اسلام و روابط بين الملل

اسلام و روابط بين الملل

حكومت اسلامى به حكم ضرورت و تكليف ، بايد با دولتها و ملتهاى ديگرى روابط سياسى ، اقتصادى ، فرهنگى و نظامى داشته باشد. در مقابل ،كشورهاى ديگر نيز به برقرارى روابط بـا حـكـومـت اسـلامى خواهند پرداخت . اسلام براى تحقق اهداف مهم خود وايجاد روابطى عادلانه و منطقى و دور از هر گونه استعمار و استثمار، دستورات صريح و روشنى دارد كه به بررسى مهمترين آنها مى پردازيم .

همزيستى مسالمت آميز

 

هـمـزيـسـتـی مـسـالمـت آميز به شيوه مناسبات بين كشورهايی كه دارای نظامهای سياسی اجتماعی مـخـتـلف هـسـتـنـد، اطـلاق شـده اسـت و مـنـظـور از آن رعـايـت اصول حق حاكميت ، برابری حقوق ، مصونيت ، تماميت ارضی ، عدم مداخله در امور داخلی كشورها و حل اختلافات از طريق عدم توسل به زور می باشد.(261)

اسـلام در روابـط بـيـن المـللی خـود، اصـل هـمـزيستی مسالمت آميز را به عنوان نخستين و مهمترين اصـل حـاكـم عـرضـه داشـتـه (262) و سـيـاست صلح جويانه را هميشه به پيروان خود توصيه كرده است ، چنانكه مقتضای فطرت انسان نيز برخورد مسالمت آميز ديگران بااوست .

دراينجابه برخی از دستورات مهم اسلام برای تاءمين همزيستی مسالمت آميزاشاره می شود.

الف ـ عدم تحميل عقيده

در اسلام هيچ گونه تحميل عقيده ای از سوی امت اسلام به ملتهای ديگر وجود ندارد تا زمينه ای بـرای ايـجـاد تـشـنـج و درگـيـری بـاشـد و بـطـور كـلی ، عـقـيـده بـا اكـراه قابل تحميل نيست .

(لا اِكْراهَ فِی الدّين )(263)

هيچ جای اكراهی در دين نيست .

(وَ لَوْ شـاءَ رَبُّكََلامـَنَ مـَنْ فـِی اْلاَرْضِ كـُلُّهـُمْ جـَمـيـعـاً اَفـَاَنـْتَ تـُكـْرِهُ النـّاسَ حـَتـّی يـَكـُونُوا مُؤْمِنينَ)(264)

اگر پروردگارت می خواست همه آنهايی كه در زمين زندگی می كنند، يكسره ايمان می آوردند، اينك آيا تو بر مردم فشار می آوری تا با بی ميلی مؤ من شوند.

ب ـ تبليغ مسالمت آميز

يـكـی از رسـالتـهای مهم حكومت اسلامی ، معرفی دين حق (ما عَلیَ الرَّسُولِ اِلاّ الْبَلاغُ) است و در اين راه شيوه های مسالمت آميز ارائه شده است ؛ چنان كه قرآن می فرمايد:

(اُدْعُ اِلی سَبيلِ رَبِّكَبِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی هِی اَحْسَنُ)(265)

بـا حـكمت و با اندرز نيكو (مردم را) به پروردگارت فرا خوان و به شيوه ای كه بهتر است ، با آنان بحث و گفتگو كن .

(وَ مَنْ اَحْسَنُ قَوْلاً مِمَّنْ دَعا اِلَی اللّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً)(266)

و چـه كـسـی خـوش گـفـتـارتـر اسـت از آن كـس كـه بـه سـوی خـدا دعـوت كـنـد و عمل صالح انجام دهد؟

همچنين درباره شيوه بحث و گفتگو با مردم ساير اديان می فرمايد:

(وَ لا تُجادِلُوا اَهْلَ الْكِتابِ اِلاّ بِالَّتی هِیَ اَحْسَنُ...)(267)

و شما مسلمانان با اهل كتاب جز به نيكوترين طريق بحث و مجادله نكنيد.

در قـرآن كـريـم ، حـكـمـت ، مـوعـظـه حـسـنـه ، نـيـكـوتـريـن جـدل ، تـمـثـيـل و عـمـل صـالح از اصـول دعـوت و تـبليغ رسالت شمرده شده و هيچ گاه رفتار خصمانه و قهرآميز به عنوان يك شيوه برای تبليغ از عقيده ذكر نشده است .

ج ـ اولويت صلح و سازش

به هنگام بروز اختلافها ميان بندگان خدا، اسلام نخست و بيش از هر چيز آنان را وادار به صلح و سازش می كند.

(يـا اَيُّهـَا الَّذيـنَ امـَنـُوا ادْخـُلُوا فـِی السِّلْمِ كـافَّةً وَ لاتـَتَّبـِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ اِنَّهُ لَكُمْعَدُوُّ مُبينٌ)(268)

هان ! ای كسانی كه ايمان آورده ايد، همگی به صلح در آييد و پابر جای پای شيطان منهيد كه او برای شما دشمنی آشكار است .

هـمـچـنـيـن قـرآن بـه مـسـلمـانـان دسـتـور مـی دهـد كـه از صـلح و هـمـزيـسـتـی مـسـالمـت آميزاستقبال كنند:

(وَ اِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها)(269)

هـر گـاه (كـفـار) بـه صـلح و ( هـمـزيـسـتـی ) گـرايـيـدنـد ، تـو نـيـز بـر آن تمايل نشان ده .

اميرالمؤ منين علی (ع ) درباره صلح به مالك می فرمايد:

(وَ لا تَدْفَعَنَّ صُلْحاً دَعاكَ اِلَيْهِ عَدُوُّكَ وَ لِلّهِ فيهِ رِضیً)(270)

هرگز صلحی را كه دشمنت دعوت به آن می كند و رضايت خدا در آن است ، دفع نكن .

بـرخـی برای مخدوش كردن چهره صلح جويی اسلام و خشن جلوه دادن اين دين الهی ، به جريان بـرخـورد پـيـامـبـر(ص ) بـا يهود بنی قريظه استناد می كنند. اين گروه بدون آنكه واقعه را بطور كامل بيان كنند، به تحريف آن می پردازند. يهود بنی قريظه پيمانی با پيامبرخدا(ص ) بـسـتـه بـودنـد كه از جمله مفاد آن ، عدم همكاری با دشمنان اسلام بود، ولی در محاصره مدينه تـوسـط ده هزار نفر از كفار در جنگ احزاب ، عهد خود را شكستند و با پذيرش پيك كفار با آنان هـم سوگند شدند. پس از خاتمه جنگ و پيروزی مسلمانان بايد به مساءله خيانت و پيمان شكنی آنـان رسـيـدگـی می شد. آنان خود حاضر شدند كه مساءله به داوری گذاشته شود و در ضمن سـعـدبـن مـعـاذ را كـه دوسـت ديرينه آنان بود، به عنوان داور تعيين كردند. پيامبر(ص ) هم اين انـتـخـاب را تـاءيـيـد كـرد. سـعـد پس از داوری حكم به اعدام خائنان داد. بنابراين ، همه جريان بدون دخالت مستقيم پيامبر(ص ) و بامشاركت خود آنان به وقوع پيوست .(271)

ص نكته :

رسـالت جـهـانـی برای اسلام يعنی اسلام كاملترين و بهترين دينی است كه می تواند سعادت بـشـريت را تاءمين كند؛ رسالت جهانی برای مسلمانان يعنی تعهد برای معرفی اسلام كه آيين فـطـرت اسـت ، در تـمـام زمـانـهـا و مـكـانـهـا. بـرخـی گـمـان كـرده انـد كـه بـراسـاس اصـل رسـالت جـهـانـی ، حـكـومـت اسـلامـی و مـسـلمـانـان بـايـد هـمـواره بـا كـفـر و كـفـار در حـال جـنـگ و سـتيز باشند. در حالی كه اسلام بهترين شيوه های تبليغ و نمايش ارزشهای والای بشری را ذكر می كند وآرامش ، تفاهم ، صلح و همزيستی را به عنوان بهترين زمينه برای آن می دانـد. روشـن اسـت كـه يـكی از موانع گسترش حق ، وجود آشوب ، بلوا و جنگ است واز بين بردن تجاوز و جنگ خود مقدمه ای برای رسيدن به صلح و همزيستی پايداراست .

اعتزال

(اعـتزال ) وبی طرفی عبارت است از:سلب مسؤ وليت و عدم مداخله يك كشور درامور سياسی يا نظامی مورد نزاع دو يا چند كشور.(272)

كـشـوراسـلامـی بـا در نـظـر گـرفـتـن مصالح امت ، می تواند سياست بی طرفی و عدم مداخله ، بـطـور كـلی و يـا در مـواردی خـاص را در پـيـش گـيـرد. كـشورهای غيرمسلمان نيز می توانند در مـقـابل دارالاسلام چنين وضعيتی داشته باشند. كشورهايی كه پيمان عدم مداخله و بی طرفی با دارالاسلام امضا می كنند، (دارالحياد) ناميده می شوند.(273)

واژه اعتزال در قرآن كريم در موارد مختلفی به كار برده شده ،از جمله :

الف ـ كناره گيری از مناقشات بی ثمر عقيدتی و آن در صورتی است كه صاحبان عقيده ايمان ، نـتـوانـنـد مـخـالفـان را قـانـع كـنـنـد ـ كـه آنـان را تـحـمـل كـنـنـد ـ و يـا تـحـمل مناقشات غير منطقی مخالفان برای آنان امكان پذير نباشد. جريان حضرت ابراهيم (ع ) حضرت موسی (ع ) و اصحاب كهف در قرآن ناظر به همين مورد است .(274)

ب ـ بـی طـرفـی سياسی كه براساس آن كشور اسلامی نمی تواند به ضرر كشورهايی كه عـليـه دارالاسـلام يـا بـه نـفـع دشـمـنـان دارالاسـلام مـوضـعـی نـگـرفـتـه انـد، اقـدامـی انـجـام دهد.(275)

قرآن كريم در مورد بی طرفی سياسی می فرمايد:

(فـَاِنِ اِعـْتـَزَلُوكـُمْ فـَلَمْ يـُقـاتـِلُوكـُمْ وَاَلْقـَوْا اِلَيـْكـُمُ السَّلَمَ فـَمـا جـَعـَلَ اللّهُ لَكـُمْ عـَلَيـْهـِمْ سَبيلاً)(276)

هـرگـاه از شـمـا كناره گرفتند و با شما درگير نشدند و پيشنهاد صلح دادند، خداوند به شما اجازه نمی دهد كه متعرض آنان شويد.

ج ـ بـی طـرفـی در جـنـگ كـه بـراسـاس آن دارالاسـلام نـمـی تواند عليه كسانی كه نسبت به درگـيری نظامی موضع بی طرفی دارند، وارد جنگ شود ويا در مناقشات نظامی كه به مصلحت دارالاسلام نيست مداخله كند. قرآن در صورت نقض بی طرفی برای رفع فتنه ، دستور جنگ داده ، می فرمايد:

(فـَاِنْ لَمْ يـَعـْتـَزَلُوكـُمْ وَ يـُلْقـُوا اِلَيـْكـُمُ السَّلَمَ وَ يـَكـْفـُوُّا اَيـْدِيَهُمْ فَخُذُوهُمْ وَ اقْتُلُوهُمْ حَيثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ)(277)

اگـر آنـهـا از درگيری با شما كنار نرفتند و پيشنهاد صلح نكردند و دست از شما برنداشتند آنها را هر كجا يافتيد اسير كنيد و يا به قتل برسانيد.

در سـيـره پـيـامـبـر(ص ) مـوارد مـتـعـددی ديـده مـی شـود كـه آن حـضرت ، بی طرفی برخی از قبايل و طوايف را پذيرفته و با برخی از آنان پيمان عدم مداخله دو جانبه امضا كرده است .

پـيـمـان پـيـامـبـر(ص )بـا بـنـو ضـمـره در سـال دوّم هـجـرت يـك پـيـمـان عـدم مـداخـله دو جـانـبه بود.(278)

هـمـچـنـيـن قـبـول اعـلامـيـه بـی طـرفـی قـبـيـله بـَنـُو غـَنـَمْ در جـنـگ مـوتـه و قبول ضمنی سياست بی طرفی در پيمان حديبيه از مصاديق بی طرفی است .

وفای به عهد   

مـعـاهـده تـوافـقـی اسـت كـه بـيـن اشـخـاص يـا مـوضـوعـات حـقـوق بـيـن المـلل نـظـيـر كـشـورهـا و سازمانهای بين المللی منعقد می شود و آثار حقوقی بر آن مترتب است .(279)

تـعـهـدات ، اسـاس زنـدگـی اجـتـمـاعـی را تشكيل می دهد و وفای به آن از ضروريات زندگی اجـتـماعی است . احترام به ميثاق و عمل به پيمان از امور فطری است كه در سرشت و خلقت انسان به وديعه نهاده شده است . اين امر، آنقدر بديهی است كه حتی كودكان نيز خُلف وعده از اوليای خود را عملی زشت می دانند.

قرارداد از نظر اسلام ، تعهد در برابر خلق و خالق بوده و وفای به عهد واجب شمرده شده است و پيمان شكنی از گناهان كبيره ای است كه بسيار نكوهش شده است .

قرآن كريم وفای به عهد را از صفات مؤ منين برشمرده ، می فرمايد:

(... وَالَّذينَهُمِْلاَماناتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ راعُونَ)(280)

وآنان (مؤ منان رستگار)كسانی هستند كه امانتهاوپيمانهای خويش رارعايت می كنند.

پيامبر گرامی اسلام (ص ) در باره افراد پيمان شكن فرمود:

(لا دينَ لِمَنْ لا عَهْدَ لَهُ)

كسی كه به پيمان خود پايبند نيست ، از دين و ايمان بهره ای ندارد.

عـمـل بـه پـيـمـان ، آنـقـدر اهميّت دارد كه شخصيت طرف معاهده اثری بر وفای به عهد ندارد. و بايد به عهد با سرسخت ترين دشمنان نيز پايبند بود، چنانچه قرآن می فرمايد:

(... اِلا الَّذينَ عاهَدْتُمْ عِنْدَالْمَسْجِدِالْحَرامِ فَااسْتَقامُوا لَكُمْ فَاِسْتَقيمُوا لَهُمْ)(281)

مـگـر با آن ان كه نزد مسجدالحرام پيمان بستيد، تا آنان به پيمان خود وفا دارند شما نيزبه پيمان خويش وفادار باشيد.

در سـيـره عـمـلی پـيـامـبـر(ص ) در بـسـيـاری از مـوارد، اجـرای ايـن اصل مهم ديده می شود. از نمونه های بارز آن ، اقدام پيامبر(ص ) در باز گرداندن فراريان از مكه به قريش بر اساس ‍ يكی از مواد پيمان صلح حديبيّه بود.(282)

قـراردادهـايـی كـه مـسـلمـانـان مـنـعـقـد مـی كـنـنـد، نـبـايـد با مقررات ، شؤ ون ، اخلاق اسلامی و اصـول حـاكـم بـر سياست خارجی مغايرت داشته باشد. اين قراردادها بايد به تاييد ولی امر مسلمين يا نماينده او برسد.تعهدات بين المللی ممكن است يك جانبه ، دوجانبه ، چندجانبه ، موقت و يـا دائم بـاشـد و بـا اتـمـام مدت ، انجام تعهد، توافق طرفين ، فسخ و از بين رفتن موضوع ، خاتمه يابد.

مصونيت ديپلماتيك

امـروزه مـصـونـيـت ديپلماتها و سفيران در حال جنگ و صلح ، دارای اهميت خاصی است و سفير بايد جان و مالش مصون و محفوظ باشد.

روابـط ديـپلماتيك از ابتدای ظهور اسلام وجود داشته و پيامبر(ص )، نيز برای تبليغ رسالت الهـی خـود و انـجـام امـور جـامـعـه مـسـلمـانان از آن استفاده كرده است . باگسترش اسلام ، روابط ديپلماتيك نيز گسترده و سازمان يافته شد.

نـمـايـنـدگـان و سـفرا در حدود اختيارات تفويض شده از سوی ولی امر مسلمين می توانند مذاكره كـرده و قرارداد امضا كنند. در صدر اسلام ، وظايف مهم سفيران ، دعوت به اسلام و مذاكره برای صلح ، تبادل اسرا و انعقاد پيمان همكاری و دوستی بوده است .

در نـظـام ديـپـلماسی اسلام ، مصونيت سفير به شكل روشنی به چشم می خورد. حقوق و مزايايی كه برای سفيران در اسلام در نظر گرفته شده است ، غرب مدّعی تمدن پس از چهارده قرن آنها را به عنوان حقوق بشر و حقوق بين الملل پذيرفته است ماجرای مسيلمه كذاب معروف است . او از افرادی بود كه در سال نهم هجری مسلمان شد و به سرزمين خود برگشت و ادعای پيامبری كرد. نـامـه ای بـه رسـول خـدا(ص ) نوشت و خود را با پيامبر(ص ) در رسالت شريك دانست . سفير مـسـيـلمه نامه را تسليم پيامبر كرد. حضرت محمد(ص ) پس از اطلاع از مضمون نامه از فرستاده مـسـيـلمه ( كه قبلا مسلمان شده بود و در آن حال به خاطر اعتقاد به رسالت مسيلمه مرتد محسوب مـی شـد) پـرسـيـد: شـمـا چـه مـی گـويـيـد؟ او گـفت من همان را می گويم كه مسيلمه می گويد. پـيـامـبـر(ص ) فرمود: اگر نبود كه سفيران مصونيت دارند، گردن تو را( به علت ارتداد) می زدم .(283)

در زمـان حـكـومـت امـيـرالمـؤ مـنـيـن عـلی (ع ) مـعـاويـه يكی از افراد قبيله بنی عس را نزد امام (ع ) فـرسـتـاد. حـضـرت عـلی (ع ) پـرسـيـد چه خبر؟ فرستاده گفت : در امانم !امام (ع ) فرمود: آری فرستادگان در امانند و كشته نشوند.(284)

اصـل مـصـونـيـت نـمـايـنـدگـان سـياسی ، چه مسلمان و چه كافر، بطور صريح در آرای فقهای بزرگ به چشم می خورد و مورد قبول واقع شده است .(285)

اصل حكميت

اسـلام نـه تـنـهـا بـر زنـدگـی مسالمت آميز در صحنه بين المللی تاءكيد دارد و هميشه از صلح اسـتـقـبـال مـی كـنـد، بـلكـه در صـورت وقـوع درگـيـری ، مايل است نزاع و كشمكش با موافقت طرفين ازطريق صلح و سازش خاتمه يابد.

حـكـميت از احكام امضايی اسلام است كه در صدر اسلام نيز وجود داشته است . نمونه های آن حكميت سعدبن معاذ در درگيری مسلمانان و يهود بنی قريظه و نيز حكميّت ابوموسی اشعری در واقعه صفين بين علی (ع ) و معاويه است .

حـكـمـيت علاوه بر حقوق بين الملل در حقوق عمومی داخلی و حقوق خصوصی نيز به كار برده می شود و حَكَم بايد در چار چوب مورد توافق طرفين ، حكم را صادر كند.

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

پیام هفته

مصرف کردن بدون تولید
آیه شریفه : وَ لَنُذيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى‏ دُونَ الْعَذابِ الْأَکْبَرِ ... (سوره مبارکه سجده ، آیه 21)ترجمه : و ما به جز عذاب بزرگتر (در قیامت) از عذاب این دنیا نیز به آنان می چشانیم ...روایت : قال أبي جعفر ( ع ): ... و لله عز و جل عباد ملاعين مناكير ، لا يعيشون و لا يعيش الناس في أكنافهم و هم في عباده بمنزله الجراد لا يقعون على شيء إلا أتوا عليه .  (اصول کافی ، ج 8 ، ص 248 )ترجمه : امام باقر(ع) مي‌فرمايد: ... و خداوند بدگانی نفرین شده و ناهنجار دارد که مردم از تلاش آنان بهره مند نمی شوند و ایشان در میان مردم مانند ملخ هستند که به هر جیز برسند آن را می خورند و نابود می کنند.

ادامه مطلب

موسسه صراط مبین

نشانی : ایران - قم
صندوق پستی: 1516-37195
تلفن: 5-32906404 25 98+
پست الکترونیکی: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید