لذا غفلت از آن میتواند لطمههای کاری بر بدنه جامعه وارد کند؛ بنابراین جامعه نخبگانی کشور، باید به این موضوع مهم توجه شایستهای داشته باشند و برای آینده نیروی انسانی کشور برنامه دقیق ارائه دهند. از همین رو موسسه فرهنگی مطالعاتی صراط مبین مصاحبه ای با خانم فرشته روح افزا معاون فرهنگی اجتماعی زنان در شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص بررسی آسیب شناسانه بحران کاهش جمعیت و فقدان تمایل به فرزندآوری در خانواده های ایرانی صورت داده تا از نظرات کارشناسی ایشان در این زمینه جویا، و به اطلاع خوانندگان محترم برساند.
مهمترین مباحث و کلیشههای فرهنگ فرزندآوری در جامعۀ ایرانی چیست؟
فرهنگ فرزندآوری در راستای مسیر صحیح خودش قرار ندارد. اولین موضوعی که مردم مطرح می کنند این است که قادر به تهیه خواستۀ فرزندشان نیستند، یعنی بحث اقتصادی را مانعی برای فرزندآوری به حساب می آورند. البته این نگاه عوامانه مردم نیست، حتی متخصصان ما هم ممکن است چنین نظری داشته باشند. در حالی که اگر به فرهنگ سایر جوامع مراجعه کنیم، به این موضوع اشاره نشده است که تمام خواسته های فرزند باید برآورده شود، مگر آنکه پدر و مادر جزء یک درصد ثروتمند جامعه یعنی خواص باشند. خیلی روشن و منطقی است، اگر قرار بر این باشد، هرچه که انساندوست و نیاز داشته باشد در اختیارش قرار بگیرد، انگیزۀ زندگی کردن را از دست می دهد و رشد استعداد های ایشان مورد سؤال قرار می گیرد. برای مثال در گزارش تلویزیونی چندین نفر اظهار می کنند که اگر فرزند ما چیزی را بخواهد و ما نتوانیم آن را تهیه کنیم، شرمنده می شویم، در حالی که در گذشته به این شکل نبوده است. زمانی که فرزندان به سن بلوغ میرسیدند، کار می-کردند و والدین خود را تأمین می کردند. در نگاه اسلامی به این قضیۀ اشاره شده که فرزند باید در صورت ناتوانی پدر و مادر، شاغل شود و از آنها حمایت کند، اینطور نیست که والدین تا آخر عمر تمام نیازهای فرزند را برآورده کنند. این ها مباحث مهمی در فرهنگ سازی جامعه است که کمتر به این مقوله پرداخته شده است.
در دوران پهلوی به مادری که 17 فرزند داشت جایزه داده میشد؛ اما یک سیاست نادرست، فعالیت زیرزمینی «فرزند کمتر زندگی بهتر» را آغاز کرد و این شعار را از آن زمان یعنی حدود دهه 30 (سال 35) ترویج و تبلیغ کرد. البته آن زمان در ابتدا قادر نبودند به مردم بگویند که فرزند نداشته باشید، بهتدریج فرهنگ سازی کردند، زمان زیادی این فرآیند طول کشید اما فرهنگ سازی هیچگاه متوقف نشد. لذا با توجه به مطالب بالا دو الگو مطرح میشود:
1. الگوی اسلامی که باید از آن تبعیت شود و نقدی بر آن وارد نیست و اگر این الگو عملی شود، هیچکدام از این مباحث مطرح نمی شود و قطعاً نتیجهبخش خواهد بود.
2. الگوی کشورهای مدرن و غربی و لایه های فمینیستی و... که پیاده شدن آنها منجر به این نتایج موجود امروزی شد.
برای دیدن متن کامل این مطلب وارد شوید سپس در این قسمت کلیک نمایید