اميدواري، حالتي نفساني است که در آن، انسان به اموري که انتظارش را دارد دلبستگی پيدا میکند. معمولاً اميد و آرزو، در فرهنگ فارسي، در کنار يکديگر به کار میروند، اما در زبان عربي بهصورت جداگانه با عنوانهای (رجا) و (امل) استعمال میشوند. با يک تحليل میتوان گفت: در هر اميدواري، آرزو هست، ولي هر آرزويي، اميدواري نيست.[2] با این مقدمه میتوان دریافت اميد در زندگي انسان، باعث انجام کارهاي شايسته و تلاشهای مفيد و پرثمر میشود و همچنین سبب تولید اهداف در طول زندگی میشود که برای رشد و توسعه جامعه هم این امر مفید است. در برابر اميد، نااميدي قرار دارد که زیانهای فراواني براي فرد و جامعه به دنبال دارد. افرادی که به علل گوناگوني همچون تبليغات دشمن، عجول بودن و فقدان آیندهنگری، احساس ناتواني، احساس خودکمبینی و مشکلات جسمي، به زندگي اميد ندارند و از همه مهمتر از پروردگار ناامیدند، زندگي را هيچ و پوچ میپندارند. آنها همیشه ناراحتاند که چه پيش خواهد آمد و چه سرنوشتي در انتظارشان است. لذا به هيچ کار مهمي دست نمیزنند و هيچ اقدام مثبتي انجام نمیدهند و چون اميدي به آينده ندارد، همیشه در یک زندگی عاری از انگیزه و عمل، غوطهور هستند. قرآن کریم ناامیدی را گناه بسیار بزرگی برمیشمارد و شدیداً دستور میدهد که باید از نومیدی دوری جست. اوضاع نابسامان اقتصادی، عدم مبارزه با فساد، بازیهای سیاسی و جناحی احزاب، مشکلات اجتماعی و عدم بلوغ رسانهها در داخل و از سوی دیگر هجمههای تبلیغاتی و قویِ دشمنان منطقهای و فرا منطقهای شرایط ایجاد یک بحران ناامیدی را در سطح کشور فراهم میکند. این یادداشت بنا ندارد تا عوامل نومیدی را یکبهیک احصا نموده و شرح دهد و بحث مسائل فردی و اجتماعی را در خصوص آن تفصیل دهد؛ چون دلایل ناامیدی در هر جامعهای متناسب با شرایط آن جامعه متفاوت است و این وظیفه مسئولان و نخبگان جامعه است که عوامل را بررسی کرده و به آن بپردازند. بدون تعارف در حال حاضر نااميدي نسبت به آينده ازجمله مهمترين دغدغههاي شهروندان و کارشناسان اجتماعي ايران است. به نظر میرسد اگر چارهای در این خصوص نشود، تبعات خوبی برای کشور متصور نیست.
از همین رو این یادداشت بنا دارد به جهت اهمیت روحیه امید در جامعه و مقابله با یأس و نومیدی و با توجه به شرایط حال حاضر جامعه که دشمنان خارجی و کجاندیشان داخلی خواسته و ناخواسته در جهت ناامیدی مردم گام برمیدارند مختصری راهکار در این خصوص ارائه دهد. امید است مسئولان و دلسوزان سعی کنند با انجام این امور کشور را از غلطیدن به ورطه ناامیدی بازدارند و مردم را باروحیه امید و همدلی طبق فرمایش مقام معظم رهبری به آینده ایران اسلامی امیدوارتر نمایند.
1- حیطه اقتصادی: تمام نهادهای حاکمیتی (اجرایی- نظارتی- تقنینی) باید بهسرعت و جدیت تمام در خصوص رفع مشکل معیشتی مردم بکوشند و عواملی همچون کاهش قدرت خرید مردم، فاصله طبقاتی، رانتهای اداری و برخورد با مفاسد اقتصادی بهخصوص دانهدرشتها را در اولویت کاری خود قرار دهند و سعی کنند مشکل بیکاری را با دلسوزی و خارج از هرگونه جناحبازی و سیاسیکاری حلوفصل نمایند تا مردم احساس اینکه در مملکت اسلامی تلاش برای آبادانی دنیا مقدمهای برای آبادانی آخرت است را احساس کرده و مشاهده نمایند.
2- حیطه آموزشی- پژوهشی: نهادهای آموزشی مانند حوزه و دانشگاه باید روحیه امید و تلاش را در جامعه تزریق کنند و درصدد باشند این روحیه بهجای روحیه شانسآزمایی و بختآزمایی نهادینه شود و در این مسیر باید از دوران دبستان این امر مهیا و اجرا گردد که فرزندان یاد بگیرد حاصل دسترنج خود را باید مصرف کنند نه اینکه متکی به خرافات و شانس و بختآزمایی رشد کنند. همچنین نهادهای آموزشی باید مسئله امید را بهعنوان یک مهارت در میان دانشآموزان آموزش دهند.
3- سیاسی: مسئولان سیاسی و احزاب کشور این نکته را باید دریابند که هرگونه اظهارنظر آنان در فضای عمومی جامعه تبعات خاص خود را دارد و میتواند سبب خسارات جبرانناپذیری شود. از همین رو باید آنها در اظهار نظرات خود ملاک مسائل درونی و بیرونی را مدنظر داشته باشند و به جد باید این فرمایش امام خمینی (ره) را نصبالعین خود قرار دهند. ایشان در خصوص عدم تضعیف روحیه مردم از سوی مسئولین میفرماید: شماها که در استانها هستید و ایشان که در مرکز هستند، من که اینجا هستم همه باید همیشه در صحبتهایمان توجه بکنیم به اینکه این صحبت در یک اتاق دربسته نیست؛ این صحبت در همه ایران پخش میشود و همه میشنوند. حالا کشاورزها همه رادیو دارند و همه میشنوند. نباید ما یکچیزی بگوییم که این روحیهها تضعیف بشود. ما باید تقویت کنیم این روحیهها را؛ و مبادی اصلاح پیش ما هست؛ یعنی ما هم مخازن زیاد داریم که میبردند و حالا نمیتوانند ببرند و هم نیروی انسانی داریم که پیشتر جلویش را میگرفتند و حالا کسی نمیتواند جلویش را بگیرد. همهچیز داریم ما؛ یعنی یک مملکت غنی ما داریم؛ مملکت غنی است لکن باید اهالی این مملکت از این غنا استفاده بکند. پیشتر نمیگذاشتند؛ حالا باید بکنند. اینها را تقویت بکنید همیشه... .
درهرصورت، گله من این بود که هم دولتیها، یعنی وزرا و نخستوزیر و هم سایر آقایان، این صحبتها یکقدری اسباب این شد که مردم نگران بشوند. البته شماها نگران اوضاع هستید! لکن قاعدهاش این بود که یکجوری باشد که پخش نشود که همه بفهمند که توی چنته شما چیزی نیست! شما باید به همه بفهمانید و واقعش هم هست که شما همهچیز دارید. شما ملت را دارید [3]
آری مرحوم امام (ره) تا این حد به مسئله روحیه و امید در میان آحاد جامعه حساس بودند و آن را وظیفه مسئولین میدانستند که رعایت کنند تا جامعه دچار آسیب و درنهایت خودباختگی نشوند.
4- حیطه فرهنگی: در این حیطه باید نهادهای فرهنگی و اثرگذار جامعه به کمک نخبگان و کارشناسان دلسوز در دو سطح کوتاهمدت و بلندمدت اقدام به برنامهریزی و اجرای آن کنند تا بتوانند فرهنگ عمومی جامعه ایران را به سمت رضایت از زندگی و امید به آینده هدایت کنند. ناگفته نماند که این امر زمانی محقق و امکانپذیر خواهد شد که مسئولان این بخش به اهمیت پژوهش و کار کارشناسی و دوری کردن از حرکات نمایشی و زودگذر باور داشته باشند و حقیقتاً خود را ملزم به رعایت آن نمایند. بیشک اقدامات سطحی و غیر کارشناسی خود یکی از دلایل ناامیدی در سطح اجتماع میشود. تولید محتواهای امیدآفرین در فضای مجازی و مقابله با سایتها و نشریاتی که درصدد تولید روحیه ناامیدی هستند باید در دستور کار جدی نهادهای فرهنگی قرار گیرد.
5- حیطه رسانه: در عصر حاضر که عصر ارتباطات و انفجار اطلاعات است رسانهها بهخصوص صداوسیما از مهمترین ارکان پمپاژ امید و یا پمپاژ ناامیدی در سطح جامعه بهحساب میآیند. رسانه بهقدری مهم است که میتواند نقشها را کاملاً عوض نماید بهطوریکه یک سفیدی را کاملاً سیاه جلوه دهد و بالعکس. از همین رو رسانهها باید با اتخاذ رویکرد مناسب، درصدد باشند اولاً به جامعه تا سرحد ممکن روحیه ایمان، سلحشوری و امید را ترویج کنند و از سوی دیگر از عواملی که باعث کمرنگ شدن اعتماد عمومی مردم به نظام میشود جدا خودداری کنند و رسالت بیطرفی خود و بیان حقایق را کاملاً مراعات نماید تا همیشه مرجع اصلی مردم جامعه در همه ایام باشند. رسانهها بهخصوص صداوسیما باید با تولید برنامههای تخصصی روحیه نشاط و امید را اشاعه کند و اگر هم درصدد انتقاد برمیآید باید ابتدا شرایط جامعه را بسنجد و از سوی دیگر بر اصل کارِ کارشناسی و بیان حقیقت بدون هیچگونه ملاحظه باندی و جناحی اصرار ورزیده و از این رویکرد عدول نکند.
6- نهادهای مردمی: در پایان لازم است اشارهای هم به نقش و وظیفه نهادهای مردمی داشت که باید خود مردم در این مسیر گام برداشته و سعی کنند روحیه امید را در میان خود البته بهدوراز بزرگنمایی و حرکات کاذب ترویج کنند. نهادهای مردمی میتوانند با برگزاری دورهای آموزشی در خصوص مسائل روانی و جامعهشناسی و همچنین ترویج حس همدلی و همزبانی در بین آحاد جامعه سعی کنند روحیه مردم را افزایش داده و آنان را در برابر مشکلات داخلی و خارجی مقاوم سازند و مسئولین را در این امر یاریرسان باشند.
در پایان این یادداشت را با این کلام مقام معظم رهبری به پایان رسانده باشد که مسئولان و آحاد جامعه برای مقابله باروحیههای ناامیدی دستبهدست هم داده و با این آفت مهلک مبارزه نمایند.
مقام معظم رهبری میفرمایند: در نظام اسلامی نیز امید به آینده بسیار تعیینکننده است؛ چراکه در صورت ترسیم تصویری تیره از آینده، مسئولین و مردم از انجام وظایف خود دلسرد شده و نیروی لازم را برای ادامه فعالیتهای روزمره خود نخواهند داشت. درواقع اگر خون امید از رگهای جامعه تخلیه شود، جامعه به سمت سستی و خمودی پیش میرود. [4]
امید است مسئولان و نخبگان با تلاش بیوقفه خود تلاش نمایند امید را که مقدمه رشد و توسعه ملی است در میان جامعه گسترش دهند و با تمام توان خود با عوامل ناامیدی و یاس در هر سطح (داخلی- خارجی) مقابله جدی نمایند تا مردم و حتی خود مسئولان دچار سرخوردگی و احساس ناکارآمدی نکنند.
پاورقی ها
[1] صحیفه نور، ج 9 ص 24
[2] محجه البيضاء، ج 7، ص 249
[3] صحیفه امام، ج 7، ص 374
[4] بیانات در دیدار مسئولان صدا و سیما 15/11/81