حكومت يا ولايت فقها در عصر غيبت

  • دوشنبه, 15 مهر 1392 14:11
  • منتشرشده در مقالات
  • بازدید 3370 بار

مؤلف: لطف اله صافی

دلايل عقلي و نقلي، گواه نياز جامعه بشري به حكومتي است كه امورش را راه برد; كيانش را حفظ كند آن را از عوامل فساد و زوال باز دارد در جهت مصالح آن برنامه ريزي كند زورمند را از تجاوز به حقوق ناتوان نگه دارد، ستمگران را از آن دور كند عدالت را در آن حاكم و راه ها را ايمن و همگان را در برابر قانون يكسان سازد.

بي گمان براي انسان، حالتي رنج بارتر از هرج و مرج نيست و دين اسلام، كه كامل ترين اديان و داراي پيشرفته ترين قوانين و سازمان ها است، هيچ يك از امور معنوي يا مادي زندگاني انسان را رهانكرده است و براي هر مسئله اي حكمي معين ساخته است.مهم ترين مسئله زندگي اجتماعي، ضرورت وجود حكومت است كه اجراي بسياري از احكام اسلام بدان وابسته است. لذا اين شريعت مبين بدان اهتمامي خاص داشته و براي پيامبر اكرم_ صلي الله عليه و آله _ ولايت مطلق قائل شده است:

النبي اولي بالمومنين من انفسهم؛[1] پيامبر به مومنان از جان هاي خودشان سزاوارتراست.

طبق اين ولايت، حكومت عدل اسلامي به رهبري صاحب مقام رسالت و نبوت_ صلي الله عليه و آله _ برپاگشت، سپس خداوند دين خود را با ولايت اميرالمومنين و فرزندان پاكش، امامان دوازده گانه _ عليه السلام _، كامل نمود و بر ولايت، به ويژه ولايت اميرالمومنين _ عليه السلام _، تاكيد كرد و آن را قرين ولايت خدا و رسول قرارداد:

انما وليكم الله و رسوله والذين آمنواالذين يقيمون الصلاه و يوتون الزكاه و هم راكــعون[2]

جز اين نيست كه ولي شما خدا است و رسـول او و مومنان كه نمازمي خوانند و در حال ركوع انفاق مي كنند. هم چنين به رسول خود فرمان داد تا آن را در روز غديرخم و در بـرابر انــبوه مسلمانان اعلام كند:

يا ايها الرسول بـلغ ما انزل الـيـك من ربك فان لم تفعل فمابلغت رسالته والـله يعصمك من الناس ان الله لايهدي الـقوم الـكافرين[3]

اي رسول، آن چه رااز پروردگارت بر تو نــازل شده است، به مردم برسان،كه اگر چنين نكني، امر رسالت را ادا نكرده اي و خداوند تو را از مردم حفظ مي كند. خداوند مردم كافر را هدايت نمي كند.

هم چنين هنگامي كه با ابلاغ ولايت اميرالمومنين از سوي رسول خدا _ صلي الله عليه و آله_ دين كامل گشت، خداوند متعال فرمود:

اليوم اكملت لكم دينكم واتممت عليكم نعمتي و رضيت لكم الاسلام دينا؛[4]

امروز دين شما را كامل كـردم و نعــمت خود را بر شما تمام كردم و اسلام را دين شما پسنديدم.

نص بر امامت و حكومت امامان دوازده گانـه

نصوص متواتري از رسول خدا_ صلي الله عليه و آله _ نقل شده است كه بر امامت و حكومت و ولايت امامان دوازده گانه از فرزندان حضرت ختمي مرتبت _ صلي الله عليه و آله _ تصريح مي كند. اين احاديث كه مضمون آنها امامت دوازده تن از خاندان پيامبر و فرزندان فاطمه _ عليه السلام _ است و به وسيله محدثان بزرگ شيعه و سني نقل شده و در صحاح، مسانيد و سنن آنان آمده است، تنها بر مذهب اماميه كه معتقد به امامت دوازده تن از عترت پيامبر اكرم _ صلي الله عليه و آله _ هستند منطبق است.

علاوه بر اين روايات، خداوند پيروي از آنان را بر مومنان واجب دانسته است:

يا ايها الـذين آمـنوا اطيـعواالله و اطيعوا الرسول واولي الامرمنكم؛[5]

اي كساني كه ايمان آورده ايد، از خدا و رسول و اولي الامر خود اطاعت كنيـد.

بدين ترتيب اطاعت از آنان هم سنگ اطاعت از پيامبر _ صلي الله عليه و آله _ معرفي شده است و اين خصوصيت تنها درباره كساني قابل تصور است كه چون پيامبر _ صلي الله عليه و آله _ معصوم باشند يعني تنها مصداق اولي الامر، همان گونه كه اماميه معتقدند، امامان معصوم هستند. بنابراين اولي الامر را جز به امامان معصوم ـ هر كه و با هر مقامي باشد حتي فقيه ـ نمي توان تفسير كرد.

اين است مقتضاي بنياد و حكومت خداوند متعال و معناي اسماي حسناي او و حاكميت توحيدي اش. پس كسي را بر ديگري سلطه اي و حكومتي نيست، مگر آن كه خداوند بدو چنين منزلتي بخشيده باشد. لذا حاكم، آمر و ناهي، سلطان و قاضي، خدا است و همه اين شئون از لطف، رحمانيت، رحيميت، عدل، حكمت و علم او سرچشمه مي گيرد، كه او است رحمان، رحيم، لطيف، عادل، حكيم، عالم و عليم.

مرحوم علامه حلي، دلايلي بر لزوم جعل حكومت از سوي خدا و نصب امام براي آنان آورده و آنها را به هزار دليل رسانده است. پس هر حكومتي كه مشروعيتش از حكومت الهي كسب نشده باشد، باطل و ناسره است.

بنابراين بر همه مكلفان واجب است كه از حكومت الهي كه در هر زمان و مكان در وجود امام معصوم جلوه گر است اطاعت كنند. مولاي ما اميرالمومنين _ عليه السلام _ مي فرمايد:

اللهم بلي، لاتخلوا الارض من قـائم للـه بحجه امـا ظاهرا مشهورا او خائفا مغمـورا لئلا تبطل حجج الله و بيناته[6]

البته هرگز زمين از حجت خدا كه گاه آشكار و شناخته و گاه نهان است، تهي نمي ماند، تا حجت ها و دلايل خدا تباه نشــود.

ضرورت ولايت و حكومت فقها در زمان غيبت

بي شك نياز مردم به حكومتي كه اداره امورشان را به عهده بگيرد، هميشگي و همه جايي است و اختصاص به زمان و مكان خاصي ندارد و در اين جهت ميان عصر حضور امام با عصر غيبت تفاوتي نيست و همان گونه كه مردمان روزگار معصومان، در شهرهايي كه ائمه حضور نداشتند، از طريق وكلا و سفراي آنان با ايشان در ارتباط بودند، در روزگار غيبت نيز مردم نيازمند كسي هستند كه از طريق امام و به نيابت از ايشان عهده دار امورشان گردد. بنابراين همان گونه كه خداوند با نصب امام، حجت را بر خلق تمام كرد، بر امام نيز، كه از رسول خداوند ولايت بر مومنين دارد و امام خلق به شمار مي رود، واجب است كه در عصر غيبت خود، كسي را براي تامين مصالح آنان تعيين كند و اجازه ندهد كه مصالحشان در معرض تباهي و امورشان در آستانه نابودي قرار گيرد.

از اين رو حضرت ولي عصر ـ ارواحناله الفدا ـ در عصر غيبت صغرا يا قصراي خود، برخي از بزرگان شيعه را از جمله نواب اربعه ـ رضوان الله تعالي عليهم ـ كه نزد همگان به نيابت و سفارت خاص نامور بودند، به نيابت خود برگزيد.

دليل ولايت و حكومت فقها در عصرغيبت

پس در عصر غيبت كبرا يا طولي، كه به فرموده رسول خدا_ صلي الله عليه و آله _ زمانش طولاني است، به طريق اولي امام بايد مصالح شيعيان خود را رعايت كند و هر آن چه را كه مايه تباهي كارشان مي شود، از آنان دور كند و اين كار از طريق نصب سرپرست امورشان كه حافظ شئون سياسي - اجتماعي آنان و قوانين دين و دنيايشان باشد، ممكن است.

به اجماع و اتفاق امت، اين سرپرستي كه نيابت عامه نام دارد، تنها از آن فقهاي عادل است. بنابراين فقها، صلاحيت دخالت در امور مسلمانان را طبق آن چه مصلحت اقتضا مي كند دارند و هر تصميمي كه در مورد مسائل مسلمانان و اداره آنان بگيرند و قانوني كه تشريع كنند، و هر حكومتي كه تحت نظر آنان و با صلاح ديد آنان شكل بگيرد، ناشي از ولايت امام _ عليه السلام _ و تحت مسئوليت ايشان خواهدبود.

لذا احياي سنت، دفع بدعت، حفظ شريعت و سرپرستي امت به عهده آنان است. پس رهبري، زيبنده شان است و آنان جانشينان امام و قائم مقام او در شئون حكومتي و امينان او بر حلال و حرام هستند. اگر چنين نبود، دين مندرس و آثار شريعت مبين تباه مي شد.هر كس نيك تامل كند، در مي يابد كه اشراف فقها بر امور، به اضافه جايگاه معنوي و موقعيت روحاني آنان در دل ها، قويترين سبب بقاي تشيع و حفظ آثار معصومان _ عليه السلام _ تا روزگار ما بوده است.

اين ولايت كه برخي شئون آن چنين است، همان حكومت مشروع حقي است كه از روزگار خاتم انبيا_ صلي الله عليه و آله _ هرگز منقطع نشده و تا زماني كه تكليف باقي است، هم چنان استمرار خواهد داشت و در تحقق اين حكومت، ميان آن كه ولي امر در هر آن چه خداوند در حوزه حكومتش، يعني دنيا و مافيها قرار داده كاملا مبسوط اليد باشد و يا تنها در بخشي از آن اختيار داشته باشد و يا هيچ اختياري نداشته باشد و يا آن كه در برابر ديدگان حاضر و يا از چشم ها غايب باشد، تفاوتي وجود ندارد.

پس حكومت مشروع، با اين اعتبار شكل مي گيرد و منعقد مي شود و فقهاي عادل در عصر غيبت حاكمان شرع و سرپرستان امور به شمار مي روند و اين است معناي گفتار امام _ عليه السلام _ در توقيع شريف كه:

پس آنان حجت من برشمايند و من حجت خدا هستم.

اين، همان حكومت مشروعي است كه بر مكلفان واجب است كه از آن اطاعت كنند و زير بيرق آن گردآيند، گرچه در سرزمين ديگري جز دارالاسلام به سر مي برند. پس مومنان اگر چه در دارالكفر باشند و يا آن كه سرزمين مسلمانان تحت سلطه نامشروعي باشد، بر آنان واجب است كه از اين حكومت مشروع كه امام آن را در عصر غيبت به دست فقها سپرده است، تبعيت كنند.

ناگفته نماند كه طبق اين مبنا ولايت فقها در عصر غيبت، مانند ولايت حكام و نواب منصوب از سوي شخص امام در عصر حضور است و احكام سلطاني كه از سوي حاكمان شرعي صادر مي شود، واجب است براي اجراي احكام شرعي و ترجيح برخي بر برخي ديگر به هنگام تزاحم، حقوق و احكامي باشد. پس با استناد به اين احكام نمي توان از احكام شرعي مطلقا دست كشيد، بلكه با آن مي توان از حكم مهم براي دست يافتن به حكم مهم تر طبق تشخيص حاكم به لزوم ترك حق يا جهتي براي حفظ حق يا جهتي مهم تر، دست كشيد.

پی نوشت ها:

[1] . احزاب(33) آيهء 6.

[2] . مائده(5) آيهء 55.

[3] . همان، آيهء 67.

[4] . همان، آيهء 3.

[5] . نساء(4) آيهء 59.

[6] . نهج البلاغه، حكمت 147.

 

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

نظر دادن

پیام هفته

مصرف گرایی بلای جامعه برانداز
قرآن : وَ لَنُذِیقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الأَدْنى دُونَ الْعَذابِ الأَکْبَرِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ  (سوره سجده، آیه 21)ترجمه: به آنان از عذاب نزدیک (عذاب این دنیا) پیش از عذاب بزرگ (آخرت) مى چشانیم، شاید باز گردند.توضیح : مصرف گرایی بدون تولید مناسب سبب می شود تا قیمت ها در جامعه افزایش پیدا کند و گرانی (که در احادیث به عنوان یکی از عذابهای دنیوی عنوان شده) در جامعه شایع شود.حدیث: وَ لِلّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِبَادٌ مَلاعِينُ مَنَاكِيرُ لا يَعِيشُونَ وَ لا يَعِيشُ النَّاسُ فِي أكْنَافِهِمْ وَ هُمْ فِي عِبَادِهِ بِمَنْزِلَة الْجَرَادِ لا يَقَعُونَ عَلَي شَيْ‏ءٍ إلاّ أتَوْا عَلَيْهِ. (اصول کافی،...

ادامه مطلب

موسسه صراط مبین

نشانی : ایران - قم
صندوق پستی: 1516-37195
تلفن: 5-32906404 25 98+
پست الکترونیکی: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید