در عرصه علم اکثر پژوهش ها به این دلیل آغاز می شود که مسئله ای ذهن پژوهشگر یا دستگاهی را به خود مشغول می کند و بدون حل مسئله امکان پاسخ به ابهامات و مجهولات وجود ندارد . به همین سیاق در بحث برنامه ریزی های سازمانی و اجتماعی و سیاسی نیز مسئله محوری نقش موثری دارد. بنابراین باید اغلب برنامه های کشوری و سازمانی برای حل مسئله باشد.
از نظر این نوشتار ، مسئله با سوال متفاوت است . سوال یعنی درخواست برای شنیدن پاسخ یک مجهول . یعنی مطالبه جواب یک قضیه مجهول که شاید فرد دانا به آن جواب دهد . اما مسئله علمی مد نظر ما یعنی گره به وجود آمده در مسیر علم و اجرائیات که تا کنون جوابی برای آن پیدا نشده یا این که پاسخ موجود ناقص و یا نادرست است به گونه ای که اگر پاسخ آن پیدا نشود ادامه حرکت در این مسیر امکان پذیر نبوده و یا با آزمون و خطا ممکن خواهد شد.
مسئله چیست ؟
مسئله آن گره و مجهول چند وجهی پیچیده ای است که در نگاه اول با معلومات و برنامه های موجود امکان حل آن وجود ندارد و ممکن است به مانعی برای رسیدن به اهداف عالی و کلان کشور و سازمان تبدیل شود. مانند کاهش گرایش مردم به نظام موجود سیاسی در یک کشور ، افزایش جرائم خشن در میان جوانان ، افت جایگاه اقتصادی کشور در منطقه ، کاهش جمعیت کشور ، عدم حاکمیت قانون ، فساد اداری و ...
البته مسئله لزوما سلبی و منفی نیست و حتی می توان ادعا کرد گاهی فعال است چون یک سیستم درحال پیشرفت قطعا با موانع ، مجهولات و گره هائی مواجه می شود که تا به حال با آنها مواجه نبوده و یا باید آنها را حل کند لذا نیاز به پژوهش و برنامه ریزی برای حل آن پیدا می کند . مثلا ضرورت ارتقاء رضایت مردم از نظام سیاسی یک مسئله اثباتی است، یا روش تامین و ارتقاء امنیت اقتصادی ، یک مسئله ایجابی است .
نمودار فرآیند تعمیق مساله
حل مسئله
حل مسئله دو بعد یا دو مرحله دارد:
1- پژوهش برای یافتن راه های علمی و نظری حل مسئله
2- برنامه ریزی اجرایی براساس راه های نظری پژوهش صورت گرفته
مراحل تشخیص و حل مسئله
1- وجود اختلال یا مانع در حرکت به سمت هدف کلان و یا چشم انداز تعیین شده
2- بررسی و ارزیابی اولیه مانع و تشخیص اولیه مسئله
3- مطالعه دقیق پیرامون مسئله برای تعیین مسئله اصلی و ابعاد و مفروعات و گستره آن
4- پژوهش و بررسی برای یافتن راه حل ها و راهکارهای حل مسئله و تعیین هدف کاربردی
5- برنامه ریزی برای تعیین وضعیت موجود مسئله ، وضعیت مطلوب آن و شاخص های تحقق هدف
محورهایی که باید در برنامه ریزی مدنظر قرار گیرد عبارتند از ؛
الف- ترسیم و تبیین مسئله و وضع موجود آن ( شامل ؛ شناخت دقیق مسئله و ابعاد ، عناصر , عمق و گستره آن ، شناخت عوامل و دلائل بروز مسئله، شناخت تبعات مسئله، شناخت گذشته و آینده مسئله). درک مسئله و شناخت دقیق آن اصلی ترین و مهم ترین مرحله و قدم برای حل آن است که معمولا مغفول واقع می شود
ب- تعیین دقیق هدف عینی و تبیین وضع مطلوب و نقطه ای که باید به آن جا برسیم.
ج- تعیین شاخص های تحقق هدف (نتیجه ایی که بعد از رسیدن به هدف به دست خواهند آمد و قابل سنجش و درک و لمس می باشد مانند ارتقاء رضایت مردم از نظام سیاسی به میزان 10 درصد براساس نظرسنجی موسسه الف)
د- تعیین روش ها و شیوه های حل مساله و وصول به هدف
ه- تعیین سیاست ها و الزامات و باید و نبایدهایی که باید در طی مسیر و در جریان حل مساله رعایت شوند.