چاپ کردن این صفحه

پژوهش، نخستین وظیفه سازمان های دولتی و مردم نهاد در تحقق اوقات فراغت مطلوب

سلسله گفتگو های کارشناسی با موضوع اوقات فراغت -

اوقات فراغت در جوامع امروزی به‌عنوان یک نیاز خاص در نظر گرفته می‌شود تا جایی که برخی تمدن امروزی را «تمدن فراغت» لقب دادند. از همین رو گذران اوقات فراغت بازندگی و فرهنگ هر جامعه پيوند نزديکي دارد و همين ارتباط تنگاتنگ، جوامع آگاه را بر آن داشته، با اجراي سیاست‌های مناسب اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي، از هدر رفتن اوقات فراغت جلوگيري کنند.

در اوقات فراغت مطلوب، فرد می‌تواند فرصتي براي شکوفايي فردي و تحقق استعدادها پیداکرده و دست به انتخاب آگاهانه زند. پژوهشنامه فرهنگی راهبردی افق مکث، سعی نموده به مسئله اوقات فراغت در کشور با تأکید بر ارائه الگوی دینی- ملی بپردازد و به این سؤال پاسخ دهد که «چگونه می‌توان به اوقات فراغت مطلوب دینی- ملی دست‌یافت و راهکار عملی برای جزیره‌ای عمل نکردن نهادها، جبران ضعف زیرساخت‌ها و داشتن متولی واحد در خصوص اوقات فراغت چیست؟  

ازهمین‌رو موسسه فرهنگی مطالعاتی صراط مبین مصاحبه‌ای را با خانم دکتر نسرین دانایی استاد دانشگاه و محقق در حوزه مهارت های زندگی انجام داده تا نظرات کارشناسی ایشان را جویا شده و در اختیار خوانندگان محترم قرار دهد.

اوقات فراغت مطلوب چه ویژگی هایی دارد و اوقات فراغتی که به نوعی آسیب زا هست، چه تفاوتی با حالت اول دارد؟
ابتدا باید گفت در مورد واژه فراغت اشتباهاتی صورت می گیرد. اولاً خیلی از مردم و سازمان ها متأسفانه به جای واژه فراغت، واژه فِراقت را به کار می برند؛ فراقت به معنای دوری و جدایی است ولی فراغت به معنای آسودگی و لذت بردن است. ثانیاً در معنای این واژه هم اشتباهاتی رخ داده. خیلی از مردم معنای واقعی فراغت را نمی دانند و از آن مفهوم بیکاری، بطالت و بیهودگی را نتیجه می گیرند.
 از ویژگی های مهم اوقات فراغت مطلوب این است که موجب پرورش و شکوفایی استعدادها شده، سپس خلاقیت را پرورش دهد. همچنین موجبات پرورش روح، اخلاقیات و معنویات را فراهم، و در جهت پرورش جسم حرکت کند. یکی دیگر از ویژگی ها این است که هدف دار و برنامه ریزی شده باشد. اگر فراغت ما برنامه ریزی نشده باشد، بادی به هر جهت خواهیم بود و در نتیجه خیلی از افراد وقتی دوران فراغت تمام شود، می بینند که اوقات فراغت تمام شده و به هیچ جا نرسیده اند. همچنین فراغت مطلوب، موجب بالا رفتن سطح آگاهی فردی و اجتماعی می شود. از نظر یونسکو آموزش، فرایندی است که موجب تغییرات ذهنی و اندیشه ای شود ولی معتقدم که آموزش باید در جهت بالا بردن سطح آگاهی مثبت باشد. خیلی آموزش ها در جهت منفی هستند مثل آموزش طریقه استفاده از سیگار. آموزش فراغتی باید در جهت آموزش های مثبت و ارتقای اخلاقیات و سطح مهارت های فرد شود.
چه سازمان هایی متولی اوقات فراغت در ایران هستند و سیاست های آن ها چه نقاط ضعف و قوتی داشته است؟
 بیش از 30 نهاد متولی اوقات فراغت در جامعه مانند نهاد ورزش، نهاد خانواده، نهاد آموزش و پرورش و همچنین نهادهای مذهبی و فرهنگی و... هستند که به نظر بنده هیچکدام نتوانسته اند به هدف خود برسند. یکی از دلایل مهم این موضوع را می توان عدم هماهنگی نهادهای متولی اوقات فراغت دانست. متأسفانه هر کدام از نهادهای مختلف کشور به خصوص نهادهای فرهنگی سلیقه ای عمل می کنند و به شکلی که خود می خواهند، برنامه هایی را تدوین می کنند. اگر این نهادها همه با هم منسجم باشند و در یک جهت حرکت کنند، می توانند تأثیر بهتری داشته باشند.
یکی دیگر از دلایلی که این نهادها موفق نیستند، این است که اکثر مدیرانی که در در حوزه اوقات فراغت کار می کنند، تخصصی در رشته های جامعه شناسی، روانشناسی و ... ندارند و تجربه و کارآزمودگی این کار را ندارند و خاک نهاد مربوطه را نخورده و از مراحل پایین به بالا نرسیده اند. متأسفانه مشکلی که در کشور ما وجود دارد اینست که با تعویض هر دولت، مدیران هم تغییر می کنند
و مدیران جدید از صفر شروع می کنند و در خیلی از مواقع برنامه های مدیر قبلی را ادامه نمی دهند که باعث می شود در پیشبرد برنامه های اوقات فراغت وقفه حاصل شود. یکی دیگر از عوامل این است که فضا و تسهیلات لازم در اختیار آنها قرار داده نشده تا آنها هم بتوانند به راحتی در اختیار مردم قرار دهند. در بسیاری مواقع می بینیم خیلی از مکان ها برای جوانان و مردم نامناسب هستند.
باید برای فراغت مردم برنامه ریزی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت نمود. همچنین باید از طریق پژوهش های اجتماعی و فرهنگی به نیازها، اندیشه ها، سلایق و علایق مردم آگاهی پیدا کرد و دولت هم از این پژوهش ها حمایت کند. تا زمانی که نیازهای مردم را نشناسیم چطور می توان برنامه ریزی فراغتی برای آنها داشت؟ مدیر فرهنگی تا زمانی که نداند که چه می خواهد، بر اساس سلیقه خود برنامه ریزی می کند ولی سلیقه فرد چهل یا پنجاه ساله، با یک نوجوان 15-14 ساله خیلی متفاوت است! این کمبود را باید از طریق توسعه و اختصاص بودجه برای پژوهش های اجتماعی و فرهنگی در بین مردم و از طریق مصاحبه، پرسش نامه و ... حل کرد.
برای حل معضل فقدان دین در اوقات فراغت، چه باید کرد؟
متأسفانه در جامعه ما اکثر جوانان و نوجوانان، دین گریز شده اند. چه در بحث فراغت، چه در زندگی فردی و چه در زندگی اجتماعی؛ دلیل اصلی این است که متأسفانه توضیح درستی در مورد دین به آنها داده نشده. نوجوانان و جوانان اصلاً حوصله ندارند که برای آنها مباحث دینی و مذهبی را مطرح کنید. متأسفانه در مدارس فقط جنبه های ترس و اجبار و محدودیت های دین بیان می شودچون وجوه تشویقی و مهربانی دین را کمتر بیان کردند باعث شد که در برهه ای از زمان مردم دین زده شوند! در صورتی که اگر نگاه درستی به دین شود، روشن می شود که دین اسلام دین شادی است و جنبه های زیبایی شناسی دین اسلام بسیار زیاد است!
 اگر آموزش و پرورش فضاهای مناسبی جهت شناخت درست جنبه های زیبایی شناختی دین برای جوانان ارائه کند، وضعیت بهتر خواهد شد. با یک نقاشی، عکس یا یک فیلم، می توان خداوند و جلوه های او را به جامعه شناساند. در واقع یک راهکار مهم ترکیب هنر با دین است که در این صورت جنبه های جذاب دین، برای جوانان آشکار خواهد شد.
راهکار دیگر اینست که اساتید دورس دینی باید درس خود را با جنبه های جذاب دین و مباحث روانشناسی ترکیب کنند. چون در دین اسلام، علوم جامعه شناسی، روانشناسی، پزشکی و ... وجود دارد فقط باید هنر استفاده و ارائه آن به صورت جذاب را آموخت و پیاده نمود.
 اگر مسئولان می خواهند خواندن قرآن یا کتب مذهبی را در اوقات فراغت جوانان وارد کنند، می توانند از نویسندگانی که متخصص امور مذهبی و دینی هستند، بخواهند که مباحث دینی را در قالب رمان های جذاب برای جوانان بنویسند. از طریق رمان می توان برای جوان امروز، دین را تبلیغ کرد؛ مثلاً در رمان به صورت غیر مستقیم گفته شود که چه اتفاقات مثبتی برای کسی که به سمت معنویات رفته، افتاده است. ویا چه دستاوردهایی در زندگی مادی و معنوی برای وی حاصل شده است.
در بحث مدیریت و برنامه ریزی در مورد اوقات فراغت، سازمان های مردم نهاد چه نقشی دارند؟
این سازمان ها چون از بطن جامعه برخاسته اند، بیشتر با مردم سروکار داشته و بیشتر نیازهای مردم را می شناسند. اولاً وظیفه دولت این است که مسئولین سازمان های مردم نهاد را تشویق کند تا در کارگاه های مهارت های زندگی شرکت کنند. چون فردی که از مهارت های مختلف آگاهی نداشته باشد، چطور می تواند در جهت فراغت مردم برنامه ریزی درستی داشته باشد؟ یکی از عناوین این دوره ها، اوقات فراغت است. دیگر اینکه باید این سازمان ها را به پژوهش تشویق کرد. از آن جایی که سازمان های مردم نهاد از دل مردم برخاسته اند و مردم به آنها اعتماد بیشتری دارند، این سازمان ها می توانند نیازهای معنوی و روانشناختی مردم را از طریق روش های مختلف تحقیق در بین مردم جمع آوری کنند. با ارزیابی نتایج این پژوهش ها مشخص می شود که مردم هر منطقه ای چه نیازهای فراغتی دارند تا طبق آن برنامه ریزی شود.
 همچنین دولت می تواند سازمان های مردم نهاد را تشویق کند که آداب و رسوم محلی را احیا کنند تا در اوقات فراغت مردم به آنها پرداخته شود. در واقع باید تشویق کرد که زبان، لباس، موسیقی و غذاهای محلی احیا شود و نمایشگاه ها و کارگاه هایی در محلات، توسط سازمان های مردم نهاد بر پا شود.
اگر نکته ای در پایان هست، بفرمایید.
 باید به فراغت بانوان از یک زاویه دیگر نگاه کرد. بانوان به دلیل اینکه نمی توانند در همه جا حضور پیدا کنند، باید یک فضاها و بوستان های امنی به آنها اختصاص داد تا بتوانند اوقات فراغت خود را در محیطی امن همراه با آرامش مدیریت و اجرا کنند. درست است در شهر تهران یک نمونه از این بوستان ها و فضاها موجود است؛ ولی در شهرستانهای دیگر کشور چنین چیزی وجود ندارد؛ لذا شایسته است که مسئولان برای تحقق این دغدغه چاره اندیشی نمایند.
خلاصه راهکارها:
1- همه نهادهای مسئول در حوزه اوقات فراغت باید در برنامه ریزی و اجرا، هماهنگ و منسجم باشند.
2- مسئولان باید به شیوه ای برنامه ریزی کنند که مردم جهت استفاده از مراکز گذران اوقات فراغت، کمتر هزینه نمایند.
3- دولت با کمک سازمان‌های مردم‌نهاد (سمن) پژوهش های فرهنگی و اجتماعی کرده تا نیازهای فراغتی قشرهای مختلف جامعه را شناسایی و براساس آن برنامه ریزی کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت نماید.
4- نهادهای آموزشی اعم از عمومی (دولتی و مردم‌نهاد) یا خصوصی، دوره های مدیریت زمان برای آحاد جامعه جهت استفاده بهینه از زمان و اوقات فراغت برگزار نمایند.
5- حاکمیت، مدیرانی را در بخش اوقات فراغت انتخاب و انتصاب کند که تخصص و سابقه علمی و عملی در این حیطه را دارا باشند.
6- برای ایجاد اوقات فراغت سالم، برنامه ریزان و مدیران فرهنگی، نقشه اوقات فراغت هر منطقه از کشور را متناسب با نوع فرهنگ و اقلیم آنجا ترسیم و اجرا کنند.
7- مسئولان، سازمان‌های مردم نهاد را تشویق کنند که آداب‌ورسوم محلی و اصیل ملی را با کمک خود مردم برای اوقات فراغت مطلوب احیا کنند.
8- بخش فرهنگی کشور، با آموزش و تبلیغ سواد رسانه ای جامعه را تقویت و نهادینه کند تا مردم وقت خود را برای هر برنامه یا رسانه ای تلف نکنند.
9- به دلیل محدودیت بانوان، مکان‌ها و بوستان هایی مخصوص فعالیت و استفاده بانوان در همه شهرهای کشور احداث شود و برنامه های فراغتی ویژه بانوان در آن مکان ها اجرا شود.
10- مدیران فرهنگی برای واردکردن مفاهیم دینی و معنوی در اوقات فراغت نوجوانان و جوانان از نویسندگان مذهبی و دینی، بخواهند مباحث دینی را در قالب رمان های جذاب بیان کنند.

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)