فصل نهم: تعيين حاكم در صورت تعدد

تعيين حاكم در صورت تعدد

فصل نهم در تعيين حاكم: در صورتيكه دو يا چند نفر واجد جميع شرايطى باشند كه حاكم بايد واجد باشد و هيچ‏كدام اعلم و افضل و ابصر بامور و اقوم از بقيه نباشند و در نظر اهل حل و عقد يعنى دانشمندان پاك و باتقوى همه‏مساوى باشند، دو راه براى تعيين حاكم هست:

يكى آنكه جمعى از اهل حل عقد جلسه مشورتى تشكيل داده و يكى از آن دو يا چند نفر را انتخاب كنند. آيه كريمه‏امرهم شورى بينهم " _115_ و بقيه ادله مشورت دلالت بر اين معنى دارد و در نامه ايكه حضرت امير_ع_ بمعاويه مرقوم‏فرموده اين جمله بچشم مى‏خورد "و انما الشورى للمهاجرين والانصار فان اجتمعوا على رجل و سموه اماما كان ذلك‏رضا_116_" - شورى فقط منحصر بمهاجرين و انصار است _چون در صدر اسلام اهل حل و عقد و تميز منحصر بآنان بود_اگر آنها اجتماع كردند و يك فرد را _بشرط آنكه واجد شرائط امامت و پيشوائى باشد_ امام قرار دادند و رهبر ملت‏مسلمانان و حاكم بر امت كردند رضايت خداوند در آنست و چنانچه اهل حل و عقد به واسطه تساوى آنان نتوانستنديك نفر را ترجيح دهند قهرامخيرند بعنوان واجب تخييرى يكى را انتخاب كنند و هر كدام كه راى اكثريت بر او تعلق‏گرفت او حاكم مى‏شود.

 راه دوم آنكه خود آن دو ياچند نفر لايق منصب حكومت جلسه می‏نمايند _و فرض اين است همه عالم و دانشمندو غير حريص برای منصب و نظرشان در تصدی خدمت بدين و مملكت است مانند واجبات كفائی_ و يكی متصدی‏خواهد شد، و ديگران مناصب ديگر دستگاه حكومت را بدست می‏گيرند.

اساسا آن نحو كه طرز حكومت اسلامی بيان شد بحسب تمايلات نفسانی هيچ كدام مايل بتصدی رئاست‏نمی‏شوند، مگر برای احقاق حق و از بين بردن باطل و اجراء احكام اسلام و در اين امور ديگران هم مانند اين شخص‏می‏باشند، قهرا توافق بر تصدی يك كدام بر همه آسان است، لذا بعد از مردن يك مرجع تقليد ديگران كه بايد مرجع‏شوند در صورتی كه بدانند ديگری احق از آنها است يا احتمال دهند، خودشان رجوع باو می‏كنند و گاه شده است كه‏يك نفر مردم را بشخص ديگری رجوع داده است آنگاه كه باو مراجعه كرده‏اند گفته است آن كسی كه شما را بمن ارجاع‏نموده از من اعلم است بخود او بايد رجوع شود ما خود بچشم خود ديديم پس از رحلت مرحوم آيه الله اصفهانی -مرجع تقليد وقت - بعضی افراد كه در نظر علما لياقت تصدی مرجعيت را داشتند و خودشان تمكن از انجام اين‏وظيفه مهم را نداشتند درب منزل را بسته و تا دو ماه با كسی تماس نگرفتند، در همان زمان من حاضر بودم كه شخصی‏از يكی از مراجع تقليد پرسيد از چه كسی تقليد كنم؟ و او ارجاع بيكی ديگر از مراجع تقليد نمود.

بهرتقدير اگر منصب حكومت را هم می‏گذاشتند باهلش برسد همين منوال بود و هيچ تزاحمی پيدا نمی‏شد آنچه‏عرض شد در صورتی است كه هنوز يك نفر از آنها تشكيل حكومت نداده باشد ولی اگر يك نفر كه لياقت داشت‏تشكيل حكومت داد، برديگران واجب است از او متابعت كنند. امام_ع_ در خبر ابن حنظله كه سابقا متن خبر رانوشتيم، می‏فرمايد اگر حاكمی حكم كرد بر همه واجب است از او متابعت كنند و كسی حق رد او را ندارد و هر كس اورا رد كند ما را رد نموده و هر كس ما را رد نمايد خدا را رد كرده و او هم در حد شرك به خدااست.

بعلاوه اگر مزاحمت بعداز تصدی جائز باشد اختلال نظام لازمه می‏آيد و اضافه می‏شود بر اينها آنكه دليلی كه‏دلالت بر جعل منصب حكومت بر مجتهد می‏كند بيشتر از اينكه حق تشكيل حكومت دارد در فرض آنكه كسی‏تشكيل نداده است دلالت ندارد، بنابراين در صورت تشكيل حكومت شرعی موضوعی بر تشكيل حكومت نميماند- اين حاكم مانند ساير آحاد ملت راهی جز متابعت از رئيس و حاكم بر امت ندارد.

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

پیام هفته

همکاری با نفوذیان خائن و اختلاس‌گران بی دین
قرآن : لِيَحْمِلُوا أَوْزارَهُمْ کامِلَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ مِنْ أَوْزارِ الَّذينَ يُضِلُّونَهُمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ أَلا ساءَ ما يَزِرُونَ (سوره نحل، آیه 52)ترجمه: تا روز قیامت بار گناهان خود را تمام بردارند ، و [ نیز ] بخشی از بار گناهان کسانی را که ندانسته آنان را گمراه می کنند. آگاه باشید ، چه بد باری را می کشند.حدیث: و ایما داع دعی الی ضلالة فاتبع علیه، فان علیه مثل اوزار من اتبعه، من غیر ان ینقص من اوزارهم شیئا!: (مجمع‌البیان، ج6، ص 365)ترجمه: ... و هر کس دعوت به ضلالت کند و از او پیروی کنند همانند کیفر پیروانش را خواهد داشت، بی آنکه از کیفر آنها کاسته شود.

ادامه مطلب

موسسه صراط مبین

نشانی : ایران - قم
صندوق پستی: 1516-37195
تلفن: 5-32906404 25 98+
پست الکترونیکی: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید