فصل هشتم‏؛اهداف حكومت اسلامى‏

فصل هشتم‏؛ اهداف حكومت اسلامى‏

 

حكومت‏ها برحسب ماهيت و مصدر مشروعيت خويش اهداف و مقاصدی دارند كه در جهت نيل به آن تلاش می‏كنند. هدف مهم حكومت‏های غيردينی، تأمين نيازهای مادی و معيشتی مردم خود است. اما حكومت‏های دينی علاوه‏بر غايت فوق، دغدغه دين و ارزش‏های آن را نيز دارند.

حكومت اسلامی هم به نوبه خود، دغدغه تأمين سعادت دنيوی و اخروی جامعه خود را دارد كه تبيين آن مجال ديگری می‏طلبد. استاد شهيد با استناد به روايت ذيل امام علی عليه السّلام اهداف كلی حكومت اسلامی را تشريح می‏كند كه به اختصار ذكر می‏شود.

امام علی عليه السّلام ضمن رد هدف جاه‏طلبی و تحصيل مال و منال دنيا در حكومت خويش، می‏فرمايد:

و لكن لنردّ المعالم من دينك و نظهر الأصلاح فی بلادك فيأمن المظلومون من عبادك و تقام المعطلة من حدودك «1».

1. بازگشت به اسلام راستين‏

اصول و ارزش‏های هر دينی كه راه سعادت و تكامل انسان‏اند، به مرور زمان مورد بی‏مهری و كم‏توجهی مردم يا گروه خاصی قرار می‏گيرد. چه‏بسا، اصول آن «فروع» و فروع آن «اصول» انگاشته شود. كما اين‏كه امر فوق درباره احكام و آموزه‏های اجتماعی اسلام اتفاق افتاده است. مثلا ارج و تكريم دين از آزادی، عدالت و مخالفت با تبعيض طبقاتی از آموزه‏هايی است كه گوهر آنها طی قرون متمادی بر مسلمانان ناشناخته مانده است و كشف و عرضه آن يك هدف مقدس برای حاكم اسلامی است كه دغدغه دين دارد.

به ديگر سخن حاكم اسلامی در اولين گام بايد دين را از غير دين تفكيك كرده و آموزه‏های ناب و سره آن را- كه مطابق فطرت و سازگار با هر عصری است- به تشنگان معرفت و جهانيان عرضه نمايد.

تعليمات ليبراليستی در متن تعاليم اسلامی وجود دارد. اين گنجينه عظيم از ارزش‏های انسانی كه در معارف اسلامی نهفته بود، تقريبا از سنه 1320 به بعد در ايران به‏وسيله يك عده از اسلام‏شناس‏های خوب و واقعی وارد خودآگاهی مردم شد. يعنی به مردم گفته شد، اسلام دين عدالت است.

اسلام با تبعيض‏های طبقاتی مخالف است، اسلام دين حريت و آزادی است «3».

استاد در تبيين فراز اول روايت فوق (النردّ المعالم من دينك) می‏گويد:

يعنی بازگشت به اسلام نخستين و اسلام راستين، بدعت را از ميان بردن و سنت‏های اصيل را جايگزين كردن، يعنی اصلاحی در فكرها و انديشه‏ها و تحولی در روح‏ها و ضميرها و قضاوت‏ها در زمينه خود اسلام «4».

2. توسعه اقتصادی‏

برخی از بر اين گمانند كه دين و حكومت دينی همه همّ و غم خود را معطوف نيازهای معنوی و اخروی مردم نموده و بدينسان از عمران و آبادی و توسعه كشور بازمی‏ماند. درحالی‏كه كه خود دين عكس آن را بيان می‏كند. به اين معنا كه‏ توسعه اقتصادی كشور آن هم به نحو شاخص و چشمگير جزء اهداف حكومت دينی و اسلامی است. امام علی عليه السّلام به عنوان جانشين مقام نبوت و حاكم اسلامی در خطبه فوق به وضوح به اين هدف تأكيد می‏كند. استاد در توضيح «نظهر الأصلاح فی بلادك» می‏گويد:

 «نظهر الأصلاح فی بلادك» خيلی عجيب است؟ «نظهر» يعنی آشكار كنيم، اصلاح نمايان و چشمگير، اصلاحی كه روشن باشد، در شهرهايت به عمل آوريم. آن‏قدر اين اصلاح اساسی باشد كه احتياج به فكر و مطالعه نداشته باشد. علايمش از در و ديوار پيداست. به عبارت ديگر، سامان به زندگی مخلوقات تو دادن، شكم‏ها را سيراب كردن، تن‏ها را پوشاندن، بيمارها را معالجه كردن، جهل‏ها را از ميان بردن، اقدام برای بهبود زندگی مادی مردم، زندگی مادی مردم را سامان دادن «5».

حضرت علی عليه السّلام در فرمان معروف خود به مالك اشتر، يكی از وظايف حاكم را عمران شهرها ياد می‏كند.

3. اصلاح روابط اجتماعی‏

يكی ديگر از اهداف حكومت دينی اصلاح روابط طبقات مختلف جامعه است. مثلا حكومت با طرفداری از مظلوم به احقاق حق وی از ظالم در هر مقام و منصبی كه باشد، بپردازد و امنيت جامعه را به نحوی تنظيم نمايد كه طبقات مختلف جامعه به يكديگر تعدی نكنند. و اين امنيت دو طرفه است. يعنی در جامعه اسلامی بايد سرمايه‏های مردم از امنيت كامل برخوردار باشند و كسی به آن تعدی نكند. و در سوی ديگر، در صورت تعدی شخص متموّل به حقوق ضعيف بايد حكومت از آن دفاع كند.

شهيد مطهری درباره حفظ امنيت سرمايه و اجتماع می‏گويد:

 [حضرت علی عليه السّلام‏] در آن فرمانی كه به مالك اشتر نوشته است- جمله‏ای‏ دارد كه عين آن در اصول كافی هم هست- به او می‏فرمايد: مالك! تو بايد به گونه‏ای حكومت بكنی كه مردم تو را به معنای واقعی تأمين كننده امنيت شان و نگه‏دار هستی و مالشان و دوست عزيز خودشان بدانند.

و درباره تأمين امنيت قضايی برای تمامی طبقات خصوصا قشر آسيب‏پذير و ضعيف می‏گويد:

امير المؤمنين علیه السلام می‏فرمايد كه من اين جمله را غير مرّة يعنی نه خيال كنی كه يك بار، بلكه مكرر از پيغمبر صلی الله علیه واله شنيدم كه:

لن تقدس امة لا يؤخذ للضعيف فيها حقه من القوی غير متتعتع «6».

پيغمبر فرمود: امتی (كلمه امت مساوی است با آن‏چه امروز به آن «جامعه» می‏گوييم)، جامعه‏ای به مقام قداست به مقامی كه قابل تقديس و تمجيد باشد كه بشود گفت اين‏جامعه، جامعه انسانی است، نمی‏رسد، مگر آن وقت كه وضع به اين منوال باشد كه ضعيف حقش را از قوی بگيرد بدون لكنت كلمه.

وقتی ضعيف در مقابل قوی می‏ايستد لكنتی در بيانش وجود نداشته باشد، اين شامل دو مطلب است: يكی اين‏كه مردم به‏طور كلی روحيه ضعف و زبونی را از خود دور كنند و در مقابل قوی هر اندازه قوی باشد، شجاعانه بايستند، لكنت به زبان‏شان نيفتد، ترس نداشته باشند- كه ترس از جنود ابليس است-

و ديگر اين‏كه اصلا نظامات اجتماعی بايد طوری باشد كه در مقابل قانون قوی و ضعيفی وجود نداشته باشد «7».

علامه شهيد در جای ديگر، دفاع از حقوق مظلوم و از بين بردن فاصله طبقاتی را هدف حكومت علی عليه السّلام ذكر می‏كند:

علی عليه السّلام از آن جهت خلافت را به عهده گرفت كه جامعه به ظالم و مظلوم و مرفه و محروم تقسيم شده بود «8».

4. قانون‏گرايی‏

 «و تقام المعطلة من حدودك». مراد از اجرای حدود تعطيل شده، احيای مطلق قوانين الهی اعم از جزايی و غير است. حضرت در اين فراز اشاره به بعضی مسامحه‏كاری‏های خلفای پيشين می‏كند كه بعضا به خاطر منافع شخصی از اجرای حدود و احكام شريعت جلوگيری می‏كردند.

حضرت همه مردم را در مقابل «قانون الهی» يكسان می‏بيند. و از هر كس و از هر گروه و صاحب منصبی جرم و خلافی صادر شود بدون هيچ‏گونه ملاحظه كاری‏های سياسی، اجتماعی، فاميلی او را به پای محكمه كشانده و جزای خلافش را می‏دهد.

حضرت در مقامن عمل خود به اين اصل مهم پای‏بند بود و همان‏طوری‏كه تاريخ ضبط كرده است، آن حضرت برخوردهايی با بستگان نزديك خود مثل ابن عقيل برادرش، ابن عباس دانشمند معروف و معتمدش و ديگر نمايندگان خود داشته است «9».

__________________________________________________

 (1). نهج البلاغه، خطبه 131.

 (3). پيرامون انقلاب اسلامی، ص 34.

 (4). نهضت اسلامی، ص 65.   

 (5). پيرامون جمهوری اسلامی، ص 81/ و نيز: ر. ك: نهضت‏های اسلامی، ص 65.

 (6). نهج البلاغه، نامه 53، شماره 63.

 (7). پيرامون جمهوری اسلامی، ص 82.

 (8). پيرامون انقلاب اسلامی، ص 91.

 (9). ر. ك: پيرامون جمهوری اسلامی، ص 83/ نهضت‏های اسلامی، ص 85.

 

                       

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

پیام هفته

همکاری با نفوذیان خائن و اختلاس‌گران بی دین
قرآن : لِيَحْمِلُوا أَوْزارَهُمْ کامِلَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ مِنْ أَوْزارِ الَّذينَ يُضِلُّونَهُمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ أَلا ساءَ ما يَزِرُونَ (سوره نحل، آیه 52)ترجمه: تا روز قیامت بار گناهان خود را تمام بردارند ، و [ نیز ] بخشی از بار گناهان کسانی را که ندانسته آنان را گمراه می کنند. آگاه باشید ، چه بد باری را می کشند.حدیث: و ایما داع دعی الی ضلالة فاتبع علیه، فان علیه مثل اوزار من اتبعه، من غیر ان ینقص من اوزارهم شیئا!: (مجمع‌البیان، ج6، ص 365)ترجمه: ... و هر کس دعوت به ضلالت کند و از او پیروی کنند همانند کیفر پیروانش را خواهد داشت، بی آنکه از کیفر آنها کاسته شود.

ادامه مطلب

موسسه صراط مبین

نشانی : ایران - قم
صندوق پستی: 1516-37195
تلفن: 5-32906404 25 98+
پست الکترونیکی: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید