یادداشتی از حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر عبدالاحدی مقدم-کارشناس مسائل فرهنگی
مناظره، سفسطه و دیگر هیچ
فن مناظره هنری علمی، عملی و از شاخههای پنجگانه علم منطق است و علمای دینی از گذشتههای دور تا کنون در باب مناظره کتابها و مقالات بسیار نوشتند. مناظره بر اساس گفت و گو بين دو طرف يا بيشتر، دربارهي موضوعي شکل ميگيرد که در آن هر يک از طرفين، مطالب و دلايلي را براي اثبات مدعاي خود بيان مي کند. موضوع مناظره ممکن است مسائل علمي، عقيدتي، اخلاقي، اجتماعي و... باشد.
در مناظرهها رسيدن به حقيقت يک امر دنبال مي شود. هدف از مناظره هميشه «بيان برتري خود (يک طرف) بر ديگري» نيست. هدف اصلي مناظرههاي رسمي، رسيدن به حقيقت يک امر است؛ بر خلاف مجادله ها که هدف از آنها، اسکات خصم و غلبه بر او است اما اين هدف هميشه در مناظرهها لحاظ نمي شود. يکي از اهداف مناظره آموزش است؛ آموزشي غير مستقيم که به دليل شيوهي خاص مناظره در اذهان ماندگار است.
با اوصافی که در بالا برای مناظره گفته شد میتوان یک الگوی ساده برای مناظرات ریاستجمهوری که این روزها توسط رسانه ملی پخش میشود، ارائه داد. الگویی که سبب رشد و تعالی جامعه شود و بتواند فرهنگ انتقاد سازنده، انتقادپذیری، گفتگو و تعامل سازنده و ... را جامعه نهادینه سازد و به رشد سیاسی جامعه کمک کند.
اصولا مناظرات تلویزیونی جهت آشنایی با اندیشهها و برنامههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هر یک از کاندیداهای ریاست جمهوری و مشخص شدن نقاط قوت و ضعف آنها برگزار میشود و توقع مردم این است که از خلال این مناظرات به یک جمعبندی کلی از افکار و برنامههای هر یک از نامزدهای ریاستجمهوری برسند. از سوی همانگونه که اشاره کردیم مناظره میتواند جنبه آموزشی داشته باشد و کسانی که شاهد یک مناظره هستند تحتتاثیر برخورد و منش افرادی قرار میگیرند که در واقع نخبگانی هستند که به تشخیص مراجع ذیصلاح لیاقت تصدی جایگاه ریاستجمهوری کشور را دارند و به عنوان نخبه سیاسی میتوانند الگوی بسیاری باشند.
اما متاسفانه چنین به نظر میرسد که مناظرات انتخابات ریاست جمهوری نه تنها این مهم را برآورده نمیکنند بلکه به صورت معکوس عمل می کنند چرا که نه تنها نامزدهای محترم به بیان برنامههای خود نمیپردازند بلکه رفتار و گفتار ایشان به گونهای است که با آموزههای اسلامی – ایرانی در تضاد است. نمونه بارز رفتار ضد اخلاقی تحت عنوان افشاگری قابل مشاهده است. به کرات مشاهده میشود نامزدهای محترم عنوان و اقسام تهمتها را به یکدیگر وارد میکنند و طرف مقابل بدون اینکه فرصتی برای دفاع داشته باشد فقط به یک تکذیب اکتفا میکند. بدون توجه به اینکه مخاطب اصلی در جایی دیگر درگیر این مساله است که به راستی چه کسی صادق است و چه کسی دروغ گو. از اینجا به بعد دیگر مناظرهای وجود ندارد و آنچه که دیده میشود جدل است و هدف جدل نه تنها شفاف شدن مساله نیست بلکه ایجاد زمینهای مبهم و غبارآلود است که حقیقت در آن گم میشود.
پس از اینکه مناظره وارد فاز جدلی میشود دیگر نه نامزدهای محترم به دنبال حق و حقیقت هستند و نه مردم بلکه مردمی که شاهد جدل هستند به دنبال این هستند که در این کارزار بی اخلاقی چه کسی بی اخلاقتر است و به قول مردم کوچه و بازار چه کسی دیگری را له میکند و یا با بیل خاموش میکند.
در فضای جدلی طرفی پیروز میدان است که بتواند با شیوههای مختلف حریف خود را در موضع ضعف قرار دهد و به هر وسیله ممکن و با طرح اتهامات بی اساس و پرسشهای پیدرپی و متعدد حریف خود را به تناقضگویی بکشاند و او را محکوم نماید.
اینجاست که پای سفسطه به میدان مناظره باز میشود و هر شخص لفاظی که در سخنوری و فنون مناظره مهارت دارد و از واژگان واسلوب فلسفی و منطقی برای دفاع از یاوههایی که به هر دلیل به دفاع از آنها مجاب است به کرات سوء استفاده میکند و ادعاهای عاری از ارزش حقیقی را به عنوان حق و حقیقت ارائه میکند.
و چنین میشود که نتیجهای که از مناظرات انتخاباتی حاصل میشود چیزی جز بدبینی، بداخلاقی و در بهترین حالت سردرگمی نیست که مردم را دچار سرخوردگی میکند و چه بسا از مشارکت سیاسی ایشان در امور کشور میکاهد.