چاپ کردن این صفحه

تعليم و تربيت در اسلام

تعليم و تربيت در اسلام

آموزش و پرورش يكى از اهداف اساسى اسلام است . تزكيه و تعليم و هدايت مردم به سوى آن ، يكى از وظايف پيامبران الهى بوده است . قرآن كريم مى فرمايد:

(كَما اَرْسَلْنا فيكُمْ رَسوُلاً مِنْكُمْ يَتْلُوا عَلَيْكُمْ اياتِنا وَ يُزَكّيكُمْ وَ يُعَلِّمُكُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُون )(152)

هـمـان گونه رسولى در ميان شما از نوع خودتان فرستاديم تا آيات ما را بر شما بخواند و شما را تزكيه كند و كتاب و حكمت بياموزد و آنچه نمى دانستيد به شما ياد دهد.

(هـُوَ الَّذى بـَعـَثَ فـِى اْلاُمِّيـيـّنَ رَسـُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ اياتِهِ وَ يُزَكيّهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَالْحِكْمَةَ)(153)

 

او كـسـی اسـت كـه در مـيـان جمعيت درس نخوانده رسولی از خودشان برانگيخت تا آياتش را بر آنهابخواند و آنها را پاكيزه كند و كتاب و حكمت بياموزد.

پيامبر اكرم (ص ) نيز انگيزه بعثت خود را تكميل برنامه های اخلاقی اعلام می كند:

(بُعِثْتُِلاُتَمِّمَ مَكارِمَ اْلاَخْلاقِ)(154)

دو شـرط لازم كـه بـرای تـصـدی امـور مهم در نظر گرفته می شود، علم و تقواست كه هر دوی آنهابر اثر تعليم و تربيت حاصل می شود.

اصـل تـبـليغ و دعوت كه مهمترين عامل گسترش اسلام و از تكاليف مهم مسلمانان است ، با شناخت اسلام و علم به احكام آن وشيوه های تبليغ عملی می شود.

روش تربيتی اسلام

اسـلام بـرای تـربـيـت انـسـانـها، به اساسی ترين عنصر توجه می كند و آن فطرت است . در آيات قرآن كريم ، خلقت انسان بر فطرتی الهی و ثابت بنا شده (155)و در روايات نـيـز آمده است كه انسان بر فطرت الهی خلق می شود.(156) امام صادق (ع ) درپاسخ ‌به اين سؤ ال كه دين حنيف چيست ،می فرمايد:

(هِیَ الفِطْرَةُ الَّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَيْها، فَطَرَهُمْاللّهُ الْخَلْقَ عَلَی مَعْرِفَتِهِ)(157)

دين حنيف فطرت است ، فطرتی كه خداوند در نهاد تمام افراد بشر آفريده است . خداوند انسان را با فطرت معرفت خويش خلق كرده است .

عوامل اصلی تربيت

عـوامـل مـؤ ثر در تربيت انسان ، سه عامل وراثت ، تعليم وتربيت و محيط است .اسلام در هر سه مـورد بـرنـامـه هـای دقـيـقـی ارائه داده است . مختخصصان علوم تربيتی و روان شناسی ، دوران طفوليت را بهترين وقت برای آغاز تربيت می دانند، در حالی كه اسلام به ازدواج و انعقاد نطفه و حـتـی قـبـل از آن تـوجـه دارد. قـرآن كـريـم ايـن مـطلب را در ضمن مثالی آورده و بر قابليت و استعداد، تاءكيد كرده است .

(وَ الْبَلَدُ الطِّيِّبُ يَخْرُجُ نَباتُهُ بِاءِذْنِ رَبِّهِ وَ الَّذی خَبُثَ لايَخْرُجُاِلاّ نَكِداً)(158)

و سرزمين پاكيزه (و شيرين ) گياهش به فرمان پروردگار می رويد، اما سرزمينهای بدطينت (و شوره زار) جز گياه ناچيز و بی ارزش از آن نمی رويد.

در بـرنـامـه هـای تـربـيـتـی اسـلام تـاءكـيـد مـی شـود كـه بـا تشكيل خانواده صحيح ، پايه های شخصيت كودك بر اصولی استوار، بنيان نهاده شود.

دوران كـودكـی نـسـبـت بـه دوره هـای ديـگـر نـقـش زيـر بـنـايـی دارد و بـايـد اصـول و روشـهـای صـحـيحی در راه تربيت كودكان به كار گرفته شود. تعليم وتربيت در دوران كـودكـی بسيار راحت صورت می گيرد. اميرالمؤ منين (ع ) در وصيت به فرزندش امام حسن (ع ) می فرمايد:

(اِنَّما قَلْبُ الْحَدَثِ كَاْلاَرْضِ الْخالِيَةِ مااُلْقِیَ فيها مِنْ شَيْی ءٍ قَبِلَتْهُ فَبادَرْتُكَ بِاْلاَدَبِ قَبْلَ اَنْيَقْسُوَقَلْبكَ وَ يَشْتَغِلَ لُبُّكَ)(159)

قلب نوجوان مانند زمين خالی از بذر و گياه است كه هر چه در آن افشانده شود، از دوران كودكی اقـدام بـه پـرورش تـو كـردم بـيـش ازآنـكـه دل تـو سـخـت شـود و عقل تو مشغول گردد.

و نيز:

(اَلْعِلْمُ مِنَ الْصِّغَرِ كَالْنَّقْشِ فِی الْحَجَرِ)(160)

آموختن در كودكی مانند، كندن نقش بر روی سنگ است (كه بسيار پايداراست ).

پـس از خـانـواده ، رسالت سنگين تعليم و تربيت بر عهده جامعه است كه در مدرسه ، مسجد، ... دانشگاه و مواضع ديگر نقش خود را ايفا كند.

نـونـهـالان امـروز، مـتـصـديـان امـور جـامـعـه فـردا هـسـتند. بخش مهمی از شخصيت آنان در مدرسه شـكل می يابد. دولت اسلامی بايد با استفاده از مربيان عالم و مهذّب و تاءمين امكانات آموزشی به ايفای صحيح مسؤ وليت خود بپردازد.

در مـتـون اسلامی بر اغتنام فرصت دروان كودكی و نوجوانی سفارش بسيار شده است . اميرالمؤ منين (ع ) می فرمايد:

(مَنْ لَمْ يَتَعَلَّمْ فِی الْصِّغَرِ لَمْيَتَقَدَّمْ فِی الْكِبَرِ)(161)

كسی كه در كودكی درس نخواند، در بزرگی رهبر و پيشوای مردم نمی شود.

امام صادق (ع ) در باره زمينه مساعد رشد و تربيت در نوجوانان فرمود:

(عَلَيْكَ بِْاِحْداثِ فَاِنَّهُمْ اَسْرَعُ اِلی كُلِّ خَيْرِ)(162)

به نوجوانان توجه كن كه آنان سريعتر به هر خير و صلاحی متوجه می گردند.

تربيت صحيح می تواند زمينه های پستی و ناپاكی خانوادگی و تمايلات نامطلوب را از بين بـبرد. معاوية بن يزيد و عمربن عبدالعزيز از خلفای بنی اميه هستند. معاويه بن يزيد در روز چـهـلم حـكومتش بر منبر رفت و يزيد و معاوية ابی سفيان را لعن كرده و از خلافت به علت اينكه حق او نيست ، كناره گيری كرد. عمربن عبدالعزيز نيز در زمان خلافت خود لعن بر اميرالمؤ منين را كـه از سـوی خـلفـای امـوی برای تحقير ائمه (ع ) و شيعيان آنان مرسوم شده بود، ممنوع اعلام كـرد. رفـتار دو خليفه اموی به علت تاءثير تعليمات معلّمين متعهد آنان در دوران كودكی بوده است .(163)

محيط وسيع اجتماع نيز در شكل گيری شخصيت انسان ، نقش مهمی دارد و افراد بسياری الگوهای رفتاری خود را از آن دريافت می كنند.

اسلام برای سازنده بودن محيط از اهرمهای مختلفی استفاده می كند. از سويی به وسيله قانون نـظـارت عـمومی و امر به معروف و نهی ازمنكر، سعی در سالم نگاه داشتن محيط اجتماع دارد و از سـوی ديـگـر با بر حذر داشتن افراد از همنشينی و معاشرتهای بد آنها را از گزند پليديها و زشتيها محفوظ می دارد.

امـربـه مـعروف و نهی از منكر به عنوان يك وظيفه واجب همگانی اعلام شده است و از آن به عنوان فـريـضه ای كه به سبب آن واجبات ديگر اقامه شده و از تسلط اشرار جلوگيری می شود ،ياد شده است .

فرد مسلمان بايد بر اساس تعليمات رهبران دينی از رفاقت و معاشرت با افراد احمق ، ناپاك ، ظـالم ، خـائن ، سـخـن چـيـن ، دروغـگـو، چـاپـلوس و شـرور پـرهـيـز كـنـد و در مـقـابـل بـه هـمـنـشينی با افراد پاك ضمير، عاقل ، روشنفكر و عالم توصيه شده است . تاءكيد معصومين (ع ) در باره رفيق ، به دليل تاءثير مهم اوست .

پيامبر اكرم (ص ) فرمود:

(اَلْمَرْءُ عَلی دينِ خَليلِهِ وَ قَرينِهِ)(164)

روش آدمی بر طبق مذهب و سيره دوست و همنشين خويش است .

امام صادق (ع ) فرموده است :

(مَنْ يَصْحَبُ صاحِبِ السُوءِ لايَسْلَمُ)(165)

كسی كه با رفيق بد همنشين شود، سالم نمی ماند و سرانجام به ناپاكی آلوده می شود.

پيامبراكرم (ص ) يكی از سعادتهای انسان را داشتن رفقای خوب می داند.(166)

اهميت تحصيل علم در اسلام

در بـرنـامـه هـا و مـسـؤ وليـتـهای حكومت اسلامی ، آموزش ، بعداز پرورش از اهميت بسيار زيادی بـرخـودار اسـت . مـردم مـسـلمـان بـا صـراحـت و شـدت بـه تـحـصـيـل عـلم بـه هـر وسيله ممكن و با هر گونه سختی و تلاش ترغيب و تشويق شده اند. امام سجاد(ع )فرمود:

(لَوْ يـَعـْلَمُ النـّاسُ مـا فـی طـَلَبِ الْعـِلْمِ لَطـَلَبـوُهُ وَ لَوْ بـِسـَفـْكِ الْمـُهـَجِ وَ خُوْضِالْلُّجَجِ)(167)

اگـر مـردم از آنـچـه در دانـش آمـوزی اسـت ، آگـاهـی داشـتـنـد ،حـتـی بـا خـون دل خوردن و رفتن در اعماق درياها آن را طلب می كردند.

در مـورد اهميت دادن اسلام به علم نظير همين بس كه وحی الهی و بعثت پيامبراسلام (ص ) با ذكر مـسـائل مـربـوط بـه عـلم نـظير آموختن ، قرائت و قلم آغاز شده است . بر خلاف نظامهای آموزشی امروز كه محدود به قيودی است ، نظام آموزشی دراسلام دارای ويژگيهای زير است :

1 ـ عـمـوميت : تاءكيد اسلام بر فراگيری علم ، همه رشته های علمی مشروع را دربرمی گيرد و تحصيل در تمام علوم مورد نياز جامعه ، واجب شمرده شده است .

2 ـ نبودن شرط صنفی : همه افراد، گروهها و اصناف مختلف مردم می توانند و حق دارند كه به تحصيل علم بپردازند. پيامبر(ص ) فرمود:

(اِنَّ اللّهَ يُحِّبُ بِغاةَ الْعِلْم )(168)

خداوند دانش پژوه را دوست دارد.

3 ـ نـبـودن شـرط سـنـی : بـرای فـراگـيـری عـلم ، شـرط سـنـی وجـود نـدارد. رسول خدا(ص ) فرمود:

(اُطْلُبُوا الْعِلْمَ مِنَ الْمَهْدِ اِلیَ اللَّحْدِ)(169)

از گهواره تا گور دانش بجوييد.

4 ـ غيرموقت بودن : تحصيل علم ، محدود به اوقات خاصی نشده است .

امام صادق (ع ) می فرمايد:

(طَلَبُ الْعِلْمِ فَريضَةٌ فی كُلِّ حالٍ)(170)

تحصيل علم درهر حال واجب است .

5 ـ عدم شرط جنسيّت : پيامبراكرم (ص ) فرمود:

(طَلَبُ الْعِلْمِ فَريضَةٌ عَلی كُلِّ مُسْلِمٍ)(171)

طلب علم در هر حال واجب است .

6 ـ نـبـودن مـحـدوديـت مكانی : امام صادق (ع ) دستور به كسب علم حتی در دورترين سرزمينها می دهد:

(اُطْلُبُوا الْعِلْمَ وَلَوْ بِالْصيّن )(172)

دانش بجوييد اگر چه در چين باشد.

در مكتب اسلام به منظور حفظ و گسترش علوم سفارش مؤ كد بر فراگيری نوشتن و ضبط وثبت علوم شده است .

آموزش و پرورش و ساير نهادها

امروزه منظور از آموزش و پرورش يك نهاد اجتماعی و يك مجموعه برنامه ريزی شده است . نهادی كـه بـا سـايـر نـهـادهـای اجـتـمـاعی ارتباط دقيق و متقابل دارد و از آنها اثر می پذيرد و در آنها تاءثير می گذارد.

بـرخـی عـقيده دارند كه مقصود از نهاد آموزش و پرورش ، تنها آن كاری نيست كه سازمانها و مؤ سـسـات پـيـرو وزارت آمـوزش و پـرورش و فـرهـنـگ و آمـوزش عـالی بـر عـهـده دارنـد بـلكـه شـامـل هر گونه فعاليتی است كه در زمينه تعليم و تربيت و فرهنگ جامعه صورت می گيرد. بـنـا بـرايـن كارهايی كه توسط راديو، تلوزيون ، روزنامه ها و مجلات ، كتابها و رساله ها، سـيـنـمـا، تـئاتـر، خـطـبـه هـای نـماز جمعه ، آداب و مراسم ملی ، شعاير و مناسك دينی و مذهبی ، سخنرانيها، تظاهرات سياسی ، فعاليتهای هنری و... انجام می يابد، همه در چارچوب آموزش و پرورش قرار می گيرد.(173)

بـطـور كـلی ، بـا نـهاد آموزش و پرورش می توان ساير نهادها را تثبيت يا تحكيم و تقويت يا اصـلاح كـرد و جـامـعـه را به اهداف دور و نزديكش سوق داد. اگر تعليم و تربيت جامعه ای در مـسـيـر صـحـيـح نـبـاشـد، ديـر يـا زود سـايـر نـهـادهـا دسـتـخـوش بـی نـظـمـی و اخـتـلال مـی شـونـد و هـمـه امـور و شـؤ ون زنـدگـی اجـتماعی در خطر فساد و نابودی قرار می گيرند.

بنابر آنچه كه گفته شد، آموزش و پرورش برحكومت ، اقتصاد، صنعت و روند رشد و توسعه تـاءثـيـر مـسـتـقـيم دارد و از بسياری از نهادهای اجتماعی تاءثير پذيری دارد و روابط ناسالم اقـتـصـادی ، بـرنـامـه هـای غـلط امـور اداری و اسـتـخـدامـی و عـدم استقلال قوای حاكم می تواند تاءثيرات منفی بر آن داشته باشد.

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)