چاپ کردن این صفحه

دوست عزیز ؛ استیثار ممنوع.

دوست عزیز ؛ استیثار ممنوع.

تازه داخل هواپیما نشسته بودیم و مشغول جایابی وسایل و تنظیم صندلی و.. بودیم که به طور اتفاقی یکی از دوستان دوران دانشگاه را دیدم. سال ۱۳۷۲ یادش بخیر. تازه وارد دانشگاه شده بودیم و صاف و ساده بودیم. رو راست و صادق.  نه غروری و نه درجه بندی طبقاتی و نه جدایی از مردم. به گمانم هیچکدام در وجود ما نبود.
 بعدها دوستم (به گمانم و گمان دیگران) با استفاده از رانت و ارتباطات و شهرت دایی نسبتا نامدارش در استان و شهرستان خود و البته به اضافه تلاش های بی دریغ سیاسی و جناحی، نماینده دوره هشتم مجلس شد.
اگرچه او  در حال حاضر نماینده نیست و مدیرکل یکی از وزارتخانه هاست( و این هم عجیب است چون جناح شان ناهمخوان است) اما نمی دانم چگونه توسط کادر هواپیما شناسایی شده بود. از او خواستند که به همراه یک نماینده سابق دیگر (البته بسیار مشهورتر از دوستم ) از ردیف ۲۱ به ردیف ۱ منتقل شوند تا پذیرایی ویژه ای از آنها صورت بگیرد.
انتظار داشتم که این بزرگواران پیشنهاد مهماندار را رد کنند و راضی نشوند که در میان نگاههای مردم، امتیاز ویژه ای به آنها داده شود. به ویژه که یکی از آنها ملبس به لباس شریف روحانیت بود.
وقتی این صحنه را دیدم به یاد حکایت و حدیثی از پیامبر اکرم (ص) افتادم.  
 " بَينا رَسولُ_اللّه صلى الله عليه و آله يَطوفُ‏ بِالبَيتِ‏ إذِ انقَطَعَ شِسعُهُ‏، فَحَلَّ رَجُلٌ شِسعا مِن نَعلِهِ ثُمَّ ناوَلَهُ إيّاهُ، فَأَبى أن يَأخُذَهُ، وقالَ: هذِهِ أَثَرَةٌ ولا أقبَلُ أثَرَةً" پيامبر خدا مشغول طواف خانه خدا بود كه بند كفشش پاره شد. مردى بند كفش خود را باز كرد و به ايشان داد. پيامبر صلى الله عليه و آله از پذيرفتن آن امتناع ورزيد و فرمود:«اين، نوعى امتياز است و من امتياز را نمى‏پذيرم"(  المعجم الأوسط: ج ۳ ص ۱۷۴ ح ۲۸۴۰)
بله دوست عزیز ! به قول دوست دانشمند و دغدغه مندم (آقای دکتر حبیب نژاد) ،  استیثار و در نتیجه درجه بندیِ شهروندان(به هر درجه و طبقه بندی )  امری خطرناک است.به این خاطر خطرناک است که طبقه بندی شهروندان ،مقدمه ظلم به درجات پایین تر است.... استثیار و امتیازطلبی جامعه را به نابودی می کشاند و استعدادها را ازبین می برد ...
به همین دلیل ، ای کاش جلو نمی رفتید دوست عزیز...

محمدتقی دشتی ۹۷/۹/۲۰

این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)