هیئت مطلوب هیئتی است که اسلام انتقادی را ترویج کند

  • جمعه, 19 ارديبهشت 1399 18:39
  • بازدید 1135 بار

دکتر حسن محدثی گیلوایی؛ استادیار دانشگاه آزاد اسلامی 

شاخص‌های یک هیأت عزاداری مطلوب چیست و شدت و ضعف آنها در هیأت‌های امروزی چگونه است؟  
این پرسش معطوف به امری هنجارین است؛ یعنی هر کس باید در مقام پاسخ به این پرسش از ترجیحاتش سخن گوید. از دو منظر متفاوت می‌توان به این پرسش پاسخ داد؛ یکی از منظر درون دینی و دیگری از منظر برون دینی. از منظر درون دینی، پاسخ آن به موضع الاهیاتی فرد بستگی دارد. به یک اعتبار می‌توان از پنج اسلام در جهان معاصر سخن گفت: اسلام مَدرسی، اسلام سلفی، اسلام لیبرال، اسلام سنّت‌گرا و اسلام انتقادی.
در چارچوب اسلام انتقادی، هیأت عزاداری مطلوب، هیأتی است که مروج و مبلغ اسلام انتقادی است و در مسیر آگاهی‌بخشی و رهایی‌بخشی مردم فعالیت می‌کند و اندیشه‌‌‌ دینیِ معطوف به مسؤولیت اجتماعی و مدخلیت اجتماعی را تبلیغ و ترویج می‌کند و قرائتی انسانی و رهایی‌بخش و نیز صلح‌آمیز و عقلانی از دین و نهضت عاشورا ارایه می‌کند. داستان‌‌های جعلی از نهضت عاشورا سر هم نمی‌کند و می‌کوشد بر حسب فهم و قرائت دینی خویش به اصل حرکت حسین بن علی (ع) وفاداری داشته باشد. اما از موضع برون دینی، هیأت عزاداری مطلوب، هیأتی است که بتواند نقش اجتماعی تحول‌آفرین و مترقیانه‌ای را ایفا کند و به ‌لحاظ معرفتی نیز، تفکر انتقادی‌اندیشانه را در میان مخاطبان خود رواج دهد.
در حال حاضر به ‌طور عمده چهار نوع عزاداری در ایران وجود دارد: عزاداری اسطوره‌ای، عزاداری کارناوالی، عزاداری شریعت‌مدارانه و عزاداری انتقادی.  آن نوع عزاداری که عزاداری انتقادی نامیده‌ می‌شود مثل عزاداری که در شهر بهبهان قبلاً وجود داشته و از سال 1378 در هیأت‌های یزدی نظیر هیأت بعثت به‌وجود آمده و نوحه‌های شاعر آن، متأثر از اندیشه‌های دکتر علی شریعتی و دیگر روشن‌فکران دینی و نواندیشان دینی است به نوع مطلوبی که توصیف شد، بسیار نزدیک است.
کارکردهای هیئات مذهبی در جامعه را بیان نمایید، چه کسانی در این مسئله دخیل هستند؟
 کارکردهای این هیأت‌ها بسیار متنوع هستند و الزاماً هم دینی نیستند. عملکرد این هیأت‌ها آثار روانی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی متنوعی دارد و از هیأتی به هیأتی دیگر، این آثار متفاوت است. مثلاً برخی از هیأت‌ها به خاطر محتوایی که عرضه می‌کنند، به لحاظ فرهنگی روشن‌گر هستند و برخی، بیش‌تر سبب تخلیه‌ی هیجانات روانی می‌شوند. بنابراین، کارکردها و آثار هیأت‌های مذهبی متنوع هستند و لزوماً هم مثبت نیستند. لذا هر بار باید پرسید کارکرد برای کدام نشان‌گاه؟ برای یک نظام سیاسی یا برای افراد یا برای یک سازمان؟ و کارکرد کدام هیأت؟ چون ماجرا از هیأتی به هیأت دیگر متفاوت است. طبیعتاً افراد فعال و تعیین‌کننده در هیأت‌ها نقش اساسی‌تری در تحقق این کارکردها دارند.  
چگونه می‌توان کارکردهای هیئت‌ها را در جامعه تقویت نمود، نقش نهادهای حاکمیت در این زمینه چیست؟
 بستگی دارد چه اهدافی داشته باشید و دنبال کدام کارکردها و آثار باشید؟ هر گروهی می‌تواند مطابق خواست و اهداف خود هیأت مطلوب خود را شکل دهد و اهداف خود را دنبال کند. قرن‌ها است که از عزاداری بهره‌برداری می‌شود و هر گروهی مطابق خواست خود از آن بهره می‌برد. حکومت‌ها نیز همیشه همین کار را کرده‌اند. در حال حاضر هم حکومت بهره‌برداری‌های مطلوب خود را می‌کند. ابزاری شدن عزاداری از موضوعات جدی جامعه‌شناسیِ عزاداری دینی است و همیشه هم وجود داشته و وجود خواهد داشت.
روحانیت چگونه می‌تواند معارف دینی را در هیئات مذهبی گفتمان‌سازی کند؟
روحانیان، روشن‌فکران دینی، یا هر گروه دیگری، چنانچه آزادی عمل داشته باشند، می‌توانند از فرصت عزاداری برای ترویج و تبلیغ نوع خاصی از افکار و اندیشه استفاده کنند. منتها چنین کاری نیازمند برخورداری از یک دستگاه فکری منسجم است. کمتر چنین چیزی در میان روحانیان دیده می‌شود. آن‌ها در عزاداری‌ها اغلب به‌صورت سنّتی و متعارف عمل می‌کنند.
بسترها و زمینه‌های بروز مداح محوری چیست؟ و چگونه می‌توان با آن مقابله کرد؟
 مداحان معمولاً در هیأت‌هایی که محتوای دینی سنّتی و اسطوره‌ای ارائه می‌شود و در آن ایجاد شور و احساسات اهمیت زیادی دارد، نقش محوری ایفا می‌کنند. البته در برخی دوره‌ها به‌خاطر اهداف سیاسی نیز نقش مداحان پررنگ شد. بنابراین، اگر بهره‌برداری سیاسی از هیأت‌های مذهبی مورد نقد جدی از سوی مردم و نخبه‌گان فکری و اجتماعی قرار گیرد و مراسم عزاداری در جهت ترویج اندیشه‌ دینی عقلانی هدایت شود و به‌دور از احساسات‌گرایی‌ای باشد که مستظهر به تفکر عقلانی نیست، ناگزیر مداح‌محوری چندان تحقق نخواهد یافت. به‌علاوه لازم است هیأت‌ها به تربیت مداحانی صاحب اندیشه همت گمارند؛ یعنی الزامی به حذف مداحان از عزاداری نیست بلکه می‌توان در جهت تربیت مداحان اندیشمند و به خدمت گرفتن آن‌ها حرکت کرد.   
راهکارهای شما برای ارتقای بعد شناخت دینی و کاهش عاطفه‌گرایی صرف در هیئات چیست؟
 پیشنهاد این است که روشن‌فکران دینی و روحانیان نواندیش، در این فعالیت دینی یا عزاداری دینی بیش از پیش حضور یابند و نقش جدی‌تری ایفا کنند.
 به نظر شما ادامه روند فعلی در موضوع هیئات و مداحان به کجا منتهی می‌شود و چه آینده‌ای را برای این مسئله تصور می‌کنید؟
پیش‌بینی می‌شود که عزاداری در ایران دو مسیر متفاوت را دنبال خواهد کرد: 1) کارناوالی شدن 2) فرقه‌ای شدن هر چه بیش‌تر با محتوای شیعیِ اسطوره‌ای. البته روند اصلی، همان روند کارناوالی شدن عزاداری در ایران است. فرقه‌گرایی در عزاداری، امری قدیمی بوده و همچنان دوام خواهد داشت. این مسیر توسط برخی از روحانیان دنبال می‌شود و مورد حمایت هم قرار می‌گیرد. البته در دو دهه‌ اخیر عزاداری انتقادی هم رواج یافته است اما متأسفانه نباید خیلی امیدوار به سراسری شدن آن و رواج گسترده‌ آن در سطح ملی بود.

خلاصه راهکارها:
1-    پنج اسلام در جهان معاصروجود دارد؛ اسلام مدرسی، سلفی، لیبرال، سنت‌گرا و انتقادی. هیئت مطلوب هیئتی است که اسلام انتقادی را ترویج می‌دهد.
2-    چهار نوع عزاداری در ایران وجود دارد: عزاداری اسطوره‌ای، عزاداری کارناوالی، عزاداری شریعت‌مدارانه و عزاداری انتقادی.  عزاداری انتقادی که اشعار و برنامه‌ریزی آن متأثر از اندیشه‌های روشنفکران دینی مانند دکتر شریعتی است، باید رواج یابد.
3-    روحانیون باید از فرصت عزاداری به نحو دستگاه‌مند استفاده کنند یعنی در عزاداری‌ها یک دستگاه فکری منسجم را ترویج دهند. آیت‌الله مصباح یزدی صرفنظر از دستگاه فکری که دارند، نمونه خوبی در عمل به این توصیه هستند.
4-    مداحان نباید حذف شوند ولی باید خود هیئات به تربیت مداحان اندیشمند، روی آورند.
5-    روشن‌فکران دینی و روحانیون نواندیش باید برای حضور و تأثیرگذاری روی هیئات همت بیشتری داشته باشند.
6-    ابزاری شدن عزاداری از موضوعات جدی جامعه‌شناسیِ عزاداری دینی است که باید در مورد آن چاره‌اندیشی شود.
7-    عزاداری انتقادی در دو دهه اخیر کمی رواج یافته است که باید به رواج بیشتر آن کمک کرد.

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

نظر دادن

پیام هفته

تحمیل نظر خویش بر آگاهان
قرآن : ... ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ کُونُوا عِباداً لي‏ مِنْ دُونِ اللَّهِ ... (سوره نحل، آیه 52)ترجمه: هیچ کس (حتی پیامبر) حق ندارد به مردم بگوید به جای خدا مرا عبادت کنید.حدیث: روی الحلبی قلتُ لاَبی عبدالله علیه السلام ما أدنى ما یکون به العبد کافراً ؟ قال: « أن یبتدع به شیئاً فیتولى علیه ویتبرأ ممّن خالفه (معانی الاخبار ، ص 393)ترجمه: ... حلبی روایت می کند که از امام صادق (ع) پرسیدم : کمترین سبب کافر شدن انسان چیست؟ فرمودند : این‌که بدعتی بگذارد و از آن بدعت جانبداری کند و از هر کس با او مخالفت کند روی برگرداند و آنان را متهم و منزوی سازد.

ادامه مطلب

موسسه صراط مبین

نشانی : ایران - قم
صندوق پستی: 1516-37195
تلفن: 5-32906404 25 98+
پست الکترونیکی: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید