کتاب تمایزات فقه و فقه سیاسی شامل: «مقدمه و ده گفتار: چرایی و جایگاه فقه و فقه سیاسی، تمایزات فقه و فقه سیاسی از منظر ضرورت، موضوع و روش ، بازخوانی هویت ومبانی فقه سیاسی، فقه سیاسی و تحلیل پارادایمی، گستره و قلمرو موضوعی فقه و فقه سیاسی، مسئلهشناسی و موضوعشناسی فقه و فقه سیاسی، روششناسی اجتهاد در فقه و فقه سیاسی، منبعشناسی تطبیقی در فقه و فقه سیاسی، کاستیها و موانع فقه سیاسی در جامعه امروز، آسیبشناسی پژوهش و نظریهپردازی در فقه سیاسی، ملاحظات پایانی» است.
مباحث مطرح در این کتاب که حاصل نشستهای تخصصی است، این امکان را در اختیار میگذارد که به هویت دانشی فقه سیاسی بر اساس محورهای فلسفه علم پرداخته شود تا نقاط تمایز آن با فقه و خلأها و نیازهای دانشی فقه سیاسی و راههای ارتقای جایگاه آن آشکار گردد.
گفتار «چرایی و جایگاه فقه و فقه سیاسی» به عناوین «تعریف فقه، کشف نظام و کارکرد فقه، احتمالات چهارگانه درباره فقه و نظامسازی، تعریف فقه سیاسی، تعریف نظام و تفصیل رابطه فقه و فقه سیاسی» پرداخته است.
در فصل «تمایزات فقه و فقه سیاسی از منظر ضرورت، موضوع و روش» موضوعات «مفهومشناسی فقه و فقه سیاسی، مناسبات تفقه دینی و دانشهای بشری، رابطه معرفت دینی و فقه سیاسی، ضرورت تحول در روش تحقیق برای دستیابی به فقه سیاسی» آمده است.
در رابطه با تعریف فقه سیاسی نویسنده نوشته است: «فقه سیاسی، اجتهادی تخصصی است که به شناخت احکام موضوعات سیاسی و نظام سیاسی در قالب نظریهپردازی فقهی میپردازد. این تعریف با دو ویژگی فقه سیاسی را از سایر تخصصهای فقهی متمایز میکند: یکی آنکه احکام موضوعات و پدیدههای سیاسی را استنباط میکند، دیگر آنکه به اراده نظام سیاسی میپردازد.»
مطالبی در رابطه با مباحث «بازخوانی تعریف و هویت فقه سیاسی، مبانی فقه سیاسی، منابع فقه سیاسی، فرصت تاریخی مناسب امروز برای توسعه فقه سیاسی و تلقی از ولایت فقیه منشأ برخورد فقها با حکومتهای معاصر» در گفتار بازخوانی هویت ومبانی فقه سیاسی، آمده است.
فصل فقه سیاسی و تحلیل پارادایمی عناوین «بازشناسی مفهومی تحلیلهای پارادایمی، ویژگیها و شرایط پیدایش پارادایم جدید، روند تمایز یا تفکیک پارادایمی، تمایز پارادایمی بین اندیشههای دینی کلاسیک و جدید، نقش عالمان در فضای انتقال پارادایمی، تبیین شرایط بیقراری اجتماعی در فضای انتقال از ترتیب عمودی به افقی و مشکلات شرایط گذار پارادایمی» را مورد بررسی قرار داده است.
موضوعات «تعریف فقه، گستره فقه، چیستی سیاست، تعریف فقه سیاسی، گستره فقه سیاسی، پیشینه علمی فقه سیاسی و تبیین نسبت بین فقه و فقه سیاسی» در بخش گستره و قلمرو موضوعی فقه و فقه سیاسی آمده است.
گستره فقه سیاسی در این کتاب مورد بررسی و دقتنظر قرار گرفته و نوشته شده است: «گستره فقه سیاسی عبارت است از: 1ـ قضایای هنجاری: این قضایا باید و نبایدهایی هستند که در دایره امور عمومی قرار دارند و محمولات آنها احکام هنجاری است. 2ـ قضایای توصیفی: در فقه سیاسی، قضایای توصیفی از اهمیت قابل توجهی برخوردارند. 3ـ حقوق خصوصی: حقوق خصوصی بخشی از دامنه موضوعی فقه سیاسی است که اعم از حقوق خصوصی داخلی، مثل بازرگانی و حقوق کار و حقوق خصوصی خارجی مثل حقوق اقلیتهاست. 4ـ حقوق عمومی: حقوق عمومی به عنوان موضوع فقه سیاسی، اعم از داخلی و خارجی است. 5ـ احکام سیاست ثابت و متغیر: فقه سیاسی علاوه بر بیان احکام سیاسی ثابت، به احکام سیاسی متغیر نیز نیاز دارد، خواه بلندمدت یا کوتاهمدت.»
در گفتار مسئلهشناسی و موضوعشناسی فقه و فقه سیاسی مباحث «موضوع فقه و فقه سیاسی، موضوعشناسی در فقه، نقش عرف در موضوعشناسی فقهی، موضوعشناسی و مسئلهشناسی در فقه سیاسی، رابطه موضوعشناسی و مسئلهشناسی در فقه سیاسی، رابطه موضوعشناسی فقه سیاسی با علوم انسانی جدید، آسیبشناسی فقه سیاسی و مکانیزم موضوعشناسی و رابطه آن با حکمشناسی» به چشم میخورد.
در گفتار روششناسی اجتهاد در فقه و فقه سیاسی عناوین «مفهومشناسی اجتهاد، اختلاف مفهومی اجتهاد در نظر عالمان شیعه و سنی، موضوع اجتهاد به عنوان روش استنباط فقهی، کاستیها و نارساییهای اجتهاد مصطلح، تفاوت روش فقه سیاسی و و اجتهاد مصطلح» آمده است.
گفتار منبعشناسی تطبیقی در فقه و فقه سیاسی، به مباحث «مفهومشناسی، بررسی مفهومی منبع، بررسی مفهومی فق، منبعشناسی فقه، بررسی مفهومی فقه سیاسی، تمایز مفهومی فقه و فقه سیاسی، معیار اسلامیبودن فقه سیاسی، منبعشناسی در فقه سیاسی، فقه سیاسی و فقه حکومتی، تفاوت منبع و دلیل در فقه سیاسی، معیارهای اسلامیشدن مصلحت سنجی» پرداخته است.
در گفتار کاستیها و موانع فقه سیاسی در جامعه امروز، مطالبی راجع به «مفهومشناسی، تمایز فقه سیاسی از فقه رایج، بایستههای فقه سیاسی کارآمد و مطلوب، موانع توسعه فقه سیاسی، موانع فکری و معرفتی، حاکمیت مکتب شیخ انصاری بر سنت آموزش حوزه، کاستیهای فقه سیاسی و چالشهای فقه سیاسی» به نگارش آمده است.
بخش آسیبشناسی پژوهش و نظریهپردازی در فقه سیاسی در رابطه موضوعاتی نظیر:«مفهومشناسی، آسیبهای پژوهشی در فقه سیاسی، فقدان نگاه جامع و جامعهنگر، راهکارهای توسعه پژوهش در فقه سیاسی، درآمدی بر نظریهپردازی فقه سیاسی، فقه سیاسی دانش مولد یا مصرفکننده، آیا فقه سیاسی صرفا دانشی پاسخگوست و بررسی حضور اجتهاد در نظریهپردازی» قلم زده است.
فصل ملاحظات پایانی، به عناوینی همچون: «چرایی و جایگاه فقه و فقه سیاسی، رابطه فقه سیاسی با مبانی دین و عقل، بازخوانی هویت و مبانی فقه سیاسی، نقش عالمان در فضای انتقال پارادایمی، چیستی و گستره فقه، بررسی روششناسی اجتهاد در فقه و فقه سیاسی، مفهوم اجتهاد در نگاه عالمان شیعه و سنی، تمایز فقه سیاسی از فقه، آسیبهای پژوهشی فقه سیاسی و چالشهای فراروی فقه سیاسی» پرداخته است.