مهندس سید علی موسوی در ابتدا به تأثیر اقبال به کالای داخلی در تحقق اقتصاد مقاومتی البته با نگاه فرهنگی اشاره داشته و بیان کردند: اگر قصد داشته باشیم که مطالب را بهصورت تیتروار بیان کنیم، می توان گفت که راهکارهای آن نزد حکومت و تولید کنندگان است. یکی از معضلات ما آن است که سیستم اقتصادی بازارپسندی نداریم و با فرمایش، بازار به سمت ما جذب نمی شود و نمی توان از مردم خواست که کالای ایرانی بخرند. ما باید امکانات موردنیاز خود را به سمتی سوق دهیم که مطلوب ماست. در کشور ما اختیار عمل به دست خود افراد است و افراد هر چه را که بخواهند، میخرند. بهراستی چه دلایلی باعث می شود که فرد بهجای خرید کالای a کالای b را بخرد یا کالای ایرانی را کنار گذاشته و کالای خارجی را خریداری -کند؟ یا در حالت دوم، فرد به دلیل نبودن امکانات مجبور است کالای ایرانی بخرد، مانند شخصی که خودروی سمند می خرد؛ ولی دوست دارد خودروی خارجی همچون تویوتا داشته باشد و بهمحض این که شرایط تغییر کرد، کالای خارجی را جایگزین خواهد کرد. گاهی نیز جایگاه شخصیتی، گارانتی و... عامل گرایش به کالای خارجی است. باید دید که چه اتفاقاتی در جامعه ما به وقوع پیوست که نمی توانیم به کالای ایرانی افتخار کنیم و کالای ایرانی اکنون به خجالت زندگی ما تبدیل شده است. در دعوتی که عروس خانم جوانی از ما داشت دیدیم که یخچال لوکس ایرانی را خریده است؛ ولی مارک آن را به سامسونگ تغییر داده است. علّت این کار چیست؟ برخی با افتخار کالای ایرانی می خرند و برخی دیگر به کالای ایرانی نیشخند می زنند. مهندس موسوی در ادامه به عوامل تأثیرگذار بر بازار اشاره کرد و افزود: از عوامل تأثیرگذار بر بازار می توان به تنوع، تبلیغات، گستردگی خدمات پس از فروش و کیفیت اشاره و با جمعکردن این عوامل، عامل دیگری به نام قیمت وجود دارد. تلویزیون ما را تبلیغات انواع گوناگون کالای خارجی فراگرفته و تعداد نمایندگی های سامسونگ در سطح کشور بهمراتب بیش تر از نمایندگی محصولات ایرانی است. این فعال اقتصادی در خصوص اینکه اقبال به کالای داخلی تا چه میزان در تحقق اقتصاد مقاومتی اثربخش خواهد بود گفت: یکی از اشتباهات، تحلیل کلمه مقاومت است. این کلمه بد تعریف شده است. مردم تصوّر می کنند که اقتصاد مقاومتی، یعنی بدبختی، دوره جنگ و ریاضت. خیر، اقتصاد مقاومتی یعنی ژاپن، آلمان و... ؛ آلمانی ها کالایی غیر از کالای تولید خود را مصرف نمی کنند؛ ولی بهترین را مصرف می کنند.اقتصاد مقاومتی یعنی من هر چه دارم می توانم داشته باشم؛ ولی پول آن را به چرخه مملکت خود بازمیگردانم؛ از این جیب درمیآورم و در آن جیب می گذارم. دقیقاً همان اتفاقی که در همه کشورهای پیشرفته در حال وقوع است. اقتصاد مقاومتی یعنی من در مِلک خود سمندی سوار شوم که کیفیت آن شبیه بنز باشد. مهندس موسوی در مورد اینکه چگونه در عرصه برند سازی وارد شویم بیان کردند: یکی از موفقترین مجموعه های ایران، شرکت تِکنو است. تولیدات این شرکت جزء بهترین تولیدات است و نیازی به تبلیغات ندارد و این کار را نمی کند. سیستم کاری شان بهگونهای است که بر حفظ کیفیت اصرار دارند. البته فقط کیفیت نیز نیست. تبلیغات، خدمات پس از فروش، پخش و ... هم باید مد نظر باشد. ایشان در خصوص نقش مسئولين در اين عرصه گفتند: مسئولین نباید دخالت کنند. حکومت باید تنها در جایگاه نظارتی باشد. توقع ما بهعنوان شهروند این است که اگر به رستورانی رفتیم و در آنجا موش دیدیم، فردا رستوران را کماکان بازنبینیم. اگر کالایی را از ایرانخودرو خریداری کردیم و اثبات شد که این کالا ایراد دارد، ایرانخودرو مؤاخذه شود.
مهندس موسوی در مجموع راهکارهای ذیل را در موضوع مصرف کالای ایرانی بیان کردند:
1-توجه به دلایل اقبال مردم به کالای خارجی و حل ریشه ای آن؛
2- لزوم امنیت خرید برای مصرفکننده در خصوص کیفیت و خدمات پس از فروش بهصورت گسترده؛
3- رونق تولید با پایین آوردن نرخ سود بانکی؛ نظارت بر مجاری استفاده از تسهیلات وجلوگیری از دلالی؛
4- تسهیل امور اداری برای تولیدکنندگان جهت رفع ناامنی از سرمایه گذاری؛
5-توجه به کیفیت، تبلیغات، خدمات پس از فروش و پخش برای برند سازی؛
6- لزوم اجرای دقیق قانون و جلوگیری از فرهنگ تعارفی در نظارت؛
7- لزوم تحلیل درست اقتصاد مقاومتی برای مردم و مسئولین؛
برای تهیه این محصول می توانید با دفتر پژوهش نامه به شماره 02532910663 تماس حاصل نمایید