لزوم تألیف و تولید کتب سواد رسانه ای به دست اندیشمندان داخلی

  • دوشنبه, 12 آذر 1397 09:38
  • بازدید 2631 بار

سلسله گفتگو های کارشناسی با موضوع وضعیت سواد رسانه ای 

سواد رسانه‌ای مهارتی است که اهميت آن در دنياي امروز كمتر از سواد خواندن و نوشتن نيست؛ زیرا به جهت فراگیری اطلاعات گسترده و در دسترس قرار گرفتن آسان حجم بالای اطلاعاتی، قرار گرفتن در دام معاندان با ترویج اخبار کذب یا اطلاعات مهندسی‌شده، ممکن الوقع است. این امر نشان از لزوم ترویج مهارت سواد رسانه‌ای برای آحاد جامعه دارد. با نگاهی دقیق و عمیق به وضعیت موجود کشور در حوزه سواد رسانه‌ای و همچنین با توجه به هجمه گسترده و تلاش شبانه‌روزی شبکه‌های رسانه‌ای بیگانه و بعضاً معاند، روشن است که چندان مطلوب نبوده لذا اهمیت برنامه‌ریزی و اجرای هماهنگ و دقیق برنامه‌ها از سوی تمام آحاد مردم و مسئولان ضروری است. نهادهای حاکمیتی باید با تکیه‌بر دانش نخبگان و اندیشمندان خود در این مسیر حرکت کرده و اعتماد مردم را برای همراهی و کمک جلب نمایند و این طریق زمانی میسر می‌گردد که برنامه آن‌ها براساس یک نقشه راه مشخص و راهبرد اصولی طراحی‌شده باشد. این نقشه‌راه و راهبرد اصولی زمانی مؤثر و کاربردی می‌شود که مسئله آسیب‌شناسی سواد رسانه‌ای و عدم اقبال جامعه به آن و یافتن گره اصلی آن به‌صورت روش نخبگانی شناسایی شود. بررسی‌ها نشان داد می‌دهد که پرسش اصلی این تحقیق چنین است: «چگونه می‌توان ضعف عملکرد نهادهای آموزشی در حوزه سواد رسانه‌ای را برطرف کرد؟»
از همین‌رو موسسه مطالعاتی صراط مبین مصاحبه‌ای را با جناب آقای محمد حسین فرج نژاد پژوهشگر حوزه رسانه و دبیر انجمن سواد رسانه ای حوزه علمیه قم انجام داده است تا نظرات کارشناسی ایشان را جویا شده و در اختیار خوانندگان محترم قرار دهد.

سواد رسانه‌ای چیست و وضعیت مطلوب آن برای جامعه ایرانی چه شاخصه‌هایی دارد؟
سواد رسانه ای مفهومی است که ادبیات آن جدید است ولی اندیشه‌ها و افکاری که در رابطه با این موضوع بوده است، خیلی هم جدید نیست. لازم هست که با نگاه بومی به خیلی از این مباحث پرداخت. تقریباً اکثر کتبی که در این حوزه الآن در کشور موجود هست، ترجمه‌ است و تألیف نیست. البته کتاب‌های نسبتاً خوبی هم ترجمه شده است مثل کتاب «رویکردهایی به سواد رسانه‌ای» که اداره کل پژوهش های صداوسیما چاپ کرده یا کتاب سواد رسانه‌ای جیمز پاتر(James Potter) که در سال 92 ، مرکز پژوهش‌های اسلامی صداوسیما آن را چاپ کرد. چند کتاب تألیفی هم هست ولی باید کارهای جدی تری صورت گیرد.
مفهوم سواد رسانه ای از کانادا و سپس ژاپن شروع می‌شود و رویکردهای مختلفی در آن وجود دارد. چیزی که موجود است خیلی نگاه نومارکسیستی در آن جدی و پررنگ است یعنی یک نوع تفکر انتقادی که از نگاه‌های نومارکسیستی برخاسته است، در آن مشهود است. البته طبیعی هست که زمانی که بیشتر از دو نظام فکری جدی در دنیا نبود همین نگاه نومارکسیستی علیه نگاه رسانه‌های اصلی که غالباً رسانه‌های سرمایه‌داری آمریکایی یا انگلیسی هستند، ایستادگی کند. برای ایران که می‌خواهد نگاه دینی تری داشته باشد و از نگاه‌های جدی تری برخوردار باشد، نیاز هست که به این نکات توجه داشته باشد و تفاوت نظریه مطلوب با آنچه که موجود هست را درک کند. الزاماً نیازی نیست که همان اصطلاح معمول را به کار برد و اصطلاح «بصیرت رسانه‌ای» با نگاه جامعه علمی ایرانی خوانایی بیشتری دارد. بصیرت رسانه‌ای علاوه بر رویکردهای مرسوم که تحت تأثیر فرمالیست‌ها یا افراد متخصص علوم تربیتی یا نومارکسیست‌های غربی هست، عمق تاریخی، دشمن شناسی و دینی هم دارد. 4 الی 5 رویکرد اصلی به سواد رسانه ای در همین کتاب «رویکردهایی به سواد رسانه‌ای» وجود دارد؛ رویکرد تحلیل‌های ایدئولوژیک که می‌خواهد جهان بینی و ایدئولوژی رسانه را با توجه به محصولات تعیین کند که در کتاب به صورت مفصل توضیح داده شده است که چه فوایدی دارد و چه روش‌هایی دارد؟ رویکرد حسب حال گونه، رویکرد ارتباطات غیرکلامی، رویکرد اسطوره شناختی و رویکرد عناصر تولید هم متأثر از یک پارادایم و هدفی هستند. رویکردهای دیگری هم به سواد رسانه ای وجود دارد. انجمن سواد رسانه ای حوزه علمیه قم چند سالی است در دفتر تبلیغات اسلامی تأسیس شده است و در جامعه الزهرا و جامعه المصطفی بحث ها و دروه های جدی در حوزه سواد رسانه‌ای در 13-12 سال گذشته برگزار کرده است. رویکردهایی که در این حوزه اضافه شده است، رویکردهای عمیق حکمی، تاریخی و دشمن شناسی و سبک زندگی بوده است که به نظر می‌رسد که این رویکردها به شدت تحت تأثیر نگاه قرآنی و نگاه حکمی فلسفی مکتب تهران و مکتب قم است. در واقع از باطن تا ظاهر انسان و از بنیاد تا کاربرد را باید در بحث‌های رسانه‌ای با مخاطب در میان گذاشت و مخاطب را نسبت به رویکرد فعال درباره رسانه حساس کرد و او را از آن رویکرد انفعالی و به گفته شهید آوینی خلسه نارسیستی نجات داد. در حال حاضر رسانه‌ها بر مخاطبین سوار می‌شوند و متأسفانه اکثر آنها تحت تأثیر سرمایه‌دارهای صهیونیست و سرمایه‌سالاری نظامی رسانه‌ای و مجتمع‌های نظامی صنعتی که جهان فعلی را اداره می‌کنند، هستند. رویکرد مدیریتی به سواد رسانه ای هم فوق العاده مهم است و صرف تفکر مطرح نیست. نوع مدیریت، گاهی اوقات تفکر را هم جهت می‌دهد. به خصوص برای انسان مدرن امروزی و انسان آمریکایی که پراگماتیست هم هست، وقتی نتیجه و محصول، معیار اصلی ذهن او شود و قرار نیست که به ایدئولوژی خاصی هم اعتقاد داشته باشد، ایدئولوژی ابزار سرمایه‌داری می‌شود و خیلی راحت دیده می شود که برخی از چپ‌های آمریکایی، راست می‌زنند و برخی از راست‌های آمریکایی، چپ می‌زنند و همین شیوه و تفکر در در ایران هم مشاهده می شود.
نهادهای کشور متأثر از رویکرد تحلیل عناصر تولید، رویکرد کانتی، رویکرد فرم گرا و رویکرد فرمالیستی هستند و باید از این فضا نجات پیدا کرد و به رویکردهایی که اشاره شد، بازگشت.
 در دانشگاه‌ها که مسئولین برخی از آنها ادعا می کنند، خیلی سکولار هستند باز هم ته دل و ذهن دانشجو، نگاه به میراث حکمی و قرآنی هست، گر چه ظاهرشان با برخی از دانشگاه‌های به ظاهر مذهبی تر متفاوت است ولی این میراث غنی در ذهن آنها هست. یک جامعه به راحتی فرهنگ خود را کنار نمی‌گذارد و صرف اینکه برخی از صورت‌های سطحی سبک زندگی در جامعه عوض شود، آن جامعه عوض نشده است. اتفاقاً این قدرت مدیریت حاکمان و مدیران جامعه است که جامعه را برگردانده و اصالتها را به یاد مردم آورند. این رویکرد نه فقط در مورد مردم مسلمان، حتی در مورد غیرمسلمانان هم در جامعه المصطفی و جاهای دیگر که افراد غیر ایرانی حضور دارند به شدت مورد استقبال واقع شده است که نشان دهنده این است که اگر با خودباوری به سمت این شاخص‌ها رفته شود، به شدت جواب می‌دهد. ضمن اینکه نافی رویکردهای دیگر هم در سواد رسانه ای نباید بود و باید با نگاه انتقادی از آن‌ها استفاده کرد. خود آن رویکردها معتقد به تفکر انتقادی هستند و بنابراین اندیشمندان ما هم باید به آنها نگاه انتقادی داشته باشند. در بحث‌های سواد رسانه‌ای یا بصیرت رسانه‌ای، تفکر انتقادی را باید تقویت کرد. ظلم است که افراد نگاه‌های انتقادی را فقط با قرائت راست لیبرالیستی یا چپ نومارکسیستی یا نگاه آلمانی پدیدارشناختی قبول داشته باشند. به راحتی می‌توان شاخصه‌ها و معیارهای قرآنی، حکمی، دینی و حدیثی را وارد این مباحث کرد. چرا که این‌ها به جدّ عمیق تر از دیدگاه‌های نومارکسیستی، لیبرالیستی و پدیدارشناختی است و اتفاقاً به انسان شناسی، هستی شناسی و معرفت شناسی حقیقت انسان نزدیک تر است. باید با تأکید بر این‌ها مدل سواد رسانه‌ای طراحی شود که کامل تر از چیز موجود باشد.
• استاد وظیفه نهادهای آموزشی کشور درباره آموزش سواد رسانه‌ای چیست و عملکرد آن‌ها را چطور ارزیابی می‌کنید؟
تا همین چند سال پیش متأسفانه به صورت رسمی نه در حوزه، نه در دانشگاه و نه در دبیرستان در این حوزه هیچ چیزی نبود ولی الحمدالله به برکت کارهای اخیری که بیرون از حوزه و دانشگاه انجام شد، در دبیرستان‌ها 2 سالی هست که کار شروع شده است. در جامعه المصطفی هم مدت‌هاست که کار شروع شده و چند جلد کتاب تدوین شده است که باید هر چه زودتر به کتاب درسی تبدیل شود. بیش از 15 سال است که در حوزه علمیه دوستان بسیار زیادی در حوزه سواد رسانه‌ای فعال هستند و شاید بیش از 200 فارغ التحصیل فوق لیسانس و دکتری در رشته‌های مرتبط با این بحث در حوزه و دانشگاه وجود دارند و در حال تدریس سواد رسانه‌ای در حوزه‌های علمیه کل کشور هستند ولی نسبت به جمعیت چند میلیارد بشر روی کره زمین که امت آخرالزمان هستند، خیلی کم است. حوزه‌های علمیه باید احساس وظیفه داشته باشند و ورود جدی تری به مباحث سواد رسانه داشته باشند.
ورود آن‌ها باید به چه شکل صورت گیرد؟
این ورود بیشتر با رویکردهای نزدیک به تحلیل عناصر تولید و برخی از رویکردهای مثل تحلیل ارتباطات غیرکلامی است. متأسفانه خیلی از رویکردها در این نگاه نبوده و نباید صرفاً به یک کتاب اکتفا کرد و حتماً برای رشته‌های مختلف در دبیرستان‌ها باید کتاب‌های مختلف تدوین شود. کتابی با نام «نحوه نگاه به معنویت در رسانه‌های جهان» تدوین شده است که می‌تواند برای رشته فلسفه و عرفان و برخی دیگر از رشته‌های علوم انسانی در دبیرستان‌ها مؤثر باشد. بحث فلسفه تکنولوژی و ارتباط آن با رسانه‌های جدید برای رشته‌های فنی مناسب است و اخیراً روی آن کار شده است. باید متون متناسب با هر دوره سنی با همکاری مشترک و گرفتن نظر جمعی اندیشمندان، تدوین شود.
چه موانعی بر سر راه این کار و به طور کلی نهادهای آموزشی وجود دارد؟
به نظر می‌رسد که جامعه، رسانه را کمتر جدی گرفته و تأثیرات رسانه‌ای را یک مقدار دیر متوجه شده است. متأسفانه به دلیل سکولاریسمی که از عصر مشروطه به بعد به صورت جدی با تلاش روشنفکران بیمار ایجاد شد، بحث‌های رسانه جدی گرفته نشد.
مدل دروس دانشگاهی و چینش آنها و مدل نگاه جامعه به رسانه‌ها و ساختارهای رسانه‌ای طوری توسط استعمارگران تعبیه شد که در ایران اکثر قریب به اتفاق رسانه‌ها به دست طیف‌های لیبرال و غرب زده و بعد هم نومارکسیست‌ها افتاد و عناصر انقلابی خیلی کم، رسانه داشتند. در گذشته اینطور نبود. در گذشته رسانه‌های سنتی و تأثیرگذار مانند منبر در جامعه بوده است که پروفسور مولانا هنوز آن را تأثیرگذارترین رسانه می‌دانند که حرف به حقی هم هست. دنیا هم در بحث ارتباطات الآن به همین رسیده است که ارتباط چهره به چهره خیلی تأثیرگذار است. نه فقط منبر بلکه رسانه‌های جمعی تر مثل کتاب که جهان اسلام در آن حداقل 500 سال از جهان غرب جلوتر بود و رسانه سفرای فرهنگی که در جهان اسلام خیلی جدی گرفته می‌شوند، از نمونه های دیگر این رسانه ها بودند. می‌دانید که خیلی از جاهای هند یا کشمیر یا فیلیپین توسط تجار ایرانی مسلمان شده‌اند. میلیون‌ها نفر انسان در شرق آسیا و جنوب آسیا توسط تجار ایرانی یا تجار عرب مسلمان شده‌اند و این‌ها رسانه‌های بسیار قدرتمندی بود که در جهان اسلام بوده است. حتی عرفان شیعی یا عرفان به صورت کلی، یکی از رسانه‌های پررنگ در هند و جاهای دیگر بودند که رسانه‌های جهان اسلام برای تبلیغ اسلام بودند. شیوه‌های تبلیغ مسلمانان انصافاً شیوه‌های تبلیغی بسیار قابل مطالعه‌ای است که باید در قرون مختلف انجام شود. اما از زمانی که مدرنیته آمد و انسان گرگ صفتِ حریصِ اومانیستِ سکولار خواست که بر تمام جوانب زندگی بشر حاکم شود و قاعدتاً دین مزاحم او بود، افراد و حکومت‌های دینی به شدت تضعیف شدند. ارتباطات بین هند و ایران را بعد از قتل مرحوم امیرکبیر از بین بردند و روشنفکران که این کار را در اینجا انجام دادند، توانستند رسانه‌ها را در دست گیرند و صنعت چاپ، کتاب، روزنامه و بعد هم رسانه‌های رادیویی و سینما، رادیو و تلویزیون، همه در دست عناصر غرب زده و گاهی هم در دست عناصر نومارکسیست قرار داشت. اما از حدود 30 سال قبل از انقلاب اسلامی نهضت اسلامی جهانی به رهبری حضرت امام(ره) در ایران، عراق، ترکیه، فرانسه، اروپا و بعد هم در هند و دنیای عرب، اسلام گرایان شیعه و سنی رسانه های متعددی را در دست گرفتند و حرکت‌های سالم تری توسط شیعیان انقلابی، اخوانی‌ها و مودودی‌ها انجام گفت. اهمیت این نگاه تاریخی در این است که سواد رسانه ای در ایران، غربی متولد شد چون اصلاً خود رسانه هم در کشور به این صورت ورود پیدا کرد.
به برکت انقلاب اسلامی تحولاتی در کشور ایجاد شده است ولی باید نه تنها در حوزه‌ها و دانشگاه‌ها و دبیرستان‌های خود بلکه در جاهایی مانند جامعه المصطفی این حرکت پیش رود. باید وزارت خارجه یک دیپلماسی عمومی سواد رسانه‌ای با نگاه خود در دنیا پخش کند. بخش‌های خارجی صداوسیما، سپاه قدس و هر ارگان یا سازمان یا نهادی که در ایران مرتبط با افراد غیر ایرانی است، باید به این حوزه آمده و کار جدی را شروع کنند و آموزش هسته‌های جدی در کشورهای دیگر آغاز شود. BBC در دوران اصلاحات در ایران در دوبی و ترکیه روزنامه نگاران ایرانی را با سبک لیبرال آموزش می‌داد و بعد 40 روزنامه با پول سازمان اطلاعاتی غرب و احزاب فاسد و سرمایه‌سالار در ایران به وجود می‌آیند و حدود 800-700 نشریه در 20 سال اخیر منتشر می‌شود. چرا ایران نتواند در ترکیه، هند، پاکستان و جاهای دیگر این کار را انجام دهد؟ در کشورهای دیگر از این نگاه‌ها استقبال می‌شود. از کلاس‌های بسیار محدودی که در جاهای مختلف برای بچه‌های غیرایرانی یا حتی دانشجویان غیرایرانی که در ایران هستند یا توریست ها توسط ایران برگزار می شود، استقبال می شود و به نگاه فطری، عقلی و طبیعت الهی که ایران دارد، خیلی ابراز علاقه می شود.
راهکار شما برای بهبود عملکرد نهادهای آموزشی در زمینه آموزش سواد رسانه‌ای چیست؟
باید رویکردهای جدی تری به سواد رسانه داشت و رویکردهای فعلی کافی نیست. گرچه این رویکردهای فعلی هم در ایران خیلی کم کار شده است. یکی از موانع این است که نیروی انسانی تربیت شده کم است. چه اشکالی دارد که دانشگاه فرهنگیان رشته رسانه را به صورت جدی و با رویکردهای دینی و نه رویکردهای نومارکسیستی یا لیبرال آموزش دهد. چه اشکالی دارد که دانشگاه وزارت اطلاعات و سپاه به صورت جدی به رشته رسانه ورود پیدا کنند؟ دانشگاه‌ها کمتر به این موضوع ورود پیدا کرده اند یا اصلاً ورود پیدا نکردند. باید دانشگاه عالی دفاع ملی مدیر رسانه‌ای درست تربیت کند و رشته مدیریت رسانه به صورت جدی و استراتژیک در آن وجود داشته باشد. در دانشگاه امام حسین(ع)، باقرالعلوم، جامعه المصطفی و صداوسیما چند رشته جدید تأسیس شده است ولی باید خیلی گسترش یابد. دانشگاه فرهنگیان باید مدرس سواد رسانه ای تربیت کند و دوره‌های 6 ماهه را تعبیه کند. حوزه علمیه باید در چندین رشته خود مثل عرفان، فلسفه، اقتصاد، تاریخ و علوم سیاسی رشته های رسانه را تعبیه کند. الحمدالله حوزه در خیلی از کارها پیش افتاده است و بیرون از حوزه خیلی از افراد از این موضوع اطلاع ندارند که حوزه چقدر جلوتر از 20 سال پیش است. نیاز هست که گرایشات مختلف بحث‌های رسانه‌ای و بصیرت رسانه‌ای در دانشگاه‌های وابسته به حوزه، وزارت علوم یا وزارت بهداشت شکل گیرد. اصلاً شبکه سازی علم در دنیا و ترویج مدل سبک زندگی غربی جز با کمک رسانه ممکن نیست. شبکه سازی علم، جذب اندیشمندان جهانی، جلوگیری از فرار نخبگان و ... وجوه رسانه‌ای و سواد رسانه‌ای دارد. جنبش فلسفه برای کودک چند سالی است که در ایران راه افتاده و موفقیت‌های جدی هم داشته است گرچه خیلی مانده است تا کار به نتیجه رسد. در مجوع اصلاح متون و نگاه، دوم تربیت نیروی انسانی، سوم ساختارسازی و رشته سازی و چهارم تولید محصول درست، از راهکارهای این حوزه است.
در زمانی که فیلم 300 پخش شد، در نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه ها یک دوره تقریباً 15 ساعته برای اساتید طراحی شد و در 100 دانشگاه از فیلم 300 که فیلم کاملاً ضد ایرانی بود و بالاخره تهدید بود و دشمن می‌خواست با این فیلم به ایران آسیب زند، یک فرصت طلایی درست شد و به دانشجویان گفته شد که واقعیت غرب چیست و آن‌ها چقدر سطحی به ایران نگاه می‌کنند و راه حل‌هایی که علیه ایران دارند چقدر سطحی است؟ استقبال بسیار بسیار اساسی از این حرکت انجام شد. حتی بچه‌های تند ناسیونالیست و حتی پان ترکیست استقبال می‌کردند و نگاه آن‌ها درست می‌شد.
متأسفانه در حوزه سواد رسانه‌ای صداوسیما یک مقدار عقب تر از حوزه‌های علمیه است. صداوسیما باید در حوزه سواد رسانه‌ای جدی تر عمل کند. به طور مثال در گذشته شبکه نمایش سلسله برنامه‌هایی برای نقد جدی فیلم‌ها داشت. حال چه اشکالی دارد که این شبکه در بحث سواد رسانه ای در حوزه فیلم و سینما برنامه تولید کند؟ همچنین کتاب‌های خوبی مثل «اصول اخلاقی حاکم بر رسانه‌ها از دیدگاه اسلام با تأکید بر سیمای جمهوری اسلامی» نوشته محمد فولادی وندا نوشته شده است که باید در رسانه ملی مورد استفاده قرار گیرد.
• ارتباط سه نهاد خانواده، مدرسه و رسانه را در آموزش سواد رسانه‌ای چطور می‌توان تقویت کرد؟
 خانواده باید از مباحث آموزش داده شده به بچه ها در حوزه رسانه‌ احساس مفید بودن داشته باشد. در مورد کتاب فعلی سواد رسانه‌ای در مدارس باید گفت که گاهی اوقات به دلیل برخی از رویکردهای خاص حاکم، خانواده فکر می‌کند این مباحث کمتر به درد دانش آموز می‌خورد ولی وقتی تحلیل‌های جدی تری برای خانواده بیان شود، مطمئناً بیشتر استقبال می‌کنند. اولاً این احساس مفید بودن را باید بالا برد و دوماً تبلیغات جدی تر و تولید محصولات جذاب تر شود. سوم، آگاهی بخشی برای خانواده‌ها. نکته بعدی اینکه موضوع سواد رسانه ای باید در متن دروس قرار گیرد که باعث می‌شود تا ارتباط بیشتری با آن ایجاد شود.
• عملکرد مسئولان را در زمینه آموزش سواد رسانه‌ای چطور ارزیابی می‌کنید؟
مطمئناً تا کنون خیلی قوی نبوده است به دلیل اینکه اصلاً ضرورت آن در جامعه علمی و همچنین در جامعه فرهنگی کشور جا نیفتاده است. برنامه ریزی راهبردی داشتن، تهیه سندهای جامع، ریل گذاری صحیح، سندهای درست نوشتن، تشویق و تنبیه‌های به جا، قانونگذاری و نظارت و اجرا درست از وظایف مسئولان است. توجه به رسانه‌های سنتی و برجسته سازی و قدر آنها را دانستن و برنامه ریزی برای آن‌ها مهم است.
نهادهای امنیتی، فکری، سیاسی، اجتماعی و وزارت خارجه باید به عنوان یک فرصت جدی در سطح بین الملل به نگاه مثبتی که به ایران وجود دارد، نگاه کنند و حتی از آن نگاه‌های منفی که در برخی از کشورهای غربی به ایران وجود دارد، استفاده کنند و تهدید را تبدیل به فرصت کنند و جمهوری اسلامی و ایران را سرافرازتر از گذشته کنند.
در صورتی که وضعیت آموزش سواد رسانه‌ای به همین روال ادامه پیدا کند، چه اتفاقی خواهد افتاد و اگر این موانع برطرف شود و راهکارهایی که حضرتعالی گفتید مورد توجه مسئولان قرار گیرد، چطور می‌شود؟
روالی که تا حدود 3 سال پیش بود، خیلی متفاوت از روالی است که اخیراً ایجاد شده است. اگر روال به صورت 3 سال پیش می‌بود، خیلی ایجاد ضرر می شد. وقتی رسانه‌هایی که مردم انتخاب می‌کنند، در اثر تبلیغات سرمایه سالارانه و شرکت محور و سطحی رسانه‌ها و نوع نگرشی که به مخاطب می‌دهند، باشد وضع به همان صورت خواهد بود. فکر مردم هر روز ضعیف تر و مبتذل تر می‌شد و در واقع به صورت متسلسل و بدی به سمت سطحی تر شدن پیش می‌رفتیم. چنانکه در کشورهایی که تحت تأثیر سرمایه داری و روشنفکرنمایی بیمار هستند، این مسئله در حال مشاهده است. حتی در شهرهای بزرگ ایران نیز این موضوع مشاهده می شود که میزان طلاق و اعتیاد به مواد مخدر چقدر است و آرای سیاسی آن‌ها به سمت عناصر ضعیف تر، ذلیل تر و بی عزت تر متمایل است. هر چه رویکرد بومی به رسانه تقویت شود و قدر رسانه‌های سنتی دانسته شود و به سواد رسانه‌ای افراد عمق و حکمت داده شود، نتیجه بهتر است. در تجربه‌ای که در برخی از مهدکودک‌ها یا حتی پیش از مهدکودک که نامش را بازی کده گذاشته‌اند، به دست آمده است شیوه‌های رسانه‌ای جدید و بازی‌های جدیدی ابداع شده است که بسیار مؤثر بوده و از سنین بسیار پایین با مشاوره روانشناسانه خیلی مسلح و دین مدار، کار را به سمتی پیش برده اند که بچه‌های 8-7 ساله دقیقاً نگاه انتقادی جدی به رسانه‌های داخلی و خارجی دارند و برخورد فعالانه با رسانه دارند. در برخی از مدارسی که به این موضوع اهمیت می دهند، بچه 15 ساله وجود دارد که کتابی را در مورد سینمای کره نوشته است که در مرحله بررسی و چاپ است. یعنی اینقدر می‌توان موفق شد.
با رویکرد سه ساله اخیر امیدواری بیشتری به وجود آمده است که با آموزش‌های بسیار جدی و متنوعی که خصوصاً در حوزه‌های علمیه هست و فعال تر از دانشگاه‌ها عمل کرده‌اند، اساتید متعددی تربیت شوند و قشر جدیدی از مربیان و اساتیدی که در مراکز مختلف وابسته به حوزه تربیت شده اند، پا به میدان گذارند.

خلاصه راهکارها:
1- در حوزه سواد رسانه‌ای باید کتب قوی‌تری توسط اندیشمندان داخلی متناسب با نیاز فرهنگ داخلی تالیف و منتشر شود.
2- نهادهای کشور در حوزه سواد رسانه ای متأثر از رویکرد تحلیل عناصر تولید و فرمالیستی هستند. باید به رویکردهای تاریخی، حکمی، دشمن شناسی، سبک زندگی و مدیریتی بازگشت.
3- برای آموزش سواد رسانه ای باید متون متناسب با هر دوره سنی با همکاری اندیشمندان مختلف تألیف شود.
4- حوزه علمیه و دانشگاه باید مسئله سواد رسانه‌ای را به صورت جدی مورد توجه قرار دهند و برای آن نیرو تربیت کنند.
5- مسئولین باید با اتخاذ رویکردهای مناسب سواد رسانه‌ای را در میان خانواده‌ها نهادینه کنند تا آنها مفید بودن و ضرورت آن را احساس کنند.
6- موضوع سواد رسانه ای باید به صورت کاربردی در متن دروس علمی مختلف و به صورت غیر مستقیم آموزش داده شود.

این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)

نظر دادن

پیام هفته

قانون شکنی
آیه شریفه : إِنَّمَا ﭐلسَّبِيلُ عَلَى ﭐلَّذِينَ يَظْلِمُونَ ﭐلنَّاسَ وَيَبْغُونَ فِي ﭐلْأَرْضِ بِغَيْرِ ﭐلْحَقِّ أُوْلَـٰئِکَ لَهُم عَذَابٌ أَلِيمٌ  (سوره مبارکه شوری ، آیه 42)ترجمه : گناه بر کساني است که به مردم ظلم مي‏کنند ، و بدون داشتن بهانه‏اي و حقي مي‏خواهند در زمين فساد و ظلم کنند ، آنان عذابي دردناک دارند. روایت : قال علی( ع ): من تعدی الحق ، ضاق مذهبه.  (بحار الانوار ، ج 77 ، ص 211 )ترجمه : امام علی(ع) مي‌فرمايد: هر کس از حق (قانون) تجاوز کند ، در تنگنا گرفتار می آید.

ادامه مطلب

موسسه صراط مبین

نشانی : ایران - قم
صندوق پستی: 1516-37195
تلفن: 5-32906404 25 98+
پست الکترونیکی: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید