ويژگی هاى مكتب سياسى امام خمينى چيست؟

  • چهارشنبه, 09 مرداد 1392 18:41
  • منتشرشده در مقالات
  • بازدید 3789 بار

مؤلف: غلامرضا بهروزلك‌

بدون ترديد نام امام خميني با تاريخ معاصر جهان آميخته است و به ويژه براي مسلمانان نامي آشنا و محبوب است. امام خميني، مرد قرن و احياگر ميراث عظيم اسلامي در جهان امروز است. با وجود سيطره تمدن غربي بر جهان امروز و شيفتگي بسياري به زرق و برق آن، امام خميني كسي بود كه راه جديدي را براي انسان امروز ارائه نموده و به تعبير انديشمند پسامدرن فرانسوي، ميشل فوكو، منادي معنويت و روحي جديد براي جهان بي روح در عصر حاضر گرديد. پايداري، تلاش و مجاهدت خستگي ناپذير او در طول بيش از سه دهه ميراث گرانبهايي براي مسلمانان و شيفتگان وي بر جاي گذارد و سنتي نو و مكتبي اصيل براي احياي ارزشها و اصول اسلامي در جهان امروز ارائه كرد. مكتب سياسي وي، مبتني بر اصول و اركاني بنيادين است و آرا و انديشه هاي وي راهنماي انديشه و تفكر اصيل اسلامي است. 

با گذشت بيش از دو دهه از ارتحال امام خميني انديشه ها و آراي وي مورد تفسيرها و ديدگاه هاي گوناگون و گاه متعارض قرار گرفته است. در اين نوشتار كوتاه سعي كنيد تا اصول بنيادين مكتب امام خميني را شناسايي كرده، شيوه صحيح كشف آن را توضيح دهيد. راه هاي مختلفي براي شناسايي آرا و انديشه هاي سياسي يك انديشمند وجود دارد. 

يك راه مناسب براي شناخت امام خميني، شناسايي اصول مكتب سياسي امام خميني است. مكتب سياسي، عبارتست از مجموعه ديدگاه ها و آراي يك انديشمند يا مجموعه انديشمندان كه يك ديدگاه نظام مند در عرصه سياسي را عرضه مي نمايند. شايد بتوان راه دقيق تر ديگري را نيز در اين باب، تحليل گفتمان انديشه و عمل امام خميني بدانيم. هر چند نظريه گفتمان تحليل هاي گفتماني، به چرخش پسامدرن تعلق داشته، بر اصولي چون نسبيت گرايي، ضد مبناگرايي و احتمال مبتني هستند، اما مي توان فارغ از مبناي نظري تحليل گفتمان، به گفتمان به مثابه يك روش نگاه كرد و بدين جهت تلاش نمود دقايق و نشانگان مفصل بندي گفتماني امام خميني را توضيح داد. در اين نوشتار سعي خواهد شد با روش تحليل گفتماني، مكتب سياسي امام خميني را بررسي نموده، در عمل به گونه اي بين دو روش مكتب شناسي و تحليل گفتمان تركيب نماييم. 

در يك تعريف اجمالي، گفتمان عبارتست از مجموعه اي از احكام، گزاره ها و نشانه هايي كه سازنده يك نظام معنايي متمايز از ديگر گفتمان ها هستند. گفتمان ها در واقع منظومه هايي از معاني هستند كه در آنها نشانه ها با توجه به تمايزي كه با يكديگر دارند، هويت و معنا مي يابند. گفتمان ها تصور و فهم ما از واقعيت و جهان را شكل مي دهند. در عمل، اين چگونگي مفصل بندي نشانه ها در يك گفتمان است كه نظام معنايي گفتمان را شكل مي دهد. 

«هوارث» معتقد است كه مفصل بندي، به گردآوري عناصر مختلف و تركيب آنها در هويتي نو مي پردازد. به بيان ديگر، هر عملي كه ميان عناصر پراكنده در درون يك گفتمان ارتباط برقرار كند، به نحوي كه هويت اين عناصر اصلاح و تعديل شود، مفصل بندي ناميده مي شود. طبيعي است كه معاني واژگان و نشانه هاي به كار رفته در يك مفصل بندي گفتماني، متناسب با نظام معنايي كلان يك گفتمان، از ديگر گفتمان ها متفاوت خواهد بود. عنصر اساسي در هر مفصل بندي گفتماني نيز دال برتر است. دال برتر عبارتست از نشانگان مركزي يك گفتمان كه همانند يك ميدان مغناطيسي، ديگر مفاهيم و نشانگان را تحت تأثير خود قرار مي دهد. 

بر اين اساس، مي توان مهم ترين مفاهيم و نشانگان به كار گرفته شده در مكتب سياسي امام خميني و دال مركزي آن را شناسايي كرد و به اصول مكتب سياسي امام خميني پي برد. مهم ترين نوآوري و كانون مكتب سياسي امام خميني، تركيب سنت ديرپاي شيعي با يافته هاي عقلاني دنياي جديد است. بدون ترديد، تفكر سياسي امام خميني ريشه در سنت عقل گراي شيعي دارد و نظريه سياسي وي نيز مبتني بر نظام سياسي امامت شيعي مي باشد. 

اگر ولايت فقيه را به عنوان جانشين امام معصوم عليه السلام در كانون مكتب سياسي امام خميني بدانيم، بدون ترديد فقهاي شيعي از همان آغاز عصر غيبت كبري، با تمسك به احاديث و كلام معصومين عليهم السلام ولايت فقيه را طرح نموده اند و دانشمنداني چون شيخ مفيد، سيد مرتضي، سلار، محقق كركي و صاحب جواهر بر ولايت عامه فقيهان در عصر غيبت تأكيد كرده بودند. نوآوري اساسي امام خميني را علاوه بر احياي نظريه ولايت فقيه در برابر سيطره تفكر مدرنيسم غربي، بايد در طرح و تركيب برخي از عناصر فكري جديد، مانند جمهوريت خواهي و تأكيد بر نقش مردم و قانون اساسي و انتخابات در نظريه ولايت فقيه بدانيم. تأكيد امام خميني بر جمهوري اسلامي - نه يك كلمه كمتر و نه يك كلمه بيشتر - كانون نظريه سياسي امام خميني را شكل مي دهد. از اين جهت، دال برتر و مركزي مفصل بندي گفتمان سياسي امام خميني را مي توانيم همان «جمهوري اسلامي» بدانيم كه اسلاميت محتواي آن و جمهوريت شكل آن است. 

طبق آن چه كه در مجموعه آثار باقي مانده از امام خميني درباره جمهوريت مي توان يافت، طرح جمهوري اسلامي براي نخستين بار در مصاحبه با خبرنگار فيگارو مي باشد. وي در پاسخ به اين سوال خبرنگار كه «عمل شما داراي چه جهتي است و چه رژيمي را مي خواهيد جانشين رژيم شاه كنيد؟»، براي اولين بار از جمهوري اسلامي سخن گفتند. ايشان در اين مصاحبه با اشاره به اينكه شكل حقوقي رژيم نيست كه اهميت دارد، بلكه محتواي آن مهم است، جمهوري اسلامي را مطرح ساختند و اظهار داشتند «قبل از هر چيز ما به محتواي اجتماعي رژيم سياسي آينده خود دل بسته ايم» . 

وي در جاي ديگر با توصيف اجمالي ويژگي هاي آن گفت: «ما خواستار جمهوري اسلامي مي باشيم. جمهوري، فرم و شكل حكومت را تشكيل مي دهد و اسلامي يعني محتواي آن فرم كه قوانين الهي است.»

از نظر امام خميني، «جمهوري» بهترين قالبي است كه ما را به «محتواي اجتماعي رژيم سياسي آينده و ترقي جامعه» مي رساند و نسبت به تشكيل حكومت اسلامي اميدوار مي نمايد. او خود اذعان مي كرد كه «جمهوري اسلامي» نظيري در جهان سياست ندارد.

تجلي اسلاميت نظام، همان نظريه ولايت فقيه است كه وي به صورت اجمالي آن را ابتدا در كشف الاسرار - در سال 1323 - و بعد در مباحث فقه استدلالي و فتوايي مطرح كرد و سرانجام در سخنراني ها و مصاحبه هاي مختلف و نامه هايي كه در پاسخ استفتائات يا اشكالات نوشته بود، آن را تبيين كرد. بديهي است كه نشانه جمهوريت در آموزه «جمهوري اسلامي» معناي خاصي در مفصل بندي گفتماني امام خميني دارد كه با گفتمان مدرنيسم متفاوت است.

غرب مدرن بر اساس آموزه هايي چون اومانيسم، سكولاريسم، عقلانيت خود بنياد و قرائت كلان پيشرفت، تفسيري از جمهوريت ارائه داده است كه در آن تمامي مشروعيت نظام سياسي از قرارداد اجتماعي و خواسته هاي بشري سرچشمه گرفته است و دين و آموزه هاي الهي در آن كاملا از عرصه سياسي كنار گذاشته شده اند. غرب با سيطره فكري و تمدني خويش و تحميل ديدگاه هاي خويش بر ديگران - به ويژه بر ملل جهان اسلام - چنين وانمود كرده است كه معنا و مفهومي متفاوت براي جمهوريت و جود ندارد و تنها معناي صحيح آن همان قرائت غربي آن است. از اين رو، برخي نيز در كشور ما هنگام طرح اين نظريه توسط امام خميني، تحت تأثير نگرش غربي بر تناقض آميز بودن آن اعتقاد داشته اند. اما چنين تفسيري از ميراث سياسي امام خميني نادرست است و غرب مدرن را معيار داوري قرار مي دهد. بايد توجه داشت كه هنر امام خميني فرا رفتن از سيطره و هژموني غرب است و به تعبير سامي زبيده «امام خميني چنان سخن مي گويد كه گويي غرب وجود ندارد». بابي سعيد نيز به خوبي در اثر ارزشمند خود نشان داده است، نوآوري امام خميني شكست سيطره و مركزيت غربي است. وي مي نويسد: «اسلام گرايي تلاشي است براي تبيين مدرنيته اي كه حول اروپامداري ساخته نشده است. 

از اين منظر، اسلام گرايي آن گونه كه خود اسلام گرايان نيز ادعا مي كنند، جنبشي آشكار براي انكار غرب به حساب مي آيد؛ البته رد غرب را نبايد به معناي تلاش براي استقرار جوامع كشاورزي سنتي دانست. انجام اين كار، به معناي گفت وگوي مجدد با هويت مدرنيته و هويت غرب است. اين نوع نگرش، تلويحا در پاره اي از بحث هاي اخير راجع به رابطه بين مدرنيته و پست مدرنيته يافت مي شود». از اين منظر، تنها زماني مي توان اسلام گرايي معاصر را كه امام خميني مصداق بارز آن است، درك كرد كه از غرب مركزيت زدايي شده باشد و غرب نيز همانند مركزي بين ديگر مراكز باشد. 

«منطق اسلام گرايي، مستلزم منطقه اي شدن غرب و جا دهي مجدد آن به عنوان مركز در ميان ساير مراكز است. ديگر تلقي يك شكل بندي فرهنگي كه فرهنگ هاي ديگر لزوما در صدد تقليد از آن باشند، وجود ندارد. ظهور اسلام گرايي تنها در فضايي قابل فهم است كه در آن غرب مركز زدا شده باشد». پس از شناسايي دال مركزي گفتمان سياسي امام خميني، جامع ترين توصيف درباره مكتب سياسي امام خميني، در كلام مقام معظم رهبري است. آيةالله خامنه اي كه شاگرد مبرز امام خميني بود و در مراحل انقلاب نيز همواره از ياران نزديك و ملازمان خاص ايشان بوده است، در مراسم بزرگداشت ارتحال امام خميني در 14 خرداد 1383ش. در بهشت زهرا توصيف جامع و فراگيري از مكتب سياسي امام خميني ارائه كرد. 

وي با اشاره به جايگاه امام خميني در جهان معاصر، خطوط اساسي و برجسته مكتب سياسي امام خميني را در پنج ويژگي اساسي اعلام كردند. آنچه در پي مي آيد گزيده اي از عبارات اوست كه مستندات آن از كلام امام خميني، پس از نقل ديدگاه هاي وي ذكر شده است. اين ويژگي ها عبارتند از: 1. پيوند معنويت و سياست در مكتب سياسي امام، معنويت با سياست در هم تنيده شده است. در مكتب سياسي امام، معنويت از سياست جدا نيست؛ سياست و عرفان، سياست و اخلاق. امام كه تجسم مكتب سياسيِ خود بود، سياست و معنويت را با هم داشت و همين را دنبال مي كرد؛ حتّي در مبارزات سياسي، كانون اصلي در رفتار امام، معنويت او بود. همه رفتارها و همه مواضع امام، حول محور خدا و معنويت دور مي زد. امام به اراده تشريعي پروردگار اعتقاد و به اراده تكوينيِ او اعتماد داشت و مي دانست كسي كه در راه تحقق شريعت الهي حركت مي كند، قوانين و سنت هاي آفرينش كمك كار اوست. امام خميني در نخستين نوشته هاي خويش بر مسئله پيوند دين و سياست تأكيد نموده اند. جدايي دين از سياست از نظر ايشان فكري است كه ابتدا از سوي بني اميه در صدر اسلام و سپس از سوي استعمارگران مطرح شده است. استعمارگران «تبليغ كردند كه اسلام دين جامعي نيست؛ دين زندگي نيست؛ براي جامعه نظامات و قوانين ندارد؛ طرز حكومت و قوانين حكومتي نياورده است».
چنين شعاري از نظر امام خميني، شاخصه اسلام آمريكايي است. «... اسلام آمريكايي اين بود كه ملاها بايد بروند درسشان را بخوانند چه كار دارند به سياست؛ با صراحت لهجه مي گفتند...». 2. اعتقاد راسخ و صادقانه به نقش مردم شاخص دوم، اعتقاد راسخ و صادقانه به نقش مردم است؛ هم كرامت انسان، هم تعيين كننده بودن اراده انسان. در مكتب سياسي امام، هويت انساني، هم ارزشمند و داراي كرامت است، هم قدرتمند و كارساز است. 

نتيجه ارزشمندي و كرامت داشتن اين است كه در اداره سرنوشت بشر و يك جامعه، آراي مردم بايد نقش اساسي ايفا كند؛ لذا مردم سالاري در مكتب سياسي امام بزرگوار ما - كه از متن اسلام گرفته شده است - مردم سالاريِ حقيقي است؛ مثل مردم سالاري امريكايي و امثال آن، شعار و فريب و اغواگريِ ذهن هاي مردم نيست. مردم با رأي خود، با اراده خود، با خواست خود و با ايمان خود راه را انتخاب مي كنند؛ مسئولانِ خود را هم انتخاب مي كنند. از طرف ديگر، امام با اتكا به قدرت رأي مردم معتقد بود كه با اراده پولادين مردم مي شود در مقابل همه قدرت هاي متجاوز جهاني ايستاد. سامي زبيده تفكر سياسي امام خميني را بدان جهت به عصر جديد متعلق مي داند كه مردم در آن نقش مهمي دارند. بارزترين نمونه هاي سخنان امام خميني را در باب نقش مردم، مي توان در گزاره معروف زير دانست: «ميزان رأي ملت است». 

ايشان در جاي ديگر ضمن تأكيد بر ولايت فقيه اظهار داشته است « ... تولي امور مسلمين و تشكيل حكومت، بستگي دارد به آراي اكثريت مسلمين كه در قانون اساسي هم از آن ياد شده است و در صدر اسلام تعبير مي شده به بيعت با ولي مسلمين». 3. رويكرد بين المللي و جهاني شاخص سوم از شاخص هاي مكتب سياسي امام، نگاه بين المللي و جهانيِ اين مكتب است. مخاطب امام در سخن و ايده سياسي خود، بشريت است؛ نه فقط ملت ايران. ملت ايران، اين پيام را به گوش جان شنيد؛ پايش ايستاد؛ برايش مبارزه كرد و توانست عزت و استقلال خود را به دست آورد؛ اما مخاطب اين پيام، همه بشريت است. مكتب سياسي امام، اين خير و استقلال و عزت و ايمان را براي همه امت اسلامي و همه بشريت مي خواهد. اين رسالتي است بر دوش يك انسان مسلمان. امام خميني در موارد مكرر بر پيام انقلاب اسلامي براي تمامي جهان و نيز الگو بودن آن براي تمامي مردم ستمديده تأكيد كرده اند. در كلامي مي فرمايند: « اميد است انقلاب اسلامي ملت بزرگ ما و پيروزي عظيم آنان بر دشمنان اسلام و مملكت، راهنمايي براي ساير ملل ستمديده و تحت سلطه قرار گيرد و با اتحاد و همبستگي، شرّ همه سلطه گران و بخصوص آمريكا را از خود كوتاه نموده در تحت تعاليم مقدسه اسلام، عظمت از دست رفته خود را باز يابند.» در جاي ديگري نيز بر الگو گيري ديگر مسلمانان از مردم ايران اشاره نموده است: « ملتهاي مسلمان از فداكاري مجاهدين ما در راه استقلال و آزادي و اهداف توسعه اسلام بزرگ الگو بگيرند و با پيوستن به هم سد استعمار و استثمار را بشكنند، به پيش به سوي آزادگي و زندگي انساني بروند.» 4. 

پاسداري از ارزش ها و ولايت فقيه شاخص مهم ديگر مكتب سياسي امام بزرگوار ما، پاسداري از ارزش هاست كه مظهر آن را امام بزرگوار در تبيين مسئله ولايت فقيه روشن كردند. از اول انقلاب اسلامي و پيروزي انقلاب و تشكيل نظام اسلامي، بسياري سعي كرده اند مسئله ولايت فقيه را نادرست، بد و برخلاف واقع معرفي كنند؛ برداشت هاي خلاف واقع و دروغ و خواسته ها و توقعات غيرمنطبق با متن نظام سياسي اسلام و فكر سياسي امام بزرگوار. ولايت فقيه در كانون تفكر سياسي امام خميني قرار دارد. از نظر ايشان، «ولايت فقيه از موضوعاتي است كه تصور آنها موجب تصديق مي شود و چندان به برهان احتياج ندارد؛ به اين معنا كه هر كس عقايد و احكام اسلام را، حتي اجمالاً دريافته باشد، چون به ولايت فقيه برسد و آن را به تصور آورد، بي درنگ تصديق خواهد كرد و آن را ضروري و بديهي خواهد شناخت»؛ اما شايد بتوان مهم ترين توصيه امام خميني را در پاسداري از اين ارزش در كلام معروف وي بدانيم كه فرمودند: « پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا آسيبي به اين مملكت نرسد» . 5. عدالت اجتماعي عدالت اجتماعي يكي از مهم ترين و اصلي ترين خطوط در مكتب سياسي امام بزرگوار ماست. در همه برنامه هاي حكومت - در قانون گذاري، در اجرا، در قضا - بايد عدالت اجتماعي و پُر كردن شكاف هاي طبقاتي، مورد نظر و هدف باشد.

اين كه ما بگوييم كشور را ثروتمند مي كنيم؛ يعني توليد ناخالص ملي را بالا مي بريم؛ اما ثروت ها در گوشه اي به نفع يك عده انبار شود و عده كثيري هم از مردم دستشان خالي باشد، با مكتب سياسي امام نمي سازد. امام خميني هدف اساسي خود را برقراري عدالت اسلامي معرفي كرده اند؛ «عدالت اسلامي را مي خواهيم در اين مملكت برقرار كنيم... يك همچو اسلامي كه در آن عدالت باشد؛ اسلامي كه در آن ظلم هيچ نباشد؛ اسلامي كه در آن شخص اول با آن فرد آخر، همه علي السواء در مقابل قانون باشند». در جاي ديگر فرموده اند: « حكومت اسلامي، جمهوري اسلامي، عدل اسلامي را مستقر كنيد. با عدل اسلامي، همه و همه در آزادي واستقلال و رفاه خواهند بود». نتيجه گيري مكتب سياسي امام خميني مبتني بر اصولي است كه امام خميني در طول دوران مبارزاتي خويش از نخستين اثر خويش - در سال 1323ش. در كتاب كشف الاسرار - تا آخرين مكاتبات خويش در سال 1368ش. آنها را ارائه كرده است. هر چند پس از امام خميني در تفسير اين اصول، اختلاف نظرهايي شكل گرفته است و ديدگاه هاي مختلفي در جزئيات تفكر سياسي امام خميني ظاهر شده است، اما به نظر مي رسد كه اصول مكتب سياسي امام خميني را مي توان با مراجعه به آثار مكتوب و شفاهي وي تدوين كرد. يكي از روش هاي توضيح تفكر سياسي امام خميني نگرش گفتماني است كه طبق آن سعي مي شود دال برتر و محوري يك انديشه شناسايي شده و به دنبال آن چگونگي جايگزيني نشانه ها در آن و مفهوم آنها مورد بررسي و مطالعه قرار گيرد. «حكومت اسلامي» در قالب نظام جمهوري اسلامي كه خود متشكل از دو مؤلفه اسلاميت يا (ولايت فقيه) و جمهوريت (نقش مردم) است، كانون تفكر سياسي امام خميني است. بديهي است كه نشانه هايي چون مردم، آزادي، عدالت، مجلس، انتخابات و بسياري ديگر، در اين نظام مفصل بندي يا همان مجموعه نشانه ها، متفاوت از مفاهيم و نشانه هاي به كار گرفته شده در گفتمان غرب خواهد بود. عدم توجه به اين نكته، موجب سوء فهم نسبت به گفتمان سياسي امام خميني گرديده است. در عصر حاضر، از نظر نوشتار حاضر، دقيق ترين توصيف از اصول تفكر سياسي امام خميني، توصيف موجز، اما دقيقي است كه شاگرد برجسته و جانشين امام خميني در سالگرد ارتحال وي ارائه داده است. 

 

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

نظر دادن

پیام هفته

مصرف کردن بدون تولید
آیه شریفه : وَ لَنُذيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى‏ دُونَ الْعَذابِ الْأَکْبَرِ ... (سوره مبارکه سجده ، آیه 21)ترجمه : و ما به جز عذاب بزرگتر (در قیامت) از عذاب این دنیا نیز به آنان می چشانیم ...روایت : قال أبي جعفر ( ع ): ... و لله عز و جل عباد ملاعين مناكير ، لا يعيشون و لا يعيش الناس في أكنافهم و هم في عباده بمنزله الجراد لا يقعون على شيء إلا أتوا عليه .  (اصول کافی ، ج 8 ، ص 248 )ترجمه : امام باقر(ع) مي‌فرمايد: ... و خداوند بدگانی نفرین شده و ناهنجار دارد که مردم از تلاش آنان بهره مند نمی شوند و ایشان در میان مردم مانند ملخ هستند که به هر جیز برسند آن را می خورند و نابود می کنند.

ادامه مطلب

موسسه صراط مبین

نشانی : ایران - قم
صندوق پستی: 1516-37195
تلفن: 5-32906404 25 98+
پست الکترونیکی: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید