جنگ و صلح در اسلام

جنگ و صلح در اسلام

صلح در اسلام

صلح به معناى ترك مخاصمه و به توافق رسيدن است . راغب اصفهانى در مفردات مى نويسد:

(اَلصُّلْحُ تَخْتَصُّ بِاِزالَةِ النِّفارِ بَيْنَ النّاسِ)

صلح به زدودن كدورت از ميان مردم اختصاص دارد.

 

صـلح بـطـور مـعـمـول بـرای رفـع تنازع موجود يا پيشگيری از تنازع احتمالی است . دولتها درصـحـنـه بـيـن المـللی اغـلب بـرای تـوجـيـه اعـمـال خـود، بـه صـلح و هـمـزيـسـتـی توسل می جويند.

اسلام از آغاز دعوت خود همواره بر اين امر مهم تاءكيد داشته ،اصولی رابرای صلح بيان كرده و خواهان گسترش صلح جهانی بوده است .

خداوند به پيامبر(ص ) دستور می دهد كه چنانچه دشمن تو از در مسالمت وارد شد تو نيز با آن موافقت كن .

(وَ اِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها)(286)

اگر تمايل به صلح نشان دهند، تو نيز از در صلح در آی .

پذيرش صلح

در تفسير آيه فوق برخی بر اين عقيده اند كه اگر كفار پيشنهاد صلح دادند، اجابت آنان واجب اسـت . بـعـضـی ديـگـر مـعـتـقـدنـد كـه واجـب نـيـسـت بـه هـر حال در مورد پذيرش صلحی كه به صلاح مسلمين باشد، اتّفاق نظر وجود دارد.(287)

شهيد ثانی در شرح لمعه در پنج صورت قبول صلح از سوی مسلمانان را واجب دانسته است :

1 ـ تـاءمـيـن : در صـورتـی كـه بـه يـكـی از كـفـار يـا عـده ای از آنـان قبل از اسارت ، امان داده شود و مفسده ای در اين امان نباشد، مانند كسب تاءمين به منظور جاسوسی .

2 ـ پذيرش حكميت از سوی امام يا نماينده او.

3 ـ اسلام آوردن كفّار.

4 ـ در صورتی كه كافران قرار داد ذمّه را بپذيرند.

5 ـ انعقاد قراردادصلح بين مسلمين و كفّار.(288)

بـطـور كلی ، در عقد قرارداد صلح بايد مصلحتی برای مسلمانان وجود داشته باشد؛ اين مصلحت ممكن است به خاطر ضعف سپاه اسلام ، اميدواری به مسلمان شدن دشمنان و نظاير اينها باشد.

نمونه های صلح درصدر اسلام

1 ـ پـيـامـبـر اكـرم (ص ) بـا اهـل كـتـاب در مـديـنـه مـعـاهـده بـسـت و طـی مـنـشـور مـديـنـه ، بـر اصل همزيستی مسالمت آميز صحه گذاشت .

2 ـ پيامبر(ص ) با مشركان قريش قرارداد صلح موقت بست . دستاورد اين صلح كه صلح حديبيّه نـام گـرفـت ، از همه غزوه های رسول اكرم (ص ) بالاتر بود، بگونه ای كه گسترش ‍ اسلام در جزيرة العرب و فتح مكّه از نتايج اين صلح بود.

3 ـ رسـول خـدا(ص ) با برخی از قبيله های مشرك عرب ، همچون بنی غفار و بنی ضمره برای دفاع مشترك نظامی وارد مذاكره شد و پيمان بست .

4 ـ پـذيـرش حـكـمـيـت در جـنـگ صـفـيـن كـه هـرگـز مـورد مـوافـقـت امـام عـلی (ع ) نـبـود و بـر او تحميل شد.

5 ـ صـلح امام حسن (ع )كه صلح تحميلی بود و از اتلاف نيروهای مؤ من و اندك باقيمانده سلف صالح ، جلوگيری كرد.

جهاد در اسلام

هـر مـوجـودی در ايـن جـهـان از هـسـتـی و مـنـافـع خـود بـه هـر شـكـل مـمـكـن ، دفـاع مـی كـنـد. ايـن مـوضـوع در فـطـرت انـسـان وسـنـت هـر جـامعه ای وجود دارد. اعـمـال تـجـاوز كـارانـه و خـصـمـانـه ای كـه امـروزه تـحـت عـنـوان جـنـگ ، دردنـيـا معمول است ، در فرهنگ اسلامی جايی ندارد. آنچه در اسلام ، مقامی دارد جنگ مقدس يا جهاد است كه دارای معنای خاص ‍ و اهداف متفاوت با جنگهای ديگر است .

كلمه جهاد (به كسر جيم ) در اصل به معنی تلاش و كوشش است واز ماده جهد (به فتح جيم يابه ضم جيم ) گرفته شده است .(289)در معارف اسلامی ،جهاد در دومفهوم كلی آمده است :

1 ـ جـهـاد اكـبـر يـا جـهـاد بـا نـفـس كـه شـامـل تـصـفـيـه روح از طـريـق انـجـام عـبـادات ، تكامل اخلاق و رشد تقوا و پرهيزكاری است و انسان را به درجات يقين می رساند.

2 ـ جـهـاد اصـغـر كـه دارای جـنـبـه هـای نـظـامـی اسـت و از نـظـر شـرع بـه ( بـذل جـان و مـال و تـلاش در راه اعـتـلای كـلمـه تـوحـيـد و بـر پـايـی شـعـايـر مـذهـب )(290)اطلاق می شود.

اهميت جهاد

يـكی از اركان مهم اسلام ، جهاد در راه خداست . فقهای اسلام در تقسيم بندی فقهی ، جهاد را جزء عـبـاداتـی آورده انـد كه نياز به قصد قربت دارد؛ يعنی مجاهد بايد (قربة الی اللّه ) اسلحه بـه دسـت گـيـرد و جـنـگ كـند. در قرآن نيز كلماتی كه بر جهاد صدق می كند، اغلب موارد همراه با(فی سبيل اللّه ) است . از جمله در آيات زير:

1 ـ (يـُجـاهِدُونَ فی سَبيلِ اللّهِ وَ لايَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِكَ فَضْلُ اللّهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ وَاللّهُ واسِعٌ عَليمٌ)(291)

مـؤ منان كسانی هستند كه در راه خدا پيكار می كنند و از سرزنش سرزنش كنندگان نمی ترسند، اين فضل خداست و به هر كه بخواهد، می دهد.

2 ـ (اِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الَّذينَ يُقاتِلُونَ فی سَبيلِهِ صَفًّا كَاَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصُ)(292)

خـداونـد آنـهـايـی را كـه در راه خـدا پـيـكـار مـی كـنـنـد و مـانـنـد سـدّی آهـنـيـن ، در مقابل دشمن ايستادگی می نمايند، دوست می دارد.

امير مؤ منان علی (ع ) در يكی از خطبه های نهج البلاغه می فرمايد:

الْجـِهـادَ بـابٌ مـِنْ اَبـْوابِ الْجـَنَّةِ فـَتـَحَهُ اللّهُ لِخاصَّةِ اَولِيائِهِ وَ هُوَ لِباسُ التَّقْوی وَدِرْعُ اللّهِ الْحـَصـيـنـَةُ وَ جـُنَّتـَهُ الْوَثـيـقـَةُ، فـَمَنْ تَرَكَهُ رَغْبَةً عَنْهُ اَلْبَسَهُ اللّهُ ثَوْبَ الذُّلِّ وَ شَمْلَةَ الْبَلاءِ ...)(293)

(جـهـاد) دری از درهـای بـهـشـت اسـت كـه خـدا آن را به روی دوستان خاص خود گشوده است و آن لبـاس تـقـوا وزره مـحـكـم حـق تـعـالی و سـپـر مـحـكـم اوسـت هـر كـه از روی مـيـل و رغـبـت ، جـهـاد را تـرك كـنـد، خـداونـد جـامـه ذلت و خـواری بـه او بـپـوشـانـد، و مشمول بلا گردد.

انواع جهاد

1 ـ جـهاد ابتدايی و آن عبارت است از جهاد با كفّار در راه گسترش اسلام و اعتلای كلمه حق . چون اين جهاد ابتدا از طرف مسلمانان شروع می شود، جهاد ابتدايی ناميده شده است .

2 ـ جـهـاد دفـاعـی كـه عـبارت است از پيكار مسلمانان با كفّار، متجاوزان و بغات كه قصد سلطه بـركـشـور مـسـلمـانـان يـا اسـارت آنـان يـا تـجـاوز بـه امـور و حـريـم و ذريـه آنـان را دارند.(294)

جهاد ابتدايی

درمورد وجوب جهاد ابتدايی در قرآن كريم آيات بسياری وجود دارد. آيات زير از آن جمله است :

(كـُتـِبَ عـَلَيـْكـُمُ الْقـِتـالُ وَ هـُوَ كـُرْهٌ لَكـُمْ وَعـَسـی اَنْ تـَكـْرَهـُوا شـَيـْئاً وَ هـُوَ خـَيـْرٌ لَكـُمـْ ...)(295)

حكم جهاد بر شما مقرر شد در حالی كه بر شما ناگوار و مكروه است ، ليكن چه بسيار شود كه چيزی را شما ناگوار شماريد ولی بحقيقت خير و صلاح شما در آن بوده است .

(يا اَيُّهَا النَّبِیُّ جاهِدِ الْكُفّارَ وَ الْمُنافِقينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ...)(296)

ای پيامبر با كافران و منافقان جهاد كن و بر آنها بسيار سخت بگير.

جهاد ابتدايی با وجود شرايطی ، مشروعيت می يابد؛ اين شرايط عبارتنداز:

1 ـ جـهـاد ابـتـدايـی بـا حضور(امام معصوم (ع )) و يا( نايب خاص او برای جهاد) و يا (نايب خـاص او بـر جـهـاد و غـيـر جهاد) واجب است و در زمان غيبت امام كه اختيار امور به دست ولی فقيه عادل است ، واجب نيست و بر اين مطلب ، ادعای اجماع شده است .

2 ـ احـتـمـال كـسـب نـتـيـجـه ، چـون بـرای انـسان عاقل جايز نيست كه وارد معركه ای شود كه هيچ احتمال كسب نتيجه در آن نمی بيند.(297)

3 ـ دعوت به اسلام قبل از شروع جنگ (298)

دشمنان اسلام در جهاد

بطور كلی ، كسانی كه دشمن اسلام و مسلمانان بوده و واجب است با آنها به جهاد پرداخته شود، سه گروه هستند:

1 ـ كفار

كـافـر بـه كـسـی گـفـتـه مـی شـود كـه يـا بـه خـدا اعـتـقـاد نـدارد و يـا بـرای خـدا شـريـك قـائل اسـت . ايـن گـروه كـفـّار حـربـی هـسـتـنـد. قـرآن در مورد ضرورت پيكار با اين افراد می فرمايد:

(وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ)(299)

بكشيد آنان را هر جا كه بيابيدشان .

(فَخُذُوهُمْ وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ...)(300)

بگيريدشان و هر جا كه آنان را يافتيد بكشيد.

صاحب لمعه می گويد: جنگ با اين افراد واجب است تا اينكه يا مسلمان شوند و يا كشته شوند و غير از اين از آنان پذيرفته نيست .(301)

استثنايی كه بر اين اصل كلی وارد است ، مربوط به كفّار معاهد می شود كه با مسلمانان پيمان بسته اند.

2 ـ گروهی از اهل كتاب

اهـل كـتـاب عـبـارتـنداز يهوديان ، مسيحيان و زرتشتيان كه خدا پرست و دارای كتاب الهی هستند و وضـعـيـّت آنـان بـا گـروه اول مـتـفـاوت اسـت . ايـنـان اخـتـيـار دارنـد كه يكی از امور زير يعنی قـبـول اسـلام يـا پرداختن جزيه و زندگی تحت حكومت قوانين اسلام يا جنگ را انتخاب كنند. و در صـورت قـبـول جـزيـه ، مـلزم بـه رعـايـت شـرايـطـی در كـشـور اسـلامـی هـسـتـنـد و در مقابل ، از حقوقی برخوردارند.

3 ـ بغاة و توطئه گران داخلی

باغی كسی است كه بر امام معصوم (ع ) يا نايب بر حق او و عليه حكومت اسلامی خروج كند. چنين شـخـصـی در حـكـم كـافـر اسـت ، چـون بـا ايـن عـمـل بـا خـدا و رسـول خـدا اعـلان جنگ كرده است . اين افراد، محارب و مفسد فی الارض هستند و كيفر آنان در آيه 32 سوره مائده مشخص شده است .

جهاد دفاعی

جـهـاد دفـاعـی يـا جـنـگ تـدافـعـی در اسـلام ، هـمـان دفـاع مـشـروعـی اسـت كه هر كس حق دارد در مقابل مهاجم انجام دهد. قرآن در اين مورد می فرمايد:

(وَقاتِلُوا فِی سَبيلِ اللّهِ الَّذينَ يُقاتِلُونَكُمْ...)(302)

و در راه خدا قتال كنيد با كسانی كه با شما می جنگند.

(وَ اْقتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَاَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُاَخْرَجُوكُمْ...)(303)

هر جا مشركان را يافتيد، بكشيد و از شهر و ديارشان برانيد، چنان كه آنان شما را از وطن آواره كردند.

امام خمينی قدس سره در مورد انواع دفاع و شرايط آن می فرمايد:

و آن بر دو قسم است :

(1 ـ دفاع از اسلام و حوزه اسلام .

2 ـ دفاع ازجان خود و چيزهايی مانند آن .

اگـر دشـمـنـی متوجه كشور اسلامی و شهرهای اسلامی يا مرزهای آن شد بطوری كه موجب خوف بـراسـاس اسلام و جامعه اسلامی باشد دفاع كردن از اسلام واجب است به هر وسيله ای كه ممكن باشد مانند فداكردن جان و مال .)

(... اگرترس آن رود كه يك كشور مسلمان مورد هجوم و حمله بيگانگان و اجانب قرار بگيرد بر تـمـام دولتـهای اسلامی واجب است كه از آن كشور مسلمان حمايت و دفاع كنند باهر وسيله كه ممكن باشد. چنانچه برآحاد مسلمين چنين وظيفه ای واجب است .)

(واجب بودن دفاع ، مشروط به حضور امام معصوم و اجازه او نمی باشد. چنانكه اجازه نايب خاصّ و يـا نـايـب عـام آن حـضـرت نـيـز لازم نمی باشد. بنابراين دفاع بر هر مكلفی واجب می شود، بدون قيد و شرط با هر وسيله ای كه داشته باشد.)(304)

امام خمينی قدس سره در مورد قسم دوم دفاع يعنی دفاع شخصی می فرمايد:

(هـيـچ اشـكـالی نـيـسـت در ايـنـكـه بـرای هـر انـسـانـی در مـقـابـل دشـمـن مـحـارب يـعـنـی كـسـی كـه بـه او اعـلان جـنـگ داده و دشـمـن مـهـاجـم و دزد و امـثـال ايـنـهـا حـق دفـاع هـسـت . چـه دفـاع از خـود و چـه دفـاع از حـريـم خـانـواده و چـه دفـاع از مـال شـخـص بـه هر مقداری كه می تواند انجام دهد. اگر دزد يا غير دزد هجوم آورد در خانه و يا خـارج خـانـه بـرای كشتن شخص ، واجب است به هر وسيله كه ممكن باشد، آن شخص از خود دفاع كـنـد هـر چـنـد كـه كـار بـه قـتـل مـهـاجـم مـنجر شود و جايز نيست تسليم شدن و تن به ظلم دادن .)(305) دفـاع بـايـد در صـورت وجـود وقـت كـافـی ، بـه شـكـل مـقـتـضـی و بـا رعـايـت مـراتـب صـورت گـيـرد. بـرای مـثـال ، در مـورد مـظـلومان و ستمديدگان كشوری كه تقاضای كمك كرده اند، ممكن است با صدور اعلاميه شديداللحن و يا قطع روابط و نظاير آن مؤ ثر افتد و نيازی به مداخله نظامی نباشد.

این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)

پیام هفته

مصرف کردن بدون تولید
آیه شریفه : وَ لَنُذيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى‏ دُونَ الْعَذابِ الْأَکْبَرِ ... (سوره مبارکه سجده ، آیه 21)ترجمه : و ما به جز عذاب بزرگتر (در قیامت) از عذاب این دنیا نیز به آنان می چشانیم ...روایت : قال أبي جعفر ( ع ): ... و لله عز و جل عباد ملاعين مناكير ، لا يعيشون و لا يعيش الناس في أكنافهم و هم في عباده بمنزله الجراد لا يقعون على شيء إلا أتوا عليه .  (اصول کافی ، ج 8 ، ص 248 )ترجمه : امام باقر(ع) مي‌فرمايد: ... و خداوند بدگانی نفرین شده و ناهنجار دارد که مردم از تلاش آنان بهره مند نمی شوند و ایشان در میان مردم مانند ملخ هستند که به هر جیز برسند آن را می خورند و نابود می کنند.

ادامه مطلب

موسسه صراط مبین

نشانی : ایران - قم
صندوق پستی: 1516-37195
تلفن: 5-32906404 25 98+
پست الکترونیکی: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید