موضوع این کتاب چیست؟
در بحث مالی حوزه، درون حوزویان دغدغه فراگیر این است که نحوه پرداخت وجوهات به شکل بسیار نامطلوبی است و این مسئله همه را آزار داده است. کار ما از اینجا شروع شد که این مسئله آزاردهنده چرا اینطور باقیمانده و درمان نمیشود اما وقتی جلوتر آمدیم دیدیم که بحث خیلی باید فراتر از این باشد و این درد یک بخش خیلی کوچکی از مشکل ماست.
وقتی ما سازمان روحانیت داریم، سازمان یک بخش مالی، یک بخش تعلیم و تربیت، یک بخش تبلیغ و... دارد. این بخش مالی سازمان روحانیت نیروی محرکه باقی اجزاست. یعنی ما با این بخش مالی باید تعلیم و تربیت، تبلیغ و همه بخشها را راه بیاندازیم، باید نگاه نظاممند به اقتصاد داشته باشیم.
وارد شدن به این مسئله خیلی سخت و دشوار هست. زندگی روحانیت برای مردم ناشناخته بوده است و یک رازآلودگی در آن بوده ، یکی از چیزهایی که خیلی مخفی بوده این است که طلاب چطور زندگی میکنند، ممکن است الان به دلیل رسانهها و به دلیل زیاد شدن طلاب و ارتباط بیشتر مردم با آنها تا حدی آشنا باشند، اما اگر عقبتر برویم خیلی برای مردم ابهام وجود دارد که طلاب چطور زندگی میکنند و اکثر تصوراتی هم که دارند که معیشت آنها چطور تأمین میشود غلط است، فکر میکنند که همه حقوق ماهانهای دارند که آن را میگیرند، یا همه به مسجد میروند، نماز میخوانند و با پولی که از مسجد میگیرند زندگی میکنند.
ما معتقدیم اگر این مسائل به صورت شفاف برای مردم گفته شود، خیلی بهتر است از اینکه ما راجع به اقتصاد حوزه و مسائل مالی حوزه چیزی نگوییم و مردم ذهنیتهایشان را از جاهای دیگر به شکلی غلط دریافت کنند. پس خود ما باید وارد این مسئله شویم و واقعا آن را روی میز بگذاریم و راجع به آن صحبت کنیم.
چه چیزی را بررسی کرده است؟
ما در اینجا یک نگاه تاریخی داشتیم، یک وضعیتشناسی کردیم. از گذشتههای دور آوردیم که حوزه از آن زمانی که بسیط بوده، چطور تأمین مالی میشده است. گفتیم که راههای تأمین معیشت روحانیت چطور بوده و نمونههایشان را هم در دورههای مختلف تاریخی آوردیم. این که ما به گذشته نگاه کنیم، یک فایده¬اش این است که حکومت دینی متهم نشود، یعنی بدانیم رویههایی بوده است و ربطی به حکومت دینی ندارد و از قبل بوده و الان هم هست.
بعد به وضعیت امروز رسیدیم. در وضعیت امروز حقیقت این است که طلاب شاید یکی از اقشار بسیار ضعیف جامعه از نظر مسائل معیشتی باشند. منتهی مردم چون با یک طیف خاصی در رسانه¬ها مواجه هستند، ممکن است تلقی دیگری داشته باشند که وضعیت مالی آنها خوب است.
ما در کتاب توضیح دادیم که وضعیت مالی طلاب الان چطور هست، چه عناصری تأثیرگذار است بخشی بیشتر ناظر به شهریه بوده، اما یک بخش مهمی که دیده نمیشود، بحث مشاغل طلاب است که طلاب صرفا از راه شهریه یا کارهای اینچنینی که هدیه بدهند و یا چیزی وقف باشد، معیشتشان تأمین نمیشود بلکه همیشه اشتغالاتی دارشته و دارند که هم به اشتغالات قبل از انقلاب و هم به اشتغالات بعد از انقلاب پرداختیم، چون با روی کار آمدن حکومت اسلامی دایره شغلی طلاب بسیار متفاوت شده است. قبل از انقلاب نهایتا طلبه میتوانست در دانشگاه تدریس کند، مثل شهید مطهری که وارد تدریس شده بود. اما الان مشاغل بسیار زیادی برای روحانیت هست، یعنی شما از قوه قضائیه در نظر بگیرید تا پژوهشکدهها و کارهای دیگر، حتی میتوان گفت در زمینه های هنری مانند فیلمسازی هم ورود کرده اند.
اینها را هم بررسی کردیم که بگوییم الان بحث شغلی طلاب چطور است، این بحث مهم است چون کارکردهای روحانیت هم بعد از انقلاب عوض شده است. این بخش نشان دادن وضعیت مالی حوزه بوده است.
در بخش دیگری از کتاب به این پرداخته¬ایم که در ادیان دیگر روحانیون آنها چطور زندگی میکنند، در مسیحیت، یهودیت و حتی در بودا چطور هستند و راجع به آسیبهای نظام مالی و عوامل این آسیبها در این ادیان نوشتیم.
اما بخش مهم و اصلی کتاب بیان جامع و راهکاری نظام مالی است که در سه بخش تأمین، مدیریت و توزیع، ضوابط منقحی بیان کردیم و برای اینکه این ضوابط را بگوییم سعی کردیم سخنان همه بزرگان را بررسی کنیم، از سخنان مقام معظم رهبری، سایر مراجع و یکسری مصاحبههایی که توسط موسسه صراط مبین تهیه شد، همه نظرات را تجمیع کردیم و گفتیم با توجه به این سخنانی که گفته شده، این مدلی میتوان رفتار کرد.
چه مدلی ارائه شده است؟
در بخش نهایی کتاب مدل ارائه شده است و سعی کردیم ابهامات و گره های ذهنی که وجود دارد را باز کنیم. در واقع این بخش بیشتر نخبگانی است یعنی اینطور نیست که منِ نویسنده در عالم خیالات خودم به نظراتی رسیدم و آن نظرات را نوشتم. اینها متکی به نظرات بزرگان حوزه و با استناد به آنها نوشته شده است و حجیم شدن آن هم به همین خاطر است، چون ما هر بخشی را که گفتیم بعد در ذیل آن آوردیم که این را چه کسی گفته و چطور گفته است.
قبل از اینکه ما به تأمین، مدیریت و توزیع برسیم، گفتیم یکسری اصولی هست که لازم است به آنها توجه شود. یکی اینکه ما باید راجع به بحث اقتصادی حوزه حرف بزنیم. دوم اینکه این بحث اقتصادی حوزه باید متناسب با آن شئون اخلاقی و معنوی حوزه طراحی شود، یعنی ما نمیتوانیم جاهای دیگر را ببینیم که ببینیم آنها در نظام مالیشان چه میکنند و ما هم همان کارها را بکنیم. ما همیشه در نظام مالی خودمان باید به آن جایگاه معنویمان توجه داشته باشیم.
بخش هایی را به شکل نمونه بیان می کنید؟
یکی از چالشهای مهم این است که آیا خود حوزه وارد کارهای اقتصادی بشود یا نشود؟ سرمایهگذاری بکند یا نکند؟در اینجا موافقین و مخالفین جدی دارد که برخی میگویند اصلا حوزه نباید وارد کار اقتصادی شود، یعنی حوزه نگوید که من اینقدر وجوهات گرفتهام و یا یک کسی اینقدر هدیه داده است و ما با آن کارخانه بسازیم و درآمد آن کارخانه صرف حوزه شود. ما در اینجا بحث کردیم که محاسن و معایب این کار چیست و باید چه کرد.
بحث مهمی بحث مشاغل روحانیت است. یک نکته مهمی که در اینجا به آن توجه کردیم این است که هر چیزی را شغل قلمداد نکنیم، یعنی شغل به معنای اصطلاحی که قرار است معیشت من از این راه تأمین شود، به هر چیزی شغل نگوییم، قرار نیست، پیشنمازی، سخنرانی و تبلیغ دینی شغل روحانی تلقی شود، اینها شغل نیست. اما یکسری چیزها هست که شغل هست. در آنجا مشکلی ندارد که بگوییم معیشت من از این راه تأمین میشود. مثلا منِ روحانی استاد دانشگاه میشوم و از آن راه حقوق میگیرم و زندگی میکنم و یا معلم میشوم و از آن راه زندگی میکنم. در بخش مشاغل یکسری ضوابطی مطرح کردیم مثل اینکه اولویتها را فراموش نکنیم، ناچار هستیم که برخی مشاغل را بپذیریم، از برخی شغلها باید جلوگیری شود و اجازه ندهیم که طلاب وارد آن کارها شوند و ...
یکی دیگر از مباحث مدیریت منابع مالی است. رشد ما مقداری کاریکاتوری است، قبلا مدیر حوزه، مرجع تقلید شیعیان بوده است و در عین اینکه مرجع تقلید بوده همه کارهای حوزه را انجام میداد. مردم وجوهات را به او میدادند و مثلا به آلمان نماینده اعزام میکرده که فلان مرکز اسلامی دایر شود. روی تعلیم و تربیت طلاب هم نظارت داشته و ... . اما الان نظام تعلیم و تربیت رشد کرده و به نوعی مستقل شده یعنی مرکز مدیریت حوزه تأسیس شده، اما وجوهات همچنان در دست مراجع است. از سویی نیز الان مراجع متعدد هستند، یعنی پولهایی که به دست مراجع میرسد پخش میشود و به آن چرخه تعلیم و تربیت به خوبی متصل نمیشود. ما گفتیم خود این بحث مدیریت منابع مالی هم خیلی مسئله مهمی است.
در بحث نهایی در این بخش نیز نوع توزیع را گفتیم. نوع توزیع فقط این نیست که چگونه پول را تحویل دهیم، بلکه به چه کسی بدهیم، چقدر بدهیم و تا چه زمانی بدهیم، سؤالات مهمی بود که ما به آنها توجه کردیم.
در نهایت هم همان مصاحبههایی که خودمان انجام دادیم را به عنوان پیوست آوردیم.
کتاب نظام اقتصادی روحانیت در 260 صفحه توسط موسسه صراط مبین منتشر و در دسترس علاقمندان وجود دارد.