تقدیم به او که خونش نه بر «زمین» که بر «زمان» ریخته شد.

  • دوشنبه, 07 بهمن 1398 07:06
  • بازدید 2413 بار

شهید سلیمانی مالک اشتر هزاره بیستم بود آن‌هم در دوران بارش فتنه و مرد عرصه فرهنگستان ارزش‌ها در برابر نیرنگ ستان عالم بود. خدایی نا مکرر و اقیانوسی که عمود بر زمین ایستاده بود

بسمه الحق المبین
مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا(احزاب ۲۳)
برخی از آن مؤمنان، بزرگ مردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بستند کاملاً وفا کردند، پس برخی پیمان خویش گزاردند (و بر آن عهد ایستادگی کردند تا به راه خدا شهید شدند مانند عبیده و حمزه و جعفر) و برخی به انتظار (فیض شهادت) مقاومت کرده و هیچ عهد خود را تغییر ندادند (مانند علی علیه السّلام که در کوفه به محراب عبادت شهید گشت).

 اگر دنیای خشم و خشونت و جهان جنگ و جمود، این رستاخیز عظیمی که در حال رخ دادن است را به نیکی به نظاره بنشیند، به‌یقین درخواهد یافت که «قاسم سلیمانی» ، نه «کُشته» ، که «کِشته» شد. او از این کالبد جسم خروج کرد اما به ملکوت عروج کرد.
آن‌هم نه‌فقط در بوستانی به وسعت ایران، که در «مَزرعی به گستره‌ی هستی».
آری؛
«بذلِ جان» آن مجاهد، «بَذرِ بینشی» گشت و در دل تمامی آزادی خواهان، صلح‌طلبان و ستم‌ستیزان کاشته شد.
و «خون» آن شهید که تا دیروز در«تَن» او جاری بود، از امروز در «وطن» او و فراتر از آن در جهان و در کالبد مجاهدان ساری است.
همان خونی که نه بر «زمین» ، که در «زمان» ریخته شد تا برای همیشه‌ی تاریخ، «باغ بینش» جان‌ها را آبیاری کند.
لذا بنا به وعده‌ی الهی دیری نخواهد پایید که عالَم و عالمیان، اثرات زنده و ثمرات ارزنده‌ی این جان‌فشانی و بذرافشانیِ جاودانه را خواهند دید.
 آهای «عشق پژوهان»؛
 به منِ واله بگویید، ازاین‌پس «قاسم سلیمانی» را «حاجی» بخوانم، یا «ناجی» بدانم ؟!
مجاهد دیروز دوران ۸سال دفاع مقدس و ۴ دهه مبارزه و حضور پر ظهور در قامت یک درخت تناور امروز پس از عمری جهاد و مبارزه با عروجی سرخ پا به جهان جاودانگی‌ها گذاشت.
او شهید حاضر و عضید ناظر است.
در سوگ بزرگ‌مردی نشسته‌ایم که سر بر دار کرد اما از هدفش دست‌بردار نبود. شهید سلیمانی تفسیر جامع روایت رسول اکرم (ص) است که فرمود:
حیاة الارض بالانسان و حیاه الانسان بالروح وحیاه الروح بالعقل وحیاه العقل بالعلم وحیاه العلم بالعمل وحیاه العمل بالاخلاص.
طی این مراحل و رسیدن به مرحله اخلاص کار هرکسی نیست.
شهید سلیمانی
مالک اشتر هزاره بیستم بود آن‌هم در دوران بارش فتنه و مرد عرصه فرهنگستان ارزش‌ها در برابر نیرنگ ستان عالم بود. خدایی نا مکرر و اقیانوسی که عمود بر زمین ایستاده بود
شهید سلیمانی، شهید مرگ آگاه بود.
زندگی او به ما آموخت برای مؤثر بودن و خدایی شدن، می‌توان از تمام جنجال‌ها و خطوط رنگارنگ سیاسی و بازار مکاره احزاب ارتفاع گرفت.
او مورد وثوق مقام معظم رهبری و تمام ارکان نظام بود. یک فرمانده مؤلف بود. یک بسیجی باهوش. آینده‌نگر. دشمن‌شناس. دقیق. فرمانده کم‌حرف که با صدای بلند می‌اندیشید. و با عمل حرف می‌زد و از عمل حرف نمی‌زد. کارنامه داشت چون برنامه داشت و ساکن سرزمین حسرت نبود چون اهل حرکت بود. و از جمود و سکون دور بود. مطمئنم ایشان در هر حوزه‌ای اگر وارد می‌شد در اوج و قهرمان می‌شد. حتی در رمان و شعر و دانشگاه و تدریس....
شهید سلیمانی ۵ ویژگی شگفت داشت:
۱. لبخند(ارتباط مؤثر)
۲. آرامش(اعتمادبه‌نفس بالا)
۳.توکل و دوراندیشی
۴. ساده زیستی
۵.جهان‌وطنی
و از ۵ خصلت به دور بود:
۱. غیبت
۲. تخریب و تحزب
۳‌. بددلی و غرور
۴. بدقولی
۵. جایگاه طلبی و جاه جویی
او از نسل نام‌آوران و کهنه بسیجیانی بود که کهن بودند و ازلی
دوره دافوس
دوره رنجری
دوره چتربازی
دوره نوپو
دانشکده افسری
و...ندیده
 اما در اوج این دوره‌ها و فراتر از این مدارج سیر می‌کرد و خط می‌داد و خطا نداشت
همچون
چمران
باکری‌ها
همت
خرازی
و....
غلامحسین افشردی(حسن باقری) که نقشه و کاغذ کالک و اتاق فکر جنگ را در گلف اهواز باب کرد و عراق را در محاق برد.
(و آن زمان ما بچه بسیجی خرده‌پا بودیم)
و زندگی این شیر بی‌ادعا سلیمانی سلیم‌النفس با ۶ مرحله عجین بود
۱.بسیجی و جهادی و پاسدار
۲.فرمانده تیپ و لشکر استان کرمان
۳. فرمانده سپاه ثارالله
۴. فرمانده سپاه قدس منطقه‌ای
۵. فرمانده محور مقاومت در سطح فراملی
۶. سردار دل‌ها در عروجی عارفانه

ده درس مدیریتی از زندگی شهید سلیمانی خدمتتان تقدیم می‌کنم:
۱. زندگی شهید سلیمانی به ما آموخت که گاه یک نفر در یک کشور بزرگ و تاریخی و دینی می‌تواند ناجی و آرامش‌بخش باشد و بخش مهمی از آرامش و آسایش یک مات را در سایه نیایش و خردورزی خویش تضمین کند.
۲. تعریف عملیاتی از مدیریت زندگی این فرمانده دوراندیش اوج تعاریف مدیریت را به نمایش گذاشت. و آن اینکه مدیریت: یعنی کار در محدودیت‌ها و موفقیت در پایان یاس.
۳.زندگی این شهید به ما آموخت در عصر بارش فتنه و وزش بادهای سموم روغن فکران و خرد قوزان می‌توان حیات بخشید و مرگ آگاه بود.
۴. این شهید سعید به ما آموخت آغاز بصیرت، مرحله شناخت است. شناخت خود و دیگران. شناختشان از جوانان فوق‌العاده بود، چون جوان رادیکال است، خام است، سریع القضاوت است و سریع الرضا.
جوان
بد نیست-بلد نیست
می خواهد-ولی برنمی‌تابد
خجول و عجول و هلوع است
اهل تقصیر است-چون تحت تاثیراست....
و این‌ها را شهید سلیمانی خوب درک می‌کرد.
امام علی (ع)می‌فرماید:
فاقد البصر، فاسد النظر
انسان بی‌بصیرت و بینش، رأی اش باطل است.
چرا چون احساسی عمل می‌کند، حرف آخر را اول می‌زند، راحت سواری می‌دهد، بوق دیگران می‌شود و....
۵. زندگی این شهید آرامش در عین صلابت را به ما آموخت.
۶. به ما یا داد برای در خدایی و باخدایی و از خدایی و به خدایی شدن باید روح پرستنده داشت.
چون شهید سلیمانی نیایشگاه متحرک بود. اهل شرع بود و اهل گذشت، اهل مدارا و مدیریت بود. جمع روح ستیهنده و روح پرستنده بود، که کار بسیار دشواری است. به قول لاندین در کتاب مکتب‌های روان‌شناسی انسان ازیک‌طرف خویشاوند حیوانات و از طرفی همسایه فرشته‌هاست. جسم، حیوانی است و روح، الهی است.
البته غربی‌ها به این سخن لاندین می‌نازند اما کاملش در کلام امیر که امیر کلام است آمده:
 قَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ رَكَّبَ فِي اَلْمَلاَئِكَةِ عَقْلاً بِلاَ شَهْوَةٍ وَ رَكَّبَ فِي اَلْبَهَائِمِ شَهْوَةً بِلاَ عَقْلٍ وَ رَكَّبَ فِي بَنِي آدَمَ كِلَيْهِمَا فَمَنْ غَلَبَ عَقْلُهُ شَهْوَتَهُ فَهُوَ خَيْرٌ مِنَ اَلْمَلاَئِكَةِ وَ مَنْ غَلَبَتْ شَهْوَتُهُ عَقْلَهُ فَهُوَ شَرٌّ مِنَ اَلْبَهَائِمِ. (علل الشرایع / ترجمه ذهنى تهرانى ؛ ج 1 , ص 41 )
فرموده است اميرالمؤمنين عليه السّلام كه خداوند قرار داده براى ملائكه عقل را بدون شهوت(جنسى و غيره)و قرار داده براى حيوانات شهوت را بدون عقل، و قرار داده براى بنی‌آدم هم عقل و هم شهوت را، پس هر كه از بنی‌آدم عقلش غالب شود بر شهوتش از ملائكه بهتر و افضل است، و هرکسی شهوتش بر عقلش زيادتى كند از حيوانات پست‌تر و بدتر است. (زيرا بعضى از اعمال را مرتكب مى‌شود كه حيوانات مرتكب نمی‌شوند و نيز در قيامت معذب است و حيوانات معذب نيستند)
۷. داشتن آرمان والا ویژگی ممتاز شهید سلیمانی بود. زندگی شهید به ما آموخت انسان دارای آرمان همیشه خاطرآسوده است.
در دل خطر
در دل حادثه
در دل طوفان
در دل بحران غران است.
آدم‌های راحت دودسته‌اند: آدم‌های دارای آرمان و آدم‌های فاقد آرمان. بقیه کانفرمیست اند(حزب بادند)
۸. زندگی شهید به ما آموخت خصلت پیامبرانه باید داشت وان مردم‌داری است.
امروز در رشته جامعه‌شناسی گرایش و واحدهای جامعه‌شناسی مردم مدار گنجانده‌اند و ۵ بعد دارد.
۱. لبخند و زبان بدن و ارتباط
۲. شنود مؤثر
۳.حل مشکل دیگران
۴. بذل و بخشش
۵ فداکاری تا مرحله شهادت

۹. زندگی شهید سلیمانی مشی حرفه‌ای را به ما آموخت. در هر کاری باید حرفه‌ای عمل کرد که مصادیق آن در زندگی شهید سلیمانی خیلی زیاد است.
۱۰. زندگی شهید سلیمانی به ما آموخت فردی مفید باشیم. مفید بودن به سواد نیست، باسوادان وطن‌فروش و سکولار فراوان‌اند. ای‌بسا تحصیل‌کردگان خودشیفته که آسیب ملتشان هستند. علم شریف است به شرطی که حجاب الاکبر نشود.
سه‌گانه شهرت-قدرت-علم تفرعن زاست امیدوارم که مشی مجاهدانه شهید سلیمانی سرمشق مجدانه ما گردد.

والسلام
حسین خنیفر
رئیس دانشگاه فرهنگیان
29/10/1398

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

نظر دادن

پیام هفته

مصرف کردن بدون تولید
آیه شریفه : وَ لَنُذيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى‏ دُونَ الْعَذابِ الْأَکْبَرِ ... (سوره مبارکه سجده ، آیه 21)ترجمه : و ما به جز عذاب بزرگتر (در قیامت) از عذاب این دنیا نیز به آنان می چشانیم ...روایت : قال أبي جعفر ( ع ): ... و لله عز و جل عباد ملاعين مناكير ، لا يعيشون و لا يعيش الناس في أكنافهم و هم في عباده بمنزله الجراد لا يقعون على شيء إلا أتوا عليه .  (اصول کافی ، ج 8 ، ص 248 )ترجمه : امام باقر(ع) مي‌فرمايد: ... و خداوند بدگانی نفرین شده و ناهنجار دارد که مردم از تلاش آنان بهره مند نمی شوند و ایشان در میان مردم مانند ملخ هستند که به هر جیز برسند آن را می خورند و نابود می کنند.

ادامه مطلب

موسسه صراط مبین

نشانی : ایران - قم
صندوق پستی: 1516-37195
تلفن: 5-32906404 25 98+
پست الکترونیکی: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید