یادداشتی از دکتر تقی دشتی استاد دانشگاه و دکتری حقوق عمومی از دانشگاه تهران
گزارههای بنیادین حقوق عمومی و سیاست در زیارت عاشورا
بسمه تعالی
مقدمه
زیارت عاشورا درواقع یک بیانیه سیاسی- معنوی است که مواضع انقلابی خط سرخ تشیع در مورد اندیشه سیاسی و حکومتی را مشخص میکند. اینکه ثواب زیارت عاشورا هزاران برابر برخی عبادات مهم قلمداد شده است، حکایت از اهمیت بنیادین این اعلامیه در جهتدهی اجتماعی و اصلاح اساسی رویکرد جامعه دارد.( مفاتیحالجنان، مقدمه زیارت عاشورا به نقل از امام باقر (ع))
علاوه بر گزارههای مربوط به ارادت به خاندان عصمت و طهارت و مویههای جانسوزی که در زیارت عاشورا وجود دارد، تأملات عمیق اجتماعی و سیاسی زیادی نیز دیده می شود که خطوط روشن و راهبردی کارآمدی را در مقابل جامعه قرار میدهد.
گزاره اول: ظلمستیزی
شاید مهمترین فرازها و مفاهیم مورد تأکید در زیارت عاشورا، مذمت و نفی ظلم و ستمی است که نهتنها در جریان واقعه کربلا بلکه از صدر اسلام در حق اهلبیت (ع) صورت گرفت. در بخشهای مختلف زیارت عاشورا لعن و نفی ظلم و ستم دیده میشود، ستمهایی که بر برگزیدگان خداوند روا داشته شد که اوج آن در عاشورا نمایان گشت به همین دلیل خداوند متعال شخصاً دادخواهی از ستم وارده بر امام حسین (ع) و پدر بزرگوارش را برعهدهگرفته است (السلام علیک یا ثارالله وابن ثاره والوتر الموتور)، دلیل این امر این است که:
اولاً؛ ظلم و ستم گناهی است نابخشودنی بهگونهای که جزو مذمومترین گناهان قلمداد شده است. در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) واردشده است که «لو بغی جبل علی جبل لجعل اللَّه الباغی منهما دكّاً». (بر فرض محال) اگر كوهی به كوهی ستم كند خداوند كوه ستمگر را از بین میبرد . (سفینة البحار / 1 / 339)اگر کوهی بر کوه دیگر ظلم کند خداوند آن کوه را نابود میکند. یا اینکه از ایشان نقل شده که میفرمایند: (الملك یبقی مع الكفر و لا یبقی مع الظلم).
ثانیاً؛ ظلم بر افراد بییاور و بیپناه از قبح و گناه بیشتری برخوردار است. در حدیثی آمده است که « إیاک و ظلم من لا یجد علیک ناصرا إلا الله جل وعز؛ یعنی: بترس از ستم بر کسی که جز خداوند یاوری ندارد... و این وضعیت در مورد شهادت امام حسین (ع) ویاران ایشان اتفاق افتاد.( بحار الانوار، ج 78، ص 118)
ثالثاً؛ ظلم و ستم از سوی یک حکومت قبح و تبعات منفی زیادی دارد چون حکومت علاوه بر اینکه امانتدار و خادم مردم است و باید مراعات حال ایشان را بکند، بر اسب سرکش قدرت استوار است و بهراحتی میتواند از قدرت برای ظلم و سرپوش گذاشتن بر آن استفاده کند.
رابعاً؛ ظلم توسط حکومتی که به نام اسلام برپاشده است و به نام اسلام حکمرانی میکند به دلیل پیامدهای منفی بیشماری که دارد، بسیار قبیح است. چون مردم را نسبت به اصل دین بیاعتماد و بدبین کرده و از نفوذ آن در دلها جلوگیری میکند.
به برخی از فرازهای زیارت عاشورا که علیه ظلم و ظالم شوریده است، اشاره میشود:
1- لعن و طرد بنیانگذاری و تأسیس ظلم
فَلَعَنَ اللَّه أمَّةً أَسَّسَتْ أَسَاسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَیْكُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ؛ ابداع و بنیان گذاشتن راه ناصواب که ظلم از بزرگترین آنها است از مذمت زیادی برخوردار است و اولین لعن در زیارت عاشورا به بنیانگذاری ظلم و بنیانگذاران ستم بر اهلبیت اختصاصیافته است.
2- لزوم برائت جستن از بنیانگذاران ظلم و اتخاذ مواضع روشن در قبال ظلم
وَ بِالْبَرائَةِ مِمَّنْ اَسَّسَ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِعَلَيْكُمْ... مِمَّنْ اَسَسَّ اَساسَ ذلِكَ وَبَنی عَلَيْهِ بُنْيانَهُ؛ لازم است مردم از ظلم و ستم تبری بجویند و بیزاری خود را از ظالم علنی کنند تا ظالم احساس امنیت نکند، چون عدم بیزاری از ظلم و ظالم منجر به عادت تدریجیشان نسبت به ظلم شده و وقتی ظلم همهگیر شد دیگر قدرت مقابله با آن را پیدا نخواهند کرد و بالطبع مظلوم خواهند شد. همچنان که روایت شده: مظلوم به همان آتشی خواهند سوخت که ظالم میسوزد.
3- برائت و بیزاری جستن از پیروان ظالم
سران ظلم و بنیانگذاران آنها بدون تبعیت و پیروی دیگران از آنها در نهادینه کردن ستم توفیق زیادی نخواهند یافت، بنابراین تابعان ظلم و پیروان آنها و کسانی که راه آنها را تداوم میبخشند و ظلم را به جریان میاندازند منفورند و باید مورد بیزاری مردم قرار گیرند تا ظلم حامی و پیرو پیدا نکند و تبدیل به جریان نشود. مهم این است که ظلم به جریان سازی منجر نشود. همچنان که در فرازهای پایانی زیارت عاشورا این مضمون مشخص است و باید صدبار نیز تکرار شود تا در دلها و جانها نهادینه شود. لعن ظالم اول و ظالم آخر در حق محمد و آل محمد یعنی لعن اول و آخر ظلم ظالم.(اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلی ذلِكَ)
4- سلسلهمراتب ظلم و ظالم
اَللّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّی وَابْدَاءْ بِهِ اَوَّلاً، ثُمَّ الثّانِیَ وَالثّالِثَ وَالرّابِعَ... به نظر میرسد که زیارت عاشورا نسبت به لعن بنیانگذاران ظلم و سیاستگذاران و حاکم جور و مجریان ستمکار و ... سلسله مراتبی قائل شده است. این امر نشان میدهد که مسئولیت سیاستگذاران، فرمانروایان و فرماندهان از مجریان و عوامل جزء (که حتی درصحنه جرم بهطور مشهود ستم و قساوت بیشتری به خرج دادهاند) بیشتر است. چون سرچشمه ظلم و ستم و به جریان انداختن آنها مهمتر است.
این نحوه لعن به ما یاد میدهد که مردم باید مسئولیت اصلی ستم را متوجه امرا و سیاستمدارانی بدانند که رویه و فرآیند ستم را در جامع نهادینه و پایهگذاری کردهاند و عوامل اجرایی در درجات بعدی قرار میگیرند. در حال حاضر مردم، تنفر اصلی را از مجریانی همچون شمر و عمرسعد و حرمله دارند اما زیارت عاشورا لعن را از بنیانگذاران و سیاستگذاران و فرمانروایان شروع کرده و به مجریان ختم نموده است؛ بنابراین آموزش بیزاری جستن و لعن زمامداران ظالم و عوامل و کارگزاران آنها بهخوبی در زیارت عاشورا بیانشده است. در حقوق عمومی نیز اصل مسئولیتپذیری حکمرانان بر همین روال تأکید دارد که اگر در جامعه وضعیت نامطلوبی به وجود آید و ظلم و ستمی رایج شود در وهله اول مسئولیت آن متوجه حکمرانان است تا عوامل اجرایی.
ب: حکمرانی شایسته و مذمت طرد شایستگان
وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً دَفَعَتْكُمْ عَنْ مَقامِكُمْ، وَ اَزالَتْكُمْ عَنْ مَراتِبِكُمُ الَّتی رَتَّبَكُمُ اللهُ فيها این فراز از زیارت بر چند نکته اساسی تأکید دارد.
1- انتخاب حاکم باید از سوی خداوند صورت گیرد و هرکسی غیر از حاکم عندالله حکومت را در دست گیرد و یا مأذون از سوی او نباشد غاصب و ملعون است.
2- لعن و طرد کسانی که مانع حکومت حاکم بر حق شدهاند و از رسیدن او به مقام تعیینشده از سوی خداوند جلوگیری کردهاند باید بهصورت علنی مطرح شود.
3- استفاده از واژه امت برای لعن کسانی که مانع حاکمیت امام حق شدهاند، نشان میدهد که تا قصور و تقصیر مردم نباشد عدهای معدود از بنیانگذاران ظلم بهتنهایی موفق به این کار نخواهند شد. فلذا امت در اینجا به معنای همهکسانی است که تابع یک عقیده خاص بوده و به تبعیت از سران خود مبادرت به این کارکردهاند.
توضیح بیشتر در مورد ظلم:
1- ظلم در حق فرد یا گروهی که حق است و گناهی مرتکب نشده است نشاندهنده باطل بودن طرف مقابل و دنائت اوست. همچنان که امام حسین (ع) دریکی از خطبههای خود در کربلا فرمودند که؛ مگر من با شما چی کردهام که با من چنین میکنید...؟
2- بزرگترین ظلم، غصب حکومت و طرد امام حق است و اهلبیت (ع) بنا به آیات و روایات متعدد علاوه بر اینکه موردتکریم و احترام خداوند متعال قرار دارند حق حاکمیت نیز به آنها واگذارشده است. لذا دفع آنها از حق (حاکمیتشان) و جلوگیری از رتبه اعطایی از سوی خداوند امری باطل و شایسته نفرت میباشد.
ج: ضرورت مبارزه علنی با ظلم و انتقام از ظالمین و دادخواهی از ظلم
يا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِه وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ
با توجه به اینکه در روایات مختلف از انتقام الهی از ظلم و ستم سخن به میان آمده است نشان میدهد که:
اولاً؛ انتقامجویی از ظلم و ستم فاحش بر مردم و گروهها و افراد و از طرف دیگر دادخواهی از ستم و ستمگر لازم و ضروری است؛ و از باب تخلفو باخلاق الله(بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج 58، ص 129 )، حکومت اسلامی نیز باید چنین رویهای داشته باشد. همچنان که در فراز دیگر زیارت عاشورا، از خداوند درخواست میکنیم که توفیق خونخواهی از امام حسین (ع) ویارانش را در رکاب حکومت حق و عدل امام مهدی (ع) عنایت کند. (و ان یرزقنی طلب ثارکم مع امام هدی ظاهر ناطق)
د: قتل مخالف سیاسی توسط حکومت اسلامی
شهادت امام حسین (ع) بهعنوان مخالف سیاسی حکومت یزید از چند جهت قابلبررسی است. با توجه به اینکه در زیارت عاشورا به قبح این عمل و لعن و نفرین عاملان آن پرداختهشده است چند اصل قابلاستخراج است:
1- امام حسین (ع) حاکم برحقی بود که حکومتش توسط فاسقان و فاجران غصب شده بود و به همین دلیل نمیتوان به لحاظ ماهوی اصطلاح حکومت اسلامی را در مورد دستگاه یزید به کاربرد به همین دلیل قیام امام حسین (ع) مشمول بغی نمیشود.
2- امام حسین (ع) به دعوت اکثر مردم کوفه به این شهر آمده بود و طبق اصول مردمسالاری دینی که در آن رضایت مردم در حکومت شرط شده است، رضایت مردم آن منطقه را برای حکومت کردن داشت.
3- امام حسین (ع) هیچوقت ابتدا به جنگ نکرد و تمام تلاش خود را برای ختم غائله و جلوگیری از خونریزی انجام داد لیکن طرف مقابل به کمتر از قتل او ویارانش راضی نشد.
4- از اینکه امام حسین (ع) را مجبور به بیعت با یزید میکردند و ایشان بههیچوجه نپذیرفت نشان میدهد که رأی دادن یک حق است نه تکلیف و اگر در جامعه اسلامی کسی با حاکم اسلامی بیعت نکرد نباید مورد ظلم و فشار قرار گیرد کما اینکه در زمان حضرت علی (ع) عبدالله بن عمر با آن حضرت بیعت نکرد (و البته اقدامی هم علیه حاکمیت او هم ننمود) و حضرت پذیرفت و حتی ضامن او شد. (سفينة البحار،ج 1، ص 506)
5- کشتن مخالفین سیاسی حکومت اسلامی (فارغ از حق بودن یا نبودن آنها) تا زمانی که اقدام عملی علیه حاکمیت و امنیت ملی ننمودهاند و امکان صلح و سازش وجود دارد قبیح است.
ه: معیار جنگ و صلح و انتخاب در جامعه چیست و کیست؟
در زیارت عاشورا معیار برای تشخیص اینکه چه کسی دشمن است و چه کسی دوست و با چه کسانی باید جنگید و با چه کسانی باید صلح کرد معیار روشنی ارائهشده است. در این زیارتنامه مواضع مردم و حکومتها نسبت به اهلبیت معیار روشن جنگ و صلح معرفی شده است. در واقع در جامعه اسلامی اهلبیت خط معیار یا همان صراط مستقیم هستند و تعیینکننده رفتارهای سیاسی جامعه نیز میباشند. (اِنّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ وَ وَلِیٌّ لِمَنْ والاکُمْ وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداکُمْ). براین اساس معیار اصلی برای تنظیم رفتارهای سیاسی مردم اهلبیت (ع) هستند. از این قاعده میتوان استفاده کرد و در رقابتهای سیاسی بین احزاب و گروهها به فهم روشنی از افراد احزاب سیاسی سالمتر و اصلح دستیافت. هر حزب و گروه و شخصیتی که از اهلبیت (ع) در حرف و عمل تبعیت بیشتری داشته باشد شایستگی بیشتری برای انتخاب شدن دارد.
و: قبح تمکین از امرای ظالم و حکومت جور
در زیارت عاشورا افرادی که با تمکین از ظالم و با یاریکردن ستمکاران زمینه را برای شهادت امام بر حق ویاران ایشان فراهم کردند مورد لعن قرارگرفتهاند. (وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدينَ لَهُمْ بِالتَّمْكينِ مِنْ قِتالِكُمْ) این فراز بیان گر نقش مهم یاوران ظلم در تحقق و نهادینه شدن ستم در جامعه دارد؛ بنابراین مسلمانان بههیچوجه نباید از حاکمان جور و ستمکاران در جهت مبارزه با حق تبعیت کنند وگرنه شریک جرم آنها تلقی شده و مشمول عذاب الهی خواهند شد.
ز: حکومت مهدوی و وعده انتقام از ظالمین
در دو قسمت از زیارت عاشورا به حکومت حق مهدوی و انتقامی که در آن دوران و توسط حضرت ایشان از ستمکاران گرفته خواهد شد و همچنین ابراز آمادگی شیعیان در فرازهای این دعا برای چنین شرایطی اشاره شده است، این امر حکایت از چند نکته مهم دارد:
1- حکومت حق منصور مهدوی محقق خواهد شد و شیعیان باید امیدوار باشند.
2- انتقام قاتلان امام حسین (ع) ویاران ایشان گرفته خواهد شد و این زخم التیام خواهد یافت.
3- با توجه به اینکه حکومت مهدوی صدها سال پس از واقعه عاشورا استقرار خواهد یافت مراد از یزید و یزیدیان حکومتها و شخصیتهای ستمکار زمان آن حضرت است که راه اسلاف خویش را ادامه میدهند. در غیر این صورت انتقام از قومی که از بین رفتهاند معنایی ندارد. (البته در این موردبحث رجعت نیز مطرح است که طرح آن در این مقام نمیگنجد).