لزوم استفاده خانواده ها از متخصصان مشاوره در پرورش فرزندان

  • یکشنبه, 27 آبان 1397 02:43
  • بازدید 1952 بار

سلسله گفتگو های کارشناسی با موضوع چالش های تربیت دینی در خانواده 

خانواده را نخستین هسته هویتی آدمی می‌دانند؛ مجموعه‌ای که انسان اولین تجربه‌های دادوستد مادی و معنوی را در آن می‌چشد و می‌آموزد. یافته‌های دانش بشری و آموزه‌های دینی تقریباً بر نکته متفق‌اند که شخصیت کودک مانند زمینِ آماده کشت، متناسب با ویژگی‌های محیطی و همین دادوستدهای فکری و عاطفی رشد می‌کند و شکل می‌گیرد. فراوانی توصیه‌های دینی درباره جایگاه خانواده و لزوم توجه والدین به تربیت دینی فرزندان روشن و بی‌نیاز از تکرار است، آنچه محتاج تبیین است، روش‌ها و راهکارهای ارتقا و بهبود تربیت دینی در خانواده، به‌ویژه متناسب با ویژگی‌های جهان معاصر است.
با توجه به چالش‌های تربیتی دینی در دنیای معاصر، اعم از شکاف نسلی، ناآگاهی والدین، هجمه‌های بیرونی و ... این موضوع نیازمند بازاندیشی و تحلیلی دوباره دارد تا بتوان خانواده‌ها را برای تربیت نسلی آگاه و دین‌دار آماده کرد. ازاین‌رو «پژوهشنامه راهبردی امنیت فرهنگی افق مکث» تربیت دینی در خانواده را موضوع شماره بیست‌ویکم خود قرار داده است تا با استفاده از پژوهش‌ها و نظرات نخبگان و کارشناسان، گامی در مسیر رفع چالش‌های تربیت دینی در خانواده و ارائه راهکار و راهبرد عملیاتی برای بهبود و ارتقای آن بردارد. از همین‌رو موسسه فرهنگی مطالعاتی صراط مبین مصاحبه‌ای را با حجت الاسلام محمد حسین حق جو مدرس حوزه و مدیر مرکز مشاوره حوزه علمیه قم انجام داده است تا نظرات کارشناسی ایشان را جویا شده و در اختیار خوانندگان محترم قرار دهد.

تعریف شما از تربیت دینی چیست؟
تربیت یعنی آرایش به فضایل اخلاقی و پالایش از رذایل اخلاقی. فضایل و رذایل هم به 5 حوزه تقسیم می‌شود؛ الهی، فردی، خانوادگی، اجتماعی و پدیده‌های هستی مثل زمین، آب و محیط زیست. خوب عبادت کردن، حفظ سلامت خود، حفظ سلامت خانواده، حفظ سلامت اجتماع و پنجم حفظ سلامت پدیده‌های هستی از فضایل اخلاقی هستند.
در همین موارد بُعد منفی هم هست یعنی فرد باید برای بیماری خود، خانواده و جامعه و نابسامانی های آنها فکر و تلاش کند. همچنین باید برای اصلاح وضع اجتماعی از نظر زمین و آب و محیط زیست تلاش کند. اگر کسی درصدد پالایش رذایل اخلاقی و آرایش فضایل اخلاقی دراین 5 بُعد باشد، تربیت حاصل می‌شود.
شاخص‌های تربیت دینی فرزندان در خانواده چیست؟
از شاخص‌های تربیت دینی فرزندان به ترتیب عامل شناسی، ظرفیت شناسی، پیشگیری در رذایل، زمینه سازی در فضایل و بیان ابزارهای مسائل تربیتی برای فرزندان است؛ در مورد عامل باید دید که مثلاً فرد چرا دروغ می‌گوید؟ برای دروغ 11 دلیل وجود دارد که مثلاً یکی از آنها، واکنش‌های نامناسب اطرافیان به حرفهای راستِ قبلی افراد است که بدین ترتیب فرد برای آسایش خود، دروغ می گوید. در مورد ظرفیت شناسی هم موضوع این است که نمی توان به کودک در ابتدای کار گفت که اصلاً دروغ نگو! بلکه باید کم کم به او فهماند که دروغ گفتن را کم کند! مثلاً هفته اول یک دروغ را کم کند، هفته دوم 2 دروغ را و ... . در مورد پیشگیری هم باید زمینه‌هایی که فرد، رذیله اخلاقی را انجام می‌دهد، از او گرفت تا گناه نکند. مثلاً گاهی اوقات که بچه دروغ می‌گوید، لزومی ندارد که ثابت شود که دروغ می‌گوید و باید تغافل کرد! همچنین باید حرف بدی را که زده است به نحوی پوشاند، مانند اینکه فحش داده است ولی گفته شود که منظور او چیز دیگری بوده است.
بحث ابزارها هم مهم است چرا که بچه نمی‌داند که گاهی تماشای یک فیلم، مصداق زنا خواهد بود. در روایت هست که « لِکُلِّ عُضوٍ حظٌ مِنَ الزِّنا فالعَینُ زناهُ النّظرُ و اللسانُ زناهُ الکلامُ، و الاُذُنانُ زناهُما السَّمعُ و ...» یعنی باید به بچه‌ها گفته شود که ابزارهای متفاوتی برای گناه هست. ممکن است بچه ای می‌داند که غیبت کردن حرام است اما نداند که غیبت شنیدن، دیدن یا خواندن چه حکمی دارد؟ مثلاً امروزه غیبتی را برای کس دیگری پیامک می کنند. برخی می‌گویند که نمی‌دانسته اند که این موارد هم غیبت است! در روایت هست که گوینده، شنونده و انجام دهنده غیبت، گناهکار است. اینکه کسی غیبت ‌کند و فرد دقت کند و بقیه ماجرا را سؤال کند، در حکم انجام غیبت است. در واقع باید ابزارهای غیبت بیان شوند.
اگر این شاخصه‌ها در تربیت دینی رعایت نشود، سه نتیجه منفی طغیان، نفاق و وازدگی به وجود خواهد آمد. یعنی چون این شاخصه‌ها را رعایت نمی‌کنید، وقتی به بچه می‌گویید که کاری را انجام دهد، می‌گوید نمی‌خواهم، نمی‌توانم، نمی‌کنم! در واقع چون نمی‌تواند پاسخ «نه» دهد، می‌گوید «چشم» ولی انجام نمی‌دهد یا تا زمانی که شما هستید، انجام می‌دهد و وقتی نیستید انجام نمی‌دهد و این نفاق است. الآن در جامعه این موضوع مشاهده می شود! تا وقتی نیروی انتظامی هست، کاری را انجام می‌دهند و وقتی رفت، انجام نمی‌دهند. در مورد وازدگی هم باید گفت که در حال حاضر بچه‌ها با خانواده خیلی گرم نیستند. مثلاً وقتی پدر به فرزندان می‌گوید که به پارک، مسجد یا خانه اقوام روند، آنها نمی روند و دلیلشان هم این است که پدر گیر می دهد و می گوید پایت را دراز نکن، تند نرو، این طرف و آن طرف نگاه نکن، حرف نزن و ... .
برای پیاده شدن این‌ شاخصها در خانواده باید مقداری را خود پدر و مادر انجام دهند و برای انجام بقیه هم به متخصصین مراجعه کنند. این اعتقاد که فقط خانواده می‌تواند بر تربیت بچه‌ها کنترل و نظارت داشته باشد، نگرشی تک بُعدی است در عین حال که خانواده می‌تواند تأثیر بسیار خوبی داشته باشد. خیلی از رفتارها و بزهکاری‌های بچه‌ها را نمی‌توان بدون رجوع به کارشناس حل کرد. چنانکه رفتارهای مثبت را نمی‌توان به راحتی به دیگران القا کرد و این کار یک علم است و با گفتن و نصیحت، خیلی کاری از پیش نمی رود. باید کسی که در این رشته کار کرده است با فررند صحبت کند تا مشخص شود که علت مشکلات او چیست و به او برنامه دهد!
رسانه‌ها در تربیت دینی فرزندان چه اثرات مثبت و منفی دارند؟
مقام معظم رهبری از 10 سال قبل بحث تهاجم و شبیخون فرهنگی را مطرح کردند که از معجزات و کرامات ایشان است که حرفی را 5 سال قبل می‌گویند و تازه نمودار می‌شود. این واقعیت در جامعه وجود دارد و بدتر هم می‌شود و روز به روز شیوه‌ها تغییر می‌کند. نباید تصور کرد که در جمهوری اسلامی هیچ تخلفی نمی‌شود و هیچ انحرافی نیست. رسانه‌ها، هم آموزه‌های مثبت دارند و هم آموزه‌های منفی. حتی در فیلم‌ها یا سخنرانی‌هایی که در رسانه‌های داخلی پخش می‌شوند، اشکالات تخصصی و دینی وجود دارد که فردی چیزی را می‌گوید و مردم طبق صحبت او عمل می‌کنند و بعد می‌بینید که کلی در آن اختلاف وجود دارد. به نظر می رسد که در مسائل تربیتی هم نیاز به اجتهاد هست. متأسفانه برخی از علما می‌گویند که با سیاست، نظام و دولت کاری ندارند و درس خود را می‌دهند. این غلط است و آن جامعیتی را که ائمه(ع) داشتند، ندارند.
 اثرات رسانه ها به ابعاد شخصیتی انسان برمی گردد که 5 مورد است؛ بُعد جسمی، بُعد فکری، بُعد روانی، بُعد معنوی و بُعد اجتماعی. مثلاً اثر منفی رسانه‌ها می‌تواند با تبلیغات چیپس و پفک و خوردن آن، در جسم افراد تأثیر گذارد. در بُعد فکری هم شبهاتی ایجاد می کنند مثل اینکه نماز و قرآن مربوط به 1400 سال قبل است و یا نماز را هر طور خواندید، درست است و مدام ارزش‌ها را کمرنگ می‌کنند. در بُعد روحی و روانی هم در فیلمها پسر و دختری که تازه ازدواج کردند را نشان می دهد که یک خانه 200 متری دارند که آشپزخانه 50 متری دارند و ماشین مدل بالا دارند. افراد دیگر که می بینند، احساس حقارت می‌کنند و در درازمدت باعث افسردگی آنها می‌شود. در بُعد اجتماعی هم یکی از آثار منفی رسانه‌ها این است که بچه‌ها به اقوام و همسایگان توجهی ندارند و در برابر گرسنگی، فوت و مشکلات آنها و به طور کل مسائل اجتماعی یک حالت بی توجهی پیدا می‌کنند.
فقدان توجه والدین به فضای مجازی چقدر می‌تواند خطرساز باشد؟ والدین با چه راهکارهایی می‌توانند فضای مجازی را برای فرزندان کنترل کنند؟
رسانه‌هایی که اکنون در اختیار مردم قرار دارد دارای دو بعد انحراف زایی و مثبت هستند. پدران و مادران باید فرزندان را به استفاده از رسانه های مثبت ترغیب کنند. دیگر اینکه وقتی بچه از برنامه منفی استفاده می کند، پدر و مادر هم به آن نگاه کنند ولی در کنار آن، منفی بودن رسانه را شفاف کند و مدام نقطه ضعف‌های آن را به صورت لطیف برای بچه بیان کنند. چون ممکن است فرزند اصلاً مطالب آن رسانه را منفی نداند یا همان لحظه واکنش منفی نشان ندهد ولی این منفی‌ها روی هم جمع ‌شود و بعد به یکباره، رفتار نامناسبی از او سر ‌زند یا نسبت به دیگران یا مشکلات جامعه بی تفاوت ‌شود. مثلاً وقتی دیده می شود که یک دختر و پسر در تلویزیون می‌نشینند و با یکدیگر گفتگو می‌کنند، اگر ده بار بچه این صحنه را مشاهده کند، کم کم با دختر خاله یا پسر خاله اش هم راحت حرف می‌زند. در این مواقع باید گفت که این کار غلط است چون دو نامحرم نباید کنار هم نشسته و به هم نگاه کنند.
نکته سوم برنامه ریزی است. باید برای بچه‌ها طوری برنامه ریزی شود که به درس، کار داخل خانه، تماشای فیلم، گوش دادن اخبار و اعمال معنوی خود توجه کافی داشته باشند. طوری نباشد که بخش اعظمی از وقت بیداری یک فرد به استفاده از رسانه‌ها اختصاص پیدا کند.
نکته چهارم این است که معمولاً بچه‌ها وقتی در خانه برای خود نقشی نمی بینند یا توجهی به آنها نمی شود، سرشان را به جایی گرم می‌کنند. پدر و مادر باید زمانی را برای صحبت با بچه ها در نظر گرفته و با آنها گفتمان داشته باشند و آنها را تغذیه‌ عاطفی، فکری و معنوی کنند.
نکته پنجم اینکه اگر بچه ها برنامه‌های منفی را تماشا کنند، نباید به صورت تهاجمی با آن‌ها برخورد کرد و باید با ادبیات نرم و از راه محبت و احترام روی بچه‌ها کار کرد تا از این طریق تابع شوند.
نکته ششم اینکه همانطور که بزرگترها انتظار دارند، بچه‌ها در مشاهده و استفاده از رسانه ها حرف آنها را گوش دهند، بزرگترها هم باید گاهی از برنامه شخصی خود صرفنظر کرده و اجازه دهند فیلم یا مسابقه مهمی که بچه‌ها خیلی دوست دارند، تماشا کنند و یک حالت هماهنگی و همگرایی در خانواده باشد.
نکته هفتم این است که یکی از دلایلی که بچه‌ها به سمت رسانه های منفی گرایش پیدا می کنند، عدم وجود تنوع در زندگی است. مثلاً در برخی خانواده ها که رفت وآمد و گشت و گذار کمتر است و به تفریح نمی‌روند و یا اگر می‌روند به جاهایی می‌روند که برای بچه‌ها جذابیت ندارد، کم کم بچه‌ها در خود فرومی روند. بچه وقتی در رفت وآمدها و گفتگوها و خانه یک تکیه گاه و تأمین کننده نیازهای روانی و عاطفی نداشته باشد، طبعاً به آن طرف کشیده می‌شود.
نکته هشتم در مورد دوست است. حرکت‌های انحرافی خیلی از افراد برگرفته از دوستانشان است. مثلاً خانمی هست که با خانم همسایه دوست است و یا با یکی از اقوام ارتباط خوبی دارد و از او جهت می‌گیرد. در اینجا باید کاری کرد که ارتباط این فرد با فردی که افکار منفی و منحرف دارد، کم شود و یا ارتباط آن‌ها منطقی شود به این معنا که حرف‌های خوب او را شنیده و حرف‌های بد او را قبول نکند.
اولیاء باید از کارشناسان امر در این جهت کمک گرفته و وقت لازم را در این جهت تخصیص دهند. باید وقت گذاشت و با آرامش و متانت و تکریم کار را جلو برد. خدای متعال در قرآن می‌فرماید که «يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ» یعنی در ابتدا از مردم تعریف می‌کند و آنها را مؤمن خطاب می کند و بعد می گوید که از خدا اطاعت کنید.
گاهی اوقات پدرها به خاطر دلسوزی می‌گویند اجازه دهید بچه راحت باشد مثل اینکه درختی کج رشد کرده است و چون هنوز کوچک است، اجازه دهند که رشد کند. باید در همان ابتدای کجی، به فکر درمان بود. اولیاء باید نسبت به فرزندان احساس مسئولیت کنند و احساس مسئولیت فقط گریه کردن و جیغ زدن و ناسزا گفتن نیست بلکه وقت گذاشتن، حوصله داشتن و هزینه مالی کردن است. مثلاً پدر می تواند برای بچه ای که نماز نمی خواند یک نرم افزار یا CD خرید کند تا آثار نماز یا عواقب ترک نماز برای بچه توضیح داده شود.
وظیفه مسئولین، نهادها و مراکز آموزشی و پژوهشی در تقویت تربیت دینی فرزندان در خانواده چطور است؟
اولین نکته این است که آن‌ها خودشان باید این کار را قبول داشته باشند. متأسفانه برخی از مسئولین در مورد ارتقاء معنوی و فکری جوانان می‌گویند که اجازه دهید که آزاد باشند و هرکاری دوست دارند انجام دهند و به نوعی ترغیب می‌کنند که این کارهای خلاف شرع را انجام دهند.
نکته دوم اینکه باید یک سیستم نظارتی دقیق و عالمانه بر رفتارهای مسئولین نظام وجود داشته باشد. گاهی به یکباره در شهری وجود فساد و گناه در مسئولین آشکار می شود ولی می‌گویند که چرا این کار را آشکار دادید و نظام را زیر سؤال بردید؟ وقتی هم درخواست می شود که آن شخص را عوض کنید، می‌گویند نه ایشان مفید است و باید باشد! بنابراین سیستم نظارتی قاطع باید وجود داشته باشد.
سوم اینکه باید سیستم قضایی قاطعی وجود داشته باشد. کسی که با دین بازی می‌کند، نباید رها شود. اگر تعدادی از این افراد را اعدام می‌کردند، این همه جنایت به بار نمی‌آمد. قاطعیت سیستم نظارتی هم خیلی مهم است. متأسفانه در خیلی از جاها گزینش وجود ندارد و فقط پذیرش صورت می گیرد.
نکته بعد اینکه هر کاری که می‌خواهد در سطح کشور انجام شود، باید یک پیوست فرهنگی داشته باشد. متأسفانه سیاست گسترش فضای مجازی پیوست نداشته است. در ژاپن، موبایل‌های مخصوص مدیران، کارمندان، باسواد، بی سوادان، کودکان، دختران، پسران و ... وجود دارد. پسر نمی‌تواند با موبایل خود، اطلاعاتی که مرد یا پدر او دارد، داشته باشد. متأسفانه در اینجا یک بچه 6 ساله یک موبایل 2 میلیون تومانی را زیر و رو می‌کند و تمام اطلاعات پدر خود را بدست می‌آورد!
 بعد از چند سال مقام معظم رهبری شورای عالی فضای مجازی را تشکیل داد که در دو سال، دو جلسه بیشتر تشکیل ندادند در صورتی که افراد حتی وقتی می‌خواهند یک یخچال خرید کنند، بروشور آن را مطالعه می کنند! خیلی از کارهای فرهنگی، پیوست فرهنگی و آیین نامه و شرح وظایف ندارد که باعث می شود که افراد مسئولیتها را به عهده نگیرند!
دشمن یک پیوست فرهنگی مبتذلی را تحت عنوان سند 2030 به ایران تحمیل کرد و سه وزیر و رئیس جمهور آن را امضاء کردند. در این سند آمده است که بهترین راهی که می توان با آن انقلاب را ساقط کرد، از طریق انقلاب فرهنگی است. مقام معظم رهبری آن را وتو کرد. متأسفانه با اینکه گفته می شود که این سند اجرا نمی شود، در حال حاضر در قم پیاده می‌شود و مسئولان فرهنگی کشور می‌گویند که باید اجازه داد تا خود بچه‌ها درک کنند که این سند چه اشکالی دارد؟
اگر مسئله تربیت دینی در خانواده‌ها به همین روال فعلی ادامه پیدا کند، به نظر شما در 15-10 سال آینده شاهد چه اتفاقاتی در حوزه‌های مختلف اجتماعی، خانوادگی و فردی خواهیم بود؟ اگر راهکارهایی که حضرتعالی دادید مورد توجه مسئولین قرار گیرد، چه تغییراتی حاصل خواهد شد؟
در طول گذشت 40 سال از زمان ابتدای انقلاب ریزش و رویش بوده است ولی رویش ها بیشتر از ریزش ها است! ریزشی که وجود دارد به این برمی‌گردد که اقتضای یک حرکت و یک نظام نو همین است. البته چون نگاه ما نگاه ملکوتی است، این ریزش‌های کم هم بزرگ دیده می شود. در اوایل انقلاب اسلامی، ریزش های بدتر هم وجود داشت و حتی در زمان ائمه، گاهی کسی جرأت نمی‌کرد که شیعه گری یا مسلمانی خود را آشکار کند! همه این‌ها نشان می‌دهد که یک دورنمای خوبی وجود دارد. ممکن است در یک مقطعی مثل جریان سال 88، کشور آسیب بیند ولی چون انقلاب با اتکا به خداوند پیش می رود، ممکن است پایین و بالا داشته باشد ولی ساقط نمی شود.
در حال حاضر یکی از چیزهایی که فضا را برای مردم مبهم کرده، این است که افرادی از دین علیه دین استفاده می‌کنند. مثلاً از آزادی و مردم سالاری که در اسلام گفته می شود سوء استفاده می کنند در حالی که مردم سالاری دو نوع است؛ غربی و دینی! مقام معظم رهبری می فرمایند که هر مردم سالاری و آزادی مورد قبول دین نیست چون جامعه به جنگل تبدیل می‌شود.
نکته دیگر اینکه قبلاً فقط کشور ایران طلایه دار اندیشه های الهی بود ولی الآن چندین کشور و حتی کشورهایی مثل آمریکا طرفدار این اندیشه‌ها هستند. یکی از اهداف انقلاب این بود که از مرزهای ایران عبور کند. در حال حاضر نظام در حال تأثیرگذاری در خارج از کشور است. آینده انقلاب در خانواده‌ها هم بسیار روشن است چون همین مدافعان حرم و کسانی که به نماز جمعه و راهپیمایی می آیند، از همین خانواده ها هستند. پس نباید به خاطر آن ریزش اندک از رویش برون مرزی و درون مرزی که زیاد است، غافل شد و گفت که رویش وجود ندارد. اگر همه افراد با اندیشه‌های انحرافی را جمع کنید به هزار نفر هم نمی‌رسند و بقیه مردم از جنس خاکستری هستند. اگر دقت کرده باشید، در سال 88 هم یکباره چند میلیون برای اعتراض به خیابان‌ها ریختند و مقام معظم رهبری با سخنرانی خود موضوع را مدیریت کرد و آن افراد معدود نتوانستند، تأثیرگذاری خاصی داشته باشند.

خلاصه راهکارها:
1- فرزندان باید با فضای مجازی آشنایی بیشتری پیدا کنند و بدانند که این فضا هم کاربری مثبت دارد و هم کاربری منفی و به گناه افتادن دارد.
2- خانواده ها در تربیت فرزندان باید از روانشناسان و مشاوران تربیتی هم استفاده نمایند.
3- اولیاء در هنگام استفاده بچه‌ها از برنامه های نامناسب، نباید آنها را تنها گذارند و باید با نقد این برنامه ها، هدایت و شفاف سازی لازم را برای آنها داشته باشند.
4- خانواده ها باید برای استفاده فرزندان از رسانه‌ها، برنامه ریزی روزانه مناسبی داشته باشند تا بتوانند به همه امور تربیتی آنها رسیدگی کنند.
5- هر کار کلانی که می خواهد در کشور انجام شود باید پیوست فرهنگی داشته باشد. لذا فضای مجازی هم باید دارای پیوست فرهنگی شود.
6- باید در کشور برای تمام گروه های سنی و شغلی، موبایل مناسب از لحاظ سخت افزاری و نرم افزاری تعبیه شود تا فرزندان در گروه های سنی متنوع از موبایل استفاده مناسب کنند.

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

نظر دادن

پیام هفته

مصرف کردن بدون تولید
آیه شریفه : وَ لَنُذيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى‏ دُونَ الْعَذابِ الْأَکْبَرِ ... (سوره مبارکه سجده ، آیه 21)ترجمه : و ما به جز عذاب بزرگتر (در قیامت) از عذاب این دنیا نیز به آنان می چشانیم ...روایت : قال أبي جعفر ( ع ): ... و لله عز و جل عباد ملاعين مناكير ، لا يعيشون و لا يعيش الناس في أكنافهم و هم في عباده بمنزله الجراد لا يقعون على شيء إلا أتوا عليه .  (اصول کافی ، ج 8 ، ص 248 )ترجمه : امام باقر(ع) مي‌فرمايد: ... و خداوند بدگانی نفرین شده و ناهنجار دارد که مردم از تلاش آنان بهره مند نمی شوند و ایشان در میان مردم مانند ملخ هستند که به هر جیز برسند آن را می خورند و نابود می کنند.

ادامه مطلب

موسسه صراط مبین

نشانی : ایران - قم
صندوق پستی: 1516-37195
تلفن: 5-32906404 25 98+
پست الکترونیکی: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید