سواد رسانهای چیست و وضعیت مطلوب آن برای جامعة ایرانی چه شاخصهایی دارد؟
به طور اجمالی می توان گفت سواد رسانه ای، توانایی دسترسی و بهره گیری مطلوب از انواع رسانه ها بویژه امروزه توانایی استفاده مطلوب از فناوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی است. همچنین باید اضافه کرد که سواد رسانه ای قابلیتی است که فرد را در دسترسی مفید، موثر به اطلاعات، ارزیابی انتقادی آن و استفاده دقیق و خلاق از اطلاعات بدست آمده به منظور رفع نیازهای اطلاعاتی خویش توانمند می سازد. به بیان دیگر می توان گفت که سواد رسانه ای، توانایی بازیابی و تفکر در باره ی درستی و نادرستی اطلاعات و نیز قدرت استفاده از آن ها به عنوان یکی از ضروریات کار و زندگی و برقراری ارتباط مطلوب بین انسان هاست؛ با تاکید بر رسانه ای است که برای انعکاس و اشاعه ی اطلاعات و یا تعامل با مخاطبان مورد استفاده قرار می گیرد. همچنین سواد رسانه ای قابلیت برخورداری و یا توانایی قدرت تفکیک منتقدانه اخبار و اطلاعات و شناسایی ماهیت رسانهها و نیز تولیدات و خوراک فکری آنهاست.
نهادهای آموزشی کشور برای ارتقای سواد رسانهای با چه موانعی مواجه هستند؟
از مهم ترین چالش های سواد رسانه ای در نهادهای آموزشی کشور می توان به مواردی همچون عدم جدی تلقی کردن تهدیداتی اشاره کرد که هر روز با ورود فناوری و قابلیت های رسانه ای بویژه تعامل و زیست در فضای مجازی ابعاد مختلفی به خود می گیرد و نیز باید به وجود نظام آموزشی تفکر گریز و حفظ محور توجه را معطوف کرد و متاسفانه به نظر می رسد علی رغم آگاهی از مضرات حاکمیت چنین نظامی، در عمل، اراده ی لازم و کافی و منسجمی برای تغییر این رویکرد در میان مسئولان عالی فرهنگی و پرورشی کشور مشاهده نمی شود. در همین راستا بدیهی است که روحیه ی پرسشگری و تفکر انتقادی هم در محیط های آموزشی نهادینه نخواهد شد؛ گاهی حتی اگر اولیاء و خانواده های دانش آموزان و فراگیران هم از مهارت های لازم برای تقویت روحیه ی پرسشگری و تفکر انتقادی فرزندانشان برخوردار باشند(که متاسفانه تعداد این والدین بسیار کم است) چنین روحیه و خصلتی در عمل بویژه در نهادهای آموزشی فرصت رشد و بالندگی پیدا نخواهد کرد و تحت تاثیر فضای غالب حاکم در محیط درآمده و لذا این استعداد در معدود دانش آموزان مستعد هم از بین خواهد رفت. متاسفانه نهادهای آموزشی، بویژه دولتی هم اهتمام جدی برای ایجاد و توانمندسازی قدرت تفکر و روحیه ی انتقادی نداشته و از تجربیات خود برای هم افزایی دانش و نیز توانمند سازی معقول فراگیران، بهره مناسب و در حد انتظاری نمی گیرند. البته بر این موارد می توان موازی کاری و یا جزیره ای عمل کردن افراد و نهادهای متولی را در راستای توسعه ی سواد رسانه ای در کشور افزود.
راهکار شما برای بهبود عملکرد نهادهای آموزشی در زمینه آموزش سواد رسانهای چیست؟
در راستای ارتقای عملکرد نهادهای آموزشی لازم است ضمن توسعه ی ادبیات مربوطه، تجربیات نهادهای آموزشی در کشورهای توسعه یافته و بویژه کانادا، استرالیا و ژاپن و ... را مورد مطالعه و مداقه قرار داد و با توجه به فرهنگ بومی و اقتضائات و نیازها، راهنماها و یا دستور العمل هایی را برای پیاده سازی در نهادهای آموزشی تدوین و بر اساس آنها اقدامات مبنایی را آغاز کرد. تردیدی نیست که برای اجرای این مهم می بایست در وهله ی نخست خانواده ها و اولیای مسئول به عنوان اولین و مهم ترین نهاد آموزشی و تربیتی غیر رسمی، پیش قدم شده و متعاقب ارتقای سواد رسانه ای خود، زمینه ی آموزش مهارت های سواد رسانه ای کودکان خود را از همان سال های اولیه رشد و اجتماعی شدن فراهم کنند و در وهله ی بعد نیز لازم است علاوه بر تدوین کتاب و جزوات درسی روزآمد از طریق برگزاری اردوهای آموزشی و نیز کارگاه های مهارت افزایی، به طور پیوسته آموزه های لازم را با بهره گیری از ابزار و نرم افزارهای موثر به دانش آموزان منتقل کرد. همچنین برگزاری المپیادهای سواد رسانه ای که خوشبختانه در چند نوبت در سطح نوجوانان در کشور تجربه شده است باید در سطوح مختلف آموزشی بویژه برای رقابت در بین کودکان در مراکز آموزشی و فرهنگی نیز به اجراء در آید. لازم به یادآوری است که به منظور تحقق مطلوب اهداف و توصیه های یاد شده، نهادهای آموزشی می باید نسبت به تربیت مدرسان علاقه مند و مستعد سواد رسانه ای بر آمده و تدابیر لازم برای بازآموزی آنان را به طور پیوسته فراهم کنند.
چگونه میتوان ارتباط سه نهاد خانواده، مدرسه و رسانه را در آموزش رسانهای تقویت کرد؟
از آنجایی که یکی از مهم ترین آسیب هایی که نظام آموزش سواد رسانه ای ما را تهدید می کند موازی کاری و پراکنده کاری با اتخاذ رویه ها و تکنیک های بعضا ابتکاری و غیر علمی است لازم است برای هم افزایی و یکسان سازی رویه ها و شیوه های آموزشی ضمن ایجاد دوره های پودمانی از سوی مراکز ذیصلاح، انجمن های معتبر علمی در حوزه ارتباطات و رسانه نیز و بویژه انجمن نوپای سواد رسانه ای ابتکار عمل را بدست بگیرد و متعاقب بهره گیری از دیدگاه های صاحب نظران، خبرگان، فعالان حوزه ی رسانه، روانشناسان، جامعه شناسان و... با مشارکت فرهنگسراهای محله، شبکه های آموزشی پر مخاطب، بویژه رسانه ملی و شبکه های اجتماعی چون تلگرام، اقدامات آموزشی و فرهنگ ساز پیشگیرانه ی خود را از جمله ایجاد هسته های علمی و مشورتی سامان دهند.
عملکرد مسئولان را در زمینه آموزش سواد رسانهای چگونه ارزیابی می کنید؟ راهکار شما برای بهبود عملکرد مسئولان در این زمینه چیست؟
از زمانی که مفهوم سواد رسانه ای در کشور در مجامع علمی مطرح شد و بر سر زبان ها افتاد حدود دو دهه می گذرد، متاسفانه به جز مختصر فعالیت های علمی و تحقیقاتی در دانشگاه ها(اکثرا در قالب پایان نامه) در این مدت هیچ اقدام اساسی و منسجمی از سوی دستگاه های متولی در کشور صورت نگرفته است. علی رغم اهمیت بالای توسعه ی ادبیات موضوع در کشور، حتی مهم ترین اقدام به برگزاری همایشی علمی و ترویجی در کشور با موضوع سواد رسانه ای( در مهرماه 1393 )از سوی بخش خصوصی صورت گرفت. خوشبختانه متعاقب برگزاری موفق و اولین همایش سواد رسانه ای و مسئولیت اجتماعی که در سال 1395 و به همت مرکز رسانه ای دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد برگزار شد بخش قابل توجهی از فعالان و کارشناسان سواد رسانه ای در کشور شناسایی شده و متعاقب هم اندیشی هایی زمینه ی تشکیل انجمنی علمی و تخصصی با عنوان "سواد رسانه ای" در کشور فراهم گردید و امید است که این انجمن در کنار تدارک برنامه های ترویجی و آموزشی بتواند در آینده ی نزدیک زمینه ی توسعه ی سواد رسانه ای و ایجاد نهضتی فراگیر در کشور را فراهم کند.
برای بهبود عملکرد مسئولان لازم است اولیای فرهنگی جامعه بویژه اولیای تربیتی و پرورشی کشور و نیز اولیای کاربران کودک و نوجوان با هم اندیشی و تعامل نزدیک تر و اقدامات منسجم و برنامه ریزی شده تلاش نمایند تا با فرهنگ سازی تدریجی به منظور بهره گیری مطلوب و موثر از فناوری های رسانه ای قدیم و جدید به اتخاذ تمهیدات پیشگیرانه ای برای کاهش تهدیدات روی آورده و از تجربیات نهادهای پیش رو و حرفه ای در داخل و خارج از کشور از جمله تجارب ارزشمند فعالان و اعضای انجمن سواد رسانه ای در کشور در موقع لازم بهره شایسته بگیرند.
درصورتیکه وضعیت آموزش سواد رسانهای به روال کنونی ادامه یابد، چشمانداز وضعیت جامعه ایرانی در این باره را چگونه میدانید؟
در طی چند سال اخیر اقدامات خوبی از سوی افراد متعهد و دغدغه مند بخش خصوصی و معدود کارشناسان خبره دانشگاهی در راستای ارتقای کمیت و کیفیت آموزش سواد رسانه ای صورت گرفته است؛ بگونه ای که کم و بیش بخش قابل توجهی از مردم بتدریج با مفهوم سوا د رسانه ای و اهمیت و ضرورت گسترش آن در کشور آشنا شده اند ولیکن به نظر می رسد با توجه به هجمه ی تهدید های مختلف فرهنگ صاحبان رسانه در جهان و بویژه کشورهای فراهم کننده دسترسی به اینترنت و نیز گسترش روحیه ی منفعت طلبی، رفاه جویی و لذت طلبی در کودکان و نوجوانان و حتی اقشار جوان و میان سال و کاهش روزافزون حس مسئولیت پذیری تربیتی والدین و ترجیح ولنگاری فرهنگی به جای زندگی در چارچوب ارزش های ملی و مذهبی، و همزمان، فاصله گرفتن بسیاری از کاربران نوجوان و جوان از ارزش های و آرمان های فرهنگی و دینی خاک گرفته در جهان ذهنی نسل های جدید سرگردان و وامانده در تجربه ی مظاهر مدرنیسم و پست مدرن، بنده چشم انداز مطلوبی از وضعیت جامعه ایرانی پیش بینی نمی کنم و تلاش های انجام شده در گذشته، حال و آینده تنها تا اندازه ای از سرعت انحرافات و کج روی ها در نزد تعداد معدودی از فراگیران و کسانی که در معرض آموزه های سواد رسانه ای قرار می گیرند خواهد کاست.
خلاصه راهکارها :
1- چون در کشور هنوز ادبیات لازم در مورد سواد رسانه ای و مسائل مربوط به آن وجود ندارد؛ باید متخصصان امر در این حوزه ورود کنند.
2- مسئولان باید از تجربههای بینالمللیِ کشورهایی مانند کانادا، استرالیا و ژاپن در زمینه سواد رسانهای در جهت بومی سازی این موضوع استفاده نمایند.
3- مسئولان المپیاد کشوریِ سواد رسانه ای، باید سطح سنیِ برگزاری المپیاد را علاوه بر نوجوانان، به سایر سطوح مختلف سنی، گسترش دهند.
4- آموزش مهارت های سواد رسانه ای کودکان، باید از سال های اولیه توسط خانواده، و آموزش های علمی، درسی و کارگاه های مهارتی آن توسط مدارس مهیا شود.
5- ایجاد روحیه پرسشگری و تفکر انتقادی و حذف روش حافظهمحوری در مدارس، میتواند در افزایش سواد رسانهای دانشآموزان و جامعه موثر باشد.
6- نهادهای آموزشی باید کمبود معلم در زمینه حوزه سواد رسانهای را، با تدابیر لازم رفع کنند و در زمینه تربیت آنها، فعال عمل کنند.
7- باید در حوزه سواد رسانهای از موازی کاری نهادی و پراکندگی کاری جلوگیری به عمل آید و تلاش شود فعالیتهای این حوزه بهوسیله انجمن سواد رسانهای صورت پذیرد.