موضوع نابردباری قطعاً یک موضوع بینرشتهای در تمامی نظامها است که به مسئله زیستبوم فرهنگی و روانی جامعه برمیگردد. یکی از عواملی که زمینهساز فرهنگ نابردباری است، تغییر سبک زندگی مردم در حوزه مصرفی ایشان میباشد که بارزترین مصداق آن، فست فودی شدن رفتار آنان است. در چنین جامعهای، همهچیز باید سریع انجام شود و بهسرعت هم پاسخ داده شود. درواقع افراد با زندگی در ذیل کنشگری فضای مجازی، صبرشان بهشدت کاهشیافته و نمیتوانند به موضوعات دور فکر کنند بلکه همهچیز باید بهسرعت نتیجه دهد تا مانع از بههمریختگی در جامعه شود. ازجمله عوامل مهم دیگر میتوان به غلبه، احساسات بر عقلگرایی اشاره نمود و البته این به معنای عدم وجود عقل نیست بلکه مقصود عقل جزء اندیش و ناقصی است که پیامدهای منفی آن، از دین ناقص کمتر نیست؛ چراکه چنین فردی به دلیل تعصب عمیقی که ناشی از جهل اوست، خود را حق کامل دانسته و همه مسیرهای معارض با خود را محکوم و متهم میکند. البته ناگفته نماند، گاهی اوقات نیز عدمتشخیص حقیقت، ناشی از ترجمه واژههای تخصصی است که بهصورت نادرست ترجمه عرفی شده و یا بهخوبی روانسازی نشدهاند که همه اینها مستوجب استفادههای ناخوشایند و یا برساختهایی شده که مسبب نابردباریها میگردد. از طرفی به نظر میرسد مهمترین شاخص فرهنگ نارواداری در جامعه علمی و فرهنگی، عدم تفکیک نقد منطقی یک مسئله و ردیه نویسی آن میباشد؛ چراکه هدف اصلی در نقد منصفانه، تشخیص سره از ناسره است درحالیکه ردیه نویسی، فقط یک واکنش همراه باخشم، است که فرد در مقابل مطلب نگاشته و یا بیانشده در مقابل طرز تلقی خود، بروز میدهد که در غالب موارد، این مسئله با قضاوتهای غیرمنصفانهای همراه میشود که نتیجهای جز افزایش نابردباری در جامعه علمی و فرهنگی در پی نخواهد داشت.
درنهایت باید اذعان داشت که مهمترین عامل عدم تحقق سیاست جذب حداکثری و دفع حداقلی، خودحقپنداری میباشد؛ زیرا این تفکر بسترساز تفکر شیعه گرایی شده و زمینه بدعتها را فراهم میکند. درصورتیکه مبانی و اصول در حوزه تشیع، به حدی محکم و متقن هستند که اصلاً نیازی به افراطگرایی نیست. از طرفی هم جامعه به دلیل عدم وجود سطح حداقل نازلی از مفاهیم بین الاذهانی، دچار چالش و دوگانه سازی شده است که گاهی این خودحقپنداری و مفاهیم بین الاذهانی تا محیطهای خانوادگی هم رخنه کرده و زمینهساز مشکلات عدیده گشته است که برای رفع این معضل، بحث آموزش و مهارت رفتاری نقش عمده را ایفا میکند؛ بنابراین میتوان با مجموعهای از راهکارها فرهنگ نابردباری در جامعه را مهار کرد که از آن جمله:
1. باید نهادهای فرهنگی، در جهت تغییر سبک زندگی، راهکارهایی برای متعادلسازی رفتار فست فودی مردم ارائه بدهند.
2. باید اندیشمندان و نخبگان، با حذر از غلبه احساسات بر عقلگرایی، مانع نابردباری نسبت به خوانش های دیگر، بهواسطه برچسب زدن بهطرف مقابل شوند.
3. باید نهادهای علمی، آموزش مهارت برخورد صحیح در برابر نابردباریها را از سنین پایین و در مدارس آغاز نمایند.
ضرورت آموزش مهارت گفتگوی منطقی و بردبارگونه در مدارس کشور
یادداشتِ برگرفته از مصاحبه آقای دکتر رسول داداشی آذر جامعه شناس و استاد دانشگاه درباره مسئله توسعهنیافتگی فرهنگ بردباری و رواداری در روابط اجتماعی
1 نظر
-
پیوند نظر
جمعه, 11 مهر 1399 11:52
ارسال شده توسط آسمان بارانی
قطعا زندگی فست فودی حاصل کار دولت مردان هر کشوری است فقر در عموم جامعه فسادآور است و به نوعی دزدان و سارقان و آقازاده ها و اختلاس گرانی که به کانادا فرار کردند همه و همه حاصل زندگی فست فودی است و هر چقدر در جامعه فاصله طبقاتی بیشتر شود زندگی فست فودی نیز بیشتر شکل خواهد گرفت وقتی شما در جامعه شاهد تورم چند روزه یا چند ماهه هستی قطعه عده زیادی به فست فود فکر خواهند کرد