فصل دوم : مواضع امام (ره ) از آغاز زندگى سياسى تا شروع نهضت

فصل دوم : مواضع امام (ره ) از آغاز زندگى سياسى تا شروع نهضت

(دوران تلاش براى اصلاح و ارشاد)

در اين فصل ، نگرش ها و مواضع سياسى امام خمينى (ره ) در برابر استبداد رضا خانى و جريان هاى تضعيف كننده ى روحانيت اصيل كه بيش از همه در كتاب ارزشمند كشف الاسرار بازتاب يافته است ، ارزيابى مى شود و پيشنهادهاى اصلاح گرايانه ى امام (ره ) به بحث گذاشته مى شود.

 

شايان ذكر است آغاز زندگی سياسی امام خمينی (ره ) به زمان تاءليف كشف الاسرار در سال 1323 ه ش بر می گردد، زيرا نخستين مواضع انتقادی سياسی ايشان نسبت به رژيم پهلوی در اين كتاب انعكاس يافته است . در سال 1322 ه ش كتابی با عنوان اسرار هزار ساله به قلم فرزند يكی از علمای بزرگ قم (226) به نام علی اكبر حكمی زاده منتشر شد.

نويسنده در اين كتاب با الهام از مبانی مسلك وهابيت و انديشه های انتقادی سيد احمد كسروی ، اعتقادات پيروان مذهب تشيع را در بسياری از عبادات ، آداب و سنن ، نقد كرده ، در معرض شبهه قرار داده بود. او در اثر خود، در زمينه ی مسائلی هم چون : شفاعت ، زيارت قبور ائمه ، سجده بر تربت ، گنبد و بارگاه ساختن ، استخاره كردن و امامت و غيره ، شك و شبهه را القا كرده بود.

امام (ره ) كه در آن ايام در حوزه ی علميه ی قم ، دروس اخلاق تدريس ‍ می كردند، به دنبال نفوذ شبهات كتاب ياد شده در ميان اقشار مردم روحانيون ، اقدام به تهيه و مطالعه كتاب ياد شده می كنند. (227)

امام (ره ) در اين باره می نويسند:
دو ماه درس را تعطيل مردم و رد آن را نوشتم ، كتابی است از پسر حاج شيخ مهدی پايين شهری - حكمی زاده - كه قبلا اهل لباس بوده ، به نام اسرار هزار ساله در توسعه ی افكار وهابيت و پر از توهين به مقدسات اسلام به صورت سؤ ال و القای شبهه . (228)

در اين كتاب ، امام (ره ) برای اولين بار، عملكرد حكومت پهلوی را به نقد كشيده ، مصرانه رژيم را به اصلاح و پيروی از شرع دعوت كرده اند.

الف . موضع گيری در برابر رژيم سلطنتی پهلوی و استبداد رضا خانی

امام (ره ) با تاءكيد بر اين نكته كه از نظر احكام و قوانين شرعی و علمای دينی ، حق حاكميت از آن خدا است و جز حاكميت خداوند، هر نوع حاكميت و اعمال قدرتی فاقد مشروعيت شرعی است ، استقرار و استمرار رژيم سلطنتی پهلوی را نامشروع معرفی می كند: جز سلطنت خدايی همه سلطنتها بر خلاف مصلحت مردم و جور است . (229)

مجلس مؤ سسان كه (رضا خان را به سلطنت رساند) با زور سرنيزه تشكيل شد. (230)
از نظر امام (ره ) علت اصلی مخالفت فقها و علمای دينی با سلطنت رضا خان را بايد در اقدامات خلاف مصالح جامعه و مغايرت اعمال وی با احكام و قوانين دينی جستجو كرد.

بعد از اين اقدامات ، امام (ره ) درباره ی شخص رضا خان به صراحت موضع گيری كرده ، می گويد كه وی صلاحيت لازم برای حاكميت و اعمال قدرت بر مردم مسلمان ايران را نداشت :

رضا خان نظامی بود. ولی به درد سلطنت نمی خورد. اول شرط شاه آن است كه تخلف از قانون را بر خود روا ندارد و خود را مطيع قانون بداند... و عهده دار حفظ جان و مال و ناموس شرف توده باشد، نه آنكه سلطنت را وسيله شهوت رانی ها و غارتگريها كند و جان و مال و ناموس كشور را به باد فنا بدهد. (231)

سپس امام (ره ) نظام سلطنتی پهلوی را به دليل اين كه مشروعيت قانونی ، دينی و مردمی ندارد، نظامی نامشروع دانسته است . به نظر عده ای ، امام (ره ) در اين كتاب ، تفكر تاءسيس حكومت اسلامی را هم مطرح كرده است . سيد احمد خمينی در اين زمينه می گويد:

در اين كتاب (كشف الاسرار) به مسائلی بر می خوريم كه معلوم است امام (ره ) از همان تفكر زمان در فكر حكومت اسلامی بوده اند. (232)

ب . موضع گيری در برابر دين زدايی از سياست و طرد روحانيان

از فحوای سخنان ، انتقادات و مواضع امام (ره ) در كشف الاسرار و تاءليفات بعدی ، می توان به وجه ديگر مواضع ايشان در دوره ی قبل از شروع نهضت اسلامی پی برد.

ايشان با اشراق بر اين نكته كه هدف اصلی ترويج برنامه های ملی گرايی و تجدد خواهانه ی رژيم پهلوی ، به انزوا كشاندن روحانيت ، تبليغ سياست جدايی دين از سياست و حمله به اسلام است ، تبليغ اين افكار را گامی در راه اغفال توده ی مردم و رسيدن به اين اهداف به حساب می آورند:

اين سخنان زر و زيوردار عوام فريب كه اين زمامداران هميشه ورد زبان خود كرده اند و برای وطن و كشور سنگ به سينه می زنند، برای اغفال توده است و پر كردن كيسه خود وگرنه هر يك از آنها را می خواهيد امتحان كنيد تا برای شما روشن شود. (233)

از آنجا كه امام (ره ) يكی از اهداف رژيم پهلوی را در تبليغ سياست ضد دينی و ملی گرايی ، تلاش برای دور نگه داشتن روحانيان از دخالت در امور سياسی و تثبيت پايه های سلطنت پهلوی می دانست ، سعی می كرد حصار جمود و عدم تحرك در حوزه های علميه را بشكند تا تاءثيرات اين سياست را خنثی نمايند و از طرف ديگر، آن را هدف اساسی استعمارگران و بيگانگان برای استثمار كشور معرفی می نمود:

آنها (استعمارگران ) ديدند برای يك پيمان دخانيات (رژی ) با آن محذورات بزرگ زمان رياست مرحوم ميرزای شيرازی مواجه شدند و عاقبت نتوانستند مقصد خود را عملی كنند، از آن روز يا روزهای پيشتر درس خود را برای هميشه خواندن و فهميدند با نفوذ اينان نمی شود، معادن ثروت اين ممالك را برد و امر يك كشور مستقل را با وزارت استعمار قرار داد.

ناچار با تمام قوا و تدبيرات عملی - كه مخصوص به خود آنهاست - با دست خود ايرانيان ، مشغول به انجام اين وظيفه حتميه شدند كه هر چه ممكن است زودتر قوه ی روحانيت را از بين ببرند يا دست كم از نفوذ آنان هر چه ممكن است بكاهند و با كاسته شدن اين قوه كه راهنمای مصالح كشور اسلامی بود و در عين حال قوه جلوگيری از نفوذ اجانب هم بود، مردم را از دين داری سست كنند. (234)

ايشان روی كار آمدن افرادی چون آتاتورك در تركيه و رضا خان در ايران دقيقا گامی به منظور عملی كردن اين سياست يعنی به انزوا كشاندن و طرد روحانيان از سياست می دانستند. در پيش برد همين سياست بود كه تلاش ‍ می شد روحانيان را در ميان مردم ، مخالف تمدن و ترقی مطرح نمايند:

... با دست مرحوم احمد شاه نمی توانستند كاری از پيش ببرند، نقشه های خود را با بعضی ديگر در ميان گذاشتند و آن كس كه با تمام مقاصد آنها همراه شد، ديكتاتوری بی هوش رضا خان بود و پيش از او نيز آن مرد ابله ، آتاتورك بود كه نقشه های آنها را به طور اجبار و سرنيزه عملی كردند و مردم را از طرفی با تبليغات و كاركاتورهای روزنامه ها و از طرفی با فشارهای سخت به روحانيين و خفه كردن ، آنها در تمام كشور و از طرفی و شايعه كردن اسباب عشرت و ساز و نواز و سرگرم كردن مردم را به كشف حجاب و كلاه لگنی و مجالس سينما و تئاتر و بال و آن چيزها كه می دانيد و گول زدن آنها را به اين كه اين گونه بازيها تمدن و تعالی كشور است و دين داران مانع از آن هستند. پس آنها (ضد) ترقيات كشور و اساس زندگی هستند. (235)

ج . پيشنهادهای اصلاحی امام (ره)  

امام (ره ) در كتاب كشف الاسرار، درباره ی اوضاع حاكم بر سياست ، اجتماع و فرهنگ ملت ايران در عصر رضا خان نيز موضع گيری كرده است و به منظور اصلاح امور جامعه و برای ارشاد برنامه ريزان امور سياسی ، نظامی و فرهنگی نظام سياسی پهلوی در دوره ی بعد از رضا خان ، تلاش كردند تا رژيم پهلوی را به انجام اصلاحاتی اساسی وادار نمايند.

يكی از مهم ترين درخواست های اصلاحی امام (ره ) برای برچيدن آثار و پيامدهای حاكميت استبدادی رضا خان از بين بردن زمينه تكرار بروز ديكتاتوری فردی در زمان سلطنت پسرش ، محمد رضا، اصلاح و پاكسازی نهادها و دستگاه های كليدی و اساسی كشور از افراد و شخصيت های وابسته به استعمار، ضد دين و حامی استبداد سلطنتی بود:

اين زمامداران خاين يا بی خرد، اين اجزای بزرگ و كوچك شهوت پرست قاچاق بايد عوض شود تا كشور عوض شود وگرنه خواهيد از اين روزگارهای بدتری ديد. اين كه اكنون داريد، پيش آن بهشت است . (236)

ايشان به دنبال اين پيشنهاد اصلاحی ، تهديد كرده اند كه اگر نظام سياسی پهلوی به اين كار دست نزنند و بر عكس باز هم زمام امور مردم را هم در اختيار عده ای دزد و پول پرست و مستبد قرار دهد، مردم اعتماد خود را به آن حاكميت از دست خواهند داد و مشروعيت مردمی آن رژيم سلب خواهد شد.

يكی ديگر از ارشادهای اصلاحی امام (ره ) درباره ی نظام سياسی پهلوی در اين كتاب ، تصفيه ی مطبوعات ، كتب و مجلات منتشر شده در كشور و به طور كلی زدودن آثار افكار حاكم بر فرهنگ دوره ی حكومت رضا خان بود.

ايشان ضمن توجه به اهميت و تاءثيرات مطبوعات ، كتب و وسايل ارتباط جمعی در روح و روان و اذهان مردم جامعه ، استفاده حاكميت از آنها و اعمال كنترل دولتی را برای توجيه اهداف و اعمال حاكميت و ترويج فساد و فحشا و افكار ضد دينی رد كرده ، نوشته اند:

يكی از چيزهايی كه نيازمند به اصلاح است همين روزنامه و مجلات و هفتگی هاست كه امروز به اين صورت اسف آور است و در حقيقت بعضی از آنها را بايد كانون پخش فساد اخلاق و فحشا گفت . برای نشر بی عفتی ها و افسار گسيختگی ها هيچ چيز امروز بيشتر از اين اوراق ننگين كمك كاری نمی كنند. (237)

بنابراين امام (ره ) تاءكيد می كند مطبوعاتی كه در عصر رضا خان به يكی از ابزار ديكتاتوری وی تبديل شده بودند، بايد از بين بروند، زيرا آن مطبوعات وظيفه مسموم كردن اذهان مردم اشاعه ی بی عفتی و خفه كردن احساسات شرف آميز مردم را به عهده داشتند.

يكی ديگر از خواسته های اصلاحی امام (ره )، در زمينه ی جايگاه انتخابات و مجالس بود. ايشان بر اين نظر بودند كه بايد روش انتخابات نمايندگان تغيير يابد و مجالس ، قوانين و مصوبات آنها، از جايگاه نمايشی و تاكيد كننده ی اعمال و اقدامات استبداد رضا خانی خارج گردد و به صورت يك نهاد سياسی در آيد و بتواند در تمامی جريانات و امور سياسی ، اجتماعی و اقتصادی جامعه تاءثيرگذار باشد.
ايشان در زمينه ی قوانين و نمايندگان مجالس عصر رضا خان اين چنين موضع گرفته است :

... بايد حتی قانون هايی كه در زمان او (رضا خان ) از مجلس گذشته ، اوراقش را سوزاند و محو كرد. و وكلای زوری آن روزها حق وكالت امروز را ندارند و اگر مجلس امروز، مجلس باشد، بايد اعتبارنامه های آنان را رد كند. (238)

سپس ضمن انتقاد شديد از عملكرد نمايندگان مجلس بعد از سقوط ديكتاتوری رضا خان ، آنها را به لزوم اصلاح اوضاع مجلس بدون هيچ عذری فرا خوانده است :

در زمان حكومت رضا خان اين بهانه را داشتند (نمايندگان ) كه هر چه او گفت ، نمی توان در مقابل او حرفی زد. حالا با خوش رقصی ها كاری نداريم ؛ لكن عذر امروز چيست ؟. (239)

امام (ره ) بعد از طرح اين اصلاحات ، در يك جمع بندی به سران نظام سياسی هشدار می دهد كه اگر اوضاع سياسی ، اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی جامعه را اصلاح نكنند، جامعه از هم می پاشد و به طرف ويرانی بيشتر كشيده خواهد شد:

بايد اين كشور همه چيزش عوض شود تا روی اصلاح به خودش ببيند وگرنه فاتحه آن را بايد خواند. (240)

بعد از تاءليف كتاب كشف الاسرار، امام (ره ) در ارديبهشت 1323 ه ش اولين بيانيه ی سياسی خود را صادر نمودند كه نشانگر درك عميق ايشان در حوزه ی مواضع سياسی است . ايشان تصوير كوتاهی از اوضاع مردم ايران عرضه كرده ، ماهيت حاكميت رضا خان و محمد رضا شاه بر مردم و جامعه را معرفی كرده اند و علما و روحانيون جامعه ی اسلامی را به استفاده از فرصت به دست آمده ، يعنی سقوط ديكتاتوری رضا خانی و عدم تثبيت قدرت سياسی پسرش ، محمد رضا شاه در ايران دعوت نموده اند و آنها را به قيام برای اصلاح جامعه و ريشه كن كردن پايه های نظام سياسی خودخواهانه و فردی و زنده گرداندن سنت های دينی فرا خوانده اند:

امروز روزی است كه نسيم روحانی الهی ورزيدن گرفته و برای قيام اصلاحی بهترين روز است ، اگر مجال را از دست بدهيد و قيام برای خدا نكنيد و مراسم دينی را دعوت ندهيد، فرداست كه مشتی هرزه گرد شهوتران بر شما چيره شوند و تمام آيين و شرف شما را دستخوش اغراض ‍ باطله خود كنند. (241)

امام (ره ) با ريشه يابی علل حاكميت و تسلط افرادی مثل رضا خان بر مردم ايران ، از آن جا كه به خوبی می دانستند و پيش بينی می كردند كه اگر از اين فرصت به دست آمده استفاده ی درستی نشود، ظهور ديكتاتوری تمام عيار و بدتر از رضا خان در جامعه به صورت بالقوه فراهم است ديگر امكان هر نوع مبارزه ی اصلاحی ، دينی و سياسی بسيار مشكل و غير ممكن خواهد بود، زيرا اركان و ابزارهای سياسی و قانونی برای ظهور ديكتاتوری تمام عيار و بدتر از رضا خان در جامعه به صورت بالقوه فراهم است :

اين چه ضعف و بيچارگی است كه شماها را فرا گرفته ؟... شماها كه به حق مشروع خود قيام نكرديد، خيره سران بی دين از جای برخاستند و در هر گوشه زمزمه بی دينی را آغاز كردند و به همين زودی بر شما تفرقه زده ها چنان چيره شوند كه از زمان رضا خان روزگارتان سخت تر شود. (242)

د. كشف الاسرار و مسئله ی حكومت  

امام (ره ) در كشف الاسرار، به موضوع حكومت و دولت از جنبه ی سلبی و ايجابی نگاه می كند. از جنبه ی سلبی ، امام (ره ) تمام حكومت های بشری را كه بر اساس نص و حكم الهی نباشد، مردود می شمرد و معتقد بود كه هيچ حكم بشری را نبايد پذيرفت ، زيرا بشر شهوت ، غضب ، شيطنت و خدعه دارد و مصالح خود را بر ديگران ترجيح می دهد و چه بسا حكمی می كند كه بر ضرر مردم تمام می شود و بر اين مبنا، حكومت های مختلف سياسی مانند مشروطه ، دموكراسی ، كمونيست ، سوسياليست و ديكتاتوری را مردود اعلام كرده است :

هيچ فرق اساسی ميان مشروطه و استبداد و ديكتاتوری و دموكراسی نيست ، مگر در فريبندگی الفاظ و حيله گری قانون گذارها. (243)

از جنبه ی ايجابی ، امام (ره ) ضمن تاءكيد بر ضرورت و لزوم حكومت در جامعه ، معتقد بودند كه چون تنها خداوند است كه مالك همه چيز است ، تصرف و ولايتش در تمام بشر به حكم خرد، نافذ و درست است و اگر خداوند كسی را برای حكومت تعيين كرد، بايد از او هم اطاعت كنيم .

امام (ره ) در كتاب كشف الاسرار با استناد به مسئله ی ضرورت و اضطرار، لزوم تشكيل حكومت برای اداره ی امور كشور و ملت را دليل تاءييد نظام مشروطه ذكر می كند و در ادامه ، ضمن بحث درباره ی ولايت فقيهان ، حدود ولايت را صرفا نظارت فقها از طريق مجلس مؤ سسان و يا شورای تشكيل شده از فقهای دين دار و انتخاب يك سلطان عادل تعريف كرده و به كسانی كه به ولايت فقيه در عصر غيبت ايراد می گرفتند، اين گونه جواب داده اند:

ما می گوييم اگر آن حكومت حق خدايی ، عادلانه بخواهد تشكيل شود، بايد مجلس از فقها... تشكيل شود و در مجلس قوانين آسمانی طرح شود و در كيفيت عملی شدن آن بحث شود و دولت قوه اجرای آن باشد. (244)

امام (ره ) با توجه با استقرار نظام نيم بند مشروطيت در ايران و ملاحظه وضعيت حاكم بر كشور در آن زمان ، سعی می كرد نظام مشروطه را اصلاح كند و مسير آن را به سمت رسيدن به اهداف و آرمان های دينی و سياسی خود تغيير دهد و به همين منظور پيشنهاد كرد همان طور كه برای تغيير سلطنت و حكومت ، مجلس مؤ سسان از نخبگان كشور، تشكيل می شود، بهتر و اصلح آن است كه مجلس مؤ سسانی متشكل از مجتهدين و فقهای عادل تشكيل شود و كار انتخاب يك سلطان را انجام دهد:

همان طور كه يك مجلس مؤ سسان تشكيل می شود از افراد يك مملكت و همان مجلس تشكيل يك حكومت و تغيير يك سلطنت می دهد... اگر يك همچو مجلسی از مجتهدين دين دار كه هم احكام خدا را بدانند و هم عادل باشند و از هواهای نفسانيه عاری باشند و آلوده به دنيا و رياست آن نباشند و جز نفع مردم و اجرای حكم خدا غرضی نداشته باشند، تشكيل شود و انتخاب يك نفر سلطان عادل كنند كه از قانونهای خدايی تخلف نكند و از ظلم و جور احتراز داشته باشد و به مال و جان و ناموس آنها تجاوز نكند، به كجای نظام مملكت برخورد می كند. (245)

به اين ترتيب ايشان با تاءكيد بر اين نكته كه حكومت در اين زمان با فقهاست ، تلاش كردند تا نهادهای نظام سياسی پهلوی يا به عبارت بهتر نهادهای نظام سياسی مشروطه يعنی نهاد سلطنت ، نهاد قانون گذاری و اجرايی كشور را به حيطه ی نظارت فقها و مجتهدان جامع الشرايط وارد نمايند:

ما كه می گوييم حكومت و ولايت در اين زمان با فقها است ، می گوييم همان طور كه يك مجلس شورا تشكيل می شود و يك عده قوانين اروپايی و غير آن را بر مملكت تحميل می كنند. اگر مجلس شورای اين مملكت از فقهای دين دار تشكيل شود يا به نظارت آنها باشد، چنانچه قانون هم همين را می گويد، به كجای عالم برخورد می كند. (246)

امام (ره ) در ادامه ی طرح اصلاحی خود، علت يا علل لزوم نظارت فقها بر قوای مقننه و مجريه ی كشور توضيح داده اند و اين نحوه ی نظارت را هم از جنبه ی دينی و هم از جنبه ی قانونی ثابت كرده ، موضوع نظارت را اين گونه شرح داده اند:

منظور از حكومت فقيه آن است كه فقيه بايد نظارت در قوه ی تقنينيه و در قوه ی مجريه ی مملكت اسلامی داشته باشد، زيرا قانونی را كه عقل و دانش ‍ می پذيرد و حق می داند، غير از قانون خدايی نيست . (247)

در دوران مبارزات آيت الله كاشانی و مرجعيت آيت الله بروجردی ، امام خمينی (ره ) تدريس مبانی فقهی ، سياسی و فكری خود و تربيت شاگردان انقلابی را در مركز فعاليت های خودش قرار داده بود و از دخالت مستقيم در امور سياسی امتناع داشت .

دلايل عدم مشاركت فعالانه ی امام (ره ) در اين دوران (تا فوت آيت الله بروجردی ) كاملا روشن نيست . شايد ايشان در آن دوره ، اقدامات سياسی و موضع گيری آيت الله كاشانی و آية الله بروجردی را وافی به مقصود می دانسته (248)، ضرورتی به مشاركت فعالانه ی خود نمی ديده اند.

يا شايد امام (ره ) در آن مقطع به اين نتيجه رسيده بودند كه ابتدا بايد زمينه و بستر لازم برای مبارزه ی همه جانبه و مؤ ثر با رژيم پهلوی را فراهم كرد و برای اين كار قبل از همه ، بايد جو فكری ، اعتقادی و سياسی حوزه های علميه و روحانيون را تغيير داد و از حالت جمود فكری ، تحجر و عدم مشاركت و دخالت در امور سياسی در آورد و بعد از اين كه زمينه برای انقلاب در حوزه ها و در ميان روحانيان فراهم شد، از طريق آنها مردم را برای بسيج همگانی دعوت كرد.

علت ديگری را كه می توان از گفته های حضرت امام استنباط كرد اين است كه معظم له معتقد به وحدت مرجعيت و رهبری واحد بودند و سياست گزاری و روش زعيم حوزه ها را محترم می شمردند؛ لذا به فداييان اسلام فرمودند كه شما بايد آيت الله بروجردی به منزله ی رهبر شيعه هماهنگ شويد.

به هر حال تا زمانی كه آيت الله بروجردی زنده بودند، امام (ره ) سكوت اختيار كرده ، بيشتر به تدريس فقه و اصول مشغول بودند.

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

پیام هفته

حاکمیت قانون و ضوابط
قرآن : وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ (سوره نور، آیه 2) ترجمه: اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد در [كار] دين خدا نسبت به آنها (مجرمان) دلسوزى نكنيد. حدیث: انما هم اهل الدنیا مقبلون علیها، و مهطعون الیها و قد عرفوا العدل و راوه، و سمعوه و وعده، و علموا ان الناس عندنا فی الحق فهربوا الی الاثره فبعدا لهم و سحقا. (نهج البلاغه، نامه به سهل بن حنیف استاندار مدینه) ترجمه: آنان دنیا پرستانی هستند که به آن روی آوردند و شتابان در پی آن روانند. عدالت را شناختند و دیدند و شنیدند و به خاطر سپردند و دانستند که همه مردم نزد م...

ادامه مطلب

موسسه صراط مبین

نشانی : ایران - قم
صندوق پستی: 1516-37195
تلفن: 5-32906404 25 98+
پست الکترونیکی: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید