ضرورت تلاش برای ایجاد زبان مشترک در میان نسل‌های مختلف جامعه

  • دوشنبه, 24 شهریور 1399 19:28
  • بازدید 1000 بار

مصاحبه تخصصی مرکز پژوهشی مبنا باحجت الاسلام دکتر محمدحسین پوریانی عضو هیئت علمی و مدیرکل مطالعات فرهنگی و اجتماعی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با موضوع آسیب‌شناسی گسست نسلی در ایران

• تعریف شما از گسست نسلی چیست و به نظر شما چه شاخصه‌هایی می‌توان برای آن برشمرد؟
تعارض نسلی واژه‌ای است که به آن گسست نسلی، انقطاع نسلی، تضاد نسلی، انسداد نسلی و تفاوت نسلی هم گفته می‌شود و معانی همه آنها را در برمی‌گیرد. تعارض نسلی، در لغت به معنی شکاف است و منظور از آن بریده شده و منفرد گشتن یک شیء از چیزی یا از کسی است. در حقیقت در میان اندیشمندان تعریف واحدی از تعارض نسل نشده است ولی در دانش علوم اجتماعی منظور از تعارض نسل یعنی دور شدن تدریجی دو یا چند نسل پیاپی از یکدیگر از حیث جغرافیایی، عاطفی، فکری و یا ارزشی است؛ به عبارت دیگر وجود تفاوت‌های دانشی، گرایشی و رفتاری دو نسل با وجود پیوستگی‌های کلان که متأثر از ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تاریخی است را تفاوت نسلی می‌گویند. تعارض یا گسست نسلی به نحوی امروزه یک آسیب و مسئله اجتماعی به‌شمار می‌رود که ابعاد مختلف جامعه را به وضعیت نابهنجار می‌رساند.
یکی از ملاک‌های تشخیص بروز گسست نسلی در جامعه، فاصله گرفتن نسل بعدی از ارزش‌ها، اعتقادات، باورها و هنجارهای دینی نسل گذشته است و چون جامعه ما یک جامعه دینی به‌حساب می‌آید و ارزش‌ها و باورهای دینی بر آن حاکم است این فاصله منجر به بحران هویت در نسل جدید می‌شود.
• شاخصه‌هایی که ذکر کردید بیشتر بیان‌گر تفاوت بینش یا گرایش رفتار از یک نسل تا نسل قبلی بود، در اگر در مسئله گسست نسلی، شاخصه‌هایی به ذهنتان می‌رسد، بفرمایید؟
به نظر من علاوه بر تفاوت‌های فرهنگی و رفتاری، از جمله مسائلی که زمینه گسست نسلی را فراهم ساخته و مانع پیشرفت جامعه می‌شود عدم پیوستگی فکری و اندیشه‌ای است. تحقیقات انجام شده در این زمینه نشان می‌دهد میزان گرایش به ارزش‌های دینی در بین بزرگ‌سالان بیشتر از جوانان است و در مقابل، میزان گریز از ارزش‌های دینی در بین جوانان بیشتر از بزرگ‌سالان است.
نکته حائز اهمیت آن‌که، گاهی اوقات تفاوت‌ها میان نسل‌ها، تفاوت‌های فرهنگی و گاهی اوقات رفتاری و همچنین گاهی موارد، نبود هم‌زبانی، هم‌دلی و همراهی افراد در جامعه است و که همه آنها به‌نوعی مانع پیشرفت جامعه و سیستم می‌شوند زیرا یکی از مهم‌ترین پیش‌فرض‌های پیشرفت جامعه که پیوستگی فکری و اندیشه‌ای است در اینجا وجود ندارد. به نظرم بسترهای شکل‌گیری گسست نسلی در جامعه از این تفاوت‌ها ریشه می‌گیرد؛ در این خصوص تحقیقاتی مختلف صورت گرفته که نشان از کاهش گرایش به ارزش‌های دینی در نسل‌های جدید نسبت به قبل است. در حقیقت جمع‌بندی پژوهش‌ها در سطح ملی نشان می‌دهد رابطه معناداری بین متغیرهای دینداری، سرمایه فرهنگی، میزان استفاده از وسایل ارتباط‌جمعی، سرمایه اقتصادی، میزان تحصیلات پدران و سن آنها با شکاف نسلی وجود دارد. در مجموعه باید دانست علاوه بر اینکه بین گروه‌های مرجع، گذران اوقات فراغت، میزان استفاده از وسایل ارتباط‌جمعی با شکاف نسلی جوانان و والدین رابطه مثبت و مستقیمی وجود دارد، رابطه معناداری بین شاخصه‌های اجتماعی و فرهنگی مثل سبک زندگی، موقعیت محل سکونت و معاشرت با گروه همسالان، پایگاه اجتماعی والدین، دسترسی به وسایل ارتباط‌جمعی و نظام آموزشی با شکاف نسلی نیز وجود دارد. همچنین یکی دیگر از معیارهای تشخیص گسست نسلی کاهش ارتباط کلامی است به این معنا که عملاً این ارتباط بین نسل قبل و نسل جدید کم شده است.
• به نظر شما دلایل، علل و عوامل بروز گسست نسلی چیست؟
یکی دیگر از عواملی که زمینه گسست نسلی را فراهم می‌کند، اختلال در فرآیند الگوسازی است. الگوهای کنونی با الگوهای اوایل انقلاب متفاوت است. به نظر می‌رسد تفاوت در الگوها از عوامل تأثیرگذار در فاصله میان نسل‌ها باشد. در گذشته، ائمه معصومین، والدین، معلمان و کسانی که پایگاه اجتماعی بالایی داشتند، الگو به‌شمار می‌رفتند ولی امروزه الگوها، عمدتاً اشخاص و افراد دیگری همچون سلیبرتی‌ها و ... هستند.
دومین عاملی که می‌تواند بیان کرد، اعتقاد نداشتن یا تعهد نداشتن به فرهنگ خودی است. عدم حضور نسل جوان در مشارکت‌های فرهنگی و اجتماعی می‌تواند یکی از مشخصه‌های وجود اختلافات نسلی باشد.
علت بعدی، جامعه‌پذیری ناقص است؛ یعنی آن ارزش‌ها، اعتقادات و باورها از نسل‌های قبلی به نسل‌های جدید به‌خوبی منتقل نشده است و یک جامعه‌پذیری ناقص اتفاق افتاده است.
از فرهنگ‌پذیری ناقص نیز می‌توان به‌عنوان علت بعدی مسئله نام برد. باید دانست که از منظر جامعه‌شناسی، میان فرهنگ‌پذیری و جامعه‌پذیری تفاوت وجود دارد. جامعه‌پذیری فرآیندی است که ارزش‌ها، اعتقادات و باورها به‌صورت سطحی درونی می‌شود، ولی در فرهنگ‌پذیری ارزش‌ها، اعتقادات و باورها به‌صورت عمیق درونی و نهادینه می‌شوند و به نظر می‌رسد که این فرهنگ‌پذیری به‌خوبی به نسل‌های بعدی منتقل نشده است. سازوکارها و مکانیزم‌های درست و آموزش‌های صحیح اتفاق نیفتاده است و در نتیجه خود این مسئله گسست نسلی را ایجاد می‌کند.
• پیش از آن‌که به سایر عوامل و دلایل اشاره کنید، لطفاً نظر خودتان را در مورد وجود یا عدم وجود گسست نسلی در جامعه بیان کنید؟
در مجموع می‌توان گفت که سه نظریه در این باره میان اندیشمندان وجود دارد: طرفداران دیدگاه اول که قائل به تئوری شکاف عمیق میان نسل‌ها هستند. طبق این نظریه، شکاف عمیقی بین نسل‌های گذشته و نسل جدید ایجاد شده و زیاد هم شیوع یافته است، به‌نوعی که به یک مسئله اجتماعی تبدیل شده است و برای جامعه امری مخاطره‌آمیز و بحرانی به‌حساب می‌آید. دیدگاه دوم هم تئوری عدم شکاف است و طرفداران آن قائل‌اند که شکافی بین افراد نیست بلکه تغییرات و تحولاتی ایجاد شده است و شکاف نسلی یک توهم و خیالی بیش نیست. طبیعتاً بین نسل قدیم و جدید به علت عوض شدن شرایط جامعه، تفاوت‌هایی وجود دارد اما نباید از آن به‌عنوان شکاف میان نسل‌ها یاد کرد بلکه تنها تفاوت است که امری طبیعی دانسته می‌شود. این نگاه، یک نگاه خوش‌بینانه به مسئله است. رویکرد سوم، بینابینی و معروف به دیدگاه پیوستگی و تفاضل گزینشی است. طرفداران این دیدگاه معتقدند که یک پیوستگی و تفاضل گزینشی بین نسل‌ها وجود دارد.
به اعتقاد بنده، شکاف نسلی در میان نسل‌های بعد از انقلاب تاکنون ایجاد شده است. مهم‌ترین عوامل یا عللی که زمینه‌های گسست نسلی را به وجود می‌آورد نیز تغییر الگو و سبک زندگی است که مقام معظم رهبری در سال‌های اخیر تأکید زیادی بر این مسئله دارند. ایشان معتقدند که باید سبک زندگی اسلامی – ایرانی در جامعه معرفی و به همه افراد آموزش داده شود تا این نوع شیوه زندگی در کشور نهادینه شود.
عامل دیگر گسست میان نسل‌ها، تغییر گروه مرجع است. درواقع در گذشته گروه مرجع افراد، مراجع، ائمه یا والدین بودند، امروزه مرجع گروه همسالان، گروه خاصی از ورزشکاران یا سینمایی‌ها هستند و طبیعتاً این مسئله عاملی در ایجاد گسست نسلی دانسته می‌شود. تغییر گروه مرجع به‌نوعی، عمیق‌ترین تأثیر را روی قشر غیردینی می‌گذارد و حتی قادر است اعتقادات آنان را نیز تغییر دهد؛ زیرا نسل جدید که الگوهای جدید را برای خود برگزیده‌اند سبک زندگی‌شان را بر اساس گروه مرجعشان تنظیم می‌کنند و از رفتارهای فردی و بینشی‌شان الگو گرفته و طبق آن عمل می‌کنند.
عامل دیگر گسست نسلی، فردگرایی به‌جای جمع‌گرایی است، یعنی اصالت را به فرد می‌دهند و به دنبال فرد هستند. نسل قدیم بیشتر از عبارات جامعه ما، کشور ما و ملت ما و ... استفاده می‌کردند و حتی در آن دوران شاهد بودیم که برخی بدون حقوق و در راستای تعالی کشور کار می‌کردند و می‌گفتند که اینجا کشور ما است؛ اما امروزه این نگاه تغییر یافته است. در گذشته اصالت، به جمع، جامعه و کل مردم داده می‌شود و این نگرش تأثیر بسزایی در پیشرفت جامعه می‌گذاشت. به نظر می‌رسد که این نگاه و رویکرد اصالت دادن به فرد و منابع فردی در هدف‌گذاری، طبیعتاً گسست نسلی و شکاف نسلی را بیشتر می‌کند.
از تفاوت سنی هم می‌توان به‌عنوان عاملی در گسست نسلی نام برد. الآن میانگین سن ازدواج مردان در ایران 30 سال است و زن‌ها در کلان‌شهرها، میانگین سن 27 سال را دارند. طبیعتاً این مسئله در فرزندآوری هم مؤثر است، چون 5 سال اول ازدواج هم به دلیل مشکلات شغلی، مالی و ... معمولاً بچه‌دار نمی‌شوند و در حدود 40 سالگی عمدتاً اقدام به فرزندآوری می‌کنند. به نظر می‌رسد این مسئله برای افراد مشکلات و مسائلی را ایجاد کرده و زمینه گسست نسلی را فراهم می‌کند. این‌ها می‌توانند عواملی برای شکاف و نه فاصله باشند.
همچنین از عوامل گسست در جامعه، درونی نکردن ارزش‌ها و هنجارها است که موجب جامعه‌ناپذیری ناهمسان و فرهنگ‌پذیری ناهمسان می‌شود؛ به این معنا که ارزش‌ها، اعتقادات و باورها درونی نمی‌شوند. الگوپذیری از ماهواره، شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی به دست می‌آیند که بسیار در شکاف میان نسل‌ها تأثیرگذار است. این مسئله خیلی از رفتارهای افراد را به لحاظ بینشی و آگاهی به یک شرایط منفی منجر می‌کند. در حال حاضر متأسفانه فضای مجازی، ارتباط چهره به چهره و حضور فیزیکی افراد در صحنه‌های متفاوت و مختلف را غصب کرده و ذهن و فکر افراد را ربوده است که این مسئله نیز باعث ایجاد گسست نسلی می‌شود.
از عوامل دیگر ایجاد گسست نسلی می‌توان به فقدان مراکز آموزشی و تفریحی، عدم حضور نسل جوان در مشارکت‌های فرهنگی و اجتماعی، عدم تعهد به فرهنگ و باورهای خودی، از خودبیگانگی، نفوذ فرهنگ بیگانه، گسست فکری و فرهنگی و فقدان هویت جمعی و اجتماعی اشاره کرد.
همچنین در میان عوامل مهم گسست در جامعه، می‌توان به بحث معنویت و کاهش معنویت در جامعه و در رفتارهای فردی و اجتماعی افراد نیز اشاره نمود. معنویت یک ملاتی است که به نظر می‌رسد بین این نسل‌ها و بین افراد پیوستگی ایجاد می‌کند. امروزه اگر معنویتی هم باشد، معنویت واقعی نبوده و کاذب است. درواقع معنویتی است که متناسب با اصول نبوده و نگاه عقبی‌گرایی و آخرت‌گرایی یا نگاه به درون و برون افراد ندارد.
• به نظر شما از میان عوامل ذکر شده، کدام‌یک مهم‌ترین عامل گسست در میان افراد جامعه دانسته می‌شود؟
 الگوپذیری از شبکه‌های اجتماعی و فضاهای مجازی، جامعه‌پذیر نشدن یا فرهنگ‌پذیر نشدن و معنویت عوامل مهمی هستند ولی مهم‌ترین عامل، تغییر گروه مرجع افراد است که طبیعتاً در سبک زندگی افراد اثرگذار است. ارزش‌ها و باورها در جامعه ما ارزش‌ها و باورهای دینی هستند، درونی نشدن این ارزش‌ها، موجب فاصله می‌شود.
• پیامدهای گسست نسلی برای جامعه ایرانی از منظر شما چیست؟
به نظرم یکی از مشارکت‌های اجتماعی و سیاسی که حضور افراد، به‌ویژه جوانان، در آنها مهم است عرصه انتخابات، مسائل فناوری و علمی و حتی فعالیت در دانشگاه‌ها است. جوانان، حضوری دلسوزانه و مخلصانه در جهت پیشرفت امور در کشور ندارند و همین امر باعث اتفاق فرار مغزها نیز شده است. طبیعتاً خود این مسئله، جزء پیامدهای منفی است که شکاف نسلی ایجاد می‌کند. همچنین همراهی نکردن با ارزش‌ها و باورهای جامعه و آرمان‌های انقلاب از مواردی است که پیامدهای منفی را ایجاد کرده و موجب دامن زدن به گسست نسلی می‌شود. نسل جدید عمدتاً حضوری که در صحنه انقلاب باید داشته باشند را ندارند که عمدتاً به سبب فاصله‌ای است که در ارزش‌ها و اندیشه‌های نسل جدید و قدیم ایجاد شده است، می‌باشد. البته وقتی بحث از افراد نسل گذشته و سنت و مدرنیته مطرح می‌شود تا حدی طبیعی است ولی بخشی از این مسئله خسارت و پیامدهای منفی را موجب می‌شود.
• به نظر شما این گسست نسلی در فرهنگ دینی چه تبعاتی به دنبال دارد؟
تأخیر سن ازدواج یک پیامد است. عملاً افراد به این سمت گرایش پیدا کرده‌اند که یک حیوان را نگه دارند و فرزندآوری را منفی بدانند. به نظر می‌رسد سبک زندگی غیراسلامی و غربی، خودش جزء پیامدهای منفی است که مطلوبِ جامعه ایرانی نیست. پدر و مادر تلاش می‌کنند که بچه ازدواج نموده و چند فرزند بیاورد ولی این اتفاق نمی‌افتد و این مسئله شرایط طبیعی جامعه را به خطر می‌اندازد. گسست نسلی باعث سست شدن بنیان خانواده و در نتیجه افزایش طلاق می‌شود. همچنین فردگرایی و محوریت نفس که ماحصل گسست به‌حساب ‌آید، باعث می‌شود که دیگران را در کنار خود نداشته باشیم و به‌تدریج برخی مفاهیم اجتماعی همچون ایثار از بین می‌رود. درواقع نسل جدید به‌گونه‌ای که والدین آنان انتظار دارند، عمل نمی‌کنند و از ارزش‌ها و آرمان‌ها نیز فاصله گرفته‌اند.
به نظر می‌رسد فاصله بین ذهن و عین در اینجا مطرح می‌شود که به لحاظ ذهنی، فکری و اندیشه‌ای چون تغییر یافته و عوض می‌شود، به لحاظ عینی هم فاصله می‌گیرد و روزبه‌روز جامعه و آرمان‌های انقلاب را زیر سؤال می‌برد و واکنش نشان می‌دهد و این‌ها به خاطر تأثیراتی است که آن گروه مرجع یا الگو دارد. به‌طور مثال یک خبر کاذب چه بُرد زیادی را ایجاد می‌کند و مسائل از این قبیل آرام‌آرام اثرگذار هستند و این تغییر و تحول مانع پیشرفت جامعه می‌شود.
• راهکارهای مقابله با گسست نسلی را هم بفرمایید.
به نظرم یکی از راهکارهای برون‌رفت از شرایط شکاف نسلی دوری از جزم‌اندیشی و تعصب کورکورانه است. مورد بعد درونی کردن ارزش‌ها و باورها در بین فرزندان است. باید بین نظام آموزشی ما در مقطع ابتدایی، راهنمایی، دبیرستان و دانشگاه پیوستگی ایجاد شود. این مسئله باعث می‌شود که بتوانیم منویات و آرمان‌های انقلاب و اسلام و ارزش‌ها و باورهای آن را درونی کنیم. از دیگر راهکارها درک متقابل، ایجاد زبان مشترک، همدلی و هم‌زبانی بین نسل قدیم و نسل جدید است. مثلاً فرض کنید با وجود تفاوت میان تحصیلات والدین و همچنین شرایط جدید تحصیلات برای فرزندان و تأخیر در امر ازدواج و ...، باید برنامه‌ریزی صورت گیرد تا از این تفاوت‌ها کاسته شود؛ زیرا اختلافات میان والدین و فرزندان باعث طرد فرزندان از سوی خانواده می‌شود و ارتباطات کلامی هم برقرار نمی‌شود که در نهایت موجبات اضمحلال خانواده‌ها فراهم می‌شود.
روش‌های تربیتی و فرهنگی صحیح و شناخت ویژگی‌های جوان، اندیشیدن و تفکر صحیح، محبت و احترام نسبت به نسل جوان، مشارکت جوانان در امور گوناگون و به‌کارگیری الگوهای جدید ضمن حفظ فردیت جوانان، از جمله مواردی است که در کاهش تعارضات نسلی تأثیرگذار است.
• چگونه می‌توان این مراحل را عملیاتی‌سازی نمود؟
راهکارها در دو سطح کلان سطح خُرد قابل تقسیم است. راهکارهای در سطح کلان مربوط به برخی از نهادهای مدنی مثل آموزش‌وپرورش است که نقش کلیدی را در این زمینه ایفا می‌کند. آموزش عالی و مؤسسات آموزش عالی نیز می‌توانند در این مسئله اثرگذار باشند. باید برخی از دروس نهادینه شده و در انتخاب مدرسان این دروس نیز دقت زیادی به عمل آید. صداوسیما، سازمان تبلیغات، دفتر تبلیغات و حتی وزارت ارشاد نیز در سطح کلان در انتقال خیلی از محتواها و کاهش شکاف نسلی نقش اساسی دارند.
در سطح خُرد هم بیشتر خانواده‌ها و گروه همسالان اثرگذارند، در فضای مجازی و در گروه‌هایی که تشکیل داده می‌شود باید ورود پیدا کنیم تا فاصله میان نسل‌ها را کمتر کنیم. در حال حاضر حدود 45 تا 50 میلیون کاربر فضای مجازی داریم که عمدتاً جوان هستند و فعالیت زیادی در آن دارند. این مسئله نشان می‌دهد که ما بایستی در این عرصه‌ها حضور فعال داشته باشیم تا بتوانیم فرهنگ خودی و فرهنگ دینی را نهادینه کنیم و در عین حال مانع پیشرفت هم نشویم و پیشرفت جامعه را نیز لحاظ نماییم.
• به نظر شما با وجود روند فعلی، آینده گسست نسلی چگونه ارزیابی می‌شود؟
من به آینده خوش‌بین هستم، چون برخی از عرصه‌ها خودش را نشان می‌دهد، مثلاً اربعین امام حسین (ع) هم فرصت است و هم تهدید. این فرصتی است که می‌توان با بازتولید آن شکاف‌ها را کاهش داد. همچنین کاروان‌های راهیان نور می‌تواند معنویت را در جامعه پمپاژ و تقویت کرده و به‌نوعی جامعه‌پذیری مجدد اتفاق بیافتد. اردوها و سفرهای زیارتی می‌تواند یک بازسازی مجدد انجام دهند، منتها دامنه این موارد باید گسترده‌تر شود. من به اثرگذاری این موارد امیدوار هستم ولی در عین حال باید برنامه‌ریزی خیلی جامع و مستمری وجود داشته باشد. در سطح خُرد باید به خانواده‌ها هشداردهی شود. باید نسبت به این مسئله آینده‌پژوهی و آینده‌نگری داشته باشیم که یکی از مهم‌ترین راه‌های تأثیرگذار در این مسئله، معرفی الگوهای صحیح به جامعه و هشداردهی به خانواده‌ها در این مسئله است. مکانیزم و سازوکارهای خُردگرایانه و فردگرایانه می‌تواند جنبه تشویقی نیز داشته باشد. مطمئناً این رویکردها موجب کاهش میان فاصله نسل‌ها نیز خواهد شد.
خلاصه راهکارها:
1- دوری از جزم‌اندیشی و تعصب کورکورانه یکی از راهکارهای برون‌رفت از شرایط شکاف نسلی است.
2- باید بین نظام آموزشی در مقاطع مختلف پیوستگی ایجاد شود تا آرمان‌های انقلاب و ارزش‌ها و باورها در نسل جدید درونی شود.
3- بین نسل قدیم و نسل جدید باید زبان مشترک ایجاد شود و درک متقابل، همدلی و هم‌زبانی بین این دو نسل تقویت شود.
4- والدین باید از طریق تقویت ارتباط کلامی و ایجاد هم‌زبانی با فرزندانشان، آنها را به ازدواج تشویق کنند و از تأخیر در ازدواج جلوگیری نمایند.
5- باید با روش‌های تربیتی و فرهنگی صحیح، اندیشیدن و تفکر درست و همچنین محبت کردن و احترام نسبت به نسل جوان از بیشتر شدن فاصله بین نسل جدید و قدیم جلوگیری کرد.
6- مشارکت دادن جوانان در امور گوناگون و به‌کارگیری الگوهای جدید ضمن حفظ فردیت جوانان یکی از راهکارهای کاهش گسست نسلی در جامعه است.
7- نهادهای مدنی مانند مدارس و مؤسسات آموزش عالی باید برخی از دروس جدید را نهادینه کرده و با انتخاب اساتید برتر در زمینه انتقال محتوا به نسل جدید به کاهش شکاف نسلی کمک کنند.
8- در سطح کلان، صداوسیما، سازمان تبلیغات، دفتر تبلیغات و وزارت ارشاد باید با تولید محتوای مناسب در انتقال مفاهیم ارزشی و فرهنگی در کاهش شکاف نسلی مؤثر باشند.
9- در سطح خرد، خانواده‌ها باید در فضاهای مجازی و گروه‌ها ورود پیدا کرده و حضور فعال داشته باشند تا از این طریق بتوانند فرهنگ خودی و فرهنگ دینی را برای نسل جوان نهادینه کنند.
10- با برنامه‌ریزی جامع و مستمر و با آینده‌پژوهی باید در جهت معرفی الگوهای تاثیرگذار به خانواده‌ها تلاش کرد.

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

نظر دادن

پیام هفته

تحمیل نظر خویش بر آگاهان
قرآن : ... ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ کُونُوا عِباداً لي‏ مِنْ دُونِ اللَّهِ ... (سوره نحل، آیه 52)ترجمه: هیچ کس (حتی پیامبر) حق ندارد به مردم بگوید به جای خدا مرا عبادت کنید.حدیث: روی الحلبی قلتُ لاَبی عبدالله علیه السلام ما أدنى ما یکون به العبد کافراً ؟ قال: « أن یبتدع به شیئاً فیتولى علیه ویتبرأ ممّن خالفه (معانی الاخبار ، ص 393)ترجمه: ... حلبی روایت می کند که از امام صادق (ع) پرسیدم : کمترین سبب کافر شدن انسان چیست؟ فرمودند : این‌که بدعتی بگذارد و از آن بدعت جانبداری کند و از هر کس با او مخالفت کند روی برگرداند و آنان را متهم و منزوی سازد.

ادامه مطلب

موسسه صراط مبین

نشانی : ایران - قم
صندوق پستی: 1516-37195
تلفن: 5-32906404 25 98+
پست الکترونیکی: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید