فصل دوم: مفهوم و پیشینه حکومت مطلقه

فصل دوم:
مفهوم و پیشینه
حکومت مطلقه
در این قسمت، ابتدا تعریفی از حکومت مطلقه ذکر می‌شود و بر مبنای تعریف ذکر شده، اوصاف یا ویژگی‌های آن نشان داده خواهد شد. سپس پیشینه این نوع نظام سیاسی مورد مطالعه قرار می‌گیرد.


1. مفهوم حکومت مطلقه[1]
برای مقایسه ولایت مطلقه فقیه با حکومت مطلقه و بیان تمایزات این دو نوع نظام سیاسی، لازم است تعریف و توصیفی مختصر از حکومت مطلقه ارائه شود تا حدود و ثغور مباحث این نوشتار روشن شود. ابتدا تعریفی از حکومت مطلقه بیان می‌شود تا اوصاف آن نیز روشن شود.
الف- تعریف حکومت مطلقه
از بعد نظری، «ژان بُدن» و «توماس هابز» نظریه‌پردازان اصلی تئوری حاکمیت مطلقه بودند. مطابق نظر آنان، در حکومت‌های مطلقه، پادشاه قدرت کامل و مطلق یک سرزمین بوده و تمام امور کشور در اختیار شخص شاه قرار می‌گیرد. در این نوع حکومت‌ها، حاکمیّت «نامحدود»، «انتقال‌ناپذیر»، و «تفکیک‌ناپذیر» است.[2] در بعد عملی و بر اساس تجارب موجود، بسیاری از حکومت‌های مطلقه، فعال مایشاء، آزاد و رها از نظارت مردمی و هر گونه قیود قانونی بوده‌اند.
گاهی برای اشاره به حاکمیت مطلقه از واژه­های حکومت دیکتاتوری[3] و حکومت استبدادی[4] استفاده می‌شود. دیکتاتور یا خودکامه، اشاره‌ای منفی به شیوه‌ی حکومتی است که غالباً با بی‌رحمی و ستم همراه می‌باشد. حکومت استبدادی نیز حکومت خودکامه­ی یک شخص است؛[5] حکومتی که به قانون مقیّد نمی‌باشد.[6] بعضی نویسندگان در تعریف حکمران مستبد نوشته­اند:
«استبداد صفت حكمرانی است مطلق العنان، كه در امورات رعيت چنانكه خود خواهد تصرف نمايد، بدون ترس و بيم از حساب و عقابی محقق».[7]
مردم و سرزمین در دست حاکم مستبد مانند مال در دست مالک آن است که در آن حق همه گونه تصرف و انتفاع دارد؛ با این تفاوت که قانون ممکن است اختیارات مالک را در برخی انواع تصرّفات محدود نماید، در حالی که هیچ قانونی نمی­تواند اختیارات حاکم مستبد را مقیّد نماید؛ زیرا قانونی جز اراده خود او وجود ندارد و او هر وقت بخواهد، اراده دیگری را جایگزین اراده سابق می­کند بدون این­که مجبور باشد علت آن را به شخص یا نهادی توضیح دهد.
در ادبیات دینی اصطلاح «طاغوت» تعبیر گویائی برای این معنی است. زیرا طاغوت به حکومتی اطلاق می‌گردد که نامشروع، تمامیت‌خواه، بزرگی‌طلب و ستم‌پیشه است. نمونه بارز حاکمان مستبدّ در قرآن کریم «فرعون» است. وی خود را از پادشاهی برتر دانسته و خود را پروردگار بزرگ نامید و فرمان داد تا اعلام کنند: {...أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلی}[8] و نیز حضرت موسی(ع) خطاب به فرعون فرموده است: تو فرزندان اسرائیل را به بندگی گرفته‌ای![9] قرآن کریم با یادآوری ستم‌های فرعون خطاب به قوم موسی(ع) که از شرّ فرعون نجات یافته بودند چنین فرموده است:
«و چون از فرعونيان نجاتتان داديم كه بدترين شكنجه‏ها را بشما مي‌دادند و آن اين بود كه پسرانتان را سر می‏بريدند و زنانتان را زنده نگه مي‌داشتند و در اين كارها بلائی بزرگ از پروردگار شما بود».[10]
گفتنی است: در قانون اساسی مشروطه ایران، به نوعی اوصاف یک رژیم اسبتدادی دیده می­شود. اصل بیست و هفتم متمم این قانون به شخص شاه اختیار وضع قانون داده بود و اصل چهل و چهارم نیز تصریح می­کند «شخص پادشاه از مسئولیت مبرّی است».
ب- اوصاف حکومت مطلقه
در تعریف حکومت مطلقه، اوصاف متعددی ذکر می‌شود که با این اوصاف از غیر آن بازشناسی می‌گردد. اوصاف یا ویژگی‌های حکومت مطلقه به شرح زیر است:
1) غیرمردمی؛ حکومت مطلقه، غیرمردمی است و مردم نه در تأسیس و نه در اداره آن مشارکتی ندارند. البته ممکن است حکومتی با مشارکت مردم تأسیس شود ولی پس از تثبیت و استقرار آن تغییر رویه داده و به تدریج شیوه استبدادی را در پیش بگیرد. همچنین ممکن است حکومتی با قوه قهریه و به اصطلاح از طریق کودتا شکل بگیرد ولی پس از مدتی مردم را در اداره کشور مشارکت دهد و به تدریج رضایت آنان را جلب نماید. با این همه، غالب حکومت‌های مطلقه در تأسیس و اداره غیرمردمی هستند و به خواست آنان اعتنائی نمی‌کنند.
2) قدرت نامحدود؛ یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های حاکمیت مطلقه آن است که از نظر قلمرو و گستره قدرت حدّی برای آن نیست و تمام اختیارات حکومتی در شخص شاه متمرکز می‌گردد، به همین دلیل آن را «مطلقه» خوانده‌اند. در مقابل آن، حکومت‌هائی قرار دارند که در آن قدرت میان مقامات سیاسی تقسیم شده است. مصداق روشن آن در زمان ما تفکیک قوای مطلق یا نسبی است.
3) قدرت دائمی؛ در نظام‌های مردم‌سالار قدرت از نظر زمانی محدود یا موقّت است و پس از آن در یک فرایند دموکراتیک به دیگری منتقل می‌گردد. در حالی که حاکمیت مطلقه غیرموقّت و دائمی است و این­طور نیست که مدت حاکمیت به 4 یا 5 سال یا بیشتر محدود گردد.
4) غیر قانون‌مند؛ ویژگی دیگر حکومت‌های مطلقه، قانون‌گریزی آن است. اختیارات حاکم مطلقه را اراده و منویات خود وی مشخص می‌کند و وی قیود قانونی را نمی‌پذیرد. به عبارت دیگر، وی برتر از قاعده و قانون می‌نشیند و اگر هم قانونی باشد توسط خود او و برای غیر او وضع شده است.
5) نظارت‌گریز؛ نظارت‌پذیری از شاخصه‌های حکومت‌های مردمی و قانونمند است. در این قبیل حکومت‌ها معمولاً نهادها یا مراجع نظارتی متعددی وجود دارند تا از نظر توان مدیریتی و نیز سلامت اداری و مالی بر مقامات سیاسی نظارت نمایند. لکن حاکم مطلقه، نظارت نمی‌پذیرد و به هیچ‌کس پاسخگو نمی‌باشد. اصولاً چون در این قبیل حکومت‌ها قانونی وجود ندارد یا مبنای قانون اراده شخص حاکم است، هر چه او حکم کند یا هر تصمیمی که وی اتخاذ نماید برای دیگران لازم الاطاعه است و نقض همان قانون توسط شخص حاکم به معنی تغییر اراده او است. از این‌رو، وی تحت نظارت شخص یا نهادی قرار نمی‌گیرد.
2. پیشینه نظری حکومت مطلقه[11]
واقعیت این است که تا پیش از شکل گیری دولت مدرن و پیدایش و گسترش مدرنیته، دولت به معنای امروزین آن وجود نداشت و صورت های مختلفی از سازمان های سنتی به اداره امور می­پرداختند که شاید بتوان با تسامح فراوان، آن­ها را دولت سنتی نامید.[12] به عنوان مثال آیزنشات، دولت‌های سنتی دوران قدیم را به دولت شهرها، نظام­های فئودالی، امپراتوری­های پدرسالار، امپراتوری­های قبیله­ای و امپراتوری­های تاریخی متمرکز دیوان سالار تقسیم کرده­است.[13]
اگرچه در نگاه اول و براساس برداشت کلی از عبارت حکومت مطلقه، اغلب حکومت­های باستانی و قبل از ظهور مدرنیته، دولت مطلقه قلمداد می‌شوند، لیکن حکومت مطلقه به مفهوم جدید و به معنای ساخت قدرت متمرکز سیاسی که حاصل ظهور یک اقتدار مرکزی در محدوده جغرافیایی خاصی است، از ویژگی­های جهان شمول دولت های جدید است.[14]  حتی بسیاری از نویسندگان از جمله ماکس وبر و دوتوکویل، تکوین دولت مطلقه را سرآغاز پیدایش دولت­های مدرن دانسته اند.[15]
آن چه در این قسمت مورد اشاره قرار می گیرد، همان معنای اخیر این عبارت است و سعی شده است که به­صورت خلاصه پیشینه نظری و اجتماعی پیدایش و گسترش دولت مطلقه مدرن بیان شود.
ظهور اندیشه دولت­های مطلقه، بعد از رنسانس و با آراء سیاسی ماکیاول و ژان بُدن و هابز قوت گرفت و در ساحت اجتماع نیز پیدایش شهر­ها و دولت­های جدید، زمینه اجتماعی- اقتصادی نظام حکومت فئودالی را دستخوش تغییرات بسیار زیادی کرد.[16] و با ایجاد دستگاه اداری، مالی و نظامی متمرکز، نوسازی مالی، ایجاد تمرکز و وحدت اقتصادی و ... اقداماتی را در راستای توسعه اقتصادی با تاکید بر نقش موثر دولت مطلقه انجام داد.[17]
نظریه­ی دولت مطلقه با تفاسیر مختلف آن، به اندیشه ی مصلحت دولت، و آمیختگی مصلحت پادشاه و دولت (کشور) انجامید... اندیشه ی مصلحت دولت در ایتالیای قرن شانزدهم پایدار شد و سپس در فرانسه به ویژه در دوره ی کاردینال ریشیلیو گسترش یافت. انتشار رساله ی شهریار  (Prince) اثر ماکیاولی در 1532 اتخاذ تدابیر مصلحت آمیز جهت حفظ و صیانت از قدرت شهریار را توجیه و فواید آن را در تثبیت قدرت سیاسی یادآور شد. این برداشت از دولت و قدرت هرچند در عرصه عمل سیاسی در اعصار مختلف تاریخی با واقعیت تطابق داشت، اما با پایبندی به اخلاق و هنجارهای اخلاقی در عرصه ی عمل سیاسی فاصله می­گرفت.[18]
دولت مطلقه در غرب واحد سیاسی را نخست بر مبنای یک شخص واحد یعنی پادشاه متمرکز کرد. از زمان پیدایش دولت مطلقه حکومت کردن منحصراً به حاکم تعلق داشت که تمامی حقوق ویژه اجتماعی کارآمد را به خودش اختصاص داده بود. او برای اعمال آن حقوق، پیش از هر چیزی می بایست بر سروری خود می­افزود و قدرت شاهانه خود را بزرگ­تر به معرض تماشا می­گذاشت. او برای این کار دربار خود را بزرگ می­کرد و بر جلوه و شکوه آن می­افزود.[19]
در جریان این روند تاریخی پدیده ملت با مرزهای مشخص شکل گرفت. تفکیک حوزه نظام سیاسی از نظام اجتماعی یکی دیگر از فرآیند­های دولت سازی جدید بود که در اثر آن حوزه مستقل سیاسی تکوین یافت. استقلال نظام سیاسی، دولت را به منزله نهادی مستقل از قیود اجتماعی و فرهنگی جامعه سنتی رهانید. از جنبه اجتماعی، استقلال دولت به مفهوم پایان دوران فئودالیسم و گذار به وضعیت نظام متمرکز مطلقه بود. تفکیک حوزه دین از سیاست نیز به لحاظ تاریخی از زمینه­های شکل گیری دولت متمرکز مطلقه است.
آن­چنان که قبلاً مورد اشاره واقع شد، نظریه «دولت مطلقه» مبانی مورد نیاز خود را از تئوری حاکمیت و به ویژه از بحث «ژان بُدن» درباره قدرت مطلقه گرفت. «ژان بدن» ویژگی های حکومت مطلقه را به صورت زیر بیان می کند:
1- مردم باید تسلیم و سرسپرده حاکم باشند.
2- حاکم منشاء و مصدر و سرپشمه قانون است.
3- عدم مسئولیت و پاسخگویی حاکم در برابر مردم و پاسخگو بودن او در برابر خدا یا حقوق طبیعی.
4- حاکم (پادشاه) حاکمیت مطلق دارد و نهادهای حکومتی صرفاً رایزن و مشاور او هستند.
5- حاکم نظارت ناپذیر و قدرت او نامحدود است.[20]
البته «لویاتان هابز»[21] نیز در این خصوص بی تاثیر نبوده است. هابز معتقد است :
1- مردم باید از حاکم اطاعت کنند و در این مورد حاکم مورد رضایت آن­ها و حاکم مسلط شده با زور تفاوتی ندارد.
2- قانون همان حکم پادشاه است و خود پادشاه تابع قانون نیست.
3- حاکم جز در برابر خداوند مسئول نیست.
4- مردم حق اعتراض و شورش علیه حاکم (حتی جبّار) را ندارند مگر برای حفظ نفس.
از دیدگاه این نظریات، دولت مطلقه به عنوان شکلی از حکومت سلطنتی تلقی شده که در آن اقتدار شهریار نامحدود، مطلق و آزاد از نظارت هر مقام بالاتر یا نمایندگان مردم باشد. یکی از نخستین معانی اصیل مفهوم «مطلقه گرایی» این بود که حاکم خود به تنهایی قانون است. قانون محصول قدرت حاکم است اما در عین حال نمی تواند دست و پای قدرت را ببندد یا برای آن حدودی تعیین کند.
اگر بخواهیم برای دولت مطلقه در ایران نمونه­ای ذکر کنیم، حکومت پهلوی قابل بیان خواهد بود. از نظر صاحب­نظران در ایران دولت پهلوی به نوعی دولت مطلقه تلقی می شود که از دولت سنتی قاجاریه به سمت دولت مطلقه شبه مدرن حرکت نمود و با تشکیل دیوان سالاری جدید، ارتش متمرکز و نظام مالی و استخدامی متمرکز دولت مطلقه را پایه گذاری کرد.[22]
[1] . حجة الاسلام فرج‌الله هدایت نیا.
[2] . برای مطالعه بیشتر در مورد دولت یا حکومت مطلقه، مراجعه شود به؛ کتاب، نظریه های دولت ، آندره وینسنت، نشر نی و کتاب بایسته های حقوق اساسی نوشته مرحوم ابولفضل قاضی، نشر میزان.
[3] . Dictatorship.
[4] . Despotism.
[5] . Iain Mclean, Oxford Concise Dictionary of politics, p 135.
[6] . Opcit, p 140.
[7] . عبدالرّحمن کواکبی، طبایع الاستبداد، ؟
[8] . نازعات (79): 24.
[9] . «وَتِلْكَ نِعْمَةٌ تَمُنُّهَا عَلَيَّ أَنْ عَبَّدْتَ بَنِي إِسْرَائِيلَ»؛ شعراء (26):22.
[10] . «وَ إِذْ نَجَّيْناكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذابِ يُذَبِّحُونَ أَبْناءَكُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِساءَكُمْ وَ في‏ ذلِكُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظيمٌ»؛ بقره (2): 49.
[11] . دکتر تقی دشتی.
[12] . (charle tilly, formation of national state in western Europe,(prinston,prinstone university press 1975 ),p.2.
[13] . S.N. Eisen state, The political systems of Empires, (Glencoe,free press, 1963), p.10.
[14] . والتر هینس، تشکیل دولت ملی در ایران، مترجم: کیکاوس جهان داری(تهران: نشر خوارزمی، 1368،) ص 75 .
[15] . ر. ک : پژوهشنامه علوم سیاسی، سال ششم، شماره 1 زمستان 1389(الگوی نظری دولت مطلقه و پیدایی دولت مطلقه شبه مدرن در ایران ، دکتر منصور میر احمدی- حسن جباری نصیر.
[16]  ر.ک: وحید سینایی، دولت مطلقه ، نظامیان و سیاست در ایران، تهران: انتشارات کویر، 1384 .
[17] - حجاریان، سعید ، جمهوریت: افسون زدایی از قدرت، (تهران: نشر نو، 1380)، ص 721.
[18] . وینسنت، اندرو، نظریه های دولت، ترجمه دکترحسین بشیریه، تهران، نشر نی، 1371، ص112.
[19] . در این مورد ر.ک : جان فرانکو پوجی، تکوین دولت مدرن ، مترج : بهزاد باشی ، تهران: نشر آگاه، 1380.
[20] .  بوشهری، جعفر، حقوق اساسی ج 5 ، تهران، شرکت سهامی انتشار، 1390، ص 16 – 14
[21]  . بوشهری ، پیشین ، ص 22-20
[22] . ر . ک : پژوهشنامه علوم سیاسی، سال ششم، شماره 1 زمستان 1389، (الگوی نظری دولت مطلقه و پیدایی دولت مطلقه شبه مدرن در ایران ، دکتر منصور میر احمدی- حسن جباری نصیر)
 

این مورد را ارزیابی کنید
(2 رای‌ها)

پیام هفته

مصرف کردن بدون تولید
آیه شریفه : وَ لَنُذيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى‏ دُونَ الْعَذابِ الْأَکْبَرِ ... (سوره مبارکه سجده ، آیه 21)ترجمه : و ما به جز عذاب بزرگتر (در قیامت) از عذاب این دنیا نیز به آنان می چشانیم ...روایت : قال أبي جعفر ( ع ): ... و لله عز و جل عباد ملاعين مناكير ، لا يعيشون و لا يعيش الناس في أكنافهم و هم في عباده بمنزله الجراد لا يقعون على شيء إلا أتوا عليه .  (اصول کافی ، ج 8 ، ص 248 )ترجمه : امام باقر(ع) مي‌فرمايد: ... و خداوند بدگانی نفرین شده و ناهنجار دارد که مردم از تلاش آنان بهره مند نمی شوند و ایشان در میان مردم مانند ملخ هستند که به هر جیز برسند آن را می خورند و نابود می کنند.

ادامه مطلب

موسسه صراط مبین

نشانی : ایران - قم
صندوق پستی: 1516-37195
تلفن: 5-32906404 25 98+
پست الکترونیکی: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید