فقدان صنعت اسباب‌بازی در کشور و لزوم توجه به آن

  • شنبه, 13 خرداد 1396 17:01
  • بازدید 4921 بار

سلسله گفتگوهای تحلیل و آسیب شناسی وضعیت اسباب بازی

ایران سومین واردکننده اسباب‌بازی در جهان و بر اساس آمار شورای نظارت بر اسباب‌بازی، حدود 95 درصد اسباب‌بازی‌های موجود در بازار، خارجی است . انباشته شدن اسباب بازی فروشی ها از کالاهای وارداتی که متأسفانه اکثر آنها بسیار نامرغوب و بی‌کیفیت هستند و برپایه فرهنگ بیگانه‌ ‏‏طراحی ‏و ساخته شده‌اند، و با فرهنگ ملی و بومی ما بسیار فاصله دارد؛. مطالعات و تحقیقات موجود نشان می‌دهد که یکی از مهم‌ترین گره‌های حوزه صنعت اسباب‌بازی در ایران، نبود نگاه فرهنگی به اسباب‌بازی است.

پُرواضح است که « نداشتن تلقی پدیده فرهنگی از اسباب‌بازی» تا چه میزان می‌تواند پیامدهای ویرانگری را در عرصه‌های آموزشی، تربیتی، روان‌شناختی و فرهنگی برای نسل آینده کشور در پی داشته باشد. لذا این مساله از مهم ترین مشکلاتی است که والدین و در کل جامعه تربیتی و فرهنگی کشور با ‏‏آن مواجه ‏است. از همین رو موسسه فرهنگی مطالعاتی صراط مبین مصاحبه ای در این خصوص با آقای حسین فرجو رئیس شورای نظارت بر اسباب‌بازی ترتیب داده تا از نظرات کارشناسی ایشان در این حوزه جویا، و سپس در اختیار خوانندگان محترم قرار دهد.

تاکنون چه راهکارهایی برای آگاه‌سازی ذی‌نفعانِ صنعت‌ اسباب‌بازی کشور پیرامون تأثیرات فرهنگی اسباب‌بازی‌ها از سوی حاکمیت اجرا شده است؟
استحضار دارید که تا سال 81، واردات اسباب‌بازی به ایران ممنوع بود و همه آنچه در بازار به‌عنوان اسباب‌بازی خارجی که سهم قابل‌توجهی از کل بازار اسباب‌بازی را داشت، از طریق قاچاق وارد کشور می‌شد. قاچاقی که هیچ‌گونه نظارت حقوقی، اقتصادی و مهم‌تر از آن فرهنگی بر آن نبود. اساس تشکیل شورای نظارت بر اسباب‌بازی، ساماندهی واردات اسباب‌بازی بود. شورایی که متشکل از اعضای حقیقی و حقوقی بود وظیفه نظارت بر محتوای فرهنگی اسباب‌بازی‌های وارداتی را بر عهده گرفت.
این شورا از همان روزهای اول، به‌عنوان یکی از نهادهای تشکیل‌شده توسط حاکمیت، مصوباتی را در ارتباط با دیگر نهادها و ارگان‌های فرهنگی کشور داشت که البته با توجه به عدم التزام دیگر نهادها و عدم نگاه دقیق فرهنگی به موضوع اسباب‌بازی کم‌تر به آن‌ها توجه می‌شود و خیلی از این مصوبات که در پایگاه اینترنتی شورا نیز موجود است تا امروز پس از گذشت بیش از 10 سال هنوز اجرایی نشده است. شاید اولین نقطه‌ضعف همین موضوع باشد.
برگزاری جشنواره‌های ملی هم یکی دیگر از کارهایی است که شورا خود را موظف به برگزاری آن می‌داند که مردم و تولیدکنندگان استقبال خوبی از آن کردند. به‌جز جشنواره‌های ملی که به‌طور سالیانه برگزار می‌شوند، شورای نظارت جشنواره‌های تخصصی دیگری هم برگزار می‌کند که آخرین آن‌ها، همین جشنواره اسباب‌بازی‌های آبی است. اسباب‌بازی‌هایی که با توجه به اقلیم مناطق ساحلی کشور، ظرفیت به‌کارگیری آن‌ها میسر است.
یکی دیگر از برنامه‌هایی که شورا دارد، برگزاری کارگاه‌های آموزشی و کلاس‌های آموزشی است. ما در مرکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در خیابان حجاب از سال‌های گذشته تاکنون مرتب در حال برپایی کارگاه‌های آموزشی برای اولیاء، خانواده‌ها، معلمان، مربیان و گروه‌های مختلف هستیم تا بتوانند سطح دانش خود را ارتقاء دهند و کمک کنند تا تأثیرگذاری لازم را داشته باشد، آن‌هم در سطح جامعه.
مدارس دولتی به خاطر محدود شدن به ضوابط وزارت آموزش‌وپرورش کم‌تر با این کارگاه‌ها ارتباط برقرار می‌کنند ولی استفاده مدارس غیرانتفاعی، مخصوصاً به دلیل وجود کلاس‌های فوق‌برنامه مثل رباتیک، از اسباب‌بازی‌های آموزشی در تدریس برخی دروس و مفاهیم بیشتر است.
تشویق پژوهشگران این حوزه نیز یکی دیگر از راهکارهایی است که شورا به آن اهتمام دارد.
در ارتباط با رسانه‌ها و به‌خصوص صداوسیما هم کارهایی، هرچند کوچک صورت گرفته است. تنظیم گزارش و خبرهایی در این حوزه و درج زیرنویس‌هایی در مورد اهمیت نگاه فرهنگی به اسباب‌بازی و نتایج زیان‌بار اسباب‌بازی‌های مخرب ازلحاظ فرهنگی ازجمله این کارها بود که البته همان‌طور که عرض کردم، واقعاً در برابر کاری که باید انجام می‌شد، ناچیز است.
 چگونه و با چه راهکارهایی می‌توان نهادهای آموزشی-تربیتی مرتبط با اسباب‌بازی مانند مهدکودک‌ها یا کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را در این زمینه فعال کرد؟
 اسباب‌بازی در واقع یک محصول فرهنگی است پس تأثیر بسزایی در رشد شخصیت کودک خواهد گذاشت. امروزه اسباب‌بازی در دنیا به‌عنوان یک وسیله برای انتقال مفاهیم آموزشی در نظام آموزش رسمی کودکان حضور دارد و نفوذ پیدا کرده است و نقش‌آفرینی می‌کند. بچه‌ها در واقع مسائل علمی و دانش را از طریق اسباب‌بازی با لذتی که می‌برند، به‌صورت غیرمستقیم کسب می‌کنند.
این روشی است که نظام‌های آموزشی مدرن در جهان در برنامه خود دارند و آموزش را با محوریت اسباب‌بازی برای کودکان به نتیجه می‌رسانند. مثلاً مدتی پیش مادری برای ثبت یک اسباب‌بازی به شورای نظارت مراجعه کرده بود. او می‌گفت تا پیش‌ازاین، همه معلمان ادعا داشتند که فرزند من در دریافت فلان مفهوم درسی مشکل دارد و من نیز به‌ناچار همه راه‌های مرسوم را برای تعلیم آن مفهوم به‌کار بردم، اما واقعاً فایده‌ای نداشت. تا این‌که به ذهنم رسید با طراحی یک اسباب‌بازی آموزشی آن مفهوم را به فرزندم بیاموزم. آن اسباب‌بازی آموزشی مشکل را حل کرده بود و آن مادر برای ثبت اسباب‌بازی آموزشی‌اش تشریف آورده بود. این یک استثنا نیست. قطعاً اسباب‌بازی‌های آموزشی، آموزش را برای کودکان عمیق‌تر و شیرین‌تر و ماندگارتر می‌کنند.
البته آموزش‌وپرورش ما هنوز خیلی با آن ایده‌آل‌ها فاصله دارد. تئوری‌ها و ایده‌های خوبی داریم، ولی گویا کسی جسارت پیاده کردن آن‌ها را ندارد. دوستی داشتم که می‌گفت در سفری برای بازدید از سیستم آموزشی روسیه، به این کشور سفر کرده بودم، در یک کلاس که پر از کودک بود، ناگهان با یک پیرمرد با لباس نظامی و مدال‌های افتخاری که بر سینه داشت مواجه شدم. در کلاس، روی نیمکت در کنار دانش‌آموزان نشسته بود. داستان را جویا شدم. گفتند امروز روز حضور پدربزرگ‌ها در مدرسه است. این پیرمرد هم پدربزرگ یکی از دانش‌آموزان است. پیرمرد با‌ آن یونیفرم نظامی و مدال‌های افتخارش با احترام دانش‌آموزان و معلم آن‌ها چند دقیقه‌ای برای بچه‌ها صحبت کرد و از شجاعت‌هایی گفت که یک‌به‌یک آن‌ها به شکل مدال‌های افتخار بر سینه‌اش نقش بسته بودند. ببینید این روش چقدر مفید است؟ دانش‌آموز می‌فهمد که برای به دست آوردن افتخار باید زحمت کشید و آن‌همه مدال یک شبه به دست نیامده‌اند.
همان‌طور که اشاره کردم متأسفانه ایده‌ها زیاد است و کارهای خیلی خوبی قابل‌اجراست که کسی پیگیر عملیاتی کردن آن نیست. اصلاً معلم‌ها نسبت به این مسائل توجیه نیستند. اسباب‌بازی هم یکی از این مسائل است. در خیلی از کشورها دانش‌آموزان موظف‌اند یکی از اسباب‌بازی‌های خود را به کلاس بیاورند و درباره آن چند دقیقه‌ای برای دیگر دانش‌آموزان صحبت کنند. ولی در ایران اصلاً اسباب‌بازی، حتی اسباب‌بازی‌های آموزشی هم در سیستم آموزشی نقشی ندارد.
ما پیشنهاد تشکیل کارگروه اسباب‌بازی در وزارت آموزش‌وپرورش را دادیم. البته مکاتباتی هم صورت گرفته، اما نتیجه‌ای نداشته است. باید ساختاری ایجاد شود تا بتوان انتظار عملیاتی کردن این ایده‌ها را داشت که متأسفانه ساختاری نیست. نماینده این وزارت هم یکی از غایب‌ترین اعضای شورای نظارت بر اسباب‌بازی است. از همین یک مثال، توجه این دوستان به موضوع اسباب‌بازی قابل‌فهم است.
ما در صورت همکاری وزارت آموزش‌وپرورش امکان برگزاری کلاس‌هایی را ضمن ارائه خدمت رایگان برای معلمان و مربیان با موضوع نگاه فرهنگی به اسباب‌بازی و اهمیت آن در نظام آموزشی و دیگر موضوعات مرتبط با اسباب‌بازی و مدرسه، داریم. کما این‌که تاکنون هم این کلاس‌ها به‌صورت رایگان برگزار می‌شدند، اما چون وزارت آموزش‌وپرورش الزام و یا حتی امتیازی برای شرکت در این کلاس‌ها در نظر نمی‌گرفت، صرفاً معلمان، مربیان و خانواده‌هایی که علاقه شخصی به این حوزه دارند در این کلاس‌ها حاضر می‌شوند. استقبال خوب است، اما ما انتظار داریم همه کسانی که در موضوع آموزش کودکان فعال‌اند از محتوای این کلاس‌ها بهره‌مند شوند.
 به نظر شما چرا شورای نظارت بر اسباب‌بازی نتوانسته خلأ موجود در فرهنگ سازی صنعت اسباب‌بازی را در کشور حل نماید؟ چه راهکارهایی را شما انجام دادید؟
بگذارید یک موضوع را بدون تعارف عرض کنم. شورای نظارت بر اسباب‌بازی جزیره‌ای جدا از دیگر نهادها و سازمان‌های کشور نیست. وقتی فضای غالب کشور به سمت دیگری است، شورای اسباب‌بازی هم نمی‌تواند بدون حمایت دیگر نهادها و سازمان‌ها فعالیت خاصی را سامان دهد. هرچند ما تمام تلاش خود را در این حوزه کردیم، می‌کنیم و خواهیم کرد.
گاهی حتی تقابل با نگاه ‌فرهنگی شورای نظارت بر اسباب‌بازی وجود دارد. شاید باورتان نشود که ما تا همین چند سال پیش اصلاً بودجه‌ای نداشتیم. با این‌که سودآوری ده‌ها میلیاردی برای کشور از واردات اسباب‌بازی حاصل می‌شد، حتی یک ریال بودجه برای شورا در نظر گرفته نمی‌شد. اعتقاد من این است که کشور، مخصوصاً در حوزه فرهنگ مثل یک سمفونی است که هر یک از نوازندگان وظیفه نواختن بخشی از نُت با ساز تخصصی خود را دارند. اگر همه سازها هماهنگی داشتند، نتیجه مطلوب خواهد بود، ولی اگر هر کس بخواهد ساز خودش را بنوازد، بی‌شک نتیجه هم گوش‌خراش و گیج‌کننده است.
اولین پیشنهاد ما به شورای عالی انقلاب فرهنگی این بود که بنیادی شکل بگیرد تا اسباب‌بازی، لوازم التحریر و علائم و نشانه‌ها را شامل شود، چراکه در حال حاضر جملات و نشانه‌هایی روی لباس‌ها نقش می‌بندد که هیچ سنخیتی با فرهنگ ما ندارد از سوی دیگر، خود نوجوانان و جوانانی که از این لباس‌ها استفاده می‌کنند معنا و مفهوم آن نماد یا جمله را نمی‌دانند. تشکیل بنیاد اسباب‌بازی، لوازم‌التحریر و علائم و نشانه‌ها می‌تواند خیلی از این عدم هماهنگی‌ها را حل کند. چراکه کارهای جزیره‌ای در این حوزه کم اثر است و باید آن سمفونی را تشکیل داد.
در اساسنامه این بنیاد، وظایف هر نهاد و وزارتخانه آمده است؛ این بنیاد هم چون بنیادهای دیگر، به روش هیئت‌امنایی اداره می‌شود و مدیریت آن را مدیرعامل کانون پرورش فکری به‌عنوان نهاد متولی در حوزه کودکان و نوجوانان بر عهده دارد. همچنین برای بنیادها، ردیف بودجه تعریف می‌شود و وضعیت اسباب‌بازی بهتر از شرایط محدود فعلی و بودجه اندکی می‌شود که در اختیار شورای نظارت قرار دارد.
در این وضعیت موانعی سر راهمان است و مشکلاتی داریم؛ یعنی به‌طور مثال، مقام معظم رهبری در حوزه تهاجم فرهنگی بارها و بارها به مسئولان تذکر داده‌اند، اما متأسفانه شاهد این هستیم که در اثر عدم تمکین برخی از دستگاه‌های دولتی، اسباب‌بازی ممنوعه‌ای که از گمرک متروکه می‌شود، در اختیار یک سازمانی قرار می‌گیرد و به نفع دولت به فروش می‌رود. درحالی‌که باید از ما استعلام کنند که این مهم به‌خودی‌خود یک چالش است. هیچ‌کسی قبول ندارد، حتی مقام معظم رهبری و مسئولان رده‌بالای کشور هیچ‌کدام این مقوله را قبول ندارند، اما برخلاف نظر همه این بزرگان این کارها صورت می‌گیرد. مسئولان دستگاه‌هایی که دارند این کارها را انجام می‌دهند باید به خودشان بیایند و ببینند که مقام معظم رهبری چه دغدغه‌هایی دارند.
وقتی‌که در گمرک کالایی متروکه می‌شود، یعنی صاحب کالا دیگر به آن کالا مراجعه‌ای نمی‌کند که ترخیص یا مرجوع کند، آن کالا در تملک دولت قرار می‌گیرد و بعد سازمان جمع‌آوری و فروش اموال تملیکی و ستاد اجرایی حضرت امام (ره) این اموال را برای حراج و فروش به نفع دولت به مزایده می‌گذارند. درصورتی‌که در مصوبه ستاد مبارزه با قاچاق کالا ذکر شده است که این دو سازمان باید از شورای نظارت بر اسباب‌بازی استعلام کنند که آیا اجازه فروش این کالاها وجود دارد یا خیر.
آیا ما باید اسباب‌بازی ممنوعه را حال که به دستمان رسیده است، به نفع دولت بفروشیم و پولش را به دولت بپردازیم؟ مگر دولت لنگ این پول‌هاست؟ به خدا فروش برخی از این اسباب‌بازی‌ها که واقعاً همچون دیگر محصولات فرهنگی مخرب، ویران‌کننده ذهن و روان کودک است یک ریال هم ارزش ندارد، اما برخی نهادها این کارها را می‌کنند، آن‌هم در برابر اساسنامه‌ای مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی. هر کسی این موضوع را بشنود تعجب می‌کند که چطور می‌شود چنین اتفاقی در کشور رخ دهد، درحالی‌که من یک تفاهم‌نامه‌ای با این سازمان‌ها و دستگاه‌هایی که پیش رویمان است و مشکلاتی را ایجاد می‌کنند، نوشته‌ام و تفاهم‌نامه را در اختیارشان قرار داده‌ام، اما متأسفانه امضاء نکرده‌اند.
نتیجه‌ای که انتظار وقوع آن را دارید، تنها در صورتی قابل‌دسترسی است که همه سازهای سمفونی ما، هماهنگ بنوازند. چه آن نهادی که در بخش حقوقی مسئله است، چه آن سازمان اقتصادی و چه رسانه‌ها و دیگر نهادهای مرتبط؛ البته رسانه‌ها، به‌ویژه صداوسیما در این مسئله نقش اساسی دارد. بالاخره صداوسیما بزرگ‌ترین و فراگیرترین مدرسه ایران است که اگر بتواند به وظایف خود، عمل کند

 چه راهکاری را برای فرهنگ سازی استفاده از اسباب‌بازی بر طبق فرهنگ ایرانی پیشنهاد می دهید؟
اگر ما شخصیت‌سازی نکنیم و از شخصیت‌هایی همانند شخصیت‌های «شهر موش‌ها»، «کلاه قرمزی» و «شکرستان» اسباب‌بازی، به‌ویژه عروسک نسازیم و فرهنگ خود را در قلب آن‌ها جا نکنیم، دیگران این خلأ را پُر خواهند کرد. ما فرهنگ غنی‌ای داریم، شخصیت‌های فراوانی برای پرداختن هستند مثل شخصیت‌های شاهنامه و دیگر داستان‌های محلی و اقوام ایرانی. البته همیشه ما تئوری زیاد داریم، یعنی در فرهنگ ایرانی خودمان و در دین مبین اسلام تئوری زیاد است، اما در ارتباط با آن، چه کاری انجام داده‌ایم و چگونه با بچه‌ها کار کرده‌ایم؟! من آرزو دارم روزی عروسک‌هایی مثل دارا و سارا اسباب‌بازی کودکان ایرانی باشند، اما هنوز در ابتدای راه هستیم و مشکلات، همان‌طور که به گوشه‌ای از آن اشاره شد آن‌قدر زیاد هستند که فاصله ما با آرزوهایمان را زیاد کرده است.
به نظرم باید سرانه استفاده کودک از اسباب‌بازی در ایران بالا برود. میانگین این سرانه در جهان حدود 34 دلار است. در کشورهای اروپایی این عدد حدود 300 دلار و در آمریکا حدود 400 دلار است. هرچند عدد دقیقی از سرانه استفاده کودکان ایرانی از اسباب‌بازی در یک سال موجود نیست، اما به نظر می‌رسد این عدد حتی به 10 دلار هم نمی‌رسد.
این یعنی اسباب‌بازی برای یک خانواده ایرانی مسئله نیست. گویا اسباب‌بازی کودک صرفاً وسیله‌ای است که او با بازی با آن، فقط سرگرم است و وقتش را تلف می‌کند. این نگاه خیلی غلط است. سیره پیامبر خدا را ببینید. وقتی کودکان خاک‌بازی می‌کردند، ایشان می‌فرمودند این کودکان در این خاک‌بازی، آینده خود را می‌سازند. اسباب‌بازی آینده کودک را شکل می‌دهد. اسباب‌بازی‌ها آینده یک جامعه را به وجود می‌آورند. این نگاه نه در بین مردم و نه در بین مسئولین وجود دارد. هرچند روز به روز نسبت به این مسئله هوشیارتر می‌شوند.
پیشنهاد بنده این است که صنعت اسباب‌بازی و حوزه‌های مرتبط با اسباب‌بازی نظیر آموزش در دیگر کشورها را به مسئولین و مردم نشان دهند تا ببینند جهان چگونه به اسباب‌بازی نگاه می‌کند.
چگونه و با چه راهکارهایی می‌توان پیامدهای مُخرب و ویرانگر اسباب‌بازی‌ها را در جهت آگاهی‌بخشی، بازنمایی رسانه‌ای و فرهنگی کرد؟
-نقش صداوسیما خیلی مهم است. متأسفانه مثل بیشتر گروه‌های دیگر، صداوسیما هم توجه قابل قبولی به موضوع اسباب‌بازی ندارد.
صداوسیما می‌تواند با ساخت مستند از بازار اسباب‌بازی داخل و تأثیرات فرهنگی آن و حتی نقش اسباب‌بازی در دیگر کشورها مردم را نسبت به این موضوع حساس کند. پخش گزارش و خبر از جشنواره‌ها و همایش‌های مرتبط با اسباب‌بازی در ایران و کشورهای خارجی هم می‌تواند مؤثر باشد. به شرطی که دیگر سازمان‌ها و نهادها هم هماهنگ در این حوزه فعالیت کنند.
 چه تسهیلات حقوقی و قانونی برای برندهای فرهنگی ایرانی-اسلامی در صنعت اسباب‌بازی پیشنهاد می‌شود؟
- در مرحله اول رعایت مصوبات و پیگیری مطالبات قانونی شورای نظارت بر اسباب‌بازی مهم‌ترین کاری است که باید انجام پذیرد. متأسفانه در صورت عدم توجه وزارتخانه‌ها به مصوبات شورا، هیچ اهرم فشار حقوقی موجود نیست و گاهی پیگیری و اجرای مصوبات شورای نظارت بر اسباب‌بازی حدود 10 سال به طول می‌انجامد.
مسئله بعدی توجه به قانون کپی‌رایت و احترام به مالکیت معنوی طرح‌هاست. متأسفانه قوانین، بازدارندگی لازم را ندارند و بازار پُر است از نمونه‌هایی که از روی نمونه ثبت‌شده و بدون اجازه صاحب طرح، تولید و فروخته می‌شوند. آن‌طور که ما اطلاع داریم، چینی‌ها نفت‌کش‌های قدیمی را خریده‌اند و با لنگراندازی آن‌ها در آب‌های آزاد، کارگاه‌های بزرگ تولیدی به راه انداخته‌اند. روی آب‌های آزاد، بدون هیچ محدودیت قانونی و اقتصادی، هرچه می‌خواهند تولید می‌کنند و در بازارهای دیگر کشورها به فروش می‌رسانند.
 بازار اسباب‌بازی پدیده‌ای جدا از بازار‌های دیگر نیست و مسائلی نظیر قاچاق و دیگر معضلاتی که بازار ازلحاظ حقوقی و قانونی با آن مواجه است، شامل این بازار هم می‌شوند. ما برای سامان دادن به اسباب‌بازی‌ها، در پی صدور شناسنامه برای هر اسباب‌بازی هستیم که در مرحله اول شامل اسباب‌بازی‌های تولید داخل و در مرحله بعد اسباب‌بازی‌های وارداتی می‌شود. با این شناسنامه‌ها، اسباب‌بازی‌های غیرمجازی که از طریق قاچاق وارد کشور می‌شوند قابل‌شناسایی هستند و می‌توان انتظار داشت، نهادهای نظارتی بازار با متخلفین برخورد داشته باشند.
پیشنهاد دیگر تشکیل صنف اسباب‌بازی‌فروشان است. خود فروشندگان این حوزه تمایل دارند این اتحادیه تشکیل شود، اما متأسفانه به دلیل برخی کارشکنی‌ها این موضوع فعلاً انجام‌پذیر نیست.
 با چه راهکارهایی می‌توان برای برندهای فرهنگی داخلی و خارجی مُخرب در صنعت اسباب‌بازی موانع حقوقی و قانونی ایجاد کرد؟
- آنچه مسلم است، کار در حوزه‌های سلبی راحت‌تر است تا حوزه‌های ایجابی. این‌که ما بخواهیم اسباب‌بازی طراحی کنیم که مبتنی بر ارزش‌های فرهنگی‌مان باشد، سپس آن را تولید کنیم و به تولید انبوه برسانیم، بعد توزیع آن را به دست بگیریم و به فروش برسانیم قطعاً سخت‌تر از آن است که اسباب‌بازی‌هایی که بر اساس نظر شورای نظارت مخالف ارزش‌های فرهنگی است را جمع‌آوری کنیم. اصطلاحاً یک کار بگیروببند است.
حتماً مافیایی در این حوزه هم در جریان است که این کار صورت نمی‌گیرد. شاید برخی منافعی دارند. به هر حال آنچه مردم از کلیت نظام می‌بینند، با این کارشکنی‌ها و تقابل‌ها، تصویر مطلوبی نیست و باعث بدبینی مردم به کل نظام می‌شود. لذا باید در عرصه ایجابی متناسب و هم عرض با جنبه سلبی حرکت نمود. حتی بهتر است که جنبه ایجابی فعالتر عمل نماید.
 چه تسهیلات و مشوق‌های اقتصادی برای برندهای فرهنگی ایرانی-اسلامی در صنعت اسباب‌بازی پیشنهاد می‌شود؟
بازار اسباب‌بازی، بازار پُرسودی است. البته کارهای فرهنگی زودبازده نیستند، اما اگر بتوان بازار آن را تشکیل داد، نه‌تنها ازلحاظ فرهنگی که ازلحاظ اقتصادی هم بازده بالایی خواهد داشت.
پیشنهاد ما این است که صداوسیما از بازار اسباب‌بازی دیگر کشورها مثل آمریکا، چین، ژاپن و فرانسه و سود سرشار آن مستند و گزارش تهیه کند. این مستندها و گزارش‌ها حتماً سرمایه‌گذاران را به سرمایه‌گذاری در این حوزه تشویق خواهد کرد.
البته مشکلاتی هم در این بازار وجود دارد. به‌طور مثال یارانه‌ای برای تولیدکنندگان اسباب‌بازی در نظر گرفته نشده است. حتی مکاتباتی هم داشته‌ایم که یکی از بانک‌ها، به‌عنوان بانک عامل جهت پرداخت تسهیلات در حوزه اسباب‌بازی معرفی شود که فعلاً در دست بررسی است. این مشکلات سرمایه‌گذاران را از این حوزه دور می‌کند.
اصلاح شبکه توزیع و عرضه و مدیریت آن یکی دیگر از کارهایی‌ست که می‌تواند بازار اسباب‌بازی را برای سرمایه‌گذاری امن سازد. این‌ها صرفاً در همکاری دیگر نهادها و سازمان‌ها قابل دستیابی است.
 چگونه و با چه راهکارهایی می‌توان برای برندهای فرهنگی داخلی و خارجی مُخرب در صنعت اسباب‌بازی موانع اقتصادی ایجاد کرد؟
شورای نظارت همه تلاش خود را می‌کند که حداقل در حوزه‌ای که در اختیارات آن است، دقت لازم را به خرج دهد تا اسباب‌بازی‌های مخالف ارزش‌های فرهنگی وارد بازار داخلی نشود و اسباب‌بازی‌هایی که ارزش فرهنگی و آموزشی بیشتری دارند در اولویت واردات باشند.
سال ۱۳۸۱ که واردات اسباب‌بازی آغاز شد، سهم اندکی از بازی‌ها، یعنی کمتر از یک درصد، به بازی‌های فکری و آموزشی و کمک‌آموزشی اختصاص داشت، اما با مدیریت شورا و تخفیف به واردات این اسباب‌بازی‌ها، رفته‌رفته میزان ورود این بازی‌ها به کشور بیشتر شد و خانواده‌ها دریافتند که کودکان می‌توانند با بازی و اسباب‌بازی خیلی از مفاهیم را بیاموزند. حالا بیش از ۱۵ درصد اسباب‌بازی‌های وارداتی، بازی‌های خلاقانه و آموزشی است. چراکه تخفیف‌های هدفمند شورا، واردکنندگان را تشویق به واردات آن دسته از اسباب‌بازی‌ها می‌کند.
با این روش می‌شود تا حدی واردات اسباب‌بازی به کشور را کنترل کرد. البته همه این‌ها در سایه همکاری دیگر نهادهای نظارتی در حوزه واردات ازجمله گمرک است. گاهی در گمرک اسباب‌بازی‌ای که قرار است به‌عنوان نمونه جهت بررسی شورا، در اختیار ما قرار بگیرد، دست‌کاری می‌شود تا ما از اشکالات فرهنگی آن اسباب‌بازی مطلع نشویم که هوشیاری همکاران ما موجب ناکامی متخلفین می‌گردد.
گاهی لازم است همه جزییات یک پازل چند هزار تکه موردبررسی قرار گیرد تا مبادا تصویر مستهجنی در آن وجود داشته باشد. یا لازم است گاهی همه اجزا یک عروسک مورد ارزیابی قرار بگیرند تا مسائل غیراخلاقی‌ای در آن نباشد.
چرا تولیدات متنوع اسباب‌بازی در ایران براساس مبانی فرهنگ ایرانی تولید نمی‌شود؟ چه راهکارهایی در این مسئله پیشنهاد می دهید؟
متأسفانه ما نمی‌توانیم اسباب‌بازی‌های پیچیده‌ای تولید کنیم. برای مثال شرکت‌های خارجی، ۲۵۰ نوع چشم عروسک تولید می‌کنند؛ از چشم‌های رنگی برای عروسک‌های دختر و پسر گرفته تا چشم ببر و گرگ و پلنگ؛ اما ما این امکان و تنوع تولید را نداریم و در این صنعت، تازه‌کار و بسیار کم‌تجربه‌ایم. در پروژه نسل سوم دارا و سارا هم برخی مشکلات فنی بود.
برای مثال، ما هنوز نمی‌توانیم یک عروسک پولیشی درست کنیم که صدای دلخواه را پخش کند. به همین دلیل واردکننده اسباب‌بازی یک سی‌دی برمی‌دارد و به چین می‌رود تا از یک تولیدکننده چینی بخواهد صدایی را که می‌خواهد، بر روی چیپ‌های الکترونیکی خیلی کوچک ذخیره کند تا قابلیت نصب در عروسک پولیشی را داشته باشد. گاهی یک کانتینر از این قطعات صوتی وارد می‌کنند.
در کشور، اسباب‌بازیِ به معنایِ واقعی صنعتی وجود ندارد و ما نمی‌توانیم اجزای مختلف یک اسباب‌بازی را تولید کنیم. ما در تولید موی عروسک در داخل کشور نیز با مشکل مواجه هستیم و نمی‌توانیم موی عروسکی را تولید کنیم که به‌صورت صنعتی دوک باشد و روی دستگاه قرار بگیرد تا مو بر سر عروسک دوخته شود.
حتی در بخش گیربکس ماشین‌های پول‌بک (قدرتی) هم هیچ شرکتی نمونه قابل قبولی ارائه نداده است. چراکه طراحی و تولید چرخ‌دنده‌های ریز این گیربکس بسیار مشکل است و گیربکس‌های تولید داخل معمولاً در فشار بالا، اصطلاحاً خُرد می‌شوند. ازاین‌رو گاهی بعضی شرکت‌های تولیدکننده داخلی ناچار به واردات گیربکس ماشین‌های پول‌بک می‌شوند.
در کشور تایلند، فقط حدود 140 شرکت تولیدکننده اسباب‌بازی چوبی وجود دارد؛ اما تولیدکننده اسباب‌بازی ما نمی‌داند برای رنگ‌آمیزی یک اسباب‌بازی چوبی، از چه فرمولاسیون و چه ویژگی استانداردی باید استفاده کرد و یا روش فنّاوری انتقال این رنگ به چوب چگونه است.
همه این‌ها در حالی است که کشورهای دیگر به‌سرعت اسباب‌بازی‌هایشان را با علم روزشان ارتقا می‌دهند. به‌تازگی عروسکی تولید کرده‌اند که قدرت پاسخگویی به سؤالات کودک را دارد و وقتی صحبت می‌کند با مکانیسم خاصی که در صورت آن طراحی شده است، واژه‌ها هماهنگ با لب زدن عروسک ادا می‌شوند. این کار که صوت با لب زدن عروسک هماهنگ باشد بسیار سخت است.
یکی از بحث‌هایی که ما داریم، ایجاد رشته طراحی اسباب‌بازی است. متأسفانه ما این رشته را در دانشگاه نداریم. البته با همکاری دانشکده هنر و دانشگاه الزهرا، ان‌شاءالله به‌زودی در این رشته دانشگاهی نیز دانشجو خواهیم پذیرفت؛ اما در تمام این سال‌ها رشته‌ای با عنوان طراحی اسباب‌بازی در دانشگاه‌ها نداشته‌ایم و این یعنی ما یک طراح تربیت نکرده‌ایم و همان‌طور که اشاره شد، صنعت اسباب‌بازی نداشته‌ایم. وقتی شما فارغ‌التحصیل رشته طراحی اسباب‌بازی باشید، قطعاً اثر خودش را در بازار اقتصادی، فرهنگی و این صنعت خواهد گذاشت.
ایده بازار یکی دیگر از راهکارهایی است که مردم را به ارائه ایده برای طراحی اسباب‌بازی تشویق می‌کند. شورای نظارت بر اسباب‌بازی با همکاری دانشگاه صنعتی شریف در بخش دانش‌آموزی در دو نوبت مسابقه طراحی اسباب‌بازی را برگزار کرده و امسال سومین دوره آن را برگزار می‌کند. همایشی نیز در کنار این مسابقه است و کارگاه‌های آموزشی نیز برای آن در نظر گرفته شده و فضایی فراهم آمده تا بتواند کمک کند تا بخشی از اهداف شورا محقق شود.

در مجموع خانم آقای فرجو راهکارهای ذیل را برای تحلیل و آسیب شناسی وضعیت اسباب بازی بیان کردند:
1. اداره کشور، مخصوصاً در حوزه فرهنگ باید همانند یک گروه سمفونی با هماهنگی کامل میان مسئولین صورت گیرد تا نتیجه مطلوب حاصل گردد و هر کس نباید ساز خود را بنوازد.
2. از تجربیات و ایده‌های خوب در تولید اسباب‌بازی برای اجرا در نظام آموزشی استفاده شود
3.  کارگروه اسباب‌بازی در وزارت آموزش‌وپرورش تشکیل شود.
4. کلاس‌هایِ رایگان برای معلمان و مربیان و خانواده‌ها با موضوع نگاه فرهنگی به اسباب‌بازی و اهمیت آن در نظام آموزشی برگزار شود. می‌توان با دادن امتیازاتی آنان را برای شرکت در این کلاس‌ها ترغیب کرد.
5. بنیادی برای ساماندهی همه‌جانبه در امر اسباب‌بازی ایجاد گردد
6. رسانه‌ها به‌ویژه رسانه ملی با برنامه‌های خود باید فرهنگ اسباب‌بازیِ منطبق با معیارهای ایرانی اسلامی را ترویج نماید.
7. رسانه‌ها می‌توانند با تولید برنامه‌های مستند از بازار اسباب‌بازی داخل و تأثیرات فرهنگی آن و مقایسه آن با فعالیت دیگر کشورها، جامعه را به توجه و اهمیت این مسئله حساس و ترغیب نمایند.
8. انتقال تجربیات مفید و اثربخش کشورهای موفق در حوزه اسباب‌بازی به داخل جهت استفاده و فرهنگ‌سازی و بومی‌سازی صورت گیرد
9. به قانون کپی‌رایت و احترام به مالکیت معنوی توجه جدی شود
10. صنف اسباب‌بازی‌فروشان تشکیل شود
11. شبکه توزیع و مدیریت تولید اصلاح گردد
12. هدفمند شدن و سمت دهی واردات اسباب‌بازی به سمت اسباب‌بازی‌های فکری، کاربردی و موردنیاز جامعه هدف صورت گیرد
13. ایجاد رشته اسباب‌بازی با همکاری دانشگاه هنر و سایر مؤسسات دخیل در این موضوع انجام شود.

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

نظر دادن

پیام هفته

مصرف کردن بدون تولید
آیه شریفه : وَ لَنُذيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى‏ دُونَ الْعَذابِ الْأَکْبَرِ ... (سوره مبارکه سجده ، آیه 21)ترجمه : و ما به جز عذاب بزرگتر (در قیامت) از عذاب این دنیا نیز به آنان می چشانیم ...روایت : قال أبي جعفر ( ع ): ... و لله عز و جل عباد ملاعين مناكير ، لا يعيشون و لا يعيش الناس في أكنافهم و هم في عباده بمنزله الجراد لا يقعون على شيء إلا أتوا عليه .  (اصول کافی ، ج 8 ، ص 248 )ترجمه : امام باقر(ع) مي‌فرمايد: ... و خداوند بدگانی نفرین شده و ناهنجار دارد که مردم از تلاش آنان بهره مند نمی شوند و ایشان در میان مردم مانند ملخ هستند که به هر جیز برسند آن را می خورند و نابود می کنند.

ادامه مطلب

موسسه صراط مبین

نشانی : ایران - قم
صندوق پستی: 1516-37195
تلفن: 5-32906404 25 98+
پست الکترونیکی: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید