فیمینیسم و واگرایی جنسیتی در ایران
برای مشاهده این مطالب در فلش، شما باید نسخه 8 یا بیشتر داشته و جاوا اسکریپت باید فعال باشد. برای دانلود آخرین فلش پلیر اینجا کلیک نمائید
شماره هجدهم : فیمینیسم و واگرایی جنسیتی در ایران
فمینیسم جنبشی است شامل گسترهای از جنبشهای سیاسی، اجتماعی و ایدئولوژیک سازمانیافته که بر اساس مبانی فلسفه غرب پایهریزی شده است. هدف این جنبش رفع هر گونه ظلم و ستم ادعایی به زنان و احقاق حقوق آنان در زمینههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و شخصی است. هرچند تاریخچه این نگرش به قرن چهاردهم میلادی برمیگردد اما از قرن نوزدهم به صورت منظم و سازمانیافته اعلام موجودیت کرد.
طرفداران این جنبش، علاوه بر مأموریت اصلی خود (اندیشه ارتقای وضعیت زنان در جامعه)، مجموعهای از دلالتهای پیدا و پنهان دیگری نیز به این انگاره افزودند که منجر به ایفای نقش فزایندهای در عرصههای مختلف اجتماعی شد و حتی پنجره جدیدی در غالب نظامهای قدرتمند جهان، از جمله مارکسیسم، سوسیالیسم، لیبرالیسم و سکولاریسم، برای خود گشود و توانست در زمانی اندک، اندیشمندان کشورهای مختلف، از جمله ایران، را تحت تأثیر قرار دهد، به گونهای که امروزه با پدیدهای به نام «فمینیسم ایرانی» یا «فمینیسم اسلامی» مواجهیم؛ پدیدهای که با رخنه به نهادهایی چون خانواده، دولت، آموزش، فرهنگ، صنعت و دیگر نهادهای اجتماعی، علاوه بر دگرگونی در کارکردهای آنها، ساختارشان را نیز متحول کرده است.
اما باید دانست که این جریان زمانی در ایران موفق خواهد بود که پرسشهای دینی زنان ایرانی را نیز پاسخ دهد. به همین دلیل، نگاه ابزاری به اسلام و تعلقات معناییِ زنان ایرانی، از متعارفترین حربههایی است که فعالان فمینیستی در سالیان اخیر با بهرهگیری از آنها به تغییرات هویتی زنان دل بسته و تا حدی موفق شدهاند. موفقیتهای این جریان در عرصههای مختلف سبب شده است محافظهکاری پیشین فمینیستها در کشور کنار گذاشته شود و این جریان مطالباتی افراطی مطرح کنند؛ زیرا جریانهای فمینیستی غالباً عملگرا هستند و به نوعی وحدت تاکتیکی نیز دست یافتهاند. ترویج و گسترش این جریان در کشور میتواند خطرهایی را در آینده کشور ایجاد کند که مهمترین آن، سیاسیشدن جریان فمینیسم در ایران است که ضررهای جبرانناپذیری به فرهنگ دینی کشور وارد خواهد کرد.