ و اجرا نمود.
مجاری و علل بروز خرافات در جامعه ما کدام اند؟
در حال حاضر، مجاری، یا همان حفره هایی که از طریق آنها، خرافه به مخاطبان منتقل می شود، عبارتاند از: فضای مجازی، کتاب ها، مجلات، شبکه های اجتماعی، انواع مؤسسات فرهنگی، سمینارها، رسانه ملی و... هرچند ممکن است خود، علت ایجاد خرافه نباشند. البته مجاری دیگری چون خانواده، محیط های آموزشی، گروه های همسالان در مدرسه و محل و پارک ها را نیز می توان به موارد قبلی افزود. متأسفانه امروزه بهصورت گسترده از این بسترهای آماده در راستای ترویج خرافات بهره گرفته می شود. بنابراین اهمیت بررسی علل ایجاد خرافات، کمتر از کنترل مجراهای انتقال آن نیست.
نقاط قوت و ضعف «آموزش و نظارت حاکمیت» در جلوگیری از شیوع و رواج پدیده «خرافه گرایی» چیست؟
متأسفانه دراینباره آموزشی وجود ندارد تا بهوسیله آن نقاط ضعف و قوّتش بررسی شوند. همچنین کارهایی که از سوی حاکمیت در مقابله با شیوع خرافات صورت می گیرد، بسیار ناچیز است.
معارف دینی اسلام، به علت برخورداری از منطقی شگرف در ذات خود، ظرفیت بالایی برای رویارویی با انواع خرافات را دارد که از سوی ادیان دیگر در معرض ابتلای مردم قرار می گیرد. اگر عرضه معارف دینی به مردم، مسیر منطقی خود را طی کند و بهخوبی شناخته شود؛ و اگر کسانی که مجاری فرهنگی جامعه را در اختیار دارند، آموزش داده شوند تا از روی غفلت، ابزاردست فرهنگ های بیگانه و خرافاتشان قرار نگیرند، بهعنوانمثال در سریال های مذهبی، آموزه متعالی معاد را به شکل تناسخ به مردم القا نکنند؛ و از طرف دیگر، نقش حوزه علمیه، در رصد برنامه های دینی و ارائه برنامه های صحیح، به حد انتظار برسد و به برنامه های پیشنهادی حوزه نیز ترتیب اثر داده شود، امید است بتوان بهصورت مؤثر با پدیده خرافه پرستی مقابله نمود.
راهکارها:
1- با ارائه صحیح معارف دینی، آموزش دست اندرکاران فرهنگی برای اینکه ابزاردست فرهنگ های بیگانه قرار نگیرند و افزایش نقش حوزه علمیه می توان با شیوع خرافات مقابله کرد.
2- طلاب جوان علوم دینی باید معارف را با ایده ها و روش های جدید تلفیق کنند و مخاطبان متنوعی را جذب کنند.
3- هر یک از نهادهای مرتبط موظف به ارائه راهکارهایی مناسب با حیطه اختیارات خود بشوند.
4- نقد و بررسی علمی افکار خرافی و ایده های ناصوابی که در مراکز علمی و پژوهشی مطرح است.
5- محدود نمودن فعالیت اجتماعی سرکردگان جریانات انحرافی.
6- بر هم زدن فضای بی رقیب فعالیت آنان، از طریق دست انداختن به راه هایی که برای ترویج خرافه های خود برگزیده اند.
7- شناخت معارف دینی و عرضه منطقی آن به مردم
8- ایجاد قوانین بازدارنده و جرم انگاری در پاره ای از خرافات
9- اصلاح بینش مدیران سطح بالای جامعه، نسبت به خرافات
برای دیدن متن کامل این مطلب وارد شوید سپس در این قسمت کلیک نمایید