در اوقات فراغت مطلوب، فرد میتواند فرصتي براي شکوفايي فردي و تحقق استعدادها پیداکرده و دست به انتخاب آگاهانه زند. پژوهشنامه فرهنگی راهبردی افق مکث، سعی نموده به مسئله اوقات فراغت در کشور با تأکید بر ارائه الگوی دینی- ملی بپردازد و به این سؤال پاسخ دهد که «چگونه میتوان به اوقات فراغت مطلوب دینی- ملی دستیافت و راهکار عملی برای جزیرهای عمل نکردن نهادها، جبران ضعف زیرساختها و داشتن متولی واحد در خصوص اوقات فراغت چیست؟
ازهمینرو موسسه فرهنگی مطالعاتی صراط مبین مصاحبهای را با دکتر قاسم کرباسیان استاد دانشگاه و پژوهشگر فرهنگی انجام داده تا نظرات کارشناسی ایشان را جویا شده و در اختیار خوانندگان محترم قرار دهد.
اوقات فراغت مطلوب چه ویژگی هایی دارد؟
زمان فراغت به اوقاتی گفته میشود که هر کس فراتر از کارهای روزمره در اختیار دارد تا برای آن برنامه-ریزی کند و بر اساس رضایت و انگیزه درونی خود اقداماتی را انجام دهد و هیچگونه انگیزه و داعیه اجتماعی یا اقتصادی برای گذران آن نداشته باشد.
اوقات فراغت مطلوب دارای ویژگیهای اساسی زیر است؛
1- میباید تمام نیازهای فراغتی را پوشش دهد. آنگونه که در جامعه قابل مشاهده است بهطورمعمول اوقات فراغت افراد، صرف یکی از فعالیت های تفریحی یا سرگرمی می شود. بهبیاندیگر اوقات فراغت در ذهن جامعه، مترادف با لذت، تفریح، سرگرمی و استراحت است. درصورتیکه این مورد یکی از کارکرد های اوقات فراغت بوده و کارکرد های دیگر آن می تواند شکوفایی استعداد ها و خلاقیت ها، امدادرسانی، انجام کارهای خیریه، گردش و سیر آفاقی باشد. درواقع نیازهای فراغتی فراوان است، لیکن تفکر انحصاری بر آن حاکم است. در روایتی از امام کاظم (ع) منقول است که ساعات روز میباید به چهار بخش تقسیم گردد. این روایت به سه مورد از نیازهای فراغتی میپردازد. طبق فرمایش امام کاظم (ع) شایسته است که بخشی از زمان، برای معیشت که همان امور روزمره و اجباری است و در اوقات غیر فراغت صورت میپذیرد؛ بخش دوم برای عبادت؛ بخش سوم برای ارتباط با برادران دینی و بخش چهارم برای تفریح، سرگرمی و لذت مصرف شود. یکی از مسائل مهم فرهنگی جامعه در خصوص اوقات فراغت است. درحالیکه بحث خودسازی، ارتقای سطح فرهنگی و دانش افزایی با موضوع اوقات فراغت در ارتباط است. بنابراین ویژگی نخست، اوقات فراغت مطلوب، تأمین تمام نیازهای فراغتی یا بهبیاندیگر نگاه حداکثری نسبت به گذران آن است.
2- اوقات فراغت مطلوب میباید شغل محور باشد. به گفته شهید آوینی در جامعه متمدن امروزی، زندگی پس از اتمام ساعت کار آغاز میشود. گویا زندگی و شغل، در تضاد هستند. بهعبارتدیگر احساس زندگی و حیات در آن بازه زمانی وجود ندارد. خداوند در آیه 7 سوره شرح می فرماید : «فاذا فرغت فانصب؛ زمانی که از کاری فارغ شدی، کار دیگر را آغاز کن». به سبب تغییر جایگاه دینی شغل در جامعه رویکرد حاکم بر اوقات فراغت نیز شغل محور نیست. با توجه به روایت اخیر از امام کاظم (ع)، تفریح، لذت و سرگرمی فاقد اصالت است و با تخصیص بخشی از زمان فراغت به تفریح و لذتهای حلال موفقیت بیشتری در سه بخش دیگر حاصل میگردد. این بدان معناست که تفریح و سرگرمی طریقی برای توفیق و پویایی در امور دیگر است. درحالیکه گاهی تفریح و سرگرمی در جامعه امروزی اصالت پیدا میکند.
3- ویژگی دیگر اوقات فراغت مطلوب پویایی است. به این معنا که فعالیت صورت گرفته، مشتمل بر پویایی، حرکت و خلق یک پدیده یا اثر باشد. مانند مطالعه، امدادرسانی و کمک های خیریه که همه مشتمل بر نوعی فعالیت است. در مقابل اوقات فراغت منفعل مانند تماشای تلویزیون، پرسه زدن در شبکه های اجتماعی و پیگیری اطلاعات کالاهای مصرفی است که انسان در آن مصرف کننده صرف بوده و کاملاً منفعل عمل می کند. متأسفانه طبق آمار منتشرشده، بیش از ۹۰ درصد اوقات فراغت جامعه، اوقات فراغت منفعل است که به تفکیک، حدود ۴۴ درصد به شبکه های اجتماعی و اینترنت، حدود ۳۵ درصد به بازی های رایانه ای و موسیقی و حدود ۱۷ درصد به تماشای تلویزیون اختصاص مییابد. این در صورتی است که در جوامع فرهیخته اساس کار در معرفت افزایی را در رسانههای تصویری قرار نداشته و رسانه تصویری بهعنوان رسانه اصلی بهحساب نمیآید. حرکت رسانههای تصویری بهطور اساسی باهدف تفریح و سرگرمی بوده که مشتمل بر نوعی غفلت زایی است و اثر هیپنوتیزمی دارد.
4- ویژگی چهارم اوقات فراغت مطلوب، ابتنای بر حقانیت است. حق، هر عملی است که بر مسیر کمال بشری مؤثر است. اگر این تعریف را بپذیریم. اوقات فراغت مطلوب، از لهو یا لغو فاصله دارد.
در آیه «عن اللغو معرضون»؛ که یکی از ویژگیهای مؤمنین را میشمارد لغو به معنای کارهای حلالی است که سودی برای دنیا و آخرت ما ندارد. لهو هم به معنای هرگونه قول یا فعلی است که غفلت زا بوده و انسان را از حق منصرف کند. بهعنوانمثال تماشا یا استماع فیلم و موسیقی نامناسب و اتلاف وقت بی هدف در شبکه های اجتماعی، عمل لهو است.
چرا نهادهای متولی اوقات فراغت در کشور موفق نبوده اند؟
بیش از ۲۶ نهاد کشور در این عرصه فعال هستند. البته مانند بسیاری از موارد دیگر آمار درستی از نهادهای عمومی، خصوصی و دولتی فعال در کشور وجود ندارد.
عوامل متعددی در عدم موفقیت این نهادها مؤثراست؛ یکی از این عوامل، فعالیتهای مقطعی است. ۱۵ روز قبل از تابستان این مباحث مطرح و سپس تعطیل می شود. عامل دیگر این است که این نهادها، فقط به دنبال آمار دهی هستند تا بتوانند بودجه بیشتری برای سال آینده دریافت کنند.
مسئله مهم دیگر عدم استفاده از جوانان در مدیریت و برنامهریزی اوقات فراغت است. برنامهریزیهای کسی که از فضای جوانی فاصله گرفته و اقتضائات جوانی را نمیشناسد با شکست مواجه خواهدشد. یکی از مشکلات این حوزه در نظر نگرفتن مصالح و نیازهای جامعه هدف است. در روایتی از حضرت علی (ع) منقول است: درجایی که نیاز به مشورت احساس میشود از جوانها استفاده کنید چون جوانها تیزذهنتر هستند بنابراین میباید در این عرصه جوانگرایی شکل گیرد و همچنین در اقدامات این نهادها مصالح و خواستهها توأم باهم در نظر گرفته شوند.
یکی از عوامل دیگر نیز فقدان یک متولی خاص بهمنظور هماهنگی نهادها و تسهیل گر امور در عرصه ساماندهی اوقات فراغت است.
برای حل معضل فقدان دین در اوقات فراغت، چه باید کرد؟
برای پاسخ به این سؤال ابتدا میبایست راه چگونگی قرار گرفتن فعالیتهای دینی و مناسک در سبد اوقات فراغت را دریافت و سپس راهی برای حاکم شدن دین بر فعالیتهای اوقات فراغت پیدا کرد.
در مسئله اول به نظر می رسد آنچه باعث دینگریزی در سطح جامعه شود فعالیتهای دینی را از سبد اوقات فراغت حذف میکند. بنابراین برای حل این مسئله میتوان با عوامل دینگریزی مبارزه کرد تا هرگونه فعالیت دینی اعم از واجب و مستحب به سبد اوقات فراغت در جامعه بازگردد.
امام رضا (ع) میفرمایند:«مردم زیباییهای کلام ما را بدانند، از ما پیروی میکنند». خداوند نیز در بخشی از آیه 83 سوره بقره می فرماید: « قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً؛ با مردم، نیکو سخن بگویید». به نظر میرسد با مردم سخنِ نیکو بیان شده اما بهطور شایسته و نیکو، بیان نگردیده است. مطالب میباید در قالب متناسب با اقتضائات جامعه هدف ارائه شود و از جذابیتهای خاص متناسب با آن جامعه استفاده گردد. گاهی اوقات سخنانی که در سنین مختلف بیان میشود یکسان است اما می بایست روش متفاوتی به کار گرفته شود. مخاطب باید احساس کند میان فعالیتهای دین و نیازهایش ارتباط وجود دارد تا به سمت آن گرایش پیدا کند.
نکته مهم دیگر ابتنای فعالیتهای دینی بر احترام به مخاطب است. بهعنوانمثال گرایش نوجوانان و جوانان به مسجد ارتباط همراه با احترام را میطلبد تا احساس مطلوبی شکل گیرد و الا بهمرور بیتفاوتی حاصلشده و در مدت طولانی به گریز از دین میانجامد.
در مسئله دوم میباید هر سه حوزه وجودی انسان اعم از شناختی، عاطفی و رفتاری در تبلیغ دین لحاظ گردد. یکی از مسائل مهم دینداری در جامعه تمرکز بر حوزه شناختی و عدم تمرکز بر حوزههای دیگر است. البته باید توجه داشت که تبدیل شناخت دینی به رفتار دینی یک امر تخصصی است که ساعتها کار و بررسی را میطلبد. احترام به مخاطب بانفوذ به حوزه عاطفی این فرایند را تسهیل میکند.
نکته مهم دیگر در حاکم کردن دین بر اوقات فراغت خروج دین از حاشیه و یک امر مختص به زمان خاص است. بهعنوانمثال در رسانه ملی، خواندن نماز و قرآن برای پشت درب اتاق عمل یا زمان مرگ یا برای پیرمردها و پیرزن هاست که منتج به دین حداقلی موجود میشود. از چنین جامعهای نمیتوان توقع داشت که دین را بهعنوان یک فرانهاد حاکم بر فعالیت های خود بداند. مخاطب میباید به این باور که دین یک پدیده فرانهادی حاکم بر تمام فعالیت های بشری در همه حوزه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است، دست یابد.
رسانه چه نقشی در حوزه اوقات فراغت دارد؟
برخی بر این باورند که رسانه دینی بهطور دائم در حال پخش قصههای قرآنی است درحالیکه رسانه دینی میباید با به تصویر کشیدن غایات دینی، جامعه را به آن سمت سوق دهد. از مهمترین کارکردهای رسانه ملی گذران اوقات فراغت است. در یک بررسی صورت گرفته در کشور گرایش عمومی مردم به رسانهها بهقصد تفریح و گذران اوقات فراغت، سپس با یک فاصله معنادار برای کسب اطلاعات و آموزش بوده است. رسانه برای موفقیت در حوزه اوقات فراغت میباید ویژگیهای اوقات فراغت مطلوب را ارائه دهد. گرچه اکثریت افراد جامعه برای تفریح و سرگرمی به سمت رسانه میروند لیکن رسانه نباید این هدف را دنبال کند. بهبیاندیگر با حفظ مخاطبین خود از تفریح محوری صرف فاصله بگیرد. با توجه به فرمایش امام خمینی (ره) مبنی بر اینکه «رسانه دانشگاه است» برای تحقق این امر، رسانه میباید اهداف عالیه خود را در چارچوب تفریح و سرگرمی ارائه دهد.
وظیفه دیگر رسانه در این حوزه تغییر فرهنگ فراغتی جامعه است. امروزه رسانه ملی مخاطب را به سمت خود یا به سمت اعمال فراغتی منفعل مانند سینما و... جذب میکند، درحالیکه وظیفه رسانه تغییر رویکرد جامعه از فعالیتهای فراغتی منفعل به فعالیتهای فراغتی فعال است.
در بخش دیگر رسانه ملی می تواند در راستای تحقق اوقات فراغت مطلوب فرهنگ اوقات فراغت شغل محور را رواج دهد. همچنین رسانه میتواند بهعنوان رکن دوم دموکراسی و نهاد واسط مردم و دولت، در عرصه اوقات فراغت از دولت مطالبه گر باشد اما تاکنون چنین نبوده است. رسانه میتواند با این اقدام دولت را مجبور به زمینه سازی برای اعمال فراغتی در کل کشور کند. اوقات فراغت در رسانه میباید به یک اولویت اجتماعی و حکومتی تبدیل شود.
چه راهکاری برای برطرف کردن موانع استقرار نظام صحیح گذران اوقات فراغت پیشنهاد می دهید؟
نظام خانواده در عرصه اوقات فراغت نیازمند تقویت و حمایت است. حمایتهای آموزشی سبب شناخت و حمایتهای اقتصادی سبب استفاده از امکانات فراغتی میشود. گاهی اوقات سپردن امور به نهادهای غیردولتی و حذف کمکهای دولتی مصرفکننده را تحتفشار قرار میدهد که در آن زمان نیاز به حمایتهای مالی به معنای فراهمسازی زمینهها احساس میشود.
در مورد نحوه اثرگذاری سازما ن های مردمنهاد، برنامه ریزی و اجرای اوقات فراغت نظر شما چیست؟ چگونه میتوان حداکثر ظرفیت این سازمانها را به کار گرفت؟
در عرصه اوقات فراغت میباید با در نظر گرفتن قید نظارت به سمت حمایت از نهادهای غیردولتی، تقویت و افزایش آنها حرکت کرد. چون این نهادها فاقد رویکرد آماردهی و دارای نگاه کیفی هستند. البته توجه به این امر ضروری است که عدم نظارت بر این سازمانها انحراف را به همراه خواهد داشت.
شاهد دیگر تقویت نهادهای غیردولتی در این حوزه آن است که به سبب عدم وابستگی صددرصدی به بودجه دولتی در صورت بروز مشکلات اقتصادی و قطع بودجههای فرهنگی و آموزشی فعالیتهای اوقات فراغت در جامعه متوقف نخواهدشد. البته این به معنای عدمحمایت دولت از این نهادها نیست بلکه یکی از راهحلهای مسئله اقتصادی این نهادها جهتدهی فعالیتهای خیرخواهانه به سمت اوقات فراغت است. امور عامالمنفعه میتواند پشتوانه اصلی این نهادها در حوزه اوقات فراغت مطلوب باشد. در حال حاضر مؤسسات خیریه اقتصادی نسبت به مؤسسات خیریه فرهنگی غالب است.
ایده بسیار خوبی در مورد مؤسسات خیریه فرهنگی مطرح شد. آیا از ظرفیت وقف نیز میتوان در این راستا استفاده کرد؟
در گذشته وقفها بهطور دقیق و به شکل عجیبی صورت میگرفت. متأسفانه امروزه موقوفه ها صرفاً در همان موارد خاص استفاده می شود درحالیکه از موارد استفاده موقوفه هایی که مرتبط با فعالیت های فرهنگی است، در عرصه اوقات فراغت است.
در پایان اگر مطلبی باقی است بفرمایید.
میتوان از ظرفیت اردوهای جهادی دانشجویان در استفاده مطلوب از اوقات فراغت استفاده کرد. نکته دیگر اینکه افراد مسن در خانههای سالمندان ازجمله کسانی هستند که اوقات فراغتشان به بطالت گذشته و فاقد برنامهریزی است. کمترین اقدامی که میتواند در این حوزه صورت گیرد ورود اعمال فراغتی عبادت، خودسازی و مناسک دینی به خانه سالمندان است که با حضور یک روحانی در خانه سالمندان این امر تحقق خواهد یافت.
میباید رویکردها در حوزه اوقات فراغت به سمت خانههای سالمندان، بیمارستانها، فرودگاهها و مکانهایی که اوقات مردم در حال اتلاف است تغییر یابد. در حال حاضر به نظر میرسد نگاه مسئولان عرصه اوقات فراغت حداقلی بوده و نیاز به افراد پرتلاش و جوان در نهادهای غیردولتی با حمایتهای دولتی بهطورجدی احساس میشود.
خلاصه راهکارها:
1- اوقات فراغت باید تمام نیازهای فراغتی اعم از عبادت، کار و استراحت را پوشش دهد نه آنکه فقط تفریح و سرگرمی باشد.
2- اوقات فراغت باید کارمحور باشد. فرهنگ کار در جامعه باید تقویت شود و این موضوع برای مردم توضیح داده شود که حتی تفریح و سرگرمی هم برای توانمند شدن آنها در وقت کار روزانه، عبادت و ارتباط با دیگران است.
3- مسئولان باید جامعه را به سمت اوقات فراغت فعال و کمال محور مانند مطالعه سوق داده و محتوای دینی را در قالب های متناسب با اقتضائات جامعه هدف، ارائه نمایند.
4- باید مدیریت و برنامه ریزی اوقات فراغت بیشتر به دست جوانان سپرده شود. چون نیازها و اقتضائات در عصر حاضر بهسرعت در حال تغییر است و جوانان بهتر آن را درک می کنند.
5- حاکمیت موظف است نهاد یا سازمانی مشخص در حوزه اوقات فراغت برای جلوگیری از موازیکاری و با توجه به گرایشات ملی و دینی، ایجاد نماید.
6- مسئولان فرهنگی باید بین نیازهای جامعه هدف (جوانان- نوجوانان) در اوقات فراغت با فعالیت های دینی، ارتباط مؤثری بهوسیله احترام و توجه به نیاز آنها، برقرار سازد تا باعث گرایش آنان به فرهنگ دینی شود.
7- مسئولان فرهنگی- دینی در حوزه اوقات فراغت باید به هر سه حوزه وجودی انسان یعنی حوزه های شناختی، عاطفی و رفتاری در برنامهریزی، اجرا و تبلیغات توجه داشته باشند و تک حوزهای عمل نکنند.
8- برای ایجاد اوقات فراغت مبتنی بر ارزشهای دینی، متولیان فرهنگ و دین باید جامعه را از نگاه حداقلی به دین، دور نموده و آنها را به این باور برسانند که دین یک فرانهادی است که بر تمام فعالیت های بشری در همه حوزه-های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و فرهنگی حاکم هست.
9- رسانه ها باید یک بازبینی در تعریف خود از اعمال فراغتی انجام دهند. سپس موضوع اوقات فراغت را به یک اولویت اجتماعی و حکومتی تبدیل کنند.
10- رسانه ملی نباید تفریحمحور صرف و فقط دنبال جذب مخاطب باشد. باید سعی کند اهداف عالیه دینی و انسانی را در چارچوب تفریح و سرگرمی به جامعه ارائه کرده و از یکنهاد فراغتی منفعل به یکنهاد فراغتی فعال تبدیل شود.
11- لازم است مؤسسات خیریه فرهنگی در کنار مؤسسات خیریه اقتصادی تشکیل شود.
تبیین فرانهادی از دین برای جامعه، راه برون رفت فققدان الگوی دینی فراغت
سلسله گفتگو های کارشناسی با موضوع اوقات فراغت -
اوقات فراغت در جوامع امروزی بهعنوان یک نیاز خاص در نظر گرفته میشود تا جایی که برخی تمدن امروزی را «تمدن فراغت» لقب دادند. از همین رو گذران اوقات فراغت بازندگی و فرهنگ هر جامعه پيوند نزديکي دارد و همين ارتباط تنگاتنگ، جوامع آگاه را بر آن داشته، با اجراي سیاستهای مناسب اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي، از هدر رفتن اوقات فراغت جلوگيري کنند.