حوزههای علمیه همواره از دیرباز از سوی علما و مراجع عظام برمدار همین هویت و رفتار (که بهعنوان سنت در حوزه شناختهشده است) تأمینشده و بر مبادی مالی همچون وجوهات تکیه داشته است؛ همواره تأکید علمای حوزه علمیه این است که «همچنان که در سیره هزارساله حوزه مشاهده میشود برای تأمین منابع مالی خود باید با تکیهبر منابعی که هویتی مردمی دارد اداره و تأمین شود.»
باید در نظر داشت که معادلات زمان و مکان همیشه بر نوع و الگوی چگونگی تأمین منابع مالی حوزههای علمیه با تکیهبر هویت مردمی تأثیر مستقیمی داشته است و بر اساس گسترش چشمگیر حوزههای علمیه پس از ظهور انقلاب اسلامی لوازمی نوین بر جریان معیشت طلاب علوم دینی بار میشود.
متأسفانه باید بگوییم که طلاب در عصر حاضر از کمترین امکانات ممکن معیشتی و ضروری برخوردار هستند.
شورای عالی مدیریت حوزههای علمیه میتواند با تکیهبر متقین و با حفظ حدود استقلال حوزه و تعریف ساختارهای نوین اقتصادی به شیوهای که محدود به حوزه حقوق اشخاص حقیقی نشود، تدبیر کند به نحوی که در همه امور خود از هویت دنیاطلبی به دور باشد و حفظ حدود و حریم اقتصاد اسلامی در آن رعایت شود در چنین شاخصهها و کیفیتی شورای مدیریتی حوزههای علمیه میتوانند به تعریف ساختارها نوین اقتصادی بیندیشند. البته باید توجه داشت که اگر خداینکرده خطایی از شخصی ایجاد شود این خطا به هویت اصیل حوزه تعمیم پیدا خواهد کرد؛ بنابراین این کار باید بااحتیاط و جدیت و الگوی خاصی تعقیب شود.
مطابق آنچه از سوی آیتالله شاهآبادی در شذرات المعارف تبیین شده است باید کسانی در نظامات اسلامی (که نظام حوزه از این طیف نظامات است) مناصب را بر عهده بگیرند که متقین مورد وصف دین باشند؛ بر این اساس هرچقدر جایگاه بالاتر و حساس تر باشد باید خدمت بیشتر و برداشت کمتر باشد، یعنی کسانی که حتی نیمنگاهی به دنیا و آنچه متعلق به دنیا است، نداشته باشند و نگاهشان الهی باشد و احیاء امور معیشت طلاب متکی بر ساختارهای نوین را خادمی و سربازی امام عصر (عج) بدانند.
باید در نظر داشت که بیش از 95 درصد طلاب وضعیت معیشتی نامناسبی دارند این در حالی است که مردم فقط 5 درصد از روحانیت که احیاناً متمول هستند را مشاهده می کنند و این دیده خود را به حوزههای علمیه تسری می دهند.
باید توجه داشت که معیشت طلاب و تبلیغ دین مبین اسلام با یکدیگر ممزوج شده و به هم وابسته است؛ در تبلیغ دین باید قوی وارد شد؛ سعودی های وهابی پول های کلان آمریکایی و انگلیسی را برای حذف شیعه و اهل سنت بکار گرفته و مداوم در حال تبلیغ اوهام و بدعتهای خود است در چنین شرایطی اگر ما معیشت طلاب را رها کرده اوضاع نابسامان تبلیغ دین به نتیجهای نخواهد رسید.
یکی از خصوصیات متخلقین این است که دنیا و متعلقات آن را ابزار میدانند؛ بنابراین امور دنیوی برایشان هدف نیست بلکه ابراز بندگی برای خداست. در چنین نگرشی اگر طلبه با فقر نسبی هم مواجه باشد چون ناظر و شاهد این رسالت پروردگار عالم است و میدانند او رزاق و تأمینکننده همه امور است مشکلات را بر سنت افوض امری الی الله حمل کرده و بر مصائب آن فائق میآیند. اموال دنیا چنین مؤمنی را به طغیان نمیاندازد این در حالی است که فقدان این امکانات دنیوی نیز آنها را نگران و ناراحت نمیکند.
این مسئله و الگوی رفتاری به این معنا نیست که انسان به دنبال کسبوکار و معیشت نرود بلکه به این معنا است که متقی این موضوع را ابزاری برای هدف خود میداند نه اینکه معیشت برایش هدف باشد. در چنین وضعیتی متقین در امور همواره با آرامش بسیار عالی و با طمأنینه به اداره امور میپردازند؛ بنابراین اخلاق محور رفتارهای مؤمن متقی در مسیر الی است ولی معیشت از لوازمی است که حداقل آن باید تأمین شود؛ بنابراین بر اساس منویات قرآن باید برای معیشت قدم برداشت و از زهدهای بیجا به دور ماند.
طلاب تا جایی که در درس و پژوهش علم دینی ممحض هستند شهریه گرفتن بهعنوان راهحلی برای تأمین معیشت راهی بسیار مناسب است و سنگ بنای شهریه بر همین فلسفه بوده است.
شهریهها مبلغ بسیار پایینی دارد؛ سطوح عالیه حوزه کمتر از یک کارگر معمولی شهریه دریافت میکند حال بخواهد طلبه سطح مقدمات و معیل باشد چگونه میتواند معیشت خود را تأمین کند؟ باید توجه به این مسئله داشت که فعالیت علمی طلاب علوم دینی نیاز به آرامش نسبی دارد تا طلبه ممحض به درس بماند نه آنکه سرگرم مشاغلی شود که او را از مسیر دریافت مبانی بازدارد.
طلاب نباید دائم در حوزهها بنشینند و از جامعه اسلامی به دور بمانند و حتی تا آخر عمر به بهانه درس از شهر قم بیرون نروند نه این رفتار نیز منافی رفتار معیار اسلامی است طلبه باید خادم دین و حوزه و سرباز امام عصر باشد. ما باید درس بخوانیم و به وطن خود برگردیم و امور دین را برای امت تبیین کرد.
بنا نیست همه به حوزه خدمت کنند و یا مدرس حوزه شوند! من سؤالم از این آقایان است که آیا همه در دانشگاه تهران در همین دانشگاه مانده و مدرس آن شدند! خیر تعداد زیادی حدود 99 درصد دانشجویان این دانشگاه به دل جامعه برگشته و با فنون و رسالت فنی خود به جامعه اسلامی خدمت میکند.
خیلی از مردم تکالیف خود را نمیدانند و خیلی مساجد شهرها خالی است و روستاهایی داریم که حتی یک روحانی هم به خود ندیدهاند تا بتواند احکام شرعیه و مالی دین خود را عمل کنند.