یکی از چالشهای جوامع دینی، ظهور مدعیان دروغین است. آنها از کماطلاعی و غلبۀ احساس بر منطق افراد سوءاستفاده کرده و سبب بروز معضلاتی در پهنه دین و اجتماع میشوند. شناخت مدعیان دروغین و نیز اقتضائات حاکم بر آنها بهمنظور دریافت صحیح پیامدهای ادعایی آنان و همچنین درک تفاوت رفتاری و گوناگونی مواجهه با آنان امری ضروری است.
آنچه بحث دربارۀ مدعیان دروغین را حائز اهمیت میکند، گسترۀ زمانی و جغرافیایی آنهاست. ظهور مدعیان دروغین از صدر اسلام آغاز میشود و اکنون نیز جامعه اسلامی با آن مواجه و دستبهگریبان است. همچنین از نظر جغرافیایی، مدعیان دروغین بهخصوص در حوزه مهدویت، تقریباً در تمامی جغرافیای اسلامی یافت میشوند.
مدعیان دروغین باوجود همانندی و همسویی بیشتر مصادیق، در ذات خود یکی نیستند و به لحاظ ماهوی و نیز مسائل جانبی، طیفی از ادعاهای متفاوت را تشکیل میدهند؛ لذا مسئولان امر باید به این نکته توجه جدی داشته باشند و برای مقابله با این معضل، تمام راهها و گزینههای برخورد، اعم از نرمافزاری و سختافزاری را بهصورت کاملاً تخصصی و حرفهای انجام دهند. اگر این آفت بهدرستی درمان و اصلاح نگردد، سبب بروز مشکلات جدی در حوزه دین، فرهنگ و حتی امنیت کشور خواهد شد.
اسلام ناب در طول تاریخ همواره از سوی گروههای مختلف داخلی و خارجی تهدید شده است. بیشک مقابله با تهدیدات امری ضروری و عقلایی است و ناگفته نماند که اگر این تهدید داخلی باشد، مقابله با آن دشوارتر میشود. برای مقابله با مدعیان دروغین که از صدر اسلام تاکنون با شیوهها و شگردهای گوناگون درصدد بهانحرافکشاندن عموم مردم بودهاند؛ یکی از بهترین روشها تأسی کردن به چگونگی برخورد ائمه (ع) با این افراد است.
با نگاهی گذرا به وضعیت فعلی کشور و برآورد برخورد و مقابله با مدعیان دروغین، درمییابیم که در وضعیت قابل قبولی قرار نداریم.
با این احوالات مسئولان با ارائه یک برنامه راهبردی باید سعی کنند هرگونه برخورد و مقابله با مدعیان دروغین را براساس روشهای اصولی و تخصصی و مؤثر اجرا کنند.
گفتنی است که یافتنِ گره اصلی مهمترین عامل در شناخت و حل آسیب آنهم به روش نخبگانی است؛ ازاینرو بعد از بررسی پژوهشهایی که در بخش پیشین به آنها اشاره شد، عواملی چند بهدست آمد که این عوامل بهمنظور اولویتبندی و نظرسنجی برای حدود 50 نفر از اساتید حوزوی و دانشگاهی که در موضوع آسیبشناسی مدعیان دروغین در کشور صاحبنظرند، ارسال شد. براساس تحقیقات صورتگرفته و امتیازاتی که اساتید به این عوامل دادند، گره اصلی در این موضوع شناسایی شد. در ذیل به اهم عوامل و امتیازات دادهشده اشاره میشود:
با عنایت به جدول نظرسنجی و متغیرهایی که اساتید و صاحب نظران به آن پاسخ دادند، گره اصلی «ضعف فکری و علمی مردم به علت کمبودهای آموزشی، تبلیغی و تبلیغاتی» تشخیص داده شد؛ بنابراین، پرسش اصلی این تحقیق چنین است: «با چه راهکارهایی میتوان کمبودهای آموزشی و تبلیغی را برطرف کرد تا ضعف فکری و علمی مردم در پذیرش مدعیان دروغین مرتفع شود؟»
همانطور که از جدول نظرسنجی به دست میآید، چند عامل بعدی تقریباً امتیازات نزدیکی کسب کردهاند و فاصله امتیازی آنها با عامل اول بسیار اندک است و بهنوعی با عامل اول مرتبط هستند و درواقع (نحوه تبلیغ و فرهنگسازی نادرست سیستم آموزشی-تبلیغی کشور) میتواند در بروز عامل اول مؤثر باشد و همچنین (عوامزدگی برخی روحانیون و سخنرانان و بیان مطالب عامهپسند و ذوقی بهجای ارتقای علمی و استدلالی مخاطبان) نیز میتواند متأثر از عامل اول باشد. لذا توجه به آنها نیز خالی از فایده نخواهد بود. برای دستیابی به پاسخ این پرسش، نخست موازی با پرسش اصلی، پرسشهای فرعی طراحی شد و با توجه به سؤالات مطرحشده، به برخی کارشناسان و فعالان فرهنگی- دینی در حوزه مدعیان دروغین مراجعه شد تا راهکارهای پیشنهادی آنها برای گشودن گره اصلی به دست آید.