دموكراسي چيست؟ بخش چهارم

  • دوشنبه, 07 مرداد 1392 14:21
  • منتشرشده در مقالات
  • بازدید 3068 بار

مؤلف: عبد الحسين خسرو پناه

شهيد مطهري (ره) نيز تلازمي ميان دموكراسي شدن با عرفي شدن قايل نمي ش و مي‎گويد: كساني كه اسلامي بودن جمهوري را با روح دموكراسي منافي و ناسازگار مي‎دانند ناشي از اين است كه دموكراسي مورد قبول آنها هنوز همان دموكراسي قرن هيجدهم است كه در آن، حقوق انسان در مسايل مربوط به زندگي مادي و خوراك و پوشاك و مسكن و آزادي و انتخاب خلاصه مي‎شود.

پس گرچه دموكراسي ـ در پاره‎اي از معانيش ـ با اسلام همخواني ندارد و شرط لازمش، سكولاريزم است ولي نمي‎توان همه معاني دموكراسي را با جداانگاري دين از نيازهاي اجتماعي ملازم دانست.

مي‎توان از مردمسالاري ديني به معناي حكومت و حاكميت ديني و مشاركت و همكاري مردم در اجراي قوانين الهي و نفي هرگونه ظلم و بي‎عدالتي و طاغوت و برابري همة انسانها در برابر قوانين الهي دم زد.

به بحث حق و تكليف در دموكراسي و دين اشاره‎اي داشته باشيد برخي بر اين باورند كه دموكراسي حق‎مدار است و دين تكليف‎مدار و با اين اوصاف همواره با عدم سازگاري دين و دموكراسي مواجه هستيم در اين زمينه توضيح بفرماييد؟

گفته مي‎شود اسلام، دين تكليف‎مدار است در حالي كه دموكراسي، حق مدار است پس با توجه به تقابلي كه ميان حق و تكليف وجود دارد، نمي‎توان از سازگاري اسلام و دموكراسي دم زد. و ريشه اين تقابل به تقابل جهان قديم و جهان جديد يا انسان قديم و انسان جديد برمي‎گردد. انسان گذشته در جهان قديم، انسان مكلف است و در مقابل، انسان جديد در جهان معاصر، انسان محقق است.

اين مطلب از جنبه‎هاي ذيل قابل نقد و بررسي است:

حق و تكليف دو مفهوم معادل‎اند نه متضاد با توجه به اينكه احكام فقهي بر دو قسم احكام عبادي و احكام اجتماعي منشعب مي‎شود احكام عبادي بيانگر رابطه انسان با خداوند و در بردارنده تكاليف انسان و حقوق الهي است و اين مطلب از پيش فرضهاي كلامي، فلسفي وعقلي به دست مي‎آيد بنابراين انسان در برابر خداوند مكلف است و خداوند به اعتبار اينكه خالق انسانهاست بر آنها حقي دارد همچنان كه كمال الهي ثبوت حق‎الناس بر خداوند را اقتضا مي‎كند تا آنها را هدايت كند تا به بيراهه نروند خداوند سبحان در قرآن مي‎فرمايد: «حقاً‌علينا نصرالمؤمنين»[1] ما من رابه في الارض الا علي الله رزقها»[2]

و اما احكام اجتماعي كه بيانگر رابطه انسان با انسان است نيز در بردارنده تكاليفي است كه متضمن ثبوت حقوقي براي طرف مقابل است براي نمونه آيه اوفوا بالعقود در معاملات، براي طرفين معامله علاوه بر تكليف، حقوقي را نيز تثبيت مي‎نمايد.

بنابراين دين نگرشي تك بعدي نسبت به انسان ندارد و به دليل چند بعدي و جامعيت، دين نسبت به انسان هم نگاه دنيوي و هم نگاه اخروي، هم نگاه تكليف دارد هم نگاه حقوقي، هم انسان محق متعلق احكام وضعيه فقهي هم انسان مكلف متعلق احكام تكليفيه فقهي است به عبارت ديگر در هر حقي سه چيز منظور است من له الحق يعني صاحب حق و من عليه الحق يعني مكلف و متعلق حق.

حقوق مجموع قواعد و مقررات حاكم بر اشخاص در يك اجتماع يا چند جامعه است كه ضرورت تنظيم روابط افراد يا جوامع با يكديگر را اقتضا كرده است و در باب منشاء حقوق كه آيا اراده مردم و احتياج آنان به عدالت بوده است يا سعادت‎خواهي و يا قدرت عمومي دولت و يا مقوله ديگر؟

مكاتب فراواني از جمله مكتب حقوق فطري، مكتب تاريخي، مكتب تحققي اجتماعي و مكتب حقوق تكون يافته است مهمترين ويژگيهاي قواعد حقوقي عبارتند از كلي بودن، اجتماعي بودن و نظم بخشيدن به روابط اجتماعي، توجه به رفتار و اعمال فرد در جامعه نه نيتهاي او، و الزامي بودن از اين ويژگيها به دست مي‎آيد كه تكليف مداري و الزامي بودن از لوازم معلم حقوق شمرده مي‎شود. پس اينكه مؤلف فقه در ترازو، علم حقوق را فاقد تكاليف مي‎شمارد ناتمام است.

در فقه اماميه يكي از سه اثر قابليت اسقاط، قابليت نقل و قابليت انتقال براي حقوق مطرح شده است و در فقه اسلامي حقوق در ابواب گوناگون فقه مطرح گرديد براي نمونه:

الف) حقوق اشخاص نسبت به اموال (مانند حق مالكيت، حق انتفاع، حق ارتفاع).

ب) حوق اشخاص نسبت به عقود و تعهدات (مانند حق عقد و حق فسخ).

ج) حقوق مربوط به مسؤوليت مدني (مانند ضرر و حق ضمان كه با اسبابي مانند غضب، اتلاف، تسبيب و استيفا تحقق مي‎يابد.)

د) حقوق اساسي (مانند حق آزاديهاي مشروع، حق مساوات در حقو و تكاليف، حق حيات، حق امنيت و مصونيت، حق اشتغال، حق مالكيت، حق تعيين سرنوشت، حق تئوري و انتخاب، حق دادخواهي، حق نظارت، حق برخورداري از تأمين اجتماعي).

به طور كلي در فقه شيعه حقوق يا به اشخاص حقيقي يا حقوقي تعلق مي‎گيرد و يا به عناوين فعليه بار مي‎شود حقوق اشخاص مانند حق امام و مأموم، حق فقرا، حق الائمه حق النساء، حق المسلم علي المسلم، حق الطفل، حق المجني عليه، حق المرتهن، حق المستمع، حق الجوار، حق المالك، حق المساكين، حق الزوج، حق الوارث، حق المدعي، حق المستأجر، حق الغانمين، حق البايع، حق المشتري، حق المتعاقدين، حق الشريك، حق الزاهب، حق الغراماء، حق المتخاصمين، حق المحنال، حق السطان، حق الزارع، حق العامل، حق المستعير، حق الموجر، حق الموقوف عليه، و اما حقوق عناوين فعليه: حق المحاكمه، حق الخمس، حق النفقه، حق العمل، حق الجوار، حق الخيار، حق الرجوع، حق الاستمتاع، حق الاسكان، حق القصاص، حق التصرف، حق الماره، حق الرهانه، حق الديانه، حق الوارثه، حق الدين، حق المطالبه، حق الفكاله، حق اليمين، حق الابقا، حق الزكاه، حق الخراج، حق الرهن، حق الموقوف عليه، حق الشرطيه، حق المعاوضه.

تمام حقوق اشخاص و افعال كه در ابواب گوناگون فقه جواهري مطرح شده است براي صاحب حق اختيار و رخصت و جواز را فراهم مي‎كند و ذي حق را صاحب طلب و مدعي حقوق مي‎سازد و طرف مقابل را مكلف و مسؤول مي‎گرداند.

در باب ماهيت حقوقي حق سه احتمال است: احتمال اول: حق از مقولات عرضي است.

احتمال دوم: حق از امور انتزاعي است.

احتمال سوم: حق از امور اعتباري است.

شيخ محمد حسين اصفهاني در «رساله في تحقيق الحق والحكم» اين سه احتمال را مورد تحقيق قرار مي‎دهد علاوه بر اينكه احتمال دوم نيز مشاء انتزاع گوناگون دارد نخست آنكه منشاء انتزاع، عقد است.

دوم اينكه، منشاء انتزاع احكام تكليفي است. سوم اينكه، مشاء انتزاع، قدرت خارجي ذوالحق است. با اين تقسيمات روشن مي‎شود بحث حق و تكليف اولا يكي از مباحث بسيار پيچيده فلسفه فقه است. ثانياً مؤلف فقه در ترازو تنها به يك مبنا سخن گفته و در فقه آن نيز مورد نقد قرار گرفته است.

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

نظر دادن

پیام هفته

مصرف گرایی بلای جامعه برانداز
قرآن : وَ لَنُذِیقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الأَدْنى دُونَ الْعَذابِ الأَکْبَرِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ  (سوره سجده، آیه 21)ترجمه: به آنان از عذاب نزدیک (عذاب این دنیا) پیش از عذاب بزرگ (آخرت) مى چشانیم، شاید باز گردند.توضیح : مصرف گرایی بدون تولید مناسب سبب می شود تا قیمت ها در جامعه افزایش پیدا کند و گرانی (که در احادیث به عنوان یکی از عذابهای دنیوی عنوان شده) در جامعه شایع شود.حدیث: وَ لِلّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِبَادٌ مَلاعِينُ مَنَاكِيرُ لا يَعِيشُونَ وَ لا يَعِيشُ النَّاسُ فِي أكْنَافِهِمْ وَ هُمْ فِي عِبَادِهِ بِمَنْزِلَة الْجَرَادِ لا يَقَعُونَ عَلَي شَيْ‏ءٍ إلاّ أتَوْا عَلَيْهِ. (اصول کافی،...

ادامه مطلب

موسسه صراط مبین

نشانی : ایران - قم
صندوق پستی: 1516-37195
تلفن: 5-32906404 25 98+
پست الکترونیکی: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید