نيروهاى نهفته در درون انسان

نيروهاى نهفته در درون انسان‏

 

از ديرباز، انسان‏هاى دل‏آگاه به وجود نيروى مرموزى در روان انسان پى برده‏اند، كه اگر انسان به آن راه پيدا كند مى‏تواند مبدأ يك رشته كارهاى حيرت‏انگيز و خارق العاده‏اى گردد، كه به هيچ وجه نمى‏توان آنها را با علوم و دانش‏هاى بشرى تفسير و توجيه كرد. بشر براى دست‏يابى به اين نيرو، از رياضت‏هاى سنگين و توان‏فرسا و يا حلقه‏هاى درويشى كه اعضاى حلقه، تحت شرايطى در خلسه فرو مى‏روند و شور و وجد به اوج مى‏رسد، استفاده مى‏كند، و هم‏اكنون مرتاضان هند و برخى از دراويش خانقاه‏ها مبدأ يك سلسله اعمال خارق‏العاده مى‏باشند.

 

جای دوری نرويم، در همين ايران دراويش «قادريه» در جلسات وجد و سماع در برابر صدها تماشاگر، سيخ نوك‏تيزی در چشم خود فرو می‏كنند با خنجر، بينی خود را می‏برند، با سوزن بزرگی لب‏هايشان را می‏دوزند و با شمشير پهلوی خود را می‏شكافند، يك مشت سنگ و كلوخ می‏خورند، بطری را می‏شكنند و شيشه‏اش را

می‏بلعند و سيم مثبت و منفی برق را در دست می‏گيرند.

گروهی كه با حقيقت عمل آنان آگاهی ندارند، آنان را ساحر، جادوگر شعبده‏باز تردست، حقّه‏باز ماجراجو، اعجوبه، ديوانه و يا مؤمن و بنده خاص می‏نامند. درحالی‏كه آنان از هيچ‏يك از اين تيره‏ها نيستند. گواه بر اين مطلب اين است كه آنان درهرحال و شرايطی به انجام چنين كارهايی قادر نيستند، بلكه پس از يك رشته عمليات كه مايه انقطاع و يا بی‏توجهی روح به جهان طبيعت است، می‏توانند چنين كارهايی را انجام دهند.

آنان انسانهايی هستند كه تحت شرايطی بر اين نيروی مرموز روح دست يافته، و از آن نيرو بر انجام اين كارها كمك می‏گيرند، وقتی شرايط دگرگون گرديد، پيوند آنان با اين نيرو قطع گرديده، ديگر به انجام نمونه كوچكی از اين كارها قادر نيستند.

حالا اين شرايط و اوضاع چيست كه به آنان اين قدرت و توانايی را می‏بخشد و آنان را با مركز اين قدرت مرتبط می‏سازد؟ فعلا وارد آن نمی‏شويم. ولی اگر آنان را از نزديك ببينيد و ارتباطی با آنها داشته باشيد، می‏توانيد از عواملی كه استفاده از اين نيرو را ممكن می‏سازد، آگاهی به دست آوريد. امّا هرچه هست، هردو گروه (مرتاضان و دراويش) با يك سری رياضات و يا عملياتی از قبيل فرورفتگی در خويش، و انديشه ارتباط با ماورای ماده، و قطع ارتباط با جهان‏ طبيعت، و تحريك انديشه انقطاع از بدن، از طريق آهنگ‏های تند و ديگر نواهای رقص‏آور، به اوج شور می‏رسند و به گونه‏ای پيوند خود را با جهان ماده قطع می‏كنند. در اين موقع است كه نيروی مرموز روانی، ميدانی برای عمليات خارق‏العاده خود پيدا می‏كند و كارهايی انجام می‏دهد كه در موارد ديگر قادر به انجام آنهانيست.

در آيين مقدس اسلام، آشنايی با اين نيروی مرموز و ايجاد ارتباط با آن از طريق رياضت‏های حرام و ضد فطرت و تشكيل جلسات وجد و سماع و شور و خلسه، كاملا ممنوع بوده و اكيدا تحريم شده است. هرچند بسياری از دراويش، روی كارهای خود، نام‏های مقدس نهاده و از نخستين مرحله شور، تا پايان آن از الفاظی مانند: «مراقبه»، «كمال عبوديت»، «ذكر آزاد»، و ... استفاده می‏كنند، درحالی‏كه هيچ كدام از آنها، جذبه الهی و شعله معنوی نيست كه در دل آنان پديد آمده است، بلكه با عوامل صناعی، توجه خويش را به بدن كم كرده و سرانجام ميدان عمليات روح وسيع‏تر گرديده است.

راه سالم برای تحصيل تسلط بر اين نيرو و قدرت، همان عبوديت و بندگی خداست. بندگی حق، به نفس انسانی قدرت و توانايی عجيبی بخشيده و او را يك رشته كارهای خارق‏العاده مسلط می سازد و اين همان مطلبی است كه در اين بخش مورد تحقيق و بررسی قرار گرفته و تفاوتهای اين دو نوع تسلط در بخش ديگر بيان گرديده است و حاشا كه يك فرد، اين دو نوع تسلط را، از يك باب بينديشد و امّا هدف ما از نقل عمليات مرتاضان، تنها برای تقريب ذهن است. «1»

تصرف در طبيعت‏

فلاسفه اسلامی در بخش قوای روحی و نفسانی، پيرامون امكان تصرف در طبيعت بحث‏های جالبی دارند كه گوشه‏ای از آن را يادآور می‏گرديم:

1. «شيخ الرئيس»، فيلسوف بزرگ اسلام می‏فرمايد:

اگر از عارفی به تو خبری رسيد كه به نيروی خود می‏تواند كار كند، يا چيزی را حركت دهد يا خود حركتی كند كه از توانايی ديگران بيرون است، آن را انكار مكن زيرا اگر از طرق طبيعی وارد شوی به اين مقصد می‏رسی. «2»

2. «شيخ اشراق» می‏گويد:

هرگاه از جهان بالا بر نفس انسانی، به‏طور متوالی مدد رسيد، جهان مطيع او می‏گردد و دعای او مستجاب می‏شود. چنين نوری كه از جهان بالا بر نفوس انسانی می‏رسد، اكسير علم و قدرت است.

جهان به وسيله‏ای مطيع انسان می‏گردد و نفوس قدرت خلاقيت پيدا می‏كنند. «3»

3. مرحوم «صدر المتألهين» می‏گويد:

معجزات و كرامات پيامبران روی سه اصل استوار است كه نخستين آنها، «قدرت روحی» است كه جهان ماده را تحت تسخير خود در می‏آورد.

هدف از نقل اين كلمات اين است كه، روشن گردد مسأله تصرف در تكوين كه در اصطلاح امروز به آن «ولايت تكوينی» می‏گويند، ريشه ديرينه داشته و پيوسته مورد توجه دانشمندان بوده است و بر اساس اصول علمی استوار می‏باشد؛ هرچند منكران امكان تصرف در طبيعت، به نظرات اين دانشمندان اعتنا نكرده و برای فريفتن عوام، آنان را به «صوفيگری» متهم می‏كنند؛ اينها نمی‏دانند كه اگر در شرق، به راستی فردی و يا افرادی شايسته نام دانشمند باشند، همين پيشوايان و نظاير آنان هستند كه جهان بشريت به افكار بزرگ وعلمی آنها می‏بالد.

از آنجا كه اساس بحث ما را در اين مسائل آيات قرآنی تشكيل می‏دهد، از اين جهت، بحث را از همين راه تعقيب می‏كنيم و بحث‏های فلسفی و تجارب و مشاهدات صدها نفر را به وقت ديگر موكول می‏كنيم.

 

_________________________________________________

 (1). روزنامه كيهان در يكی از شماره‏های خود مقاله مبسوطی با عكس و تفصيل پيرامون كارهای خارق‏العاده گروهی از دروايش چاپ كرده است. كيهان مورخ 16 بهمن 1354 شماره مسلسل 9781.

(2). اشارات، ج سوم، نمط دهم، ص 397: «اذا بلغك ان عارفا اطاق بقوته فعلا او تحريكا او حركة يخرج عن وسع مثله فلا تتلقّه بكل ذلك الاستنكار، فلقد تجد الی سببه سبيلا فی اعتبارك مذهب الطبيعة».

(3). حكمت اشراق، مقاله 5.

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
محتوای بیشتر در این بخش: « پيشگفتار ولايت تشريعى‏ »

پیام هفته

مصرف کردن بدون تولید
آیه شریفه : وَ لَنُذيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى‏ دُونَ الْعَذابِ الْأَکْبَرِ ... (سوره مبارکه سجده ، آیه 21)ترجمه : و ما به جز عذاب بزرگتر (در قیامت) از عذاب این دنیا نیز به آنان می چشانیم ...روایت : قال أبي جعفر ( ع ): ... و لله عز و جل عباد ملاعين مناكير ، لا يعيشون و لا يعيش الناس في أكنافهم و هم في عباده بمنزله الجراد لا يقعون على شيء إلا أتوا عليه .  (اصول کافی ، ج 8 ، ص 248 )ترجمه : امام باقر(ع) مي‌فرمايد: ... و خداوند بدگانی نفرین شده و ناهنجار دارد که مردم از تلاش آنان بهره مند نمی شوند و ایشان در میان مردم مانند ملخ هستند که به هر جیز برسند آن را می خورند و نابود می کنند.

ادامه مطلب

موسسه صراط مبین

نشانی : ایران - قم
صندوق پستی: 1516-37195
تلفن: 5-32906404 25 98+
پست الکترونیکی: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید