فصل سوم : مواضع امام (ره) در دوران رويارويى با رژيم تا شكوفايى نهضت

فصل سوم : مواضع امام (ره) در دوران رويارويى با رژيم تا شكوفايى نهضت

(ازمهر 1341 تا آبان 1343)

اين فصل به آغاز حركت هاى عملى امام خمينى (ره ) در رويارويى با سياست ها و برنامه هاى پهلوى دوم اختصاص يافته است ؛ حركتى كه با واكنش در برابر لايحه ى انجمن هاى ايالتى و ولايتى آغاز شد و تا تبعيد ايشان ادامه يافت.

 

پس از رحلت آيت الله بروجردی ، هيئت حاكم پهلوی برای تضعيف قدرت روحانيان و كاهش ميزان مخالفت های احتمالی آنان با اقدامات و عملكرد حكومت خود، تلاش كرد تا مرجعيت را از قم به نجف انتقال دهد؛ اما موفق نشد.

امام (ره) در آن زمان يعنی آغاز دهه ی چهل همانند يكی از مراجع شيعه ، با اهتمام كامل ، اعمال ، حركات و سخنان شاه و سران نظام پهلوی را تعقيب می كرد و مواضع لازم را در مقابل آن اتخاذ می نمود كه به موارد عمده ی آن اشاره می شود.

الف . غائله ی انجمن های ايالتی و ولايتی و مواضع امام (ره)  

تصويب طرح لايحه ی انجمن های ايالتی و ولايتی در شانزدهم مهرماه 1341 ه ش ، فرصتی مناسب برای شروع و آغاز مبارزات مستقيم و موضع گيری های عملی امام (ره ) در برابر نظام سياسی پهلوی بود.

به موجب اين طرح ، قيد كلمه ی اسلام از شرايط انتخاب كنندگان و انتخاب شوندگان حذف شده بود و نيز انتخاب شوندگان به جای انجام مراسم تحليف با قرآن ، از اين پس با هر كتاب آسمانی می توانستند اين كار را انجام دهند. (249)

از ديدگاه امام (ره ) اين اقدام مقدمه ای برای اجرای برنامه های ضد اسلامی ، تشديد سياست تضعيف روحانيون و تقويت زمينه ی حضور و دخالت عناصر وابسته و غير مسلمان در امور سياسی ، اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی جامعه ی ايران بود. حامد الگار با اشاره به اين مطلب می نويسد:

علت مخالفت آيت الله خمينی با اين قوانين (لايحه ی انجمن های ايالتی و ولايتی ) آن بود كه شرط سوگند خوردن به قرآن برای اعضای انجمن ها حذف شده بود و اين نگرانی وجود داشت كه اقدام فوق ، راه را برای مشاركت بهاييان در حيات سياسی كشور همواره سازد. (250)

امام (ره ) كه به عمق اهداف رژيم پهلوی از اجرای اين طرح ها پی برده بود، در جلسه ای با حضور علمای طراز اول قم موفق به اتخاذ تصميماتی برای لغو فوری لايحه و لزوم وحدت روحانيون حوزه های مختلف كشور در آگاه نمودن مردم نسبت به پيامدهای طرح های ضد اسلامی رژيم شدند. امام در تلگرافی به شاه نوشت :

دولت در انجمنهای ايالتی و ولايتی اسلام را در راءی دهندگان و منتخبين شرط نكرده ... و اين موجب نگرانی علمای اعلام و ساير طبقات مسلمين است ... صلاح مملكت در حفظ احكام دين مبين اسلام و آرامش ‍ قلوب است .

مستدعی است امر فرماييد، مطالبی را كه مخالف ديانت مقدسه و مذهب رسمی مملكت است از برنامه های دولتی و حزبی حذف نمايند. (251)

بدين ترتيب امام خمينی (ره ) برای مبارزه با نظام سياسی پهلوی ، حركت بنيادين خود را شروع كرد. امام (ره ) برای به صحنه كشاندن طيف وسيعی از روحانيون و ايجاد وحدت و هم بستگی ميان آنان و وسيع تر كردن دامنه ی مبارزه ، با سخنرانی ، صدور اعلاميه های متعدد، ارسال نامه ها و پيك های بسيار برای شخصيت سياسی و روحانی شهرها به طور گسترده ای فعاليت های ضد مذهبی رژيم را افشا نمودند.

سرانجام پس از واكنش شديد روحانيون و امام (ره )، دولت عقب نشينی كرد و علم با درخواست های مراجع و علما موافقت كرد؛ اما امام (ره ) با هوشياری خاص خودشان مسئله را تمام شده اعلام نكردند و ملغی شدن آن را موكول به تصويب هيئت دولت نمودند و در اعلاميه ای نوشتند:

اينجانب ، حسب وظيفه شرعيه ، به ملت ايران و مسلمين جهان اعلام خطر می كنم قرآن كريم و اسلام در معرض خطر است . استقلال مملكت و اقتصاد آن در معرض قبضه صهيونيست هاست ، كه در ايران به حزب بهايی ظاهرشدند. ومدتی نخواهدگذشت كه با اين سكوت مرگبارمسلمين ، تمام اقتصاد اين مملكت را با تاءييد عمال خود قبضه می كنند و ملت مسلمان را از هستی در تمام شئون ساقط می كنند. (252)

امام (ره ) در اين اعلاميه ، ضمن اعلام و يادآوری خطر نفوذ بيگانگان ، يهودی ها و بهاييان در سياست و اقتصاد كشور، احساس خطر بسيار جدی برای اسلام و استقلال مملكت ، سعی كردند حصار سكوت را در ميان توده های مردمی بشكنند. آنان را به يك قيام وسيع و طولانی فرا خواندند. (253)

امام (ره ) در سخنرانی مهمی در آغاز درس های حوزه ی علميه ، در جمع تعداد زيادی از علما و طلاب ، ضمن اشاره به نقش روحانيون در برابر استعمار، در توضيح قيام دينی در برابر لايحه ی ياد شده ، آن را به قيام دينی توده های مردمی برای اجرای احكام اسلامی و اطاعت از مراجع و حفظ استقلال كشور دانستند و به نظام سياسی پهلوی درباره ی لزوم درك قدرت و نيروی مردم و تن دادن به خواسته های آنان هشدار دادند:

از ری نوشتند پنج هزار نفر با كفن آماده ايم ؛ از جاپلق نوشتند، صد هزار نفريم ، مهيای دستور شماييم ؛ از لرستان نوشتند طايفه هايی با كفن حاضريم . اگر كلمه ای صادر شده بود، انفجار ظاهر می شد. اين آتش راچه كسی خاموش كرد؟چرانمی خواهند درك كنند؟چرااين پشتوانه را به هر نحوی می خواهند بشكنند؟ چرا با تمام قوا اين قوه بزرگ را كه پشتيبان استقلال است ، می خواهند بشكنند؟. (254)

در اين مرحله طرف مواضع مستقيم امام (ره )، دولت رژيم پهلوی بود نه شاه و ايشان به تدريج انتقادات قانونی خود را بر اساس التزام به قانون اساسی ، درباره ی اقدامات خلاف موازين شرعی - اسلامی در زمينه های مختلف سياسی - فرهنگی و اقتصادی مطرح می كردند و سعی داشتند مشروعيت دينی و مردمی رژيم پهلوی را بستانند.

امام (ره ) با معيار قرار دادن قانون اساسی ، دولت را به نقض قانون اساسی كشور متهم و قوانين و لوايح مصوب دولت و مجلس شورای ملی را فاقد جنبه ی رسمی و غير قانونی اعلام كردند، چرا كه بر اساس اصل دوم متمم قانون اساسی عمل نكرده بودند كه بر طبق آن ، بايد پنج تن از مجتهدان آگاه بر مسايل روز، به مصوبات مجلس نظارت می كردند:

ما از طريق الزموهم بما الزموا عليه انفسهم (255) با ايشان (دولت ) بحث می كنيم ، نه اينكه قانون اساسی در نظر ما تمام باشد بلكه اگر علما از طريق قانون صحبت كنند، برای اين است كه اصل دوم متمم قانون اساسی ، قانون خلاف قرآن را از قانونيت انداخته است .

و الا ما لنا و القانون (256) ماييم و قانون اسلام ؛ علمای اسلامند و قرآن كريم ؛ علمای اسلامند و احاديث نبوی ؛ علمای اسلامند و احاديث ائمه اسلام (ع ) )... هر چه مخالف دين و قرآن باشد - ولو قانون اساسی باشد... ما با آن مخالفيم . (257)

امام (ره ) در همين سخنرانی ، هدف اصلی مبارزات و مواضع خود را نه كسب آمال دنيوی و ذخاير مادی شكست پذير، بلكه اقدام بر اساس عمل به تكليف دينی بدون توجه به نتيجه مبارزه معرفی كرد و مردم را به حفظ هوشياری در برابر توطئه ها و اقدامات مخالف دين و قانون دولت در آينده و لزوم حفظ روحيه ی مبارزه بر اساس اصل عمل به تكليف دعوت نمود.

امام (ره ) در اين مرحله از مبارزه مستقيم خود در برابر نظام سياسی پهلوی ، به يك موفقيت اساسی دست يافت ؛ كاری كه شايد امام (ره ) از دوره ی رضا خان ، انتظارش را می كشيد و برای عملی كردن آن تلاش می كرد و آن را يكی از مهم ترين پايه های قيام الهی خويش به حساب می آورد.

ايشان با شكستن جو عدم دخالت در امور سياسی در بين روحانيان و حوزه ی علميه ی قم و تمركز رهبری و مركزيت مبارزه در دستان مراجع دينی ساكن در قم ، مبارزه را به كانون اصلی فعاليت های مذهبی و دينی يعنی حوزه ی علميه ی قم كشاند و برای هميشه بر تفكر سياست جدايی دين از سياست خط بطلان كشيد.

بعد از رحلت آيت الله العظمی بروجردی ، فقيه مبارزی كه در حياتش ‍ رهبری روحانيان را بر عهده داشت ، هيئت حاكم رژيم پهلوی تصور می كرد كه روحانيان وحدت نظر و عمل خود را از دست داده ، اقدام عملی منسجم واحدی نخواهند داشت ؛ ولی بر خلاف برآوردهای رژيم ، مخالفت روحانيان شديد و قاطعانه بود.

امام (ره ) در اين دوره با كشاندن مبارزه به حوزه های علميه و به ميان روحانيان و وارد كردن علما و روحانيان به كانون رهبری مخالفت و مبارزه عليه تصويب طرح مذكور، بستری مناسب برای شكل گيری مبارزه ای عميق و فراگير تواءم با هويت دينی و مذهبی را فراهم كرد و در همين بستر مستعد بود كه امام (ره ) موفق شد به تربيت عده ی زيادی از نيروهای آگاه ، متفكر، متعهد و انقلابی را اقدام كند و با بهره گيری از همين جو بود كه ايشان به مبارزه ی خود با نظام سياسی پهلوی ، چهره ای كاملا دينی و اسلامی داد و نهضتی اصيل ، ريشه دار و اسلامی به وجود آورد و رهبری آن را به تدريج به دست گرفت.

ب . مواضع امام خمينی (ره ) در قبال روابط رژيم پهلوی واسراييل

امام خمينی (ره ) با استناد به دلايل مختلفی ، در مقابل برقراری روابط سياسی ، امنيتی و اقتصادی نظام سياسی پهلوی با اسراييل به شدت موضع گيری كرده است . ايشان پيش از همه ، اسراييل را به علت اين كه حقوق مشروع ملت فلسطين را غصب كرده ، رژيمی غاصب و نامشروع معرفی كرد و آن را خطری عليه اسلام و مصالح مسلمانان اعلام كرد؛ از همين رو، از نظر ايشان هر نظامی كه با رژيمی غاصب روابطی برقرار كند. در حقيقت به اسلام و مسلمين خيانت كرده است :

عيب است از يك مملكتی اتكای به يهود. اين حرفی كه ما می زنيم خيلی حرف بدی است ؟! البته تلخ است به ذائقه ها... لكن بدبختی يك مملكت اسلامی است ؛ بدبختی يك مسلمينی است كه اتكا پيدا بكنند يا ارتباط پيدا بكنند يا پيمان ببندند با يك دولتی كه الآن دشمن اسلام است و در مقابل اسلام ايستاده است و غصب كرده است فلسطين را. (258)

يكی از دلايلی كه موضع گيری امام (ره ) را در زمينه ی روابط رژيم پهلوی با اسراييل بر می انگيخت ، مسئله ی رواج و تقويت بهاييت بود.

ايشان معتقد بودند كه اسراييل با حمايت از فرقه ی بهاييت و بهاييان در ايران و كمك به آنان برای رسيدن به پست های كليدی نظام سياسی پهلوی و تبليغ و ترويج آرا و عقايد آن فرقه ، هم زمينه را برای نفوذ و مداخله در امور داخلی ايران فراهم می نمايد و هم از آن به منزله ی وسيله ای برای تضعيف اسلام و روحانيان دينی استفاده می كند:

وای بر اين مملكت ! وای بر اين هياءت حاكمه ! وای بر اين دنيا! وای بر ما! وای بر اين علمای ساكت ! وای بر اين نجف ساكت ، اين قم ساكت ، اين تهران ساكت ، اين مشهد ساكت ! اين سكوت مرگبار، اسباب اين می شود كه زير چكمه اسراييل به دست همين بهاييها! اين مملكت ما، اين نواميس ما، پايمال بشود. (259)

آقايان بايد توجه فرمايند كه بسياری از پست های حساس به دست اين فرقه (بهايی ها) است كه حقيقتا عمال اسرائيل هستند. خطر اسراييل برای اسلام و ايران بسيار نزديك است . (260)

از نظر امام خمينی (ره ) اسراييل سعی می كرد در سايه ی نزديكی به ايران و برقراری همكاری های امنيتی ، سياسی و اقتصادی با آن ، نه تنها رژيم پهلوی را طرفدار و حامی خود و اقدامات نامشروعش معرفی كند، بلكه ايران را از جنبه های مختلف وابسته ی خود نمايد:

می خواهند... تبعيت از اسرائيل كنند... ما با فسادها مخالفت داريم . ما می گوييم كه شما برنامه های اصلاحی تان را اسرائيل برايتان درست می كند... شما وقتی برنامه هم می خواهيد درست كنيد دستتان را پيش اسرائيل دراز می كنيد؛ شما كارشناس نظامی از اسرائيل به اين مملكت می آوريد. (261)

ج . مواضع امام (ره ) در قبال برگزاری رفراندوم  

امام (ره ) در اين مرحله از مواضع خود، از قانون اساسی وقت ، كه همان قانون اساسی مشروطه بود، دفاع كرد و خواستار اجرای آن از سوی رژيم شاه شد. امام (ره ) از تثبيت به قانون اساسی مشروطه ، به عنوان قاعده ی الزام بر خصم و وادار كردن نظام سياسی پهلوی به پذيرش خواسته های اصلاحی گنجانيده شده در مواضع خود، استفاده می كرد.

بعد از ماجرای انجمن های ايالتی و ولايتی ، مسئله ی رفراندوم پيش آمد. شاه در نوزدهم دی ماه 1341 ه ش رسما اعلام كرد كه قصد تصويب ملی (رفراندوم اصول شش گانه ی انقلاب سفيد را دارد.
در ماجرای رفراندوم ، مواضع امام (ره ) شكل جديدی به خود گرفت.

در اين مرحله ، امام (ره ) در مواضع خود به طور مستقيم شاه را طرف اصلی مبارزه ی خويش معرفی كرد و حملات خود را عليه محور اصلی نظام يعنی شخص شاه متمركز نمود. محور اصلی انتقادات و مواضع امام (ره ) در مسئله ی انجمن های ايالتی و ولايتی متوجه دولت بود.

تا اين مرحله ، مبارزان و مخالفان سياسی نظام سياسی پهلوی ، جرئت مخالفت با شخص ‍ شاه و نهاد سلطنت را نداشتند و درباره ی شاه ، فقط به اين مسئله تاءكيد می كردند كه شاه نبايد حكومت كند، بلكه بايد سلطنت كند و يا شاه بايد به قانون اساسی مشروطه وفادار باشد؛ ولی امام (ره ) در مسئله رفراندوم ، محور اصلی مواضع خود را اصل و اساس نظام پهلوی قرار داد و به شاه حمله كرد و همه ی خلاف ها را به وی نسبت داد:

بايد توجه داشت كه اين حادثه (رفراندوم ) را نمی توان با غائله تصويب نامه مقايسه كرد و به همان ملاك ، نسبت اين ماجرا برخورد نمود. آن غائله به حسب ظاهر به دولت مربوط می شد، طرف حساب ما دولت بود؛ شكست نيز به پای دولت محسوب گرديد. (262)

امام (ره ) ضمن اشاره به شكست دولت رژيم پهلوی در مسئله ی لايحه ی انجمن ها، نه تنها آن را هدف اصلی مبارزه خودشان نمی دانست ، بلكه اين گونه بر می آيد كه امام (ره ) از همان سال 1341 سعی می كرد در مواجهه با نظام سياسی پهلوی و موضع گيری در برابر سياست های اشتباه نهادهای آن ، نهاد سلطنت و شخص شاه را هم خطاب قرار دهد و با اين كار، از شدت استبداد فردی و مطلقه ی رژيم بكاهد و شاه را به عقب نشينی وادار نمايد.

امام (ره ) در ادامه ی مواضع خود در زمينه ی رد رفراندوم می آورد:
... شكست يك دولت حتی سقوط دولتی در يك حكومت چندان اهميت ندارد، اساس رژيم را بر باد نمی دهد و حتی گاهی برای تحكيم رژيم و حفظ آن از خطر، به سقوط دولت مبادرت می شود؛ لكن در اينجا آن كه رو به روی ما قرار دارد و طرف خطاب و حساب ما می باشد، شخص شاه است كه در مرز مرگ و زندگی قرار گرفته و چنانكه خود اظهار داشته ، عقب نشينی او در اين مورد به قيمت سقوط و نابودی او تمام خواهد شد.

بنابراين او ماءمور است كه اين برنامه را به هر قيمتی است به مرحله اجرا بگذارد و نه تنها عقب نشينی نمی كند و دست از كار نمی كشد، بلكه با تمام قدرت و با كمال درندگی با هر گونه مخالفتی مقابله خواهد كرد. (263)

امام (ره )، مبارزه با رژيم پهلوی و موضع گيری در برابر اقدامات و اعمال ضد دينی و غير قانونی آن را از وظايف ضروری و حتمی علما و روحانيون و مردم ذكر می كردند و اساسی ترين و مهم ترين سلاح مبارزه را در آن مرحله ، استفاده از سلاح تبليغات و تلاش برای بيدار كردن مردم و بسيج مردم برای ستاندن مشروعيت رژيم و زير سؤ ال بردن آن معرفی می نمودند:

بزرگ ترين كاری كه از ما ساخته است ، بيدار كردن و متوجه ساختن مردم است . آن وقت خواهيد ديد كه دارای چه نيروی عظيمی خواهيم بود كه زوال ناپذير است و توپ و تانك هم حريف آن نمی شود. در عين حال ... راه دشوار و خطرناكی در پيش داريم و آنها كه وظيفه خود را مقابله می دانند، بايد جوانب امر را بسنجند؛ عواقب امور را ملاحظه كنند. (264)

امام (ره ) در اين مرحله از موضع گيری های خويش ، به اهرم های مبارزاتی خود كه بايد از آنها در مراحل بعدی مبارزه استفاده كنند، اشاره می نمايند. در حالی كه خود ايشان در آن موقعيت و وضعيت به اين نتيجه رسيده بودند كه نظام سياسی پهلوی در مرز مرگ و زندگی قرار گرفته است و در برابر مواضع و مخالفت ها مقاومت ايستادگی خواهد كرد و به هيچ وجه عقب نشينی نخواهد كرد و با نهايت قساوت و با تمام قوا مخالفت ها را در هم خواهد شكست.

با وجود اين ، امام (ره ) تنها و يگانه سلاح مقابله گر و سركوب كننده ی مقاومت رژيم پهلوی را نيروی مردم معرفی می كند. اين نشان از ميزان اعتقاد و ايمان امام (ره ) به مردم و نقش آنها در مبارزه دارد.

ايشان نيروی عظيم توده های مردمی را نيرويی زوال ناپذير و بی شكست به شمار می آورد و به اين نكته ايمان داشت و از اين مرحله است كه بزرگ ترين وظيفه ی خود، علما و روحانيون را تلاش برای بيدار كردن مردم و مبارزه عليه اقدامات غير انسانی ، ضد دينی و ضد مردمی حاكميت پهلوی ذكر می كند.

بعد از انتشار مواضع امام (ره ) درباره ی اجرای رفراندوم در اعلاميه ای كه به اطلاع مردم رسيد بازار تهران تعطيل شد و مردم جنوب و مركز شهر به خيابان ها ريختند. نيروی نظامی رژيم با مردم درگير شد و طی دو روز تظاهرات و اعتراض ، عده ای از روحانيون تهران بازداشت و روانه ی زندان شدند. (265)

امام (ره ) در مقابل اوضاع پيش آمده ، با يك موضع گيری قاطعانه ، ضمن رد هر گونه گفت و گو و بحث و ملاقات با شاه ، وی را طرف خطاب قرار داد و برای جبران رفتارهای غير انسانی ماءموران دولتی رژيم پهلوی نسبت به علما و مردم تهران و قم و هتك حرمت حوزه ی علميه ی قم ، شاه را موظف به عزل نخست وزير نمود:

... ديگر جای هيچ گونه تفاهم و حسن مراوده با دستگاه حاكمه باقی نمانده است و هيچ راهی جهت ملاقات با شاه وجود ندارد مگر آنكه شاه برای جبران اهانت و تجاوزی كه به حريم مقدس روحانيت شده ، آقای علم را به عنوان مجرم اصلی از نخست وزيری عزل نمايد. (266)

در اين دوره ، مواضع مبارزاتی امام (ره ) ابعاد تازه ای به خود گرفته بود. بعد از رد درخواست های امام (ره ) و اجرای رفراندوم ، امام (ره ) برای وسيع تر كردن ابعاد سياسی و دينی و مبارزه و ايجاد حساسيت بيشتر مردم نسبت به اعمال ضد اسلامی رژيم پهلوی ، در جلسه ای با حضور مراجع و علمای قم ، مسئله لزوم اعلام عزای عمومی را در نوروز 1342 ه ش مطرح نمودند (267) و رفراندوم را تحريم كردند.

بدين ترتيب در سراسر كشور با درخواست امام (ره ) و ساير علما و روحانيون سرشناس و در طی اعلاميه های مشتركی ، عيد نوروز سال 1342 ه ش عزای عمومی اعلام شد.

د. فاجعه ی مدرسه ی فيضيه و مواضع امام (ره)  

در نتيجه ی حمله ی تعدادی از نيروهای رژيم پهلوی به مجلس روضه خوانی و عزاداری برگزار شده در مدرسه ی فيضيه ی قم و بر هم زدن مجلس ‍ سخنرانی و ضرب و شتم طلاب و مردم شركت كننده ، تعدادی از طلاب و مردم عادی به سختی مجروح و مضروب شدند. در همان روز، حمله ی مشابه ای به مدرسه ی علميه ی طالبيه ی تبريز صورت گرفت و در آن حادثه هم تعدادی مجروح شدند. (268)

امام (ره ) به دنبال بروز اين حوادث ، در موضع گيری صريحی ، ضمن دعوت طلاب و روحانيون و مردم به حفظ روحيه ی شهادت طلبی و مبارزه و لزوم تحمل مصايب و سختی های راه مبارزه ، مبارزه ی روحانيون و مردم با نظام سياسی پهلوی را دنباله ی قيام امام حسين (ع ) معرفی كردند و ادامه ی مبارزه و استقامت در برابر خطراتی كه اسلام و احكام اسلامی را تهديد می كند، وظيفه ی همه شمرده ، به مبارزه جنبه ی كاملا تكليفی و شرعی بخشيدند:

... از چه می ترسيد؟ برای چه مضطربيد؟ عيب است برای كسانی كه ادعای پيروی از حضرت امير (عليه السلام ) و امام حسين (عليه السلام ) را دارند، در برابر اين نوع اعمال رسوا و فضاحت آميز دستگاه حاكمه ، خود را ببازند. دستگاه حاكمه با ارتكاب اين جنايت ، خود را رسوا و مفتضح ساخت و ماهيت چنگيزی خود را به خوبی نشان داد... امروز وظيفه ماست كه در برابر خطراتی كه متوجه اسلام و مسلمين می باشد، برای تحمل هر گونه ناملايمات آماده باشيم . (269)

امام (ره ) در اين موضع گيری ، ضمن دعوت روحانيان و مردم به ادامه ی مبارزه همچون وظيفه ای شرعی ، اعلام كردند كه رژيم پهلوی با دست زدن به اين جنايت ها، ماهيت استبدادی رژيم خود را نشان داده است . ايشان در اين موضع گيری نابودی رژيم و پيروزی نهضت را قطعی دانست :

... دستگاه جبار با دست زدن به اين فاجعه ، شكست و نابودی خود را حتمی ساخت . ما پيروز شديم ؛ ما از خدا می خواستيم كه اين دستگاه ماهيت خود را بروز دهد و خود را رسوا كند. (270)

در پی اين موضع گيری های امام (ره )، ساير مراجع و علمای بزرگ شهرهای ايران و نجف نيز ضمن محكوم كردن حمله ی ماءموران رژيم پهلوی به فيضيه ، شاه را عامل و مسئول اصلی آن معرفی كردند (271) و بدين ترتيب ، امام (ره ) به يكی از مهم ترين اهداف و نيات مورد نظر خودشان ، يعنی به ميدان مبارزه كشاندن شاه و نهاد سلطنت و قرار دادن روحانيان در خط مقدم مبارزه با شاه و نظام سياسی وی دست يافت.

ايشان با اين كار، مشروعيت دينی و مذهبی رژيم پهلوی را از آن ستاند و از نظر مشروعيت دينی ، حاكميت پهلوی را با بحران شديدی رو به رو كرد.

امام (ره ) در شروع دروس حوزه ، جمع طلاب ، طی سخنانی به مناسبت چهلم فيضيه ، باز هم شخص شاه را مسئول همه ی وقايع معرفی كرد و به طور رسمی شاه را مخالف دين اسلام قلمداد كرد:
دستگاه شهربانی می گويد كه سازمان امنيت ؛ سازمان امنيت می گويد شهربانی ؛ دوتايشان می گويند: امر اعليحضرت ... اعليحضرت با ديانت اسلام مخالف است ؟. (272)

در همين ماجرا بود كه امام (ره ) تلاش كردند اكثريت روحانيان و مردم را به مبارزه ی همه جانبه با رژيم پهلوی بكشانند و راه را بر تمامی بهانه های شرعی و سياسی ببندد و از همين رو بود كه هر نوع سكوت را به معنای همراهی و همكاری با حاكميت به حساب می آوردند:

... وای بر اين اسلام ! وای بر اين مسلمين ! ای علما، ساكت ننشينيد؛ نگوييد علی مسلك الشيخ - رضوان الله عليه - (عبدالكريم حائری ) و الله شيخ اگر حالا بود، تكليفش اين بود. سكوت ؛ امروز همراهی با دستگاه جبار است . (273)

بعد از آن، امام (ره ) دست به يك اقدام مهم زد و آن تحريم تقيه بود؛ تقيه كه در طول ساليان متمادی زيادی از مهم ترين موانع مبارزات علنی و مستقيم و رو در روی مردم و روحانيان با حكام فاسد و دست نشانده به شمار می رفت و هيئت حاكم نيز از اين مسئله به منزله ی بهانه و دست آويزی برای مشروعيت بخشيدن به اعمال خود استفاده می كرد.

امام (ره) با يك عمل و موضع گيری انقلابی اين مانع را هم از مسير حركت و مبارزه ی اسلامی برداشت و بدين وسيله راه هر نوع سكوت ، رخوت و بهانه جويی و سازش كاری را بست و در نامه ای خطاب به علمای تهران نوشت :

حمله كماندوها و ماءموران انتظامی دولت با لباس مبدل به معيت و پشتيبانی پاسبانها به مركز روحانيت خاطرات مغول را تجديد كرد. با اين تفاوت كه آنها به مملكت اجنبی حمله كردند، و اينها به ملت مسلمان خود. و روحانيون و طلاب بی پناه ... اينان با شعار شاه دوستی به مقدسات مذهبی اهانت می كنند.

شاه دوستی يعنی غارتگری ، هتك اسلام ، تجاوز به حقوق مسلمين ، و تجاوز به مراكز علم و دانش ؛ شاه دوستی يعنی ضربه زدن به پيكر قرآن و اسلام ... شاه دوستی يعنی كوبيدن روحانيت و اضمحلال آثار رسالت .

حضرات آقايان توجه دارند اصول اسلام در معرض خطر است . قرآن و مذهب در مخاطره است . با اين احتمال ، تقيه حرام است ؛ و اظهار حقايق ، واجب ولو بلغ ما بلغ . (274)

مواضع آتشين امام (ره ) پس از ماجرای فيضيه ی قم نشان داد كه ايشان تصميم نهايی خود را برای مبارزه ی همه جانبه با رژيم پهلوی و شخص شاه گرفته ، در تلاش است كه در ادامه ی اين مبارزه نه تنها هيچ ترسی به خود راه ندهد، بلكه مصمم تر از گذشته ، به مبارزه تحرك بخشد و با موضع گيری های صريح ، قاطع و بی نظير خود، روحانيان و توده های مردمی را به صحنه های مبارزه و نبرد كشاند.

بدين ترتيب مردم و روحانيان نيز به تدريج ايشان را در مقام مرجع مذهبی - سياسی خود پذيرفته ، از مواضع ايشان دفاع و حمايت كردند.

ه . مواضع امام (ره ) نسبت به قيام 15 خرداد 1342

با فرا رسيدن ماه محرم در خرداد ماه 1342 ه ش ، امام (ره ) سعی نمود از اين ماه و به خصوص روز عاشورا برای پيشبرد مبارزات اسلامی استفاده كند؛ از اين رو پيشنهاد كرد تا در ايام محرم ، تعدادی از روحانيون و مبلغان دينی در سراسر كشور برای مردم درباره ی اقدامات خلاف دينی و ملی رژيم پهلوی سخنرانی نمايند كه با استقبال رو به رو شد. شخص امام (ره ) هم تصميم گرفت در عصر عاشورا در فيضيه سخنرانی نمايد.

بالاخره بعد از ظهر عاشورا مصادف با 13 خرداد 1342 ه ش ، امام (ره ) برای جمع كثيری از حضار و عزاداران حاضر در مدرسه فيضيه سخنرانی كردند. (275)

اين موضع گيری قاطع امام (ره )، موجب گرديد تا رژيم ، اقدام به دستگيری حضرت امام در نيمه شب 15 خرداد بنمايد. بعد از پخش خبر دستگيری امام (ره ) در تهران و قم ، تظاهرات خيابانی وسيعی به راه افتاد و قيام 15 خرداد شكل گرفت كه با حمله ی نيروهای نظامی و انتظامی رژيم پهلوی ، اين تظاهرات به خاك و خون كشيده شد. با سركوبی قيام 15 خرداد، رژيم شاه ، امام خمينی (ره ) را به مدت 10 ماه در زندان نگه داشت ، تا اين كه امام (ره ) در پانزدهم فروردين ماه 1343 ه ش آزاد گرديد.

امام (ره ) بعد از آزادی از زندان ، در اولين موضع گيری خود در اعتراض به شايعه ی آشتی روحانيت با نظام سياسی و برنامه های دولت ، ضمن رد هر گونه موافقت با اقدامات و عملكرد دولت و سازش با دست اندركاران نظام پهلوی اعلام كردند كه :

... خمينی را اگر دار بزنند تفاهم نخواهد كرد... من از آن آخوندها نيستم كه در اينجا بنشينم و تسبيح دست بگيرم ؛ من پاپ نيستم كه فقط روزهای يكشنبه مراسمی انجام دهم و بقيه اوقات برای خودم سلطانی باشم و به امور ديگر كاری نداشته باشم . پايگاه استقلال اسلامی اينجاست . بايد اين مملكت را از اين گرفتاريها نجات داد. (276)

امام (ره ) در پايان اين سخنرانی ، كشتار 15 خرداد را محكوم كردند و آن را مايه ی ننگی بر دامن رژيم پهلوی و كشور دانستند. با اين موضع گيری امام (ره )، تبليغات دروغين رژيم نقش بر آب شد و ايشان هم چنان بر مواضع قاطع خود در ادامه ی مبارزه و دفاع از اسلام و مملكت اسلامی ، پافشاری نمودند و نشان دادند كه كشتار، تهديد و زندانی كردن هم هيچ تاءثيری در روند مبارزه و تزلزل ناپذيری رهبری آن ننهاده است.

در 26 فروردين ماه 1342 ه ش ، امام (ره ) در مسجد اعظم قم به مناسبت شروع درس های حوزوی خود، در واكنش به سخنان شاه كه روحانيان را به كهنه پرستی و ارتجاع متهم كرده بود، مواضع تند و جديدی اتخاذ كردند. با اين موضع گيری به موقع ، ترفند دروغين رژيم كه روحانيان در آن مخالف اصلاحات و تمدن معرفی و به جرم كهنه پرستی محكوم می شدند، خنثی شد:

ما را كهنه پرست معرفی می كنند، ما را مرتجع معرفی می كنند... جرايد خارج از ايران ، آنهايی كه با بودجه های گزاف ، برای كوبيدن ما مهيا شده اند، در خارج ما را مخالف اصلاحات ... معرفی می كنند... علمای اعلام با اين زدنها، كشتنها، قلدريها و ديكتاتوريها، استبدادها مخالفند؛ اين كهنه پرستی است ؟. (277)

در ادامه ، امام (ره ) وابستگی و سرسپردگی رژيم پهلوی به بيگانگان و به غارت رفتن مخازن كشور به وسيله ی آنها، اعمال حاكميت ديكتاتورمآبانه و استبدادی شاه بر سرنوشت مردم ايران را عين ارتجاع معرفی كردند.

در اين موضع گيری ، امام (ره ) باز هم برقراری روابط نزديك رژيم پهلوی با اسراييل را به باد انتقاد گرفتند و آن را برخلاف مصالح اسلام ، كشور و ملت مسلمان ايران دانستند و بار ديگر، با قاطعيت ، راه هر گونه سازش و تفاهم روحانيان با نظام پهلوی را بستند و فرمودند:

خمينی می تواند تفاهم كند با ظلم ؟ غلط می كند. خمينی ... تو حبس هم كه بود، مجد اسلام را حفظ می كرد، می تواند حفظ نكند؟... اگر خمينی هم با شما سازش كند ملت اسلام با شما سازش نمی كند... ما به همان سنگری كه بوديم ، هستيم . با تمام تصويب نامه های مخالف اسلام كه گذشته است ، مخالفيم . (278)

سپس امام (ره ) برای چندمين بار، رژيم پهلوی را به حركت در چارچوب قوانين اسلامی و قانون اساسی و متمم آن فرا خواندند و به اين وسيله ، مشروعيت دينی و قانونی حاكميت پهلوی را زير سؤ ال بردند:

اگر به قوانين اسلام ، شما اعتقاد داريد، اين قوانين اسلام ؛ و اگر... به قانون اساسی شما اتكا داريد... به اين متمم قانون اساسی ، شما عمل كنيد كه علمای اسلام در صدر مشروعيت جان دادند برای گرفتن اين و رفع كردن اسارت ملتها. (279)

در خاتمه ، ايشان ضمن هشدار به رژيم پهلوی درباره ی تصحيح عملكرد خود، بر ادامه ی مبارزه تا اعاده ی حيثيت مصالح اسلامی و بر قراری احكام الهی تاءكيد كردند:

نه ما دشمنی با آن دولت داشتيم و نه عقد اخوتی با شما خوانده ايم . ما به اعمالتان نگاه می كنيم ... اگر من خدای نخواسته ، يكوقتی ديدم كه مصلحت اسلام اقتضا می كند كه يك حرفی بزنم ، می زنم و دنبالش راه می افتم و از هيچ چيز نمی ترسم بحمدالله تعالی . و الله ، تا حالا نترسيده ام . (280)

در اين دوره ، امام (ره ) به موازات مبارزه با نظام سلطنتی پهلوی ، حملات گسترده ای بر ضد خطر نفوذ اسراييل و صهيونيسم در شئون مختلف كشور، از جمله اقتصاد و سياست آغاز نمود و عواقب و نتايج زيان بار آن و لزوم قطع روابط بين ايران و اسراييل را به دولت پهلوی تذكر داد.

و. مواضع امام (ره ) در زمينه ی كاپيتولاسيون  

حسنعلی منصور كه از طرفداران سياست های امريكا در ايران به شمار می رفت ، بعد از رسيدن به نخست وزيری ، در مرداد 1343 ه ش لايحه ی مصونيت مستشاران امريكايی را كه در هيئت دولت به تصويب رسيده بود، از تصويب مجلس سنا گذراند. در مهر ماه همان سال ، مجلس شورای ملی نيز، آن را با اكثريت آرا لبه تصويب رساند.

امام (ره ) بعد از آگاه شدن از اين لايحه ، ضمن دعوت علما و مراجع به واكنش در برابر اين لايحه و خطرات آن ، اعلام كرد كه در نظر دارد در منزل خود درباره ی عواقب اين اقدام دولت و مجالس سخنرانی نمايد. (281)

بالاخره امام (ره ) در بيستم جمادی الثانی برابر با چهارم آبان در حضور صدها نفر از مردم انقلابی قم و تهران مواضع تاريخی و مهم خودشان را مطرح نمودند.

امام (ره ) ابتدا برای نشان دادن ضرر و عواقب ناگوار اين لايحه ، بيانات خود را با آيه ی استرجاع (انا لله و انا اليه راجعون ) شروع كرده ، صريحا گفتند كه رژيم پهلوی ، استقلال ايران را بر باد داده ، منافع كشور را به امريكايی ها فروخته است . ايشان سپس عواقب اين لايحه را تشريح كردند:

اگر يك خادم امريكايی ، اگر يك آشپز امريكايی ، مرجع تقليد شما را در وسط بازار ترور كند، زير پا خود منكوب كند، پليس ايران حق ندارد جلوی او را بگيرد! دادگاههای ايران حق ندارند محاكمه كنند... دولت با كمال وقاحت از اين امر ننگين طرفداری كرد! ملت ايران را از سگهای امريكا پست تر كردند. (282)

امام (ره ) علت اقدام سياسی پهلوی در تصويب اين لايحه را اخذ وام قلمداد كرد (283) و اين عمل را محكوم نموده ، در اين سخنرانی به شدت در مقابل مجالس و دولت وقت موضع گيری كرده ، آنها را دست نشانده های امريكا دانستند و صريحا اعلام كردند كه دولت و مجلس ملی فاقد مشروعيت ملی است و اين قانون صد در صد به زيان ملت ايران از جمله سياسيون ، ارتش و روحانيت كشور است .

در ادامه ی اين موضع گيری ، امام (ره ) در حمله ای به قدرت های استكباری و مداخله گر در امور ايران اضافه كردند:

امريكا از انگليس بدتر، انگليس از امريكا بدتر، شوروی از هر دو بدتر، همه از هم بدتر؛ و همه از هم پليدترند. اما امروز سر و كار ما... با امريكاست . رئيس جمهور امريكا بداند - بداند اين معنا را - كه ... منفورترين افراد بشر است پيش ملت ما. يك همچو ظلمی به دولت اسلامی كرده است ... تمام گرفتاری ما از اين وكلا هم از امريكا هستند! اين وزرا هم از امريكا هستند! همه تعيين آنهاست . اگر نيستند چرا نمی ايستند در مقابلش داد بزنند؟. (284)

بعد از اين سخنرانی و موضع گيری قاطع ، امام طی اعلاميه ای مواضع خود را به طور روشن اعلام كرد و در آن تصويب لايحه ی كاپيتولاسيون را برخلاف احكام و قوانين دين اسلام و مصالح و نظر ملت ايران و فاقد جنبه ی رسمی و غيرقانونی دانستند و لايحه ی مذكور را سند بردگی ملت ايران قلمداد كردند:

اكنون من اعلام می كنم كه اين راءی ننگين مجلسين مخالف اسلام و قرآن است ، و قانونيت ندارد؛ مخالف راءی ملت مسلمان است . وكلای مجلسين وكيل ملت نيستند؛ وكلای سرنيزه هستند! راءی آنها در برابر ملت و اسلام و قرآن هيچ ارزشی ندارد. (285)

امام (ره ) بار ديگر امريكا و اسراييل را خطر بزرگی برای مصالح و منافع و حيات مادی و معنوی مسلمانان و ملت ايران شمرد و از ملت و مردم ايران كمك طلبيد تا با كمك روحانيان و علمای متدين و مبارز، نظام سياسی پهلوی را ساقط نمايند و با اعتراض و تظاهرات و مخالفت های خود به اين اوضاع غالب شوند:

بر ملت ايران است كه اين زنجيرها را پاره كنند. بر ارتش است كه اجازه ندهند چنين كارهای ننگينی در ايران واقع شود... اين دولت را ساقط كنند؛ وكلايی كه به اين امر مفتضح راءی دادند، از مجلس بيرون كنند. (286)

اين مواضع امام (ره ) درباره ی لايحه ی كاپيتولاسيون ، پرده از تظاهر و رياكاری دولت جديد كه مدعی حفظ شعائر دينی و موقعيت روحانيت بود، برداشت و سكوت حاكم شده بر جو مبارزه را شكست و به مردم روحانيان روحيه ای جديد برای ادامه مبارزه بخشيد و جان دوباره ای به نهضت اسلامی داد.

رژيم پهلوی هم به دنبال اين مواضع افشاگرانه ی امام (ره ) به اين نتيجه رسيد كه بايد ايشان را تبعيد كند. بالاخره در نيمه شب سيزدهم آبان ماه 1343 ه ش ، نيروهای نظامی و امنيتی منزل امام (ره ) را محاصره كردند و ايشان به فرودگاه مهر آباد منتقل و به تركيه تبعيد نمودند و بدين ترتيب دوران چهارده ساله ی تبعيد امام (ره ) و دوری ايشان از ايران شروع شد.

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

پیام هفته

تحمیل نظر خویش بر آگاهان
قرآن : ... ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ کُونُوا عِباداً لي‏ مِنْ دُونِ اللَّهِ ... (سوره نحل، آیه 52)ترجمه: هیچ کس (حتی پیامبر) حق ندارد به مردم بگوید به جای خدا مرا عبادت کنید.حدیث: روی الحلبی قلتُ لاَبی عبدالله علیه السلام ما أدنى ما یکون به العبد کافراً ؟ قال: « أن یبتدع به شیئاً فیتولى علیه ویتبرأ ممّن خالفه (معانی الاخبار ، ص 393)ترجمه: ... حلبی روایت می کند که از امام صادق (ع) پرسیدم : کمترین سبب کافر شدن انسان چیست؟ فرمودند : این‌که بدعتی بگذارد و از آن بدعت جانبداری کند و از هر کس با او مخالفت کند روی برگرداند و آنان را متهم و منزوی سازد.

ادامه مطلب

موسسه صراط مبین

نشانی : ایران - قم
صندوق پستی: 1516-37195
تلفن: 5-32906404 25 98+
پست الکترونیکی: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید