بهره مندی حاکمیت از اقوام و ادیان مختلف در عرصه منطقه ای و بین المللی در جهت منافع ملی

  • چهارشنبه, 16 اسفند 1396 05:08
  • بازدید 3117 بار

سلسله گفتگو های کارشناسی با موضوع واگرایی قومی- مذهبی

از مهم‌ترین دغدغه‌های مسئولان امنیتی و سیاسی کشور از زمان شکل‌گیری دولت مدرن در ایران تا به امروز، حفظ یکپارچگی سرزمینی ایران بوده است. درواقع، رویکردهای اتخاذشده در دولت مدرن در دوره‌های مختلف، تفاوت‌های مذهبی، اختلافات قومی در مناطق مختلف کشور، هم‌جواری اقوام با قوم مشترک در آن‌سوی مرزها، تحولات منطقه‌ای و تحرکات روزافزون دشمنان به‌منظور تفرقه‌افکنی در داخل کشور از عواملی است که توجه و بررسی تقویت انسجام ملی و همگرایی در بین اقلیت‌های قومی و دینی در ایران را دوچندان می‌کند. بی‌توجهی به مطالبات و فرهنگ قومیت‌ها سبب به‌وجودآمدن احساس تبعیض، محدودیت، حس شهروند درجه‌دو بودن و ... شده که این خود سبب ایجاد گسل‌های قومیتی و دینی در کشور شده و خطر گریز از مرکز اقوام را در طولانی‌مدت به ‌همراه دارد. شایسته است که با آینده نگری و مدیریت راهبردی، خطر گریز را حل و ثبات را در جامعه حاکم ساخت.
پس از بررسی های صورت گرفته و شناسایی گره اصلی در این حوزه تلاش می‌شود تا در این پژوهش به این سؤال که «چگونه می‌توان احساس تبعیض و بی‌توجهی به اقوام را رفع، و فرصت‌های برابر برای آنان ایجاد کرد؟» پاسخ داده شود.
ازهمین‌رو موسسه فرهنگی مطالعاتی صراط مبین مصاحبه‌ای را با حجت‌الاسلام دکتر سید ابوالحسن نواب، رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب انجام داده تا نظرات کارشناسی ایشان را جویا شده و در اختیار خوانندگان محترم قرار دهد.

شاخصه ها و مؤلفه های همگرایی را بیان کرده و بفرمایید چطور می شود ضمن حفظ هویت قومی در همگرایی اقوام دستاوردهای مهم و ارزشمندی داشته باشیم؟
 باید دید که آن کسانی که تصمیم گیر فرهنگی، سیاسی یا اجتماعی هستند، تنوع قومیتی را فرصت می دانند یا تهدید؟ این خیلی مهم است. یعنی اینکه کشور به صورت یک قوس قزح چند رنگی و چند وجهی دیده شود را جمال و زیبایی می دانند یا خسارت؟ در واقع در نظر آقایان آیا همه باید شیعه ۱۲ امامی فارس زبان و با اندیشه فقاهتی غیرفلسفی و غیرعرفانی باشند یا تنوع را فرصت می دانند؟ اینکه ما کرد، ترک، بلوچ، لر، ترکمن، عرب و ... داریم، اینها یک فرصت است یا یک تهدید؟ اول این موضوع باید در نگاه افراد حل شود.
نگاه ما اینست که این تنوع یک نعمت الهی و فرصت است. چنانچه قرآن هم در سوره حجرات فرموده است: « يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثي‏ وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ»
ما یک صدم از جمعیت جهان هستیم و باید به بقیه جمعیت جهان وصل باشیم. کشورهای دنیا اقوام موجود در کشور ما را برای خود فرصت حضور در ایران می دانند. یعنی کشور آذربایجان یا ترکیه می گویند ما به ایران علاقه داریم چون ایران ۱۰ میلیون نفر ترک دارد. کشور های عربی هم می گویند که ما به ایران علاقه داریم چون ایران چند میلیون عرب دارد. بلوچ-های دنیا هم می گویند ایران بلوچ دارد و ... . مسیحیان جهان هم می گویند که ما در ایران تعداد زیادی مسیحی داریم و بعد لابی ما در دنیا می شوند به طوری که در حال حاضر لابی ما در آمریکا ارمنی ها هستند.
کشورهای با تنوع قومیتی و دینی بسیار بیشتر از ایران، یکپارچگی خود را حفظ کرده اند. مثلاً هندوستان 15 هزار زبان و شاید بیش از هزار دین و آیین و صدها نژاد دارد. در هند کشمیری ها از یک نژاد هستند و رنگ پوست سفید دارند و آداب و رسوم آنها خیلی شبیه ایرانی هاست. در جنوب هند در ایالت کارناتاکا افرادی هستند که گاهی از آفریقایی ها سیاه تر هستند. قوم تامیل، کرد، بلوچ، سیک ها، هاریجان ها، نجس ها، هندوها، مسلمانان و ... در هند هستند اما در یک کشور یکپارچه با یک زبان رسمی، پرچم رسمی و‌ پول رسمی در حال زندگی کردن هستند.
زبان فارسی، ایرانی بودن و مسلمان بودن شاخص های اصلی همگرایی ماست. ملیت و ایرانی بودن مقدم بر دین و مسلمان بودن است چون ایرانی بودن حتی برای مسیحیان هم وجود دارد. زبان فارسی با گویش های مختلف خراسانی، یزدی، شیرازی،  لری، کردی و ... شاخص خوبی برای همگرایی است. این زبان با پیشینه  5-4 هزار سال در تاریخ و ایرانی بودن که آن هم ۵ هزار سال سابقه دارد، شاخصهای بسیار خوبی برای همگرایی هستند. ایران در طول تاریخ از لحاظ مساحت کوچک شده است و در گذشته 300 سال بر یونان حکومت کرده و از شرق نیز تا بخشی از هند حاکم بوده است به طوری که اکبرشاه گورکانی تابع ایران بوده است. همچنین ایران در شمال بر ۱۲ کشور از کشورهای آسیای میانه و جمهوری هایی که در آسیای میانه و قفقاز هستند، حاکم بوده است یعنی ارمنستان، گرجستان، آذربایجان، نخجوان، ترکمنستان و آسیای صغیر، سمرقند و بخارا جزئی از ایران بزرگ بوده اند. بنابراین ایران یک حکومت بزرگی بوده است که  ایران فعلی شاید یک پنجم آن است.
به نظر شما سیاست های قومیتی حاکمیت در تقویت همگرایی اقوام به ویژه در رفع احساس تبعیض در میان اقوام باید بر چه مبنایی استوار باشد؟
سیاست حاکمیت در رفتار با اقوام باید برمبنای حداقلی و نه حداکثری استوار باشد. یعنی در ایران زندگی کردن ۱۵ شرط ندارد بلکه فقط یک شرط دارد که آن هم فقط ایرانی بودن است. حتی شرط مسلمان بودن، شرط دوم است. هر کس که می گوید من ایرانی هستم و به ایرانی بودن افتخار می کند ما باید با او همکاری کنیم و او شهروند اصلی دانسته شود. نه اینکه گفته شود که شما ایرانی هستید اما چون مسلمان یا شیعه نیستید، شهروند درجه ۲ به حساب می آیید! هرکس که ایرانی است شهروند درجه یک است.
چه برنامه ها و راهکارهایی برای تحکیم این سیاست پیشنهاد می دهید؟
گسترش زبان فارسی به شرط به رسمیت شناختن زبان های بومی. باید از همه اقوام خواست که با حفظ حریم و حرمت زبان بومی منطقه خود، زبان فارسی را زبان اصلی خود در نظر گیرند. همچنین باید همه زبان های بومی را به رسمیت شناخت.
چه عواملی باعث ایجاد رضایت از حاکمیت در اقوام می شود؟
 برنامه های رادیو و تلویزیون نباید خیلی رنگ و بوی مذهب داشته باشد. باید یک تلویزیون مرکزی داشت که به حداقلِ تعلقات قومی و مذهبی، دامن زند و بیشتر روی شعار ملیت و شعارهای حداکثری مردم ایران تکیه کند. در کنار آن تلویزیون مختص به هر کدام از اقوام به زبان محلی فعالیت داشته باشد. تلویزیون مرکزی باید یک آهنگ و تلویزیون قومیتی آهنگ دیگری داشته باشد. ما نباید در تلویزیون مرکزی به صورت اصفهانی، تهرانی، شیرازی یا یزدی فکر کنیم. باید در تلویزیون مرکزی، ایرانی فکر کنیم و موضوعاتی که احساسات و عواطف قومیت ها را جریحه دار می کند نباید در تلویزیون مرکزی مطرح باشد.
چه راهکاری برای رسانه ها در ایجاد حس برابری و حل معضل بی توجهی به اقوام پیشنهاد می کنید؟
رادیو و تلویزیون نباید روی مذهب و دین خاص یا روی یک موضوع خاص تکیه کند. باید روی مسائل اساسی کشور، برابری و وحدت اقوام و زبان ها و روی ملیت به عنوان عامل اصلی وحدت تکیه کند و نگوید که ما فقط ایرانیان مسلمان را قبول داریم و ارمنی ها، زرتشتی ها و یهودی ها را که چند هزار سال است که در ایران زندگی کرده اند، قبول نداریم. بنابراین باید روی ایرانی بودن به عنوان پیش فرض اول تکیه کنیم. باید بین رسانه های مرکزیتی، رسانه های حاکمیتی و رسانه های بومی، قومی و منطقه ای فرق گذاشته شود. باید یک تلویزیون سراسری در تهران داشته باشیم و یک تلویزیون کردی، ترکی، عربی و ترکمنی و ... . نباید این کار در منافات با وحدت دانسته شود. باید دانست که وحدت ما در عین کثرت ماست و کثرت ما در عین وحدت ما است. ما ایرانی هستیم که شاخصه اول ماست ولی نباید حقوق اقلیت ها را فراموش کنیم. اقلیت های قومیتی، دینی و مذهبی باید رسانه خود را داشته باشند. نباید فکر کرد که اگر رسانه کردی داشته باشیم، به وحدت ایران لطمه وارد می کند بلکه حافظ وحدت ایران است. اگر اقلیت ها احساس کنند که حقوق آنها رعایت می شود، به کشور و حفظ هویت ملی بیشتر اهمیت می دهند. اینطور نیست که اگر رسانه، زبان و هویت آنها گرفته شود، به وحدت نزدیک شوند بلکه دور می شوند. هر چقدر حقوق آنها را بیشتر رعایت کنید، آن ها به کشور و به مرکزیت بیشتر بها خواهند داد.
چطور می توان از ظرفیت مذهب و دین در خصوص حل آسیب واگرایی اقوام بهره جست؟
اگر واقعاً افراد، پیرو واقعی مذهب و دین باشند، هیچ مذهب و دینی طرفدار اتلاف حقوق اقلیت ها نیست. اگر ما متدین باشیم نباید حقوق دیگران را تلف کنیم. مثلاً آیت ا... سیستانی از حقوق ایزدی ها در عراق دفاع می کند و این را جزء وظایف دینی خود می داند و می گوید که دین فرمان می دهد که باید به مردم احترام قائل بود.
اینکه فکر کنیم چون شیعه هستیم پس صاحب ایران هستیم و بقیه افراد یا مهاجر و یا مهمان هستند، افکار و تعبیرات خطرناکی است. همه ایرانی هستند و همه بدون نگاه به دین آنها صاحب حق هستند. امیرالمومنین(ع) این را ۱۴۰۰ سال در نامه به مالک اشتر فرموده است: «إِمَّا أَخٌ لَكَ فِي الدِّينِ وَ إِمَّا نَظِيرٌ لَكَ فِي الْخَلْقِ» اشاره به اینست که همه مردم یا هم-دین تو و یا همزاد تو در خلقت هستند و حقوق مساوی دارند.
اگر مطالب پایانی دارید، در خدمت شما هستیم
در حال حاضر کشورها به خود مولتی کالچر یا چند فرهنگی می گویند یعنی به چند فرهنگی بودن و به چند زبانی بودن و تنوع قومیتی خود افتخار می کنند اما ما اینها را تهدید می دانیم که معضل اصلی در این حوزه است و باید حل شود.
خلاصه راهکارها:
1-مسئولان باید وجود قومیت ها و ادیان و مذاهب مختلف را به چشم فرصت نگاه کرده نه به چشم تهدید.
2-در حال حاضر کشورهای دنیا به چندزبانی و چند فرهنگی بودن(Multiculturalism) خود افتخار می کنند و کشورهای زیادی مانند هند علی‌رغم تنوع قومیتی و مذهبی زیاد، وحدت خود را حفظ کرده اند. بنابراین مسئولان نباید از رسمیت یافتن تفاوت ها احساس خطر کنند، بلکه باید حقوق همه اقوام و اقلیت ها را تأمین کنند.
3-مسئولان برای همگرایی سه مولفه زبان فارسی، ملیت ایرانی و دین اسلام را مدنظر قرار دهند اما برای شهروند درجه یک بودن سیاست حداقلی را داشته باشد. و آن ایرانی بودن است. اینگونه نباشد که چندین شرط مسلمان بودن، شیعه بودن، ولایی بودن و ... برای به دست آوردن حقوق شهروندی لازم باشد.
4-حاکمیت باید زبانهای بومی را به رسمیت شناخته و از همه اقوام بخواهد که با حفظ حریم و حرمت زبان بومی منطقه خود، زبان فارسی را زبان اصلی خود در نظر گیرند.
5-صداوسیما باید روی شعار ملیت و شعارهای حداکثری مردم ایران تکیه کند و در کنار آن شبکه‌های مختص به هر یک از اقوام به زبان محلی فعالیت داشته باشد. همچنین برنامه های رادیو و تلویزیون نباید بیش از حد، رنگ و بوی مذهب داشته باشد تا دافعه ایجاد کند.
6-حاکمیت باید از وجود اقوام و ادیان مختلف در کشور در عرصه منظقه‌ای و بین‌المللی در جهت منافع ملی و ایجاد همکاری استفاده نماید.  

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

نظر دادن

پیام هفته

قانون شکنی
آیه شریفه : إِنَّمَا ﭐلسَّبِيلُ عَلَى ﭐلَّذِينَ يَظْلِمُونَ ﭐلنَّاسَ وَيَبْغُونَ فِي ﭐلْأَرْضِ بِغَيْرِ ﭐلْحَقِّ أُوْلَـٰئِکَ لَهُم عَذَابٌ أَلِيمٌ  (سوره مبارکه شوری ، آیه 42)ترجمه : گناه بر کساني است که به مردم ظلم مي‏کنند ، و بدون داشتن بهانه‏اي و حقي مي‏خواهند در زمين فساد و ظلم کنند ، آنان عذابي دردناک دارند. روایت : قال علی( ع ): من تعدی الحق ، ضاق مذهبه.  (بحار الانوار ، ج 77 ، ص 211 )ترجمه : امام علی(ع) مي‌فرمايد: هر کس از حق (قانون) تجاوز کند ، در تنگنا گرفتار می آید.

ادامه مطلب

موسسه صراط مبین

نشانی : ایران - قم
صندوق پستی: 1516-37195
تلفن: 5-32906404 25 98+
پست الکترونیکی: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید