سمن ها؛ بهترین گزینه برای فرهنگ سازی صحیح در اوقات فراغت
سلسله گفتگو های کارشناسی با موضوع اوقات فراغت -
اوقات فراغت در جوامع امروزی بهعنوان یک نیاز خاص در نظر گرفته میشود تا جایی که برخی تمدن امروزی را «تمدن فراغت» لقب دادند. از همین رو گذران اوقات فراغت بازندگی و فرهنگ هر جامعه پيوند نزديکي دارد و همين ارتباط تنگاتنگ، جوامع آگاه را بر آن داشته، با اجراي سیاستهای مناسب اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي، از هدر رفتن اوقات فراغت جلوگيري کنند.
ازهمینرو موسسه فرهنگی مطالعاتی صراط مبین مصاحبهای را با حجتالاسلام دکتر محمدجواد فلاح استاد حوزه و دانشگاه- عضو شوراي آزاداندیشی و کرسیهای نظریه پردازی دانشگاه تهران انجام داده تا نظرات کارشناسی ایشان را جویا شده و در اختیار خوانندگان محترم قرار دهد.
در موضوع اوقات فراغت دو نگاه موجود است. یک نگاه سطحی و عامیانه و یک نگاه هوشمندانه و مبتنی بر غایت و اهداف ارزشمند به اوقات فراغت میباشد. تفکیک این دو نگاه به توانمند سازی ارگا ن های متولی این موضوع و فرهنگ سازی برای مردم میتواند کمک شایانی کند. نگاه اول اوقات فراغت را بهعنوان وقت گذرانی و تفریح و سرگرمی صرف می بیند. این نگاه، نگاه قالب در جامعه و حتی ممکن است خیلی از نخبه ها و حتی متولیان فرهنگ هم گاهی به آن دامن میزنند. یعنی افراد، بیشتر می خواهند روز خود را سپری و از وقت خالی که در تعطیلات رسمی و غیررسمی اتفاق می افتد، لذت و بهره ببرند.
در نگاه دوم، اوقات فراغت ابزاری برای رسیدن به یک سری اهداف متعالی و معنادار است. حال این هدف ممکن است، رفع خستگی باشد یا آماده شدن برای یک تلاش بهتر یا بزرگتر. همانطور که در آیه 7 سوره مبارکه انشراح آمده : « فَإِذا فَرَغتَ فَانصَب » متضمن این است که اگر فراغتی برای انسان حاصل شد، بعدازآن باید کار دیگری را شروع کند. پس نگاه هوشمندانه، اوقات فراغت را برای رفع خستگی و ایجاد توان و قدرت برای اهداف متعالی و بهتر، در نظر می گیرد.
اوقات فراغت مطلوب، اوقات فراغتی است که هم اندیشه درست و عقلانی مبتنی بر مبانی دینی، آن را حمایت کند و هم مبتنی بر امیال و عواطف رشد یافته باشد یعنی امیالی که مطابق با شرع، اخلاق، عفت عمومی، فرهنگ و عرف جامعه هست. لذا باید رفتارها در سپری کردن اوقات فراغت را آنالیز و آسیب شناسی نموده، تا اوقات فراغت سامان پیدا کند.
بحث بعدی، بحث محتوای اوقات فراغت است. آیا این محتوا باید یک امر متعالی و ارزشمند باشد؟ یا یک امر منفی و بی ارزش و یا یک امر خنثی؟ اساساً گذران اوقات فراغت افراد دو مدل است؛ کسی ممکن است اوقات فراغت خود را در مسجد یا زیارتگاه سپری کند و شخص دیگری ممکن است به لهو و لعب و گناه سپری کند. گاهی هم ممکن است یک امر کاملاً مطابق با طبیعت و نیازهای اولیه انسان باشد. لذا باید دید چه محتوایی می توان ارائه کرد و این محتوا چطور می تواند سامان و شکل پیدا کند؟ یعنی خود این محتوا یک قالبی هم دارد که باید روی آن فکر و برنامهریزی شود.
چرا نهادهای متولی اوقات فراغت موفق نبوده و چه راهکار هایی برای حل مشکلات آنها پیشنهاد می کنید؟
متأسفانه وضعیت محتوای اوقات فراغت رصد نشده و محتوای مطلوب هم در جامعه ارائه نگردیده. سؤال این است که این محتوای مطلوب در کجا باید ساماندهی و طراحی شود؟ مسئله بعدی موضوع قالب ها است که جزئی تر است. یعنی قالب ها به ما نشان می دهد که بهصورت عینی چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟ قالب ها به چند دسته تقسیم می شود؛ مثل موسیقی، تفریح، ورزش، مطالعه، علم آموزی و هنر. در هر یک از این قالبها باید بررسی شود چه اتفاقی در حال افتادن است؟ مثلاً در قالب مطالعه باید رمان هایی نوشته شود که ایجاد انگیزه کند و عواطف را تحریک کرده و میل جوانان را به سمت خواندن آن رمان هدایت نماید و درعینحال یک امر متعالی دستگیر آنها شود همچنین هدفمندی، آخرت گرایی و معنای زندگی برای آنها شکل گیرد و رنگ خدا درصحنه زندگی آنها دیده شود.
قالب های جدیدی هم به نام فضای مجازی، وبگردی، تلگرام و ... آمده که به سمت گذران اوقات فراغت رفته است. بهعنوانمثال فرض کنید یک خانم در خانه بعدازاینکه غذا را می پزد و به بچه ها رسیدگی می کند، هنگام استراحت ورود به شبکه های مجازی را انتخاب می کند. سؤال این است که چقدر فکر کرده ایم چند درصد از خانم های خانه دار، اوقات فراغت خود را به وبگردی یا فضای مجازی می گذرانند؟ و بعد از همه مهمتر، چه موضوعاتی را در این فضا رصد می کنند؟
این مهم است که این قالب ها بررسی و تحلیل شود. اگر مطالعه ای هست در چه راستایی است و چند درصد مطالعه می کنند؟ چند درصد به محیط های پارک و تفریحی می روند؟ چند درصد در خانه هستند؟ و چند درصد موسیقی گوش می دهند؟ و ...
برای حل معضل فقدان دین در محتوای اوقات فراغت چه باید کرد؟
نوع نگاه به دین در این عرصه مهم است. دو نگاه می توان داشت؛ یکی اینکه دین در همه عرصه های زندگی حضورداشته باشد و دیگر اینکه از دین سؤال شود که در بحث اوقات فراغت، چه جایگاهی برای خود قائل است؟
امیرالمؤمنین(ع) روایتی را از رسول خدا نقل می کنند : « یَنْبَغِی لِلْعَاقِلِ إِذَا کَانَ عَاقِلًا أَنْ یَکُونَ لَهُ أَرْبَعُ سَاعَاتٍ مِنَ النَّهَارِ سَاعَةٌ یُنَاجِی فِیهَا رَبَّهُ وَ سَاعَةٌ یُحَاسِبُ فِیهَا نَفْسَهُ وَ سَاعَةٌ یَأْتِی أَهْلَ الْعِلْمِ الَّذِینَ یَنْصُرُونَهُ فِی أَمْرِ دِینِهِ وَ یَنْصَحُونَهُ وَ سَاعَةٌ یُخَلِّی بَیْنَ نَفْسِهِ وَ لَذَّتِهَا مِنْ أَمْرِ الدُّنْیَا فِیمَا یَحِلُّ وَ یُحْمَدُ.»
می فرماید انسان عاقل اینگونه است که ساعات خودش را به چهار بخش تقسیم می کند. متأسفانه اتفاقی که افتاده این است که اوقات فراغت را مختص تابستان بچه ها کرده ایم. ایام عید، تعطیلات کارمندان و ... هم جزء اوقات فراغت حساب می شود و باید برای آن برنامه ریزی کرد. اگر در روایت آمده است که فرد شبانه روز خود را باید تقسیم به این چهار بخش کند که یک بخش آن فراغت است، باید این بخش در خود یک روز هم نهادینه شود. نه اینکه به دو روز آخر هفته منتقل شود. می خواهم بگویم این مدلی که بچه ها در تابستان بهیکباره 3 ماه تعطیل شوند، شکل خوبی است یا اینکه می توانیم آن را در ایام سال توزیع کنیم؟ در مورد این موضوع فکر و برنامهای نشده است.
اصلاً برنامه ریزان باید رصد کنند تا مصادیق اوقات فراغت را پیدا کنند. مثلاً فراغت در رابطه با کودکان چه وقت هایی است؟ در ارتباط با محصلین چه وقت هایی است؟ برای نوجوانان چه مواقعی است؟ برای کهن سالان چه مصادیقی دارد؟ و ...
با توجه به آنچه بیان شد، یک اصل کلی هست به نام اصل تناسب. یعنی فراغتی که برای کودک طراحی میگردد باید متفاوت از نوجوان باشد و برای نوجوان و جوان هم باید از میانسال متفاوت باشد. اقتضای کودکی این نیست که او را وارد فضاهای معناگرایانه کرد. بچه می خواهد شاد باشد و ممکن است هدف وی برای اوقات فراغت خود، صرفاً همین باشد ولی باید طراحی کرد که چطور می توان بهطور هوشمندانه، امور متعالی را برای وی طراحی و اجرا نمود.
اصل تناسب؛ بحث تناسب جنسیتی، تناسب محیطی، تناسب سنی و ... را هم شامل می شود. طبق حدیثی که بیان شد یک بخش از اوقات انسان به ارتباط انسان با خدا، بخشی هم برای تفریح و استفاده از لذت های حلال و یک بخشی هم برای کسب معاش و در آمد اختصاص داده شده است که نشان می دهد یک بخشی از زندگی را برای تفریح و سرگرمی باید در نظر گرفت، و این امر قطعاً مورد تأیید دین است اما نکته مهم آنجاست که باید توجه کرد که محتوای آن چگونه باشد؟ بنابراین آن چیزی که باعث میشود معضل فقدان دین در اوقات فراغت را حل کند بحث ارائه محتوا براساس اصل تناسب و برنامهریزی صحیح میباشد.
حاکمیت چه نقشی در برآورده کردن نیازهای اوقات فراغت در جامعه دارد؟
حاکمیت باید در خصوص این مسئله ابتدا مطالعات نظام مند را نهادینه بعدازآن آسیب شناسی انجام داده سپس براساس محتوایی که متناسب و مشروع باشد افراد جامعه را به اهداف متعالی نزدیک کند.
ایرادی که میتوان گرفت این است که متأسفانه همه کارها سلبی شده و کار ایجابی صورت نمیگیرد و نهادهای حاکمیتی نسخه ایجابی ندارند؛ نسخه ای که در آن تعادل، عقلانیت، چارچوب های شرعی، آرامش، شادی، هیجانات و ... در نظر باشد.
در اوقات فراغت باید فعالیت، انرژی و شادی باشد و رویکرد منفعلانه نداشت. در روایات گذران اوقات فراغتی که صرفاً همراه با خواب و استراحت باشد، خیلی بد شمرده شده است؛ «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَيُبْغِضُ الْعَبْدَ النَّوَّامَ» میفرماید خداوند متعال از بنده پرخواب نفرت دارد! خیلی از افراد هستند که اوقات فراغت خود را به خواب می گذرانند و می گویند که می خواهیم استراحت کنیم اما آیا استراحت، صرفاً خوابیدن است؟ یا فرمود: « إِنَّ اللَّهَ لَيُبْغِضُ الْعَبْدَ الْفَارِغ» برخی از افراد هم تصور می کنند که فراغت یعنی بیکار بودن، درصورتیکه اوقات فراغت به این معناست که باید زمانی را در نظر گیریم که در آن کار، تفریح یا ورزش های مورد تأیید مانند اسب سواری انجام شود. در دعاهای امام سجاد(ع) آمده است «وَ ارْزُقْنِی صِحَّه فِی عِبَادَه، وَ فَرَاغاً فِی زَهَادَه» یعنی خدایا فراغت من همراه با پاکدامنی باشد.
نقش رسانه ها در پیشبرد اهداف برنامه های اوقات فراغت چیست؟
وظیفه اول رسانه آگاهی بخشی به خانواده ها و افراد جامعه از طریق برنامه های مختلف است. این کار می تواند در قالب برنامه های جدی، طنز، ادبی، حکایت و داستان کتبی باشد. رسانه باید به مردم آموزش دهد که چطور اوقات فراغت را مدیریت و سپری کنند.
وظیفه دیگر، تغییر مبدأ میل افراد است، یعنی رسانه می تواند میل افراد را سامان دهد و به سمت تفریحات سازنده که در آن شادی و هیجان وجود دارد اما گناه نیست، هدایت نماید. مطلب دیگر، الگوسازی رفتاری است. در نقل ها آمده است که هیچوقت حضرت امام (ره) در زمان مطالعه و اشتغال به کارهای جدی و سیاسی، مشغول تفریح نبودند. در تفریح هم هیچوقت کارهای جدی را انجام نمی دادند.
فرزندان ما یاد نگرفته اند که در حال تفریح، فقط تفریح کنند و از طبیعت لذت ببرند و درعینحال برای کارهای بعدی در خود توان ایجاد کنند. متأسفانه می بینید که فرزندان ما در اوقات فراغت در حال مطالعه هستند و کتاب زیر بغلشان هست یعنی با شتاب و باعجله مطالعه می کنند. هم می خواهند برای امتحان بخوانند و هم می خواهند تفریح کنند. اینکه در روایت این چهار بخش را از هم جدا کرده و نگاه مجزا به آنها دارد، اتفاقاً می خواهد بگوید که بر روی اینها باید جداگانه سرمایه گذاری ویژه و جذاب انجام دهید و برنامهریزی صحیح داشته باشید.
با توجه به اثرگذاری سازمان های مردم نهاد در تحولات اجتماعی، چطور می توان از ظرفیت آنها در طراحی و اجرای برنامه های اوقات فراغت استفاده کرد؟
سمن ها(سازمانهای مردمنهاد) در فرهنگ سازی بیشترین کمک را می توانند ارائه دهند چون فرهنگ سازی یک امر دستوری نیست. سمن ها یکسوی کارشان به سمت حاکمیت است و یکسوی دیگر به سمت مردم، آنها یک نوع ارتباط بین حاکمیت و مردم برقرار می کنند لذا در فرهنگ سازی خیلی می توانند کمککار باشند. در مسئله محیطزیست که آرام آرام سمن ها جمعیت های کوچک و بزرگی هستند، متولی امر فرهنگ سازی شدند و ثمرات خوبی برجا گذاشت و باعث شد الآن یک نوع حساسیت خوبی به مسئله محیطزیست در مردم شکل گیرد. در بحث اوقات فراغت هم باید به این سمت رفت و از پتانسیل آنها برای فرهنگسازی در زمینه اوقات فراغت استفاده نمود.
لذا باید جای آنها تعیین شود یعنی از قبل روشن شود که آنها می خواهند چه کاری و با چه ظرفیتی انجام دهند؟ ممکن است که آنها متولی امر پژوهش شوند یا در قالب اجرا و عملیاتی کردن ایده ها، فعالیت کنند. باید سمن ها را بر اساس اهداف و توان آنها در کارها دخالت داد. اگر یک سمن توان پژوهشی ندارد، نباید از این طریق ورود کرد اما ممکن است در فرهنگ سازی کمک کند. یعنی با توجه به بافتی که ایجاد کرده اند یا توان و ظرفیتی که دارند، باید از آنها به نحو مطلوب استفاده کرد.
خلاصه راهکارها:
1- مسئولان براساس مطالعات نظام مند و با رصد، آنالیز و آسیب شناسی، اوقات فراغتی را طراحی کنند که دارای مبانی عقلی، دینی و مبتنی بر امیال و عواطف باشد.
2- نهادهای دولتی و غیردولتی در حوزه اوقات فراغت، علاوه بر کنترل و بررسی قالب های قدیمی همچون کلاس قرآن، مطالعه، موسیقی و ...، به قالب های جدید اوقات فراغت همچون فضاهای مجازی توجه ویژه نمایند و دقت کاملی در برنامه ریزی ها و خروجی آن ها داشته باشند.
3- مسئولان آموزشی، فرهنگی و دینی برای حل معضل فقدان دینی در اوقات فراغت، باید به اصل تناسب در خصوص مسائل جنسیتی، سنی، محیطی و... پایبند بوده و براساس هریک از متغیرها، محتوایی مبتنی بر مبانی عقلی و دینی برنامهریزی، تهیه و اجرا کنند.
4- حاکمیت باید در خصوص فرهنگ سازی برای اوقات فراغت از نگاه های صرفاً سلبی خودداری کرده و نسخه ای که در آن نگاه ایجابی و براساس تعادل، عقلانیت، چارچوب های شرعی، آرامش، شادی، هیجانات و... لحاظ شده را تهیه و به جامعه تزریق نماید.
5- رسانه باید سه شیوه را در برنامه ریزی های خود مدنظر قرار دهد: نخست با برنامه هایی در قالب جدی و طنز، استفاده از اوقات فراغت را به مردم آموزش دهد. دوم آن که تمایل افراد را به سمت اوقات فراغت سالم و مورد نظر سوق دهد. سوم آن که از روش بزرگان در اوقات فراغت برای مردم جامعه الگوسازی نماید.
6- حاکمیت از سمن ها (سازمانهای مردمنهاد) برای فرهنگسازی، براساس شناسایی ظرفیت و توانمندی آنها در بخش برنامهریزی، طراحی و یا کارهای اجرایی اوقات فراغت، استفاده مطلوب کند.