چالش ارزی؛ بحرانی اقتصادی یا فرهنگی؟!؟

  • سه شنبه, 21 فروردين 1397 03:05
  • بازدید 4538 بار

یادداشتی از دکتر سید مرتضی میرتبار-دکتری مطالعات تطبیقی ادیان

از داغ‌ترین موضوعات مورد بحث این روزهای کشور، احتمال فشارهای مضاعف تحریم‌های اقتصادی، برجام و اثرات ناشی از آن بر اقتصاد کشور به‌ویژه بحران ارزی است. درواقع می‌توان گفت ارتباط مستقیم و معناداری میان شوک‌های خارجی و سیاست‌های نرخ ارز در ایران وجود دارد؛ از همین رو هر زمان خبری درباره فشارهای تحریم اقتصادی بیان می‌شود نرخ ارز نیز به تلاطم می‌افتاد که نمونه بارز آن را در این چند روز شاهدیم؛

اما آنچه در این آشفته‌بازار مورد توجه است تأثیر تغییرات نرخ ارز بر آزادی عملکرد، تأثیرگذاری سیاست‌های نظام به‌ویژه در اقتصاد کلان و همچنین پایداری سیستم مالی کشور و به‌نوعی سقوط در بعد اقتصادی است. علاوه بر حوزه اقتصاد، بحران‌های فرهنگی و اجتماعی نیز در این میان قابل مشاهده است. در حقیقت یکی از تأثیرات منفی و مهم بحران پولی به‌ویژه در کشورهای درحال‌توسعه، نگاه منفی و ناامیدکننده آحاد جامعه به روند کنترلی کشور است. نوعی فرهنگ اشتباه همراه با هجمه‌های خطرناک اجتماعی که سازنده نوع حادی از بحران روحی و روانی در فضای جامعه است که علت اصلی آن را باید در میان مردم و کم‌آگاهی آنان از سناریوهای مطرح‌شده جست و ممکن است این عطش مردم جامعه برای خرید ارز، بدون داشتن مبنای صحیح، بحران‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را به‌مرور زمان ایجاد کند به‌گونه‌ای که نظام را به سمت پرتگاه انحلال سوق دهد؛ زیرا گاهی اوقات ضربه‌ای کوچک نظام را از پای در خواهد آورد و لازم است هر چه سریع‌تر به رفع کاستی‌ها پرداخت و رضایتمندی را در جامعه ساری کرد. ایجاد تلاطم بحران در این مسئله که ارتباط مستقیمی به عملکرد مردم در خرید ارز دارد به این بحران‌های روانی در بدنه جامعه به‌ویژه نسل جوان افزوده است. هرچند که نباید از اشتباهات و سهل‌انگاری‌های دولت جهت شفاف‌سازی این مسئله برای آحاد جامعه غافل ماند؛ درواقع عامل اصلی را باید در کوتاهی حاکمیت جست اما باید دانست بازی مردم در زمین ارز، بر این تنش اجتماعی و اقتصادی بیشتر می‌افزاید؛ یعنی بحران به وجود آمده هم ناظر به مسئولان و هم مردم است. از همین رو باید راهی در ایجاد تفاهم برای رفع بحران میان مردم و مسئولان یافت.
شاید بتوان گفت مهم‌ترین نقش در رفع بحران‌های روانی در این مسئله را رسانه برعهده دارد زیرا رسانه به‌عنوان پل ارتباطی مردم و مسئولان و همچنین محور اضلاع مسئولان، مردم و خبرهای منتشرشده است که با تدبیری راهبردی می‌تواند بی‌تدبیری حاکمیت در مسئله ارزی را تا حدودی کاهش دهد و ثبات فکری و روانی را در جامعه به وجود آورد؛ اما با بررسی شرایط فعلی و همچنین تجربه‌های پیشین می‌توان گفت متأسفانه یکی از بحران‌سازها در این موضوع عملکرد رسانه در کنار ضعف سواد رسانه‌ای مردم است که دامن‌گیر کشور شده است. رسانه‌ها به‌ویژه رسانه ملی باید بداند چه خبرهایی و با چه روشی باید به جامعه منتقل گردد زیرا گاهی اوقات اطلاع‌رسانی از یک موضوع یا تأکید بر بیان یک مسئله مشخص، تخریب زیادی را به بار می‌آورد و آرامش جامعه را با خطر مواجه می‌سازد.
در کنار عملکرد ناموفق رسانه در ایجاد آرامش در جامعه، ضعف سواد رسانه‌ای مردم نیز نقش مهمی در این اختلال اجتماعی ایجاد می‌کند که ریشه آن نیز به عملکرد مسئولان بازمی‌گردد. مسئولان به‌جای آموزش سواد رسانه‌ای به مردم و بالا بردن قدرت تفکر انتقادی و تحلیل، عمدتاً از برخورد انکاری و قهری جهت کنترل اوضاع بهره می‌برند و همین مسئله ساختاری مملو از ناهنجاری‌ها (مرتبط با رسانه) همچون ناامیدی، احساس شکست، بی‌اعتمادی و گسستگی فکری بر طبق درونیات شهروندان در قالب تولید «شخصیت نابهنجار» ایجاد می‌کند. لازم است مسئولان فرهنگی، نگرش پذیرش را جایگزین نگرش انکار و بازدارندگی نمایند زیرا تا زمانی که سطح درک و تحلیل مخاطب از لایه‌های پنهان پیام‌های رسانه افزایش نیابد، سایه سنگین و حاکمانه رسانه‌ها برای مخاطب‌سازی و ایجاد نیازهای کاذب برقرار خواهد بود. یکی از چالش‌های پیش رو، تحرکات شدید مخالفان یا معاندان در فضای مجازی است که کاملاً سوار بر موج ضعف سواد رسانه‌ای جامعه شده و بر بحران افزوده است.
اما چه باید کرد؟
به سبب دو جانبه بودن مسئله ارز در ایجاد بحران اجتماعی و فرهنگی در جامعه، لازم است راهبردهایی هم ناظر به رسانه و هم ناظر به آحاد مردم جامعه با توجه به میزان سواد رسانه‌ای آنان ارائه شود:
1- بهترین راهبرد در مسئله رسانه، «شفافیت و نظارت هوشمندانه» مسئولان رسانه‌ای با توجه به وضعیت فرهنگی، جغرافیایی و اجتماعی است. درواقع شفافیت و بیان حقایق و به‌نوعی به اشتراک گذاشتن مشکلات با مردم، راه مفیدی در کاهش تنش‌های اجتماعی است اما باید دانست این شفافیت باید هوشمندانه باشد زیرا گفتن همه حقایق لازم نیست؛ هر چند که نباید به مردم دروغ گفت حتی مصلحتی، اما می‌توان همه حقایق را بازگو نکرد.
2- بهترین راهبرد بلندمدت در سواد رسانه‌ای، فراگیر کردن آموزش آن در سطح جامعه است؛ اما در کوتاه‌مدت، رسانه‌ها می‌توانند با بررسی موارد عینی و مصداقی در مسئله ارز، به چالش‌های رسانه‌ای پاسخ داده و از ایجاد بحران‌های اجتماعی و فرهنگی در میان مردم جلوگیری نمایند. در کنار آن می‌توان با ایجاد کمپین‌ها در فضای مجازی از مردم در پویایی و رفع مشکلات کشور یاری طلبید که نمونه آن در ذیل بیان می‌شود:

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

نظر دادن

پیام هفته

همکاری با نفوذیان خائن و اختلاس‌گران بی دین
قرآن : لِيَحْمِلُوا أَوْزارَهُمْ کامِلَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ مِنْ أَوْزارِ الَّذينَ يُضِلُّونَهُمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ أَلا ساءَ ما يَزِرُونَ (سوره نحل، آیه 52)ترجمه: تا روز قیامت بار گناهان خود را تمام بردارند ، و [ نیز ] بخشی از بار گناهان کسانی را که ندانسته آنان را گمراه می کنند. آگاه باشید ، چه بد باری را می کشند.حدیث: و ایما داع دعی الی ضلالة فاتبع علیه، فان علیه مثل اوزار من اتبعه، من غیر ان ینقص من اوزارهم شیئا!: (مجمع‌البیان، ج6، ص 365)ترجمه: ... و هر کس دعوت به ضلالت کند و از او پیروی کنند همانند کیفر پیروانش را خواهد داشت، بی آنکه از کیفر آنها کاسته شود.

ادامه مطلب

موسسه صراط مبین

نشانی : ایران - قم
صندوق پستی: 1516-37195
تلفن: 5-32906404 25 98+
پست الکترونیکی: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید