علم غيب امام

علم غيب امام

دلايل اثبات علم غيبت

آيا علم غيب ، مختصّ خداوند است ، يا ممكن است افراد ديگرى نيز به تعليم الهى ، از آن بهره مند باشند؟

 

دلايـل زيـادی بـيـانـگـر ايـن اسـت كه بجز خدا، پيامبر و جانشينان آن بزرگوار نيز از عالم غيب آگاهی دارند. اينك برخی از آن دلايل :

الف ـ خداوند مسؤ وليت رهبری بندگان خود در تمام زمينه های مادی و معنوی را بر عهده پيامبر و امـامـان مـعـصـوم (ع ) گـذارده اسـت . ايـفـای ايـن مـسـؤ وليـت نـيـاز بـه آگـاهـی بـر بـسياری از مـسـائل دارد كـه بـر سـايـر مـردم پـوشـيـده اسـت تـا هـر وقـت مـردم از ايـشـان سـؤ ال كردند، جواب دهند اين آگاهی به آگاهی از احكام و قوانين الهی ، محدود نمی شود بلكه لازم اسـت بـر اسـرار جـهـان هـسـتـی عـلم داشـتـه بـاشـنـد در غـيـر ايـن صـورت رهـبـری آنـان تكميل نخواهد شد. و اين با حكمت الهی در تعيين امامت منافات دارد.(151)

ب ـ احاديث زيادی در اين زمينه وارد شده است . از جمله :

علی بن اسماعيل ازرق می گويد: حضرت صادق (ع ) فرمود:

((اِنَّ اللّهَ اَحـْكـَمُ وَ اَكـْرَمُ وَ اَجـَلُّ وَ اَعـْظـَمُ وَ اَعـْدَلُ مـِنْ اَنْ يـَحـْتـَجَّ بـِحُجَّةٍ ثُمَّ يُغَيِّبُ عَنْهُ شَيْئا مِنْ اُموُرِهِمْ))(152)

خـداونـد حـكـيمتر، گراميتر، بزرگتر و عادلتر از آن است كه به وجود حجّتی بر مردم احتجاج كند، سپس چيزی از امورشان را بر او مخفی بدارد.

پاسخ به دو سؤال

سؤ ال : آيا آگاهی غير خداوند از غيب ، با آيات منحصر كننده علم غيب به خداوند، منافات ندارد؟

پاسخ : آيات قرآن در اين زمينه ، دو دسته اند كه بايد آنها را با هم جمع كرد و از مجموع آنها نتيجه گرفت .

دسته اوّل آياتی كه علم غيب را منحصر در خداوند می داند، مانند آيه :

((وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ اِلاّ لا يَعْلَمُه ا هُو))(153)

و كليدهای (گنجينه های ) غيب نزد اوست ، جز او كسی آن را نمی داند.

دسـتـه دوّم آيـاتـی كه دلالت می كند كه پيامبران به اذن خداوند از عالم غيب آگاهی دارند مانند آيه :

1 ـ ((عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلی غَيْبِهِ اَحَداَ اِلاّ مَنِ ارْتَض ی مِنْ رَسُولٍ))(154)

خـداوند عالم به غيب است ، پس هيچ كس را از غيب خويش آگاه نخواهد كرد، مگر كسی را كه خشنود باشد از پيامبرش .

2 ـ ((وَ مـا كـانَ اللّهُ لِيـُطـْلِعـَكـُمْ عـَلَی الْغـَيـْبِ وَلكـِنَّ اللّهَ يـَجـْتـَبـی مـِنْ رُّسـُلِهِ مـَنـْ يَشاءُ))(155)

خدا شما را بر غيب آگاه نمی كند، ليكن از پيغمبرانش هر كس را خواست بر می گزيند.

از جـمع بين اين دو دسته از آيات ، نتيجه می گيريم كه پيامبر اكرم (ص ) به اذن خدا، به غيب آگـاه اسـت . اثـبـات ايـن عـلم بـرای امـامان (ع ) بر اساس رواياتی است كه بيانگر آن است كه امامان علم غيب را از رسول خدا(ص ) به ارث برده اند. امام جعفر صادق (ع ) از پدر بزرگوارش امام باقر(ع ) نقل كرده كه فرمود:

مـّا، فـَاءَمَّا الْعـِلْمُ الْخـاصُّ فـَالْعـِلْمُ الَّذی لَمْ يـُطـْلِعْ عـَلَيـْهِ مـَلائِكـَتـَهُ الْمـُقـَرَّبـينَ وَ اءَنْبِيائَهُ الْمـُرْسـَليـنَ وَ اءَمـّا عـِلْمـُهُ الْعـامُّ فـَاِنَّهُ عـِلْمـُهُ الَّذی اَطـْلَعَ عـَلَيـْهِ مـَلائِكَتَهُ الْمُقَرَّبينَ وَ اَنْبِيائَهُ الْمُرْسَلينَ وَ قَدْ وَقَعَ اِلَيْنا مِنْ رَسُولِ اللّهِ صَلیَ اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ))(156)

هـمـانا برای خداوند علمی خاص و علمی عام است . علم خاص ، علمی است كه ملائكه مقرب و انبيای مـرسـلش را بـه آن آگـاه نـكرده است و علم عامش ، علمی است كه ملائكه مقرّب و انبيای مرسلش را به آن ، آگاه كرده و اين علم از طريق رسول خدا(ص ) به ما رسيده است .

سؤ ال : اگر امامان عليهم السّلام از غيب آگاهی دارند، چرا گاهی كارهايی از ايشان سر می زند كـه نـشـانـه عـدم آگـاهـی آنـان از غـيب بوده است ، مانند خوردن آب يا غذای مسموم يا اين كه به برخی از پرسشها پاسخ نمی دادند؟

پـاسـخ : هـمـان گـونـه كـه يـادآوری شـد، آگـاهـی امـامـان عـليـهـم السـّلام از عـلم غـيـب ، مـدلول روايـات زيـادی اسـت ، بـگونه ای كه تمام علوم نزد آنان حاضر است و اين بستگی به اراده آنـان دارد؛ پـيـامـبـر و امـامـان عـليـهـم السـّلام بـنـا نـداشـتـنـد در مـسـائل شـخـصـی از عـلم غـيـب و نـيـز قـدرت الهـی خـود، استفاده نمايند و در مواردی با وجود علم كـامل به نتيجه و پايان كار، به آن اقدام می كردند؛ زيرا محو در اراده ذات باری تعالی بوده اند و اراده و خواست خداوند را بر اراده خود مقدم می داشتند همچنين بنابر مصالحی به برخی از پرسشها پاسخ نمی دادند.

امام صادق (ع ) فرمود:

((اِذا اَرادَ الاِْمامُ اَنْ يَعْلَمَ شَيْئا اَعْلَمَهُ اللّهُ ذلِكَ))(157)

هرگاه امام بخواهد چيزی را بداند، خداوند وی را از آن آگاه می كند.

حـسـن بـن جـهـم مـی گـويـد: بـه امـام رضـا(ع ) عـرض كـردم ، بـراسـتـی امـيـرمؤ منان علی (ع ) قـاتـل خـود را مـی شـنـاخت و شب قتل و محلی كه در آن كشته می شود و محلی كه در آن ضربت می خـورد را مـی دانـسـت و خـودش چـون شـيون مرغابيان را در خانه شنيد فرمود: ((شيون كنانند كه نوحه گران به دنبال آنهايند)) و ام كلثوم به ايشان عرض كرد: كاش امشب نماز بخواند، پس حـضـرت از او نـپـذيـرفـت و در آن شـب بـدون اسـلحـه ، بـسـيـار در بـيـرون مـنـزل رفـت و آمـد مـی كـرد و مـی دانست كه ابن ملجم با شمشير او را می كشد. تعرّض آن حضرت بـرای چـنـين واقعه ای به نظر جايز نمی آيد!! امام رضا(ع ) در پاسخ فرمود: همه اينها درست اسـت ، ولی خـودش اخـتـيـار كـرد كـه در آن شـب تـقـديـرات خـدای عزوجل جاری شود.(158)

شايد آن تقديرات الهی اين باشد كه شهادت امام برای تقويت دين خداوند يك امر لازمی بوده و به خاطر آثار مهمی كه در جامعه اسلامی داشته ، انتخاب شهادت وظيفه ايشان بوده است چنانچه در مورد جهاد، اقدام به جهاد واجب است اگر چه يقين به شهادت باشد.

امامان و اسم اعظم خداوند

از روايـات زيـادی استفاده می شود كه اگر كسی اسم اعظم خدا را بداند، علاوه بر آنكه دعايش مـسـتـجـاب مـی شـود، می تواند با اجازه پروردگار در جهان طبيعت تصرّف كرده و كارهای مهمی انجام دهد. اين اسم اعظم نزد امامان (ع ) معلوم است .

امام باقر(ع ) فرمود:

((اِنَّ اسْمَ اللّهِ الاَْعْظَمَ عَلی ثَلاثَةٍ وَ سَبْعينَ حَرْفا وَ اِنَّما كانَ عِنْدَ اصِفٍ مِنْها حَرْفٌ واحِدٌ فَتَكَلَّمَ بـِهِ فـَخـَسَفَ بِالْاءَرْضِ ما بَيْنَهُ وَ بَيْنَ سَريرِ بِلْقيسَ حَتی تَناوَلَ السَّريرَبِيَدِهِ ثُمَّ عادَتِ الْاءَرْضُ كَما كانَتَْعَ مِنْ طَرْفَهِ الْعَيْنِ وَ نَحْنُ عِنْدَنا مِنَ الاِْسْمِ الْاءَعْظَمَ اِثْنانِ وَ سَبْعُونَ حَرْفا وَ حـَرْفٌ واحـِدٌ عـِنـْدَاللّهِ تـَعـالی اِسـتـَاءْثـَرَ بـِهِ فی عِلْمِ الْغَيْبِ عِنْدَهُ وَ لاحَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ الْعَلِیِّ الْعَظيمِ))(159)

همانا اسم اعظم خداوند 73 حرف است و تنها يك حرف آن نزد آصف بود، آصف آن يك حرف را گفت و زمـيـن مـيـان او و تخت بلقيس را فرو رفت تا او تخت را به دست گرفت ، سپس زمين به حالت اوّل بـازگـشـت و اين عمل سريعتر از يك چشم به هم زدن انجام شد و ما 72 حرف از اسم اعظم را داريـم و يـك حـرف هـم نـزد خـداونـد اسـت كـه آن را در عـلم غـيـب ، بـه خـود اخـتـصـاص داده است و حول و قوه ای جز به خداوند علی و عظيم نيست .

منشاء علم غيب امامان عليهم السلام

منشاء علم غيب امامان عليهم السّلام پيامبر اكرم (ص ) است . آن حضرت نيز با اذن پروردگار بر اسرار غيبی آگاه بوده است .

عـلاّ مـه طـبـرسـی رضـوان اللّه تـعـالی عـليـه در تـفـسـيـر آيـه ((لِلّهِ غـَيـْبُ السَّمـواتِ وَ الْاءَرْضِ))(160) دراين باره می گويد:

در گـفـتار بعضی از بزرگان كه به دشمنی با شيعه معروف هستند مشاهده كردم كه در تفسير خـود درذيل اين آيه ، نسبت به شيعه ظلم كرده و گفته اند: اين آيه دلالت می كند كه علم غيب به خـداونـد عـزّو جـلّ اخـتصاص دارد برخلاف آنچه رافضيان (شيعيان ) می گويند كه امامان علم غيب دارنـد. شـيـخ طـبـرسـی مـی گـويـد: حـال آنكه ما كسی از شيعه را نمی شناسيم كه بجز خدای تـعـالی كسی را به صفت ((عالم به غيب )) توصيف كند؛ زيرا اين صفت تنها سزاوار كسی است كـه بـه تمام معلومات آگاه باشد، بدون آنكه آن را از ديگری استفاده كرده باشد، واين صفتی قـديـم بـرای خدای سبحان است كه عالم بالذات می باشد و هيچ كس با او در اين صفت ، شريك نـيـسـت و هر كس معتقد باشد كه غير خدا با او در اين صفت شريك است ، از اسلام خارج شده است . آنچه كه از امامان (ع ) نقل شده كه به اخبار غيبی و حوادث آينده و غير آن ، خبر داده اند، آنان همه را از پـيـامبر اكرم (ص ) دريافت كرده اند و آن حضرت را نيز خداوند از اين امور آگاه كرده است .(161)

شـخـصی از امام رضا(ع ) پرسيد: آيا شما علم غيب می دانيد؟ امام (ع ) فرمود: امام باقر(ع ) چنين فرمود:

(يـُبـْسـَطُ لَنـَا الْعـِلْمُ فـَنـَعـْلَمُ وَ يـُقـْبـَضُ عَنّا فَلا نَعْلَمُ. وَ قالَ: سِرُّاللّهِ عَزَّوَجَلَّ اَسَرَّهُ اِلی جـَبـْرَِئِيـلَ(ع ) وَ اَسـَرَّهُ جـَبْرَئيلُ اِلی مُحَمَّدٍ صَلَّی اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم ، وَ اَسَرَّهُ مُحَمَّدٌ اِلی مَنْ شاءَ اللّهُ))(162)

چـون عـلم الهی برای ما گشوده شود، بدانيم و چون از ما گرفته شود ندانيم ، و فرمود: علم ، از خـدای عـزوجـل اسـت كـه آن را بـا جـبـرئيـل عـليـه السـلام در مـيـان گـذاشـتـه و جـبـرئيـل آن را بـه مـحـمّد صلی اللّه عليه و آله به راز نهاده و محمّد به هر كه خدا خواسته (از امامان عليهم السلام ) به راز گفته است .

امام صادق (ع ) فرمود:

((اِنِّی لاََعْلَمُ ما فِی السَّمواتِوَ ما فِی الاَْرْضِ وَ اَعْلَمُ ما فِی الْجَنَّةِ وَ اَعْلَمُ ما فِی النّارِ وَ اَعْلَمُ ما كانَ وَ ما يَكُونُ، قالَ: ثُمَّ مَكَثَ هُنَيْئَةً فَرَاءی اَنَّ ذلِكَ كَبُرَ عَلی مَنْ سَمِعَهُ مِنْهُ فَقالَ: عَلِمْتُ ذلِكَ مِنْ كِتابِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ ...))(163)

مـن آنـچـه در آسمانها و زمين است و نيز آنچه در بهشت و دوزخ است ، می دانم و گذشته و آينده را مـی دانـم . راوی مـی گـويـد: سپس اندكی صبر كرد و چون ديد اين سخن بر شنوندگان گران آمد، فرمود: من اين مطالب را از كتاب خدای عزّوجلّ می دانم .

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

پیام هفته

مصرف کردن بدون تولید
آیه شریفه : وَ لَنُذيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى‏ دُونَ الْعَذابِ الْأَکْبَرِ ... (سوره مبارکه سجده ، آیه 21)ترجمه : و ما به جز عذاب بزرگتر (در قیامت) از عذاب این دنیا نیز به آنان می چشانیم ...روایت : قال أبي جعفر ( ع ): ... و لله عز و جل عباد ملاعين مناكير ، لا يعيشون و لا يعيش الناس في أكنافهم و هم في عباده بمنزله الجراد لا يقعون على شيء إلا أتوا عليه .  (اصول کافی ، ج 8 ، ص 248 )ترجمه : امام باقر(ع) مي‌فرمايد: ... و خداوند بدگانی نفرین شده و ناهنجار دارد که مردم از تلاش آنان بهره مند نمی شوند و ایشان در میان مردم مانند ملخ هستند که به هر جیز برسند آن را می خورند و نابود می کنند.

ادامه مطلب

موسسه صراط مبین

نشانی : ایران - قم
صندوق پستی: 1516-37195
تلفن: 5-32906404 25 98+
پست الکترونیکی: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید