دموكراسي چيست؟ بخش اول

  • دوشنبه, 07 مرداد 1392 14:21
  • منتشرشده در مقالات
  • بازدید 3331 بار

مؤلف: عبد الحسين خسرو پناه

دانشمندان فلسفه سياسي ـ عليرغم تلاش فراوان ـ هنوز به تعريف جامع و مانعي از دموكراسي دست نيازيده‎اند. دموكراسي واژة يوناني است كه در قرن شانزدهم از طريق زبان فرانسوي وارد زبان انگليسي شد. دموس در زبان يوناني به معناي مردم و كارتئين به معناي حكومت كردن است. بر اساس معناي لغوي، برخي دموكراسي را در معناي اصطلاح زير به كاربرده‎اند:

«برابري فرصتها براي افراد يك جامعه به منظور برخورداري از آزاديها و ارزشهاي اجتماعي» يا «حكومت به وسيله مردم» يا «حكومت مردم به وسيله مردم» يا «اداره جامعه در دست بسياري نه در كف اندك» يا «حكومت كه از طريق رقابت در انتخابات به مسند قدرت برسد و مسؤول پاسخگويي به مردم باشد و تمامي افراد بزرگسال آن كشور از حق مساوي انتخاب كردن و كانديدا شدن برخوردار باشند و در آن قانون متضمن حفظ حقوق مدني و سياسي باشد.»

ولي اين تعاريف نيز به تبيين و توضيح واژگان چون فرصتها، مردم يا افراد جامعه، ارزشهاي اجتماعي، حكومت، قدرت، رقابت، انتخابات، اكثريت، حقوق مدني و سياسي حاجت دارد.

برخي از نويسندگان غربي بر اين باورند كه دموكراسي در يك مدل آن نوعي رژيم حكومتي است كه به موجب آن بخش عمده مردم، كنترل سياسي را اعمال مي‎كنند و مدل ديگر آن به يك فلسفه اجتماعي بدل شده است و بيانگر راه زندگي است كه مجموعه‎اي از آرمانها و نظريات را در بردارد كه باعث انگيزي رهبري رفتارهاي افراد اجتماع به سوي هم مي‎گردد. دموكراسي در مدل دوم فراتر از يك شكل حكومت است و به يك ايدئولوژي تبديل گرديده است.

پس علاوه بر اختلاف در باب اينكه آيا دموكراسي به مثابه يك مدل حكومت است يا يك مدل زندگي، حتي در آنجا كه به عنوان حكومتي مطرح گرديده، نيز اختلاف است كه آيا دموكراسي به معناي حكومت كل مردم است يا حكومت اكثريت مردم و بخشي بر بخش ديگر؟ آيا دموكراسي به معناي حق تصميم‎گيري همة آحاد مردم در امر حكومت است يا حق تصميم‎گيري اكثريت مردم؟ جوواني سارتوري بر اين عقيده است كه دموكراسي نام پرطمطراقي است كه هرگز وجود نداشته است.

طرفداران اين مدل حكومتي ـ در آغاز راه ـ يك تصور ايده‎آليستي از دموكراسي داشتند و به عنوان مدينه فاضله از آن ياد كردند ولي كم‎كم به حكومت اكثريت مردم قناعت ورزيدند و امروز در عمل با حكومت اقليت روبرو هستند و به نوعي حكومت اليگارشي بدل شده است.

پيشينه تاريخي دموكراسي و اقسام آن كدام است؟

نظام‎هاي سياسي از قديم الايام با انديشه دموركاسي آشنا بوده‎اند. به گونه‎اي كه حتي رؤساي برخي از قبايل با شيوة انتخابي گزينش مي‎شدند در قرون جهارم و پنجم قبل از ميلاد نيز اين انديشه در يونان باستان به ويژه در آتن به صورت دموكراسي مستقيم تحقق داشته است.

مردم آتن به طور مستقيم در قانونگذاري، سياست‎گذاري، قضاوت و شوراهاي اجرايي داخالت مي‎نمودند. دانشمندان از آغاز نيز با اين انديشه مخالفت ورزيدند. افلاطون و ارسطو حكومت حكيمان و جمهوري را بر دموكراسي ترجيح دادند.

دموكراسي پارلماني جديد با پيدايش دلوتهاي عاملي در دوره اصلاح ديني در قرن 16 نضج گرفت. انقلاب كبير فرانسه نقطه عطف بزرگ در تاريخ پيروزي دموكراسي است. شعارهاي اسلامي اين دوره، آزادي، برابري و برادري بود.

با توجه به سابقه انديشه دموكراسي مي‎توان اين مدل حكومتي را از جهت هاي گوناگون تقسيم كرد. از يك جهت به مستقيم و غيرمستقيم تقسيم مي‎گردد. دموكراسي مستقيم، ابتدا در دولت شهرهاي يونان در قرن پنجم قبل از ميلاد ظاهر گرديد.

در اين مدل حكومتي، عموم مردم به جز زنان و بردگان مستقيماً‌در وضع قوانين و سياستگذاري و امور اجرايي شركت مي‎جستند. مردم در امور اجرايي به نوبت عهده‎دار سمت‎ها مي‎شدند و دادرسان را با قرعه انتخاب مي‎كردند.

دموكراسي كلاسيك، دموكراسي تكاملي راديكالي و دموكراسي مشاكرتي به عنوان زير مجموعه دموكراسي مستقيم طبقه‎بندي مي‎شوند. دموكراسي غيرمستقيم نوعي نظام حكومتي است كه مسؤولان منتخب در چارچوب حكومت قانون، نمايندگي منافع و ديدگاههاي شهروندان را بر عهده دارند.

از اين مدل به دموكراسي ليبرالي يا پارلماني نيز ياد شده است، كه به دو قسمت عمده دموكراسي تكاملي و دموكراسي حمايتي تقسيم مي‎شود. دموكراسي مشاركتي، راديكالي و تكثرگرايي نيز زيرمجموعه دموكراسي تكامل و دموكراسي رقابتي، نخبه‎گرايي و قانوني تحت پوشش دموكراسي حمايتي قرار مي‎گيرد.

دموكراسي از جهت ديگر به سياسي، اجتماعي و اق تقسيم مي‎شود و به معناي برابري فرصتها و بهره‎وري يكسان از موقعيت‎ها براي همگان به كار مي‎رود. در اينكه از ميان انواع دموكراسي، كدام رجحان دارد و اگر دَوَران امر بين دموكراسي مستقيم و دموكراسي غير مستقيم باشد كدام برتري دارد مباحث متعددي مطرح شده است بسياري از متفكران سياسي، مدل دوم را بر مدل اول ترجيح داده‎اند. زيرا اولا در دموكراسي مستقيم، زنان و بردگان حقي نداشتند و ثانياً در بسياري از موارد تصميم گيري‎هاي فوري و سريع و تخصصي لازم است كه تنها از عهده مجلس نمايندگان ميسر است ثالثاً سيطره سفسطه و خطابه و عوام‎فريبي در دموكراسي مستقيم بيشتر است.

در حكومت ديني، دموكراسي چه جايگاه و تعريفي دارد؟

مبحث حكومت از دو حيث مشروعيت فلسفي و مقبوليت جامعه شناختي قابل بحث و بررسي است. مشروعيت فلسفي به معناي حقانيت و بايستي حكومت است يعني وقتي اين پرسش مطرح مي‎گردد كه چرا بايد مدل حكومتي الف در جامعه تحقق يابد و يا اينكه چرا مردم بايد از اين مدل حكومتي اطاعت كنند؟ پاسخ به اين پرسش‎ها مشروعيت فلسفي را تبيين مي‎كند. ولي آنگاه كه اين پرسشها طرح مي‎گردد كه چرا حكومتي مقبوليت اجتماعيي پيدا مي‎كند و مردم مطيع آن مي‎گردند، مقبوليت جامعه‎شناسي به ميان مي‎آيد.

ما در نظام سياسي اسلام ثابت كرده‎ايم كه مشروعيت حكومت و حاكم، الهي است و شيخوخيت، اعتبارات اجتماعي، قدرت، زور، قرارداد اجتماعي، اشرافيت، رأي مردم و هيچ عامل ديگري در حقانيت بايستي حكومت و حاكم نقشي ندارد.

و طبق دلايل عقلي، همچون دليل مبتني بر اصل توحيد در حا و دليل مبتني بر ضرورت اجراي اح اجتماعي اسلام توسط مجريان كارشناس، و نيز دلايل نقلي، همچون توضيح شريف مقبوله عمر بن حنظله، روايت شيخ صدوق و غيره، حقانيت حكومت در عصر حضور به حاكميّت امام معصوم و در عصر غيبت به فقيه جامع‎الشرايطي است كه احكام و نظام اجتماعي اسلام را پياده كند.

بنابراين دموكراسي تنها به عنوان ابزار مقبوليت قدرت سياسي پذيرفتني است و در ابزار مشروعيت قدرت سياسي اسلام هيچ گونه كارايي ندارد. و هيچ مدلي از دموكراسي در مشروعيت قدرت سياسي اسلام و هيچ گونه كارآيي ندارد. و هيچ مدلي از دموكراسي در مشروعيت بخشيدن به نوع حكومت يا فرد حاكم نقشي نخواهد داشت.

مردم از نظر شرع اسلام در برابر حق تعالي، مكلفند كه در چارچوب شريعت و اصول و ارزشها و اح اسلامي حكومت و حاكم اسلامي را انتخاب يا كشف و همراهي كنند. البتّه در حكومت اسلامي، جلوه‎هايي از فعاليت مدني و مردمي مخفي و پنهان و يا در بوته انكار نيست.

احزاب و گروهها و تشكلهاي حزبي و صنفي مي‎توانند در چارچوب شرع اسلامي فعاليت نمايند. و اين فعاليتها نه تنها در نظام سياسي اسلام ممكن است بلكه يك ضرورت اجتناب ناپذيري است كه مسلمانان به عنوان مسؤوليت پذيري و از باب امر به معروف و نهي از منكر و نصيحت زمامداران و نظارت بر عملكرد دولتمردان بايد ظهور و بروز نمايند و اين نوع فعاليتها، همان چيزي است كه در نظام سياسي ايران به جمهوري اسلامي ياد مي‎شود پس جمهوريت يعني مشاركت سياسي و اجتماعي آحاد مردم و احزاب و تشكلهاي صنفي و حزبي كه با اسلاميت نظام اجتماع‎پذير است هر چند دموكراسي به مثابه ابزار مشروعيت فلسفي نظام و حكومت پذيرفتني نباشد.

برخي از روشنفكران داراي علايق ديني، در اعصار گذشته و حال، براي اينكه از قافله سياست دوران مدرنيسم و پست مدرنيسم عقب نمانند، دموكراسي دوران معاصر را با پديده بيعت و شورا درصدر اسلام يكسان پنداشته‎اند. غافل از اينكه گرچه دموكراسي نظير سوسياليسم، ليبراليسم، فاشيسم و مانند اينها يك ايدئولوژي سياسي نيست و تنها توصيف خاصي از حكومت و توزيع قدرت سياسي است ولي هميشه با اصول و مباني و اهداف خاصي همراه است به ويژه در دوران مدرنيسم كه كاملاً با اشكال و مدلهاي تازه‎اي ظهور كرده است پس بنابراين يكسان سازي اين مقولات در فهم ؟؟؟؟ دقيق اين واژگان رهزن است.

ديدگاه غربيان در خصوص مردمسالاري ديني چيست؟

برخي از روشنفكران غربي بر اين باورند كه هيچ گاه اسلام و دموكراسي نمي‎توانند با يكديگر جمع شوند و عدّه‎اي نيز با شرايط ويژه‎اي اين دو مقوله را اجتماع‎پذير دانسته‎اند.

ارنست گلنر بر اين عقيده است كه فرهنگ متعالي اسالم داراي خصوصياتي است (يگانه‎پرستي، حاكميت اخلاق، فردگرايي، پايبندي به دين، مخالفت با مديشن و اندكي از محركه به جرأت مي‎توان گفت با پذيرش تجدد و نوگرايي سر توافق و سازگاري دارد. به عقيده هانتينگتون، اين خصوصيات بدين سان با دموكراسي هم منطبق است. اسلام هرگونه جدايي بين اجتماع ديني و اجتماع سياسي را رد مي‎كند و بدين ترتيب امور دنيوي و اخروي از يكديگر منفك نيست.

 

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

نظر دادن

پیام هفته

مصرف گرایی بلای جامعه برانداز
قرآن : وَ لَنُذِیقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الأَدْنى دُونَ الْعَذابِ الأَکْبَرِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ  (سوره سجده، آیه 21)ترجمه: به آنان از عذاب نزدیک (عذاب این دنیا) پیش از عذاب بزرگ (آخرت) مى چشانیم، شاید باز گردند.توضیح : مصرف گرایی بدون تولید مناسب سبب می شود تا قیمت ها در جامعه افزایش پیدا کند و گرانی (که در احادیث به عنوان یکی از عذابهای دنیوی عنوان شده) در جامعه شایع شود.حدیث: وَ لِلّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِبَادٌ مَلاعِينُ مَنَاكِيرُ لا يَعِيشُونَ وَ لا يَعِيشُ النَّاسُ فِي أكْنَافِهِمْ وَ هُمْ فِي عِبَادِهِ بِمَنْزِلَة الْجَرَادِ لا يَقَعُونَ عَلَي شَيْ‏ءٍ إلاّ أتَوْا عَلَيْهِ. (اصول کافی،...

ادامه مطلب

موسسه صراط مبین

نشانی : ایران - قم
صندوق پستی: 1516-37195
تلفن: 5-32906404 25 98+
پست الکترونیکی: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید