فصل چهارم : مواضع امام (ره ) در دوران تبعيد از ايران

فصل چهارم : مواضع امام (ره ) در دوران تبعيد از ايران

اين فصل به فعاليت هاى نظرى امام خمينى (ره ) براى رهايى از بن بست ناشى از نبود نظريه حكومت شيعى اختصاص يافته است و در كنار آن ، واكنش هاى امام خمينى (ره ) در برابر حكومت پهلوى در فاصله سال هاى 1343 - 1356 ه ش ارزيابى شده است .

 

الف . طرح نظريه ی ولايت فقيه به منزله ی الگوی جايگزين نظام سياسی پهلوی

اگر چه ممكن است طرح انديشه ی تشكيل نظام سياسی بر محور ولايت فقيه ، مرحله ای از مراحل موضع گيری های امام خمينی (ره ) در واكنش به عملكرد رژيم پهلوی به شمار نيايد؛ اما با توجه به اين نكته كه بعد از تبعيد امام (ره ) به خارج از كشور، رژيم پهلوی از شدت اعمال و اقدامات ضد دينی و ملی خود نكاست و تلاش نمود تا هر چه بيشتر زمينه را برای به حاشيه راندن دين از متن جامعه و عملی كردن مسئله جدايی دين از سياست فراهم نمايد.

به همين دليل امام (ره ) با اين كه در دوران تبعيد به سر می بردند، تلاش كردند ضمن اذعان به پيوند عميق بين دين و سياست آن را دكترينی قابل اجرا معرفی نمايند. ايشان افتراق و جدايی اين دو حوزه را بازتاب نفوذ انديشه های بيگانگان و استعمارگران و عمال آنها در كشورهای اسلامی می دانستند؛ بر اين اساس تصميم گرفتند نظريه ی حكومت اسلامی بر محور ولايت فقيه را طرح ، تدريس و تبليغ نمايند.

ايشان در دوره ی تبعيد و طی سكونت در نجف بود كه در درس خارج مكاسب مبحث ولايت فقيه را شروع كردند؛ ولی تدريس و بررسی مباحث حكومت اسلامی به شيوه ای كاملا متفاوت و با هدف مشخص ‍ سياسی بيان می شد.

حجة الاسلام و المسلمين فردوسی پور در اين زمينه می گويد:

به نظر من حضرت امام از ابتدای نهضت در فكر تشكيل حكومت اسلامی بودند... ايشان به طور مستوفی و مستقصی وارد اين بحث شدند.

امام در نجف اشرف اجازه نمی دادند كسی برا ضبط درس ، ضبط صوت همراه بياورد يا برای عكاسی ، دوربين بياورد... خوشبختانه جناب حجة الاسلام و المسلمين غروی كه در دفتر حضرت امام در نجف بودند، پيغام دادند كه امام فرموده اند: فردا ضبط صوت بياوريد. ما از اين پيغام تعجب كرديم .

با اين كه امام مخالف ضبط درس بودند، چرا خودشان پيشنهاد آوردن ضبط صوت را داده اند. نمی دانستيم كه ماجرا چيست ؟... و ايشان بحث ولايت فقيه را آغاز كرد و مقدمات آن را از نظر عقلی تشريح فرمودند. (287)

بعد از ضبط درس هر جلسه از مباحث ولايت فقيه به وسيله ی شاگردان امام (ره )، گروهی مسئوليت پياده كردن و ويرايش نوارهای حامل سخنرانی امام (ره ) و پخش و ارسال آنها به ايران را به عهده گرفتند.

پس به خوبی روشن است كه امام (ره ) در بيان و طرح مبحث ولايت فقيه در نجف ، اهدافی كاملا سياسی داشت و تلاش می كرد با رويكردی جديد، اين نظريه را به منزله ی نظامی مطلوب و جايگزين نظام سياسی پهلوی مطرح نمايد.

در اين طرح جديد است كه امام (ره ) برای نخستين بار اعلام كرد كه برای تشكيل حكومت اسلامی و اجرای قوانين شرعی ، فقها و مراجع شيعه وظيفه دارند شخصا حكومت را به دست گيرند.

امام (ره ) برای تحقق اين امر در اين مرحله ، سلطنت را از بنيان نامشروع و غير اسلامی دانست و با استناد به دلايل عقلی و نقلی ، اقدام برای تحصيل توانايی و ايجاد زمينه ی اعمال ولايت و حكومت را از وظايف مهم فقها شمرد.

امام (ره ) بحث ولايت فقيه را با ضروری و بديهی شمردن آن آغاز می كند:
ولايت فقيه از موضوعاتی است كه تصور آنها موجب تصديق می شود و چندان به برهان احتياج ندارد؛ به اين معنا كه هر كس عقايد و احكام اسلام را حتی اجمالا دريافته باشد، چون به ولايت فقيه برسد و آن را به تصور آورد، بی درنگ تصديق خواهد كرد و آن را ضروری و بديهی خواهد شناخت . (288)

امام (ره ) آنگاه علت بی توجهی مسلمين به ولايت فقيه را اوضاع اجتماعی جوامع كشورهای مسلمان و اوضاع حاكم بر حوزه های علميه می داند و در تبيين بيشتر اين مسئله ، سياست جدايی دين از سياست و تلاش برای دور كردن اسلام از متن جامعه را علت اصلی قلمداد می كند و بررسی عامل يا عوامل فراهم آورنده ی مسئله جدايی دين از سياست ، دو عامل داخلی و خارجی را مؤ ثر می داند.

ايشان عامل داخلی را برداشت های قشری ، جزمی نگری و صوفيانه از دين و عامل خارجی را كه بسيار مؤ ثرتر از عامل داخلی می دانستند، عامل استعمار و ترفندها و تبليغات و تلقينات قدرت های استعماری ذكر می كنند.

ايشان حتی بسياری از ساده انديشی ها و قشری گرايی های متفكرين اسلامی و علما را معلول همان تبليغات استعماری می شمرد و رشد تفكر جدايی دين از سياست را با ورود استعمارگران در قرون اخير و با هدف چپاول و غارت ملل تحت سلطه عجين می دانست :

خارجی ها به واسطه تبليغاتی كه كرده اند و مبلغينی كه داشته اند، اين اساس را درست كرده اند. قوانين قضايی و سياسی اسلام را تمام از اجزا خارج كرده اند و به جای آن مطالب اروپايی نشانده اند تا اسلام را كوچك كنند و از جامعه ی اسلامی طرد كنند و عمالشان را روی كار بياورند و آن سو استفاده ها را بكنند. (289)

امام (ره ) ضمن رد جدايی دين از سياست ، وظيفه ی علما و روحانيت را تلاش برای طرد و از بين بردن آن سياست اعلام می كند:

اسلام را به مردم معرفی كنيد تا نسل جوان تصور نكنند كه آخوندها در گوشه نجف يا قم دارند احكام حيض و نفاس می خوانند و كاری به سياست ندارند... اين را كه ديانت بايد از سياست جدا باشد و علمای اسلام در امور اجتماعی و سياسی دخالت نكنند، استعمارگران گفته و شايع كرده اند... مگر زمان پيغمبر اكرم (ص ) سياست از ديانت جدا بود؟ مگر در آن دوره عده ای روحانی بودند و عده ديگر سياستمدار و زمامدار... اين حرف ها را استعمارگران و عمال سياسی آنها درست كرده اند تا دين را از تصرف امور دنيا و از تنظيم جامعه مسلمانان بركنار سازند. (290)

درس های ولايت فقيه يا حكومت اسلامی كه در اواخر دهه ی چهل به صورت جزوه و بعدها به صورت كتاب ولايت فقيه به كشورهای مختلف جهان و شهرهای ايران ارسال شد، عامل مهمی در گسترش ‍ مبارزه ی سياسی و انديشه ی حكومت اسلامی بر مبنای ولايت فقيه بود.

امام (ره ) در كتاب ولايت فقيه ابتدا با بيانی مستدل ، ضرورت حكومت اسلامی و شبهه های موجود در آن زمينه را مطرح كرده ، در بخش مهمی فرق ميان حكومت اسلامی با ساير حكومت ها و ماهيت واقعی حكومت اسلامی را بيان كرده اند.

از نظر ايشان ، حكومت اسلامی ، نه استبدادی است و نه مطلقه ، بلكه مشروطه است ؛ البته نه مشروطه به معنای متعارف ، بلكه به اين معنا كه حكومت كنندگان در اجرا و اداره ، مقيد به يك مجموعه شرط هستند كه در قرآن كريم و سنت رسول اكرم (ص ) معين شده است .

حكومت اسلامی ، حكومت قانون است و يگانه حكم و قانونی كه لازم الاجرا است ، قانون خداست . (291)

در خاتمه ی مباحث ولايت فقيه ، امام (ره ) برنامه ی منسجم مبارزاتی را برای ساقط كردن نظام سياسی پهلوی و جايگزين كردن حكومت اسلامی بر اساس نظريه ی ولايت فقيه به منزله ی نظامی مطلوب عرضه می كند.

بر اساس اين برنامه ی مبارزاتی ، امام (ره ) مهم ترين وظيفه ی روحانيان فقها و مبارزان را استفاده از دو ابزار مهم برای بيدار كردن و فعال كردن توده های مردمی و افزايش نيروهای مبارز معرفی می كند:

ما موظف ايم برای تشكيل حكومت اسلامی جديت كنيم . اولين فعاليت ما را در اين راه تبليغات تشكيل می دهد... وظيفه ما اين است كه از حالا برای پايه ريزی يك دولت حقه اسلامی كوشش كنيم ، تبليغ كنيم ، تعليمات بدهيم ، همفكر بسازيم ، يك موج تبليغاتی و فكری به وجود بياوريم تا يك جريان اجتماعی پديد آيد و كم كم توده های آگاه ، وظيفه شناس و ديندار در نهضت اسلامی متشكل شده ، قيام كنند و حكومت اسلامی تشكيل دهند. (292)

امام (ره ) بر اين عقيده نظر بودند كه برای تغيير هر نظامی سياسی ، راهی بهتر از آگاه كردن و بيدار كردن توده های مردمی برای ستاندن مشروعيت مردمی از آن و بسيج مردم برای مبارزه نيست و برای اين كار و رسيدن به اين هدف مهم ، ابتدا بايد از راه تبليغات و تعليمات ، مردم را از درون متحول كرد و بعد، آنها را برای مبارزه آماده نمود.

امام (ره ) درباره ی اين كه چه چيزهايی را بايد به مردم تبليغ كرد و تعليم داد، معتقد بودند ابتدا بايد اشتباهات ، اهداف و اعمال خلاف دينی - مذهبی و ملی نظام موجود و دخالت بيگانگان و اجنبی ها از جمله امريكا و صهيونيسم را به مردم اعلام كرد و آنها را به اين مطالب واقف نمود و از طرف ديگر، قوانين و آرمان های اسلام را هم چون الگويی مطلوب ، تبليغ و ترويج كرد:

وظيفه فقهاست كه عقايد و احكام و نظامات اسلام را تبليغ كنند و به مردم تعليم دهند تا زمينه برای اجرای احكام و برقراری نظامات اسلام در جامعه فراهم شود... بايد فرياد زد و مردم را متوجه كرد تا معلوم شود كه يهودی ها و پشتيبانان خارجی آنها كسانی هستندكه با اساس اسلام مخالف اند و می خواهند حكومت يهود در دنيا تشكيل دهند. (293)

در اين زمينه ، امام (ره ) تلاش برای زدودن و رفع ابهام درباره ی مسئله جدايی دين از سياست را يكی از اساسی ترين وظايف روحانيان ذكر می كند و با صراحت می گويد كه تا اين ابهام را نتوانيم رفع كنيم ، در واقع هيچ كاری نكرده ايم :

ما موظف ايم ابهامی را كه نسبت به اسلام به وجود آورده اند، بر طرف سازيم . تا اين ابهام را از اذهان نزداييم ، هيچ كاری نمی توانيم انجام بدهيم . (294)

ايشان برای رسيدن به اهداف ذكر شده ، استفاده از اجتماعات اسلامی را بهترين وسيله ذكر كرده ، معتقدند برای تبليغ و تعليم اهداف انقلابی بايد از اجتماعات مردم در نمازهای جمعه و جماعت نهايت استفاده را كرد و در مردم برای مبارزه با طاغوتی ، عاشورايی ايجاد كرد:

اسلام را عرضه بداريد. و در عرضه آن به مردم نظير عاشورا را به وجود بياوريد... شما هم امروز كاری كنيد كه راجع به حكومت موجی به وجود آيد؛ اجتماعات بر پا گردد؛ روضه خوان و منبری پيدا كند؛ و در ذهن مردم مطرح بماند. (295)

امام (ره ) ضمن طرد هر گونه ياءس و نااميدی در راه مبارزه ، مبارزان را به مقاومت و مبارزه ای طولانی فرا می خواند:

هيچ عاقلی انتظار ندارد كه تبليغات و تعليمات ما به زودی به تشكيل حكومت اسلامی منتهی شود. برای توفيق يافتن در استقرار حكومت اسلامی احتياج به فعاليتهای متنوع و مستمری داريم . اين هدفی است كه احتياج به زمان دارد. (296)

امام (ره ) اولين گام برای تاءسيس و برقراری حكومت اسلامی را به اصلاح و تصفيه حوزه های روحانيت و علميه ، طرد آخوندهای درباری ، اصلاح مقدس نماها و زدودن آثار فكری و اخلاقی استعمار و دستگاه های تربيتی و تبليغاتی حكومت های دست نشانده موكول می كند:

معرفی و ارائه اسلام ، مستلزم اين است كه حوزه های روحانيت اصلاح شود؛ به اين ترتيب كه برنامه درسی و روش تبليغات و تعليمات تكميل گردد، سستی و تنبلی و ياس و عدم اعتماد به نفس ، جای خود را به جديت و كوشش و اميد و اعتماد به نفس بدهد، آثاری كه تبليغات و تلقينات بيگانگان در روحيه بعضی گذاشته از بين برود، افكار جماعت مقدس نما كه مردم را از داخل حوزه های روحانيت از اسلام و اصلاحات اجتماعی باز می دارند، اصلاح شود، آخوندهای درباری كه دين را به دنيا می فروشند، از اين لباس خارج و از حوزه ها طرد و اخراج شوند. (297)

ب . مواضع امام خمينی (ره ) در برابر برگزاری جشن های سلطنتی و 2500 ساله

يكی از پايه های اصلی ايدئولوژی نظام سياسی پهلوی ، ملی گرايانه افراطی بود كه از همان دوران آغاز استبداد رضا خانی در ايران به شدت تبليغ و ترويج گرديد.

هدف اصلی رضا خان از تبليغ و ترويج ناسيوناليسم و ملی گرايی در جامعه ، زمينه سازی برای تحكيم قدرت مطلقه ی خويش در لفافه ی شعار دروغين باز گرداندن مجد و عظمت گذشته ی تاريخی ايران بود.

در عصر پهلوی دوم نيز، بخش مهمی از ايدئولوژی نظام سياسی پهلوی را همان ناسيوناليسم و ملی گرايی پر حرارتی تشكيل می داد كه عظمت گذشته ی ايران را به رخ مردم می كشيد و با توسل به اين مسئله تاءكيد می شد كه عامل و باعث عظمت بزرگی فقط شاهنشاهان و پادشاهان بوده اند. (298)

دست اندركاران رژيم پهلوی تلاش كردند تاريخ ايران را تحريف كنند و آن را بر اساس ناچيز جلوه دادن بيش از حد تاريخ ايران باستان تنظيم نمايند تا زمينه را برای ساختن يك اسطوره ی ملی برای كسب مشروعيت و تسهيل ، استمرار و تثبيت نظام سلطنتی در ايران همواره شود.

يكی از اقدامات رژيم پهلوی در اين زمينه ، برگزاری جشن های مختلف نظام شاهنشاهی بود كه قسمت شايان توجهی از درآمدهای ملی كشور هر سال به اين جشن ها اختصاص می يافت .

اوج اين جشن ها در فاصله ی سال های 1345 تا 1355 ه ش جشن های سلطنت پهلوی و در پاييز سال 1350 ه ش ‍ مراسم دو هزار و پانصد ساله ی شاهنشاهی را با شكوه كم نظيری در محل پرسپوليس و در حضور بسياری از رؤ سا و پادشاهان كشورهای خارجی جشن گرفتند.

امام خمينی (ره ) در واكنش به برگزاری اين گونه جشن ها، صرف سرمايه های ملی جامعه برای اين گونه امور را عالم بدبختی و سيه روزی مردم معرفی كرده ، برگزاری اين جشن ها را به شدت محكوم كردند:

دستگاه جبار صدها ميليون تومان از سرمايه اين مملكت را صرف جشنهای ننگين می كند؛ جشن تولد اين و آن ، جشن بيست و پنجمين سال سلطنت ، جشن تاجگذاری و از همه مصيبتها بالاتر جشن منحوس 2500 ساله شاهنشاهی ، كه خدا می داند چه مصيبت ها و سيه روزی برای مردم و چه وسيله اخاذی و غارتگری برای عمال استعمار به بار آورده است . (299)

امام (ره ) برگزاری چنين جشن هايی از طرف رژيم پهلوی را نشانه ی بروز هر چه بيشتر شكاف و فاصله بين ملت و نظام سياسی پهلوی قلمداد می كند و از مردم می خواهد كه ضمن محكوميت اين جشن ها، با برگزاری آنها به مبارزه برخيزند:

ملت ايران موظف است كه با اين جشن (جشنهای 2500 ساله ) مبارزه منفی بكند - مثبت نه - لازم نيست . از خانه بيرون نيايند وقتی كه اين جشنها هست ، شركت نكنند در جشنها؛ جايز نيست شركت كردن در اين جشنها. (300)

از سوی ديگر، ايشان برپايی جشن های مختلف از طرف رژيم پهلوی را زمينه ای برای نفوذ و دخالت بيگانگان از جمله كارشناسان اسراييلی در امور داخلی ايران می داند كه در تلاش اند با برگزاری اين نوع جشن ها، به جنگ اسلام و تمدن اسلامی بروند:

... به طوری كه خبر شدم و نوشته اند به من ، كارشناسهای اسرائيل مشغول بپاداشتن اين جشن هستند و اين تشريفات را آنها را دارند درست می كنند. اين اسرائيل كه دشمن با اسلام است . (301)

ج . موضع گيری امام (ره ) در قبال تغيير مبداء تاريخ رسمی كشور

يكی از مسائلی كه در اين دوره با انتقاد و اعتراض شديد امام خمينی (ره ) رو به رو شد، تلاش رژيم پهلوی و دست اندركاران آن برای باز گرداندن ايران به سنن و آداب و رسوم دوران جاهليت قبل از اسلام و حذف شعائر و سنن اصيل اسلامی و رواج باورها و سنن مغاير با ارزش ها و اعتقادات اكثريت مردم جامعه بود.

از جمله اين اقدامات می توان به تغيير تاريخ هجری محمدی (ص )، به تاريخ شاهنشاهی 2500 ساله و برگزاری جشن های 2500 ساله اشاره كرد.

از اوايل دهه ی پنجاه ، نظام سياسی پهلوی برای زدودن هر چه بيشتر آثار و نشانه های غنی فرهنگ و تمدن اسلامی و نشان دادن نهايت اسلام ستيزی خود، تصميم به تغيير تاريخ گرفت . رژيم بعد از اين كه حزب رستاخيز را برای جذب توده های مردمی و به منظور كسب مقبوليت و مشروعيت واهی تاءسيس كرد، چنان وانمود كرد كه در مدت كوتاهی اكثريت مردم ايران عضو حزب و حامی نظام خواهند شد.

شاه سرمست از اين كه نامزدهای حزب رستاخيز تمام كرسی های مجلس ‍ دوره ی بيست و چهارم مجلس را پر كرده اند، نام مجلس را هم كه مجلس ‍ رستاخيز گذاشت و انديشيد كه هر كاری می تواند انجام دهد. شاه در مراسم افتتاح مجلس بيست و چهارم ، وظيفه ی مجلس را اين چنين بيان كرد:

يكی از جنبه های مهم تحول اجتماعی و عميق جامعه ی امروزی ايران كه می بايد دقيقا مورد توجه قرار گيرد، از ميان بردن تمام آثار و مظاهر ناپسند دوران های انحطاط اجتماعی و اخلاقی گذشته است.

تاريخ كشور ما شاهد هجوم های فراوان خارجی و به كرات نيز شاهد اشغال موقت كشور از طرف بيگانگان بود كه هر اشغالی با آن كه سرانجام به غلبه ی معنوی و فرهنگی ايران منجر شده ، يادگارها و آثار شومی نيز مخصوصا در زمينه ی فكری و روحی بر جای گذاشته است كه با ماهيت و اصالت واقعی روح و فرهنگ ايرانی ما هماهنگ نيست.

ملت ما مصمم است در اين دوران تازه از زندگی خويش ، تمام آثار انحطاط و ضعف و فساد زبونی گذشته را به دست فراموشی بسپارد، هم چنين دارای اين رسالت معنوی است كه ارزش های مثبت و جاودانی فرهنگ ايرانی را از همه ی آلودگی هايی كه ممكن است به دست عوامل بيگانه در اين فرهنگ راه يافته باشد، دور سازد. هر آنچه را كه نشان سازندگی ، پاكی و نيرومندی ندارد و يا شايسته ی فرهنگ ايرانی نيست ، از آن كنار گذارد. (302)

اين سخنان نشان می دهد كه رژيم پهلوی فكر می كرد زمينه برای زدودن شعائر و آثار فرهنگ و تمدن اسلامی در ايران به طور كامل مهيا شده ، ديگر هيچ صدای اعتراضی در برابر عملكرد آن بر نخواهد خاست .

بر اثر تلقينات شاه ، مجلسين به اصطلاح رستاخيزی برای تسريع در سياست اسلام زدايی ، در يك جلسه ی مشترك در پايان سال 1354 ه ش ، تغيير مبداء تاريخ رسمی كشور را تصويب نمودند و تاريخ شاهنشاهی را تاريخ رسمی كشور قرار دادند و استفاده از اين تاريخ جديد را در تمامی سازمان ها و مراكز رسمی و دولتی الزامی كردند.

در اين تاريخ جديد، مدت زمان سلطنت محمد رضا پهلوی به پايان تاريخ 2500 ساله ی شاهنشاهی اضافه گشت و به عبارت ديگر، سال های سلطنت پهلوی دوم به رقم 2500 ساله افزوده شد و سال 1355 ه ش رسما به 2535 تغيير يافت .

حضرت امام (ره ) در برابر مسئله ی تغيير تاريخ اسلامی به تاريخ شاهنشاهی ، با شدت تمام مواضع گرفتند و آن را بزرگ ترين جنايت نظام سياسی پهلوی به اسلام معرفی كردند:

آن خيانتی كه كرده بود راجع به تغيير تاريخ اسلام ، با شرفترين تاريخها، سازنده ترين تاريخها، آن تاريخی كه انسانها را - مستضعفين را بيدار كرد و تمام قلدرهايی كه در آن وقت بودند خاضع كرد و انسان به تمام معنا، با همه ابعاد، هم ابعاد معنوی و هم ابعاد مادی ساخت ، و اين شخص (شاه ) می خواست اين شرافت را از ايران سلب كند و اصل اسلام را پايكوب كند و تاريخ جاهليت شاهنشاهی را به جای آن بگذارد. (303)

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

پیام هفته

مصرف گرایی بلای جامعه برانداز
قرآن : وَ لَنُذِیقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الأَدْنى دُونَ الْعَذابِ الأَکْبَرِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ  (سوره سجده، آیه 21)ترجمه: به آنان از عذاب نزدیک (عذاب این دنیا) پیش از عذاب بزرگ (آخرت) مى چشانیم، شاید باز گردند.توضیح : مصرف گرایی بدون تولید مناسب سبب می شود تا قیمت ها در جامعه افزایش پیدا کند و گرانی (که در احادیث به عنوان یکی از عذابهای دنیوی عنوان شده) در جامعه شایع شود.حدیث: وَ لِلّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِبَادٌ مَلاعِينُ مَنَاكِيرُ لا يَعِيشُونَ وَ لا يَعِيشُ النَّاسُ فِي أكْنَافِهِمْ وَ هُمْ فِي عِبَادِهِ بِمَنْزِلَة الْجَرَادِ لا يَقَعُونَ عَلَي شَيْ‏ءٍ إلاّ أتَوْا عَلَيْهِ. (اصول کافی،...

ادامه مطلب

موسسه صراط مبین

نشانی : ایران - قم
صندوق پستی: 1516-37195
تلفن: 5-32906404 25 98+
پست الکترونیکی: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید