سؤال دامن گستری كه سراسر عالم را فراگرفته و انسان را نيز از درون و بيرون و در حوزه انديشه و عمل، از آغاز تا انجام زندگی همراهی میكند، نشانه فقر و تهيدستی عالم و آدم است: يسئله من فیالسّموت و الارض (1) و پاسخی كه ويژه ذات احدی و حقيقت سرمدی است، نشان بینيازی و صمديت اوست: كلّ يوم هو فیشأن. (2) اظهار سؤال و ابراز نياز برای موجودی كه ذات، وصف، فعل و اثرش را فقر مطلق فراگرفته، عين كمالجويی و حقيقتيابی اوست، چنانكه ارائه پاسخ، برای موجودی كه در ذات، وصف، فعل و اثر از غنای مطلق برخوردار است، به اقتضای فيضان و عين هدايتگری اوست.
از آنجا كه نظام هستی بر پايه احسان و اتقان بنا شده: الذی احسن كلّ شیء (3)، الذی اتقن كلّ شیء (4) و بر اساس عدل و حكمت، نظم و نسق يافته است: «بالعدل قامت السموت و الأرض» (5)، همواره جنبه كمالش قبل از نقص و قوّتش پيش از ضعف ترتيب يافته است، چنانكه پيش از تشنگی، آب پديدار گشته و قبل از گرسنگی طعام نمودار شده و برای آدميان نيز پاسخ قبل از پرسش و هدايت پيش از ضلالت و حجّت قبل از خلق يافت شده است: «الحُجّه قبل الخلق». (6)
گرچه در ساحت قدس الهی سؤال استيضاحی و بازخواست راه ندارد، چون او تمامی اشيا را ايجاد كرده و به كمال رسانده است: لايسئل عمّا يفعل و هم يسئلون (7)؛ ليكن سؤال استعطايی و استفهامی همواره وجود دارد و خدای متعالی، بهترين مسئول و بهترين معطی است، چون ذات اقدسی كه از علم و قدرت بیانتها، بخشش و سخای بيكران و محبّت و علاقه به ماسوا، در حد فراوان برخوردار است و از جمله اسمای حسنای او «... خير المسئولين و ...خير المعطين» (8) است، كاملترين مسئول خواهد بود.
ندای رسا و الهی داعيهداران علم و دانش نيز، همواره به گوش جهانيان میرسيد كه «سلونی قبل أن تفقدونی». (9) گرچه اين اوج علم و عرش حكمت است كه از زبان عالیترين شخصيت جهان انسانی، پس از رسول اكرمصلی الله عليه و آله و سلم، يعنی علی عالی اعلا (عليهالسلام) صادر شده؛ ليكن انبيا و اوصيای الهی همواره به بشر توصيه میكردند كه در گرداب جهالت نمانيد كه علم و دانش نزد ماست و در مرداب ضلالت نلغزيد كه هدايت در پيشگاه ما زانو زده است.
اسلام به اصل مسئله پرسشگری سفارش كرده و خوب پرسيدن و طرح مسايل علمی و مباحث مفيد را همراه بهرهمندی و اجر دنيوی و اخروی میداند؛ از طرفی نه تنها برای سائل و مسئول بلكه برای مستمع و دوستدار آنها نيز اجر و پاداش قائل است و حضور در چنين جلساتی را مورد تشويق و تحسين قرار میدهد، چنانكه امام علی بن موسی الرضا (عليهالسلام) میفرمايد: «فاسئلوا يرحمكم اللّه فإنّه يؤجر فيه أربعه: السائل و المعلّم و المستمع و المحبّ لهم». (10)
اين مقوله مهم و اساسی كه سراسر نظام تكوين را فرا گرفته، به عنوان زبان حال، و انسان را نيز احاطه كرده به عنوان زبان قال، از سه محور قابل تأمل و بررسی است:
1. پرسش چيست و چه ويژگيهايی بايد داشته باشد؟
2. پرسشگر كيست و ويژگيهای او چيست؟ چگونه بايد بپرسد و هدف او از پرسش چه باشد؟
3. مسئول و پاسخگو كيست و چگونه بايد پاسخ دهد؟
هريك از محورهای سهگانه فوق از اهميّت خاصّی برخوردار است، به گونهای كه اگر اين موارد در حدّ اعلا باشند، بهترين و كاملترين ارتباط وجودی شكل میگيرد؛ البته محور سوم مهمترين و اصلیترين اركان سهگانه پرسش است. اگر مسئول همه شرايط لازم را دارا باشد، با پاسخ به پرسش سائل، نخست او را هدايت میكند و سپس زمينههای رشد و تكامل او را فراهم میسازد.
لازم است سه محور ياد شده در جايگاه خود به تفصيل بيان شود تا فرهنگ پرسش و پاسخ كه يكی از رهيافتهای پيشرفت و توسعه علم و دانش است، در تمامی زمينهها رواج يابد؛ اما آنچه در حوصله اين پيشگفتار میگنجد، اشارهای گذرا به اين مبحث مهم و استمداد از رهنمودهای اهلبيت (عليهمالسلام) در اين زمينه است:
پرسش و پاسخ در آينه رهنمود معصومان (عليهمالسلام) روح پرسشگری و كنجكاوی، آميخته با سرشت و فطرت انسانی، از آغازين روزهای حيات با وی بوده و تا واپسين روزهای عمر با او همنشين است. روح تشنه آدمی، همواره در پی كشف رازهای نهفته و سر به مُهر هستی در تكاپو بوده و پيشرفت و تعالی علمی بشر در وجوه گوناگون را میتوان مرهون همين حيات پرسشگر و روحيه كنجكاو او دانست.
در منطق استوار دين، پرسش كليد دستيابی به گنجينههای معرفت معرفی شده است: «العلم خزائن و مفاتيحه السؤال». (11) دين اسلام، همگام با همين فطرت انسانی، بشر را به پرسشگری ترغيب كرده و از تقليد كوركورانه و پيروی نابخردانه بازداشته است: فسئلوا اهل الذكر ان كنتم لا تعلمون. (12)
امامان معصوم (عليهمالسلام) نيز فرهنگ پرسشگری را در شاگردان و پيروان خود نهادينه كردهاند. در نظر پيشوايان ما، پرسش و پاسخ، نقد و نظر و برخورد انديشهها، موجب پيدايش رأی صائب و استوار است:
«اضربوا بعض الرأی ببعض يتولد منه الصواب» (13)، چنانكه شيخ بهايی در تعبير نغز و دلپذير خود میگويد: «السؤال مؤنث و الجواب مذكر»؛ سؤال مؤنث و جواب مذكر است. تجربه مراكز پژوهشی نيز نشان میدهد كه تناكح پرسش و پاسخ، تناوری نهال معرفت و باروری درخت انديشه را در پی داشته است.
برخی رهنمودهای معصومان (عليهمالسلام) در زمينه پرسش، پرسشگر و مسئول چنين است:
1. پرسش بايد از حس دانشخواهی متعلّم پرسشگر برخاسته باشد؛ نه آنكه با پرسشهای خود در پی آزمودن مسئول يا آزردن وی باشد:
«سل تفقُّهاً و لا تسأل تعنُّتا» (14)؛ پرسش بايد برای فزونی فهم باشد؛ نه برای به دشواری افكندن مسئول. در انديشه پيشوايان ما، پرسشگری كه برای جهلزدايی و دانشافزايی خويش میپرسد، همچون عالمان است و انديشوری كه بیدليل و نينديشيده لب به پاسخ گشايد، همانند جاهلان است: «الجاهل المتعلّم شبيه بالعالم و إنّ العالم المتعسّف شبيه بالجاهل». (15)
2. پرسش بايد به گونهای مرتبط و معقول باشد كه در حال، وضع، انديشه و كردار پرسشگر اثر بگذارد. پس پرسشهای بیربط و نامعقول پاسخی نخواهد داشت: «سل عمّا يعنيك» (16) از چيزی بپرس كه درخور شأن تو باشد، نه فراتر از حيطه تفكر و انديشه يا رفتار و عمل تو. در نظر پيشوايان معصوم ما، وارد نشدن به امور نامربوط و نامعقول، نه تنها نشانه دانايی كه نشانه اسلام است، چنان كه امام موسی بن جعفر (عليهالسلام) در توصيههای خود به هشام بن حكم میفرمايد: «مِن حُسْن إسلام المرء ترك ما لا يعنيه» (17)؛ از نشانههای نيك اسلام، عدم دخالت در امور نامربوط است.
3. پرسشگر بايد پرسش خود را به نيكويی و در قالبی زيبا طرح كند، زيرا نيكو پرسيدن نيمی از دانايی است: «حسن السؤال نصف العلم». (18) از برترين و بهترين بهرهمندان اين فضيلت (نيكو پرسيدن) امام موحدان اميرمؤمنان (عليهالسلام) است كه افزون بر «قلب عَقول»، در محضر رسول گرامی اسلامصلی الله عليه و آله و سلم «لسانی سَئول» يعنی زبانی پرسشگر داشت. آن امام همام در فرازی از سخنان خود، اين خصوصيت را چنين وصف میكند: «مَنْ أحْسَنَ السُؤال عَلِمَ»، «مَن عَلِمَ أحسن السؤالَ» (19)؛ كسی كه نيكو میپرسد داناست و دانا نيكو میپرسد.
4. سائل بايد حريم مسئول را مراعات كرده و از طرح پرسشهای بیمحتوا و بیمورد خودداری كند؛ «إنّ من حقّ المعلّم علی المتعلّم أن لا يكثر السؤال عليه». (20)
5. مسئول بايد قادر بر جواب باشد، بنابراين فردی كه توانايی بر پاسخ به پرسشهای عميق علمی را ندارد، نبايد خود را در معرض سؤالهای خاص قرار دهد. امامان معصوم ما (عليهمالسلام) پاسخگوی تمامی پرسشهای مطرح و شبهات عميق علمی بودند چنانكه خطاب به اصحاب خود میفرمودند: «سَل عَمّا شِئت». (21)
6. پاسخگو بايد هنگام پاسخ جواد باشد؛ يعنی در پاسخ به پرسش بُخل نورزد و دانايی خود را به ديگران انتقال دهد تا زكات اندوختههای خويش را پرداخته باشد، چنانكه اميرمؤمنان (عليهالسلام) به طور مطلق فرمودند: «زكاه العلم نشره». (22)
__________________________________________________
1- سوره الرحمن، آيه 29.
2 همان.
3- سوره سجده، آيه 7.
4- سوره نمل، آيه 88.
5- عوالی اللئالی، ج 4، ص 103.
6- الكافی، ج 1، ص 177.
7- سوره انبياء، آيه 23.
8- الكافی، ج 2، ص 551.
9- وسائل الشيعه، ج 15، ص 128.
10- بحار الانوار، ج 1، ص 197.
11- بحار الانوار، ج 74، ص 146.
12- سوره نحل، آيه 43؛ سوره انبياء، آيه 7.
13- شرح غرر الحكم، ج 2، ص 266.
14- نهج البلاغه، حكمت 320.
15- همان.
16- بحار الانوار، ج 1، ص 218.
17- همان، ص 150.
18- همان، ص 224.
19- غرر الحكم، ص 60.
20- بحار الانوار، ج 2، ص 44.
21- الكافی، ج 1، ص 76 و ...
22- غرر الحكم، ص 44.