تعریف شما از افراطگرایی در تشیع چیست و چه شاخصها و عللی را برای آن مدنظر قرار دارید؟
افراط را در لغت خارج شدن از حد معقول و تعادل در انجام امور تعریف کردهاند. خارج شدن از شاخصها، اصول و مبانی یک مکتب سیاسی، عقیدتی، اخلاقی و اجتماعی را بهصورت مفرط، افراطگرایی گویند.
به افراطوتفریط در همه ادیان الهی و آیینهای بشری کموبیش اشاره شده است. مثلاً در یهودیت و یا مسیحیت، مشخصاً به غلو و افراط اشاره شده است: «يا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ وَلَا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيمَ وَرُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَا تَقُولُوا ثَلَاثَةٌ انْتَهُوا خَيرًا لَكُمْ»، «لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيمَ وَقَالَ الْمَسِيحُ يا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ إِنَّهُ مَنْ يشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَار»، در یهودیان هم همینطور است: «وَقَالَتِ الْيهُودُ عُزَيرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ.»
غلو و افراطیگری صورتهای مختلفی در ادیان مختلف داشته است، حتی در آیینهای بشری هم این انحراف و زاویه از شاخصها و طرازهایی که رهبران آیینهای بشری تعیین کردهاند، وجود دارد. مثلاً از خصوصیات آیین بودا اخلاقگرایی است ولی اخیراً تحت تحریکات و شرایطی دیده شد که بودائیان برخلاف آن معیارها و شاخصهای اخلاقی، دست به کشتار مسلمانان میانمار زدند. در اسلام هم به خاطر اختلافات مبنایی که گاهی بر اساس قرائات متفاوت از سوی کارشناسان دین یا دشمنان صورت میگیرد، افراطیگری ایجاد میشود.
افراطیگری در تشیع توسط افراد جاهل صورت میگیرد یعنی منشأ آن جهل است و افراطگرایان به شاخصها، اصول و مبانی تشیع جهل دارند. منشأ دیگر آن حب و بغضهایی است که یا جاهلانه است و یا معاندانه.
متأسفانه در تشیع، نقطه افراطیگری، در عشقورزی و مودّت نسبت به اهلبیت (ع) نمود پیدا میکند که منشأ آن جهل هست. بهطوریکه فردی که افراطگری میکند نمیداند که چطور ابراز محبت کند و شناختی از جایگاه ائمه اطهار (ع) ندارد لذا خارج از آن معیارهای اصلی و شاخصهای تعریفشده از سوی خداوند و اهلبیت (ع)، دست به ابراز احساسات میزند.
نقطه مقابل افراطیگری و تفریط، اعتدال است. قرآن در سوره بقره آیه 143 میفرماید: «وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيكُونَ الرَّسُولُ عَلَيكُمْ شَهِيدًا» از برجستهترین شاخصهها و مؤلفههای تمدن اسلامی و جامعه ایمانی که باید الگو و سرمشق سایر جوامع قرار گیرد، در همین آیه اعتدال و میانهروی ذکر شده است. امام علی (ع) در حدیث معروفی که به ایشان منسوب هست در حکمت 117 نهجالبلاغه فرمودهاند: «هلک فیه رجلان، محبٌ غال و مبغضٌ غال» یعنی دو کس درباره من هلاک شدند، دوست غلو کننده و دشمن کینهتوز. همچنین در عبارت دیگری در خطبه 127 میفرمایند: «سیهلک فیه صنفان محبٌ مفرطٌ و مبغضٌ مفرط» و در حکمت 469 میفرمایند: «یهلک فی رجلان، محبٌ مفرطٌ و باهتٌ مفتر» این حدیث درجاهای مختلف با تعابیر مختلفی آمده است. افراط در محبت اهلبیت (ع) خواست آنها نیست. گرچه قرآن در آیه مودت میفرماید: «قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى» ولی امام علی (ع) در مورد مکانیسم ابراز مودت و شکل و شاخصه ابراز آن فرمودهاند که باید حدّ میانه رعایت شود. در روایت دیگری از امام صادق (ع) توسط شیخ صدوق آمده است که امام (ع) در مورد کسی که میگفت خداوند، محمد (ص) و علی (ع) را آفرید و تمام کارها را به دست آنها سپرد و آفرینش به دست آنها و رزق نیز در دست آنهاست، زنده میکنند، میمیرانند و ... فرمودند که: «این دشمن خدا دروغ گفته است. آیه سوره رعد را برای او بخوانید که چنین فرموده است: آنها برای خدا شریکانی قرار دادهاند که اعتقاد دارند این همتایان نیز مانند خدا میآفرینند! بگو خداوند متعال، همه چیز است و او یگانه و پیروز است.» البته ناگفته پیداست که تشیع، اعتقادی ناب به توحید و بهجایگاه و منزلت اهلبیت (ع) دارد اما طبیعی است که چنین نگاههایی توسط دشمنان آگاه توصیه شده، اما توسط دوستان نادان ترویج شده است. البته اینگونه موارد، خیلی زیاد نیست اما آنچه به اینها دامن میزند عوامل داخلی و خارجی دارد که عوامل خارجی بیش از عوامل داخلی است. آنها وقتی میخواهند اقتدار اسلام و تشیع را گرفته و قدرت عقلگرایی تشیع را کمرنگ کنند، از این موارد اختلافی که بعضاً در روایات رسیده است، سوءاستفاده میکنند که البته معلوم هم نیست که چه کسانی اینها را وارد مجامع روایی ادیان و مذاهب اسلامی نموده است؟ ویژگی دیگر افراطگرایان، جمود و تعصب کورکورانه است که از دلایل داخلی آن این است که اسلام و جایگاه اهلبیت (ع) برای آنها بهدرستی معرفی نشده است.
برای مقابله با افراطگری در شیعه باید چه اندیشههایی را ترویج کرد و از رواج چه باورهایی جلوگیری کرد؟
طبعاً هدایت احساسات و عواطف سرشار و پاک دوستداران اهلبیت (ع) با تقویت بنیه علمی و بصیرتی آنها امکانپذیر هست. کمترین حقی که اهلبیت (ع) بر گردن شیعیان دارند، شناساندن درست آنها به مردم هست. همچنین عقلگرایی شاخص بسیار مهمی است که باید ترویج شود. چون از افتخارات تشیع، عقلگرایی و توجه به عقل است. متأسفانه گاهی این عقل، آلوده به مفاسد حب و بغض و بعضاً مقاصد دنیوی و نفسانی میشود که باید مراقب آنهم بود. حضرت علی (ع) در حکمت 109 نهجالبلاغه میفرمایند که «ما حصار حد وسط هستیم که عقبماندگان باید سرعت گیرند تا به ما رسند و جلو افتادگان باید به سوی ما بازگردند»
اگر مشعل عقل و اندیشه بر وجود انسان پرتواندازی و نورافشانی کند، انسان از مرز اعتدال خارج نمیشود. اهلبیت (ع) در جاهای مختلفی اشاره کردهاند که جاهل را نمیبینی، مگر اینکه یا در حال افراط است و یا در حال تفریط.
سیره و روش اهلبیت (ع) خیلی اهمیت دارد. در تعریف اهلبیت (ع) در مجامع روایی گفته میشود که دعوت به خدا میکردند و هیچگاه دعوت به خود نمیکردند. گاهی در عزاداریها، سخنرانان، بیان را از آن حدّ و معیارهای پذیرفتهشده خارج میکنند و نسبتهای خدایی به اهلبیت (ع) میدهند ولی اهلبیت (ع) بهشدت با غالی و غلو کننده برخورد کرده و از رفتار چنین افرادی اظهار ناراحتی کردهاند.
اگر خطیب، متخصص باشد و مادح اهلبیت (ع)، یک انسان عقلگرا و آگاه به مبانی باشد، سخنان و سرودههای خود را مبتنی بر عقل و ارزشها میکنند بهطوریکه از هر سخنرانی و مداحی آنها، توحید تراوش میکند که آن وقت شاهد رضایت اهلبیت (ع) خواهیم بود. البته افراد غالی، خیلی زیاد نیستند ولی تعداد کم هم زیاد است. اصلاً نباید اجازه داد که جایگاه ارزشمند و فوقالعاده اهلبیت (ع) که تجلی قرآن بودند، آلوده به تعابیری شود که اصلاً مورد رضایت آنها نیست. متأسفانه عزاداریها آلوده به موسیقیهایی میشود که تداعیکننده مغنیان و خوانندگان بدنام است. طبیعی است که چنین مجالسی، معنویت نخواهند داشت و ساحت اهلبیت (ع) و عزاداری ایشان باید از این امور دور باشد.
چه راهکارهایی را برای تقویت ارزشهای اصیل شیعی و پالایش تفکرات افراطی در جامعه شیعی پیشنهاد میکنید؟
مراکز علمی، حوزههای علمیه، ائمه جمعه و خطبا باید بهدرستی اسلام را شناخته و به جامعه معرفی کنند. آنها باید آسیبهایی که دشمنان بهطور مشخص روی آنها تمرکز کردهاند، بهخوبی شناخته و آنها را مدیریت کنند و یک اسلام مورد رضایت قرآن و اهلبیت (ع) را به مردم معرفی کنند.
باید در رسانههای فراگیر مثل رادیو و تلویزیون خطبا را سازماندهی کرد. وقتی کسی که در فضای رسانه دولتی از اهلبیت (ع) و جایگاه الهی و سیاسی آنها صحبت میکند، بهدرستی با آنها آشنا نیست، نباید توقع داشت که مردم و مخاطبین هم بهدرستی با ائمه آشنا باشند. طبعاً نهادهایی که موظف هستند باید متناسب با آسیبهای موجود، خودشان را برای انجام این مأموریت مجهز کنند. مشخصاً حوزه علمیه، صداوسیمای جمهوری اسلامی و مسئولین فضاهای مجازی تا جایی که دسترسی دارند، نباید اجازه دهند که سخنرانان و مادحین، بعضاً به دلیل محبت و دلسوزی، مطالب غیرکارشناسی و خارج از اصول به مردم ارائه کنند. مثلاً خطیبی که خوشسخن هست اما سخن خوب، اساسی و کارشناسانه نمیگوید، حتماً باید مدیریت شود. همچنین باید کلیپهای ارزشی و درستی را در فضای مجازی ارائه داد و بعضاً هم باید فیلتر کرد. خود مداحان هم وقتی میبینند که اشتباهاً و تحت تأثیر احساسات، مطلبی را در جایی گفتهاند، نباید اجازه دهند که آن مطلب در فضای مجازی گذاشته شود. آن سخنوری هم که به اقتضاء خاصی، سخنی را در جایی و در جمعی گفته است، نباید اجازه دهد که آن سخنرانی در معرض دید و شنود جهانی قرار گیرد. درواقع در جاهایی که خطا میکنند، نیاز به خودسانسوری است. البته تلویزیون در برخی اعیاد و وفیات واقعاً نمیتواند کار را کنترل کند و سخنرانان و مداحان، مطالبی خارج از عرف میگویند که باعث شده است جریانات افراطی ضد شیعی ایجاد شود. مثلاً وقتی از جریانات ضد شیعی میپرسید که به چه دلیل دست خود را به خون فلان مسلمانان یا شیعیان آلوده کردهاید؟ میگویند که کلیپی دارند که شیعیان میگوید که علی اللهی یا زینب اللهی است و روزیاش را از حضرت رقیه (س) میگیرد!
یعنی همین افراطگرایی درون مذهب شیعه به افراطگرایی درون مذهب تسنن دامن میزند!
دقیقاً! این افراطگراییها گاهی در جاهایی به هم گره میخورند و دشمنان هم آن را تشدید میکنند. اگر در ایران مراعات میشد، شحاته رهبر شیعیان مصر را در این کشور به شهادت نمیرساندند و همچنین در مورد خیلی از افراد دیگر هم همینطور است. البته عواملی که این کار را کردند اصلاً درد دین نداشتند ولی این موضوع را بهانه کرده بودند تا دوستان اهلبیت (ع) را به اتهام شرک از بین برند.
افراطیگری در تشیع توسط افراد جاهل صورت میگیرد یعنی منشأ آن جهل است و افراطگرایان به شاخصها، اصول و مبانی تشیع جهل دارند. منشأ دیگر آن حب و بغضهایی است که یا جاهلانه است و یا معاندانه نقطه آسیب نظام و انقلاب اسلامی، در فضای مجازی و رسانههای مدرن است. تقویت جریانهای فرهنگی، ارزشی و علمی در جهان اسلام با استفاده از رسانههای مدرن، میتواند به آگاهی بخشی مردم کمک کند. توطئه دشمنان نظام شیعی را در ترویج افراطگرایی چطور میتوان خنثی کرد؟
اعتقاد به اراده تکوینی اهلبیت (ع) در طول اراده خداوند در شیعه وجود دارد و در ادیان هم هست و خیلی از مذاهب هم آن را قبول دارند. باید بهجای افراط در جایگاه اهلبیت (ع) نسبت به خداوند، از این اشتراکات استفاده نمود و این تهدیدها را به فرصت تبدیل کرد.
ابتکارهای زیادی را میتوان در این راستا انجام داد؛ مثلاً دو روایت در مورد تاریخ ولادت نبی مکرم اسلام (ص) هست که اهلسنت عزیز آن را 12 ربیع و اهل تشیع 17 ربیع میدانند. نظام جمهوری اسلامی با ابتکار خود، هفتهای را به نام هفته وحدت نام نهاده است تا از ابتدای این هفته تا انتها، مردم به پیامبر (ص) عشقورزی کنند. البته دشمنان، این اختلاف را بعضاً به تنش و توانفرسایی مسلمانان تبدیل کرده و نام آن را هفته برائت گذاشتهاند.
نقطه آسیب نظام و انقلاب اسلامی، در فضای مجازی و رسانههای مدرن است. تقویت جریانهای فرهنگی، ارزشی و علمی در جهان اسلام با استفاده از رسانههای مدرن، میتواند به آگاهیبخشی مردم کمک کند. حقیقتاً رسانههای مدرن هنوز در اختیار گرفته نشده و به استخدام درنیامدهاند. باید دقیقاً از همین طریق به محبان اهلبیت (ع) و پیروان ناب اسلام خدمت رسانده و توطئههای دشمنان را خنثی کرد. علما و اندیشمندان زیادی از برادران اهلسنت هستند که واقعاً در داخل و خارج با تفرقههایی که دشمنان درست کردهاند، مبارزه کردهاند ولی کلیپهای آنها در فضای مجازی نیست.
برای رسیدن به وحدت و مقابله با دشمنان مشترک، ضروری است که شبکه تلویزیونی تقریب راهاندازی شود تا از کارشناسان حوزه تقریب مذاهب که مشخصاً در حوزه مشترکات، مطالب ارزشمندی دارند، استفاده شود. این کار را حوزه علمیه با کمک صداوسیما میتواند به انجام رساند.
متأسفانه هنوز به دنیا و به مخالفین و موافقین نظام مقدس جمهوری اسلامی، دیدگاههای نظام بهدرستی صادر نشده و اندیشههای ممتاز و برجسته حضرت امام (ره) در حوزه وحدت مسلمانان و مقابله با افراطگرایی به گوش مسلمانان نرسیده است. خود مقام معظم رهبری واقعاً نگاه استراتژیکی به وحدت دارند و در حوزه مذاهب اسلامی و در میان رهبران اسلامی، کسی بهاندازه ایشان برای وحدت هزینه نداده است. مقام معظم رهبری بهصورت جدی توهین و جسارت به مقدسات اهلسنت را تحریم کردهاند. تمام مراجع عظام هم بر وحدت تأکید دارند. البته اختصاصات مذهبی وجود دارد که طبعاً این اختصاصات مذهبی برای تمام فرق اسلامی محفوظ است ولی توقعی نیست که اختصاصات مذهبی یک اقلیت در رسانههای عمومی کشور مربوطه برجسته شود اما توهین و جسارت کردن بر مقدسات مذاهب، حرام است. بعضاً دیده میشود که افراطگرایان به شخص مقام معظم رهبری و جایگاه ایشان متعرض شدهاند که شاید برخی از برادران عزیز اهلسنت از آن غافل باشند. جریاناتی در درون تشیع مثل انجمن حجتیه هست که نان اینها از اختلاف و تفرقه تأمین میشود. آنها بهصورت بسیار متزورانه مأموریت خود را تاکنون انجام دادهاند و با پول و سرمایه خود در نهادها و جایگاههای مختلف نفوذ دارند. گاهی در پشت خطاهایی که گاهی از متصدیان امور سر میزند، جریان افراطی انجمن حجتیه هست که امام (ره) با آنها برخورد کرد و مقام معظم رهبری هم همواره دست آنها را رو کرده است. آنها در کشورهای مختلف مانند هند حضور دارند و میخواهند تشیع را از آن روحیه انقلابی و ظلمستیزی خالی کنند. دشمن میخواهد روحیه ممتاز و برجسته ظلمستیزی که شیعه از اهلبیت (ع) وارث آن است، از شیعیان گرفته و اهلبیت (ع) را بهعنوان شخصیتهای خارج از دسترس که قابل الگو گرفتن و تأسی نیستند، معرفی کند.
راهکار مقابله چیست؟
مهمترین کار آگاهیبخشی و تقویت بنیه علمی مسلمانان و استفاده از ابزارهای نوین در حوزه شنیداری، دیداری و نوشتاری است. آنچه درباره اهلبیت (ع) نوشته میشود باید محکم باشد و برای معرفی آنها و آشنایی سطوح مختلف نسلها با آنها، نیاز به کتابهای خاص در ردههای سنی متفاوت احساس میشود. مثلاً نسل خردسال و کودک، جوانان و نسل سالخورده هرکدام نیاز به متون خاص خود دارند. در فضای مجازی هم به همین تاکتیکها و تکنیکها نیاز است.
در برنامههای مختلف هم باید اهداف کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت را در استراتژی مقابله با فتنههای متنوع، متکثر و متلون دشمنان تدبیر کرد. این کار هم باید به زبانهای مختلف و هم به شیوههای گوناگون باشد. اگر مطالب مورد نیاز، متناسب با آنچه خواست مردم هست فضا را پر نکند، دشمنان از این جای خالی و از این فرصتها و منطقهالفراغ سوءاستفاده میکنند.
• نهادهای دینی و روحانیت چه جایگاهی در توجه به اصول اصلی و پالایش نظام معرفتی شیعه دارند و چطور میتوانند اثرگذارتر باشند؟
واقعیت این است که روحانیت مورد اعتماد مردم هستند و مردم در مرحله اول توقع دارند که مباحث کارشناسی را از زبان روحانیت و حوزه دریافت کنند ولی متأسفانه وقتی بهاندازه نیاز و متناسب با نیازمندیهای رسانهای امروز، کارشناس تربیت نشده است تا ایفای نقش داشته باشند، طبعاً بهجای آنها کسان دیگری ایفای نقش میکنند و اسلام و تشیع را ترویج میدهند. این افراد، نوعی عزاداری یا سرور و شادی را در مراسمات اهلبیت (ع) ارائه میدهند که آلوده است و مورد رضایت اهلبیت (ع) نیست.
باید متناسب با نیازها و در چارچوب استراتژی نظام که همانا آموزههای قرآن و اهلبیت (ع)، فرمایشات حضرت امام (ره)، رهنمودهای رهبری و دغدغههای مراجع عظام بهخصوص مراجع معظمی نظیر آیتاللهالعظمی سیستانی که در میان مردم بسیار محبوبیت دارند، فعالیت کرد. در عمل به هر اقدامی که با این طرازها و معیارها همخوانی نداشته باشد، باید خویشتنداری کرد. همه پیروان مذاهب باید مصلحتهای بزرگ جهان اسلام را در نظر گیرند و بعضاً از آن خواستهای خود که بهحق هم هست، عدول کنند. همه باید مطالبات بهحق خود را که ممکن است در فضای جهانی قابل عرضه نباشد، در مجالس اختصاصیتری محقق کنند که احیاناً موجب ناخرسندی افراد دیگر با دیدگاههای متفاوت نشود. نباید به شکلی اقدام شود که به اسلامهراسی و شیعههراسی دامن زده شود. متأسفانه وقتی در ایام عزاداری امام حسین (ع) قمهزنی راه میافتد، نسبتهایی به اهلبیت (ع) داده میشود که شأن اهلبیت (ع) از آنها جداست. اینجا معلوم میشود که آن خطیب یا مداح مراسم قمهزنی، به شاخصهای کلام اهلبیت (ع) توجه ندارند و برای گریه گرفتن از مردم، دست به تحرکات و کردارهایی میزنند که اشتباه است. درصورتیکه گریه، هدف نیست و وسیله است. درست است که قمه زدن از گذشته هم بوده است ولی امروز، مراجع عظام این کار را وهن اسلام و شیعه میدانند. چون این اقدام از اسلام و مکتب اهلبیت (ع) یک چهره خشن و افراطی نشان میدهد و بر اساس اصول زیادی در مبانی شیعه، حرام است. البته برخوردهای فیزیکی با این کار، ممکن است خیلی جواب ندهد و این مجالس باز هم بهصورت زیرزمینی و پنهانی شکل گیرد که گزارشهای نگرانکنندهای هم در این مورد وجود دارد و کلیپهای آن پخش میشود. بهترین راه، روشنگری است و باید محکم و مستند به دلیل و با استفاده از رسانههای فراگیر و متناسب با نیازها در چند حوزه دیداری، شنیداری، نوشتاری و هنری اقدام کرد.
حوزههای علمیه هم باید در این حوزهها فعال باشند.
بله. مشخصاً دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه بهعنوان عقبه استراتژیک نظام طبق فرمایش مقام معظم رهبری باید در فضای مجازی وارد شود. البته بعضاً اقداماتی انجام میشود ولی اصلاً متناسب با نیازها نیست. بعضاً در رسانه ملی فیلمهای ارزشمندی مانند فیلم حضرت مریم (س) یا حضرت علی (ع) دیده میشود که در کشورهای مختلف آسیای میانه مثل هند به نمایش درمیآید و مردم استفاده میکنند.
در حوزه مرثیه و مداحی اهلبیت (ع) حقیقتاً الگوی خوبی وجود ندارد و باید سازماندهی شود. در معرفی اهلبیت (ع) باید به خود اهلبیت (ع) مراجعه کرد چراکه واقعاً اهلبیت (ع)، بهترین معرفان خود هستند. قرآن میفرماید «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يرْجُو اللَّهَ وَالْيوْمَ الْآخِرَ»، کسی که قیامت و رضایت خدا را میخواهد، باید نبی مکرم اسلام (ص) و اهلبیت (ع) را الگو قرار دهد. باید نگاههای فرهنگی نبی مکرم اسلام (ص) و اهلبیت (ع) را درباره خودشان و درباره همنوعان و دشمنانشان دانست.
• در صورت ادامه روال فعلی چشمانداز وضعیت افراطگرایی در میان شیعیان را طی 15-10 سال آینده چطور ارزیابی میکنید؟
افراطیگری بین شیعیان چندان شدید نیست ولی هر چه که هست، مقدار کم آنهم زیاد است. همین مقدار کم افراطیگری در تشیع هم نگرانکننده است چراکه چهره بدی از اهلبیت (ع) و مشخصاً انقلاب اسلامی نشان میدهد و دشمنان، اینها را دستمایه اختلافات بیشتر میکنند.
با توجه به اینکه حضرتعالی در عرصههای بینالمللی هم حضور دارید، بین افراطیگری که در داخل ایران شکل میگیرد و جولان میدهد و افراطیگری که در خارج هست، چه تفکیکی وجود دارد؟
در هند و پاکستان دیده میشود که افراطیگری در نحوه اظهار محبت به اهلبیت (ع) که سرمایه دین اسلام هست، دیده میشود. حتی برادران عزیز اهلسنت و مخصوصاً شافعیها، محبت به اهلبیت (ع) را در قالب صلوات، جزء نماز میدانند و اگر این ابراز محبت را در نماز نگویند، نماز را ناتمام میدانند! یعنی این ابراز محبتها، گاهی شکل دین به خود گرفته است. در کشورهای مرکب از مذاهب مختلف نگرانی بیشتری وجود دارد و طبعاً نهادهای مختلف باید متناسب با نیاز، زبان و فرهنگ آنها، در آنجا حضور جدی پیدا کنند. درواقع سفارتخانهها و رایزنیهای فرهنگی ایران باید با این آسیب بهصورت جدی برخورد کنند.
دیگر اینکه نباید فقط به رسانههای سنتی اکتفا کرد. رسانههای سنتی مثل منبر و مجالس فیزیکی ارزشمند است ولی باید متوجه بود که راننده، رفتگر، سوزنبان و ... از کلیپهای فضای مجازی استفاده میکنند و بسیاری از اوقات به منبر و مراسم سخنرانی دسترسی ندارند. باید برای فضای مجازی بهصورت هنرمندانه کار کرد و خیلی از مسائل را رسانهای نمود. البته رسانهای کردن مفاهیم مورد نیاز و تبدیل آنها به فیلم یا صدا کار سادهای نیست! لذا در حال حاضر بهشدت به تقویت رسانههای غیرسنتی نیاز است چون مردم در فضاهایی هستند که بهندرت میتوانند در این مجالس سنتی حضور پیدا کنند. درواقع باید مجالس مجازی را تقویت کرد و آن را آنقدر متکثر نمود که هرگاه هر فردی خواست به مراسم عزاداری یا مولودی ائمه اطهار (ع) مراجعه کند، برای او فراهم باشد. باید مراکزی باشند که همانطور که دشمنان برای هر ثانیه مردم بهصورت متکثر، متلون و بر اساس ذائقهها و فرصتهای قشرهای مختلف، برنامهریزی دارند و تولید محتوا میکنند، خوراک فرهنگی تولید کنند. حتی مقام معظم رهبری فرموده بودند که باید فلسفه را برای نسل جوان و خردسال، به زبان خود آنها نوشت؛ بنابراین در معرفی اهلبیت (ع) و مقابله با افراطگرایی باید برنامه داشت و راه اعتدال که نقطه مقابل افراطیگری هست را در تمام عرصههای اجتماعی و سیاسی به مردم معرفی کرد.
باید متخصصین حوزه مکتب اهلبیت (ع) در سطوح مختلف هماندیشی داشته باشند. همچنین صداوسیما باید خودش را در معرض نقد قرار دهد یعنی باید برنامههایی که در طول سال ارائه میکند، حتماً ترقی و پیشرفت داشته باشد و به نیازمندیهای جامعه نزدیکتر شود. خود صداوسیما باید متصدی باشد و ابتکار عمل برای نقد خود را برای توانافزایی و همافزایی خود داشته باشد. دفتر تبلیغات اسلامی حوزه، وزارت ارشاد و سازمان اوقاف هم مشخصاً باید این کار را انجام دهند. نهادهایی که به هر نوع در عرصه تبلیغ دخالت دارند، حقیقتاً باید خود را در معرض نقد و توانمند کردن قرار دهند. همچنینNGO های متناسب با نیازها باید مورد حمایت حوزه قرار گیرند. در حال حاضر بودجه این کار در قم در اختیار مرکز خدمات حوزه است و متأسفانه در اختیارNGOها قرار نمیگیرد. مشخصاً باید بودجهای که از طرف دولتها برای مؤسسات تعیین میشود، به اهلش رسد تا هرکدام به نقد و کمکرسانی به نهادهایی که در اینباره خدمترسانی میکنند، رجوع کنند. امروزه نهادهای غیردولتی یا همانNGOها در زمینههای مختلف بهخوبی میتوانند ایفای نقش داشته باشند.
خلاصه راهکارها:
1. جایگاه اهلبیت (ع) نسبت به خداوند و در طول خداوند بودن آنها، در مراسمات شیعیان مورد تأکید باشد.
2. خطبا و مداحان مراسم اهلبیت (ع) درصورتیکه به اقتضای جلسه و یا از روی احساسات، حرفی خلاف اعتقادات اصیل شیعه در مجلس خود بیان نمودند، باید از پخش آن در فضای مجازی جلوگیری کنند.
3. مشی عقلگرایی باید در رسانههای مختلف ترویج شود.
4. کلیپهای علمای اهل سنت که از وحدت و تقریب مذاهب دفاع میکنند، استفاده و در فضای مجازی منتشر شود.
5. شبکه تلویزیونی تقریب به کمک حوزههای علمیه شیعه و سنی و با حمایت صداوسیما راهاندازی شود.
6. فعالیتهای انجمن حجتیه در داخل و خارج کشور که به دنبال خالی کردن شیعه از روحیه مبارزه و انقلابی گری است رصد و با آن مقابله شود.
7. همه پیروان مذاهب باید مصلحتهای بزرگ جهان اسلام را در نظر گیرند و از برخی از خواستههای بهحق خود در چارچوب مذهب خود، عدول نمایند و آن را در فضاهای اختصاصی خود دنبال کنند.
8. همه مذاهب باید به اختصاصات مذاهب دیگر احترام گذارند.
9. باید با قمهزنی بهصورت استدلالی و به کمک بیان آیات و روایات و فتوای مراجع مقابله کرد و از مقابله فیزیکی با آن خودداری کرد چراکه این کار باعث زیرزمینی شدن آن میشود.
10. مداحان و خطبا باید برای معرفی درست اهلبیت (ع) به سخنان اهلبیت درباره خودشان مراجعه کنند.
11. در تولید محتوا در فضای مجازی باید برای سلیقهها، شغلها و سنین مختلف خوراک فرهنگی تولید کرد تا هر کس، در هر جا و در هرلحظه، امکان استفاده از محتوای غنی فرهنگی- دینی را داشته باشد.
12. باید دانش فلسفه را برای سنین مختلف کودکی، جوانی و سالخوردگان تولید کرد.
13. سمنهایی را که در حوزههای فرهنگی، کار تولید محتوای مناسب انجام میدهند، باید حمایت کرد.