اثرگذاری سبک معماری در مدارس و منازل برافزایش مطالعه

  • سه شنبه, 16 آبان 1396 14:39
  • بازدید 2151 بار

سلسله گفتگو های کارشناسی با موضوع ارتقای فرهنگ مطالعه

با مرور تاریخ تحولات کشورها و تغییر نظام‌های جهانی می‌توان فهمید توسعه تمدن‌ها، ریشه در رشد فکری و فرهنگی هر جامعه دارد و بی شک، بدون رشد فرهنگ، دانش و آگاهی، نمی‌توان به خروج از توسعه‌یافتگی و رشد تمدنی دل خوش نمود. لذا میزان گرایش به مطالعه، از شاخص‌های مهم توسعه به شمار می‌رود.

بررسی‌ها نشان می‌دهد مطالعه و کتاب خوانی در ایران وضعیت مطلوبی ندارد و عمدتا مردم ایران از خرید و یا مطالعه کتاب گریزانند و اقدامات لازم و جدی جهت ترویج و اشاعه فرهنگ مطالعه صورت نگرفته است. از همین رو موسسه فرهنگی مطالعاتی صراط مبین در خصوص ارتقای فرهنگ مطالعه در کشور با تأکید بر آموزش و نظام آموزشی در فرهنگ‌سازی مطالعه، مصاحبه‌ای را با حجت‌الاسلام اسماعیل محمدی کرمانشاهی مدیر کتابخانه آستانه مقدسه حضرت معصومه ترتیب داده تا از نظرات کارشناسی ایشان استفاده و در اختیار خوانندگان محترم قرار دهد.

چگونگی می توان رویکرد آموزش محوری صرف و عدم توجه جدی به مطالعه در نظام آموزشی را تغییر داد؟
همان‌طور که می دانید ما مفهومی به نام فرهنگ مطالعه داریم. اگر مطالعه، فرهنگ است، فرهنگ به زمان نیاز دارد. یعنی مطالعه، فرهنگ سازی می خواهد. برای فرهنگ سازی هم پیش‌نیازها و اقدامات زیادی نیاز است تا موضوع جا بیفتد. اگر با نگاه نقادانه بخواهیم وارد شویم باید عرض کنم که متأسفانه شرط بسیاری از کتابخانه های مهم و بزرگ کشور ما، برای راه دادن مطالعه کننده به داخل کتابخانه و استفاده از تسهیلات آن، ارائه مدارکی مثل کارشناسی، سطح سه حوزه و یا نامه-ای از مراکز معتبر است. درواقع ما درها را به روی مطالعه کننده به معنای اعم بسته ایم. بنابراین باید قوانین لازم برای حل این مشکل تصویب شود.
نکته دیگر اینکه فرهنگ در بزرگ‌سالی کمتر جا می افتد و اگر چیزی بنا باشد که فرهنگ شود، باید از خردسالی شکل بگیرد. مثلاً ما از بزرگ‌سالانی که به رده‌های نهضت سوادآموزی می روند، انتظاری جز اینکه خواندن و نوشتن یاد بگیرند، نداریم و اگر فردی از این‌ها به مدارج بالای علمی برسد از او به‌عنوان الگو تقدیر می کنیم چون موفقیت او خلاف معمول و عرف است. درواقع موردی از بین ده ها هزار نفر هستند که توانسته است این مسیر را طی کند. بنابراین اگر بناست مطالعه، فرهنگ باشد از خردسالی باید شروع کرد. همچنان که در روایات آمده است که نقش در خردسالی، همانند ایجاد نقش در سنگ است و باقی می ماند.
چه بسترسازی های دیگری غیر از کتابخانه ها برای تقویت فرهنگ مطالعه لازم است؟
باید دید که در چه جاهای دیگری، مطالعه می تواند انجام شود؟ گذشته از کتابخانه شخصی که افراد معدودی دارند، بقیه افراد یا در کتابخانه مدرسه، دانشگاه، مسجد و یا درنهایت در کتابخانه های عمومی به مطالعه می پردازند. کتابخانه های موجود در بعضی سازمان ها نیز برای افراد شاغل در آن‌ها تا حدودی مؤثر است. در این اواخر نهاد کتابخانه های عمومی بحث وجود کتابخانه در فرودگاه ها، ترمینال ها و بیمارستان ها را هم مدنظر قرار داده که تا حدی خوب بوده است. درواقع به‌نوعی سعی کرده اند، سطح دسترس پذیری کتاب و کتابخانه را بالا ببرند. البته متأسفانه باز می بینیم که سرانه مطالعه حتی در بین تحصیل کرده ها پایین است. می دانیم که در برخی از کشورها کتابخانه های بسیار بزرگی وجود دارد که تعداد کتب آن‌ها از چند ده میلیون منبع فراتر رفته است. نکته قابل‌تأمل این است که کتابخانه هایی که در کشور برشمردیم، عمدتاً وابسته هستند یعنی کتابخانه، مادامی‌که دانشگاه، مدرسه یا سازمان مربوطه خدمات می دهند، می تواند خدمات دهد. لذا کشور ما، نه به‌طورکلی ولی به‌طور اعم از داشتن کتابخانه هایی که همیشه بتواند خدمات دهد، محروم است. البته الآن در تهران کتابخانه های شبانه روزی توسط شهرداری راه افتاده است ولی بازهم کافی نیست. می توان این را به‌عنوان یک ایده به مسئولان ارائه کنیم تا از همه کتابخانه ها به‌طور کامل در همه ساعات و به‌طور عمومی استفاده شود.
تاکنون چه راهکارهایی برای تغییر رویکرد آموزش محوری صرف و عدم توجه به مطالعه در نظام آموزشی از سوی حاکمیت اجرا شده است؟ نقاط ضعف و قوت آن را بفرمایید؟
 این سؤال را باید خود کسانی که در مناصب بالای اجرایی هستند، پاسخ دهند. ما نباید منکر سرمایه گذاری های انجام شده و بعضی از امکانات خوب موجود باشیم ولی با توجه به اینکه ما همیشه درواقع از جهاتی محصول نگر هستیم، اینکه مسئولین ما آمار بدهند که وضعیت خوب شده است ولی مردم آن را در زندگی خود حس نکنند، کافی نیست.
آیا مصادیقی در مورد اینکه حاکمیت در زمینه فرهنگ مطالعه، قوانینی تصویب کرده باشد ولی اجرا نکرده باشد، سراغ دارید؟
 از ناحیه شخص مقام معظم رهبری، تقویت فرهنگ مطالعه به‌خوبی دنبال شده و وقتی کتاب خوبی را مطالعه می-کنند، در تکریم این کتاب، تقریضی می نویسند و این یک نقطه مثبت و ارزشی در مدیریت و رهبری ایشان برای سوق دادن جامعه به سمت فرهنگ مطالعه و کتاب‌خوانی است. متأسفانه ما این اهمیت را از ناحیه سایر بزرگان و مسئولان شاهد نیستیم.
ما معمولاً یک کتابخانه بزرگ با چند میلیون جلد کتاب که به عموم مردم در تمام شبانه روز خدمت ارائه دهد، نداریم و کتابخانه های ما نهایتاً با 20 تا 50 هزار جلد کتاب کار می کنند.
نکته دیگر اینکه ما الآن در کشور برای ساخت مراکز مختلف مانند بیمارستان، مدلی داریم که دست معماران و مهندسان بدهیم تا برای ما بیمارستان بسازند ولی متأسفانه برای ساختن کتابخانه ها چنین چیزی وجود ندارد! خیلی از کتابخانه-های ما در جاهای نامناسب شکل گرفته است. مثلاً سالنی را که نیازی به آن نبوده است را کتابخانه کرده اند درحالی‌که کتابخانه هم مثل بیمارستان، معماری ویژه و خاص خود را می خواهد. مثلاً از حیث نور، ظرفیت کتاب و مطالعه کننده، انعکاس صدا در محیط، جنس کف، سقف و دیوار و ... که باید طوری باشد که صدا در داخل کتابخانه زیاد نباشد، باید به معماری کتابخانه توجه شود. ما فکر اساسی برای این موضوع نکرده ایم. مقداری از کارمان تقریبی است و مقداری هم به‌تناسب ذوق و سلیقه مهندس های ماست.
 در معماری اگر برای یک ساختمان تالارهای متعدد و کوچکی را طراحی کنید، به معنای این است که شما افراد متعددی را نیاز دارید و باید هزینه زیادی برای منابع انسانی کنید تا کتابخانه را سر پا نگه‌دارید. درنتیجه یا نمی توانیم آن را حفظ کنیم یا تمام پول محدودی که داریم، صرف نیروی انسانی می شود و نمی توانیم منابع و تجهیزات لازم را تهیه کنیم که فرهنگ مطالعه بالا رود. بنابراین باید در طراحی کتابخانه ها به تعداد نیروی انسانی که به آن نیاز پیدا خواهد شد، توجه نمود.
چه راهکارهایی برای تغییر شیوه تدریس معلمان و اساتید برای حل مسئله موردنظر پیشنهاد می کنید؟
 کلاس های درس ما در مدارس از دوره ابتدایی باید دارای قفسه هایی باشد که دانش آموزان در همان کلاس خود بتوانند کتاب‌ها را ببینند و مطالعه کنند. برای تغییر شیوه تدریس نیز یک شیوه ای تحت عنوان پیش مطالعه در حوزه های علمیه هست که می توانیم آن را به مدارس منتقل کنیم. یعنی دانش آموز قبل از حضور در کلاس، درس را به طریقی مطالعه کرده باشد. مثلاً در ساعت اول کلاس، شخصی بر دانش آموزان نظارت کند و درس‌های بعدی را مطالعه کنند، بدون اینکه آموزش داده شود یا اینکه شب قبل در خانه مطالعه کنند. این شیوه چیزی است که جواب داده و نیاز به انتقال آن از حوزه به مدارس و دانشگاه ها هست.
 پیشنهاد دیگر این است که ما عنوانی را به کارنامه دانش آموزان تحت عنوان «مطالعه آزاد» بیفزاییم که نمره ای داشته باشد که در معدل تأثیرگذار باشد، مثلاً هر دانش آموز در طی سال تحصیلی یک تعداد کتاب خاص را مطالعه کرده و در کلاس ارائه دهد و طوری باشد که در محاسبه نمره مدنظر قرار گیرد. این راهکار می تواند به‌عنوان موردی که فرهنگ مطالعه را هم در جهت تشویقی و هم ازلحاظ مقرراتی بهبود بخشد، عملیاتی گردد. یعنی ما مطالعه غیردرسی را قانونی می کنیم و شخص هم اینجا دیگر باید آزاد باشد که چه کتاب‌هایی را مطالعه کند ولی تعداد و موضوع کتاب‌ها می تواند توسط معلم تعیین گردد.
چه راهکارهایی برای مشارکت دادن معلمان و اساتید در امور کتابخانه مانند اداره کردن، خرید، گزینش کتاب پیشنهاد می کنید؟
 یکی از راه ها این است که همه معلمان یک روز در هفته، درس را در کتابخانه مدرسه برگزار کنند. می توان اداره کتابخانه های مراکز آموزشی را به‌طور دوره ای در اختیار معلمان قرارداد یعنی به‌تناسب تعداد معلمانی که در مراکز آموزشی وجود دارند، زمان را تقسیم کنند. شاید مثلاً در طی یک سال هر معلم یک هفته بتواند مدیر کتابخانه باشد. سپس با شاخص هایی مانند تعداد کتب به امانت داده‌شده، تعداد کتب اهداشده به کتابخانه، مشارکت دانش آموزان در امور کتابخانه، استفاده از توان اولیاء دانش آموزان در رونق کتاب‌خوانی و توسعه کتابخانه و ... مدیریت معلمان بر کتابخانه سنجیده شده و امتیازاتی برای آن‌ها در نظر گرفته شود.
چه راهکارهایی برای بازنگری در متون درسی و دانشگاهی و مرتبط ساختن آن‌ها با واقعیات زندگی در جهت توجه جدی به فرهنگ مطالعه دارید؟
 ما باید واقعی تر فکر کنیم و متن کتب درسی را به سمت و سویی هدایت کنیم که اثر آن در زندگی افراد ملموس باشد. باید تعداد زیادی از درس‌ها، راجع به این باشد که مثلاً افراد چگونه روز خود را تقسیم بندی کنند، چه بخورند؟ چقدر بخوابند؟ و ... اگر بخواهیم نظام آموزشی و متون درسی ما یک مقدار با واقعیت های زندگی تطابق پیدا کند باید به متون اسلامی بازگردیم چون الآن سبک زندگی ما در بخشی از قسمت ها، غربی شده است یعنی خوراک ما، پوشاک ما، خواب ما و ... به سبک زندگی اسلامی نیست. به‌طور مثال باید یکی از متن های درسی دانش آموزان به‌خصوص در دوره ابتدایی باید احکام خوردن و آشامیدن باشد که در توضیح المسائل هست. یعنی مثلاً بچه باید از همان دوران یاد بگیرد که نوشیدن آب در وسط غذا خوردن، کراهت دارد. یک روز در سال برای همه دانش آموزان آموزش داده شود که به چه صورتی آب بخورند؟ مثلاً در روز با حالت نشسته و سرپا می توانند باشند ولی در شب، باید بنشینند و آب بخورند. همچنین اینکه آب را جرعه جرعه بخورند و قبل از خوردن بسم الله بگویند و بعدازآن سلام بر اباعبدالله(ع) داشته باشند. اگر یک روز یک دانش آموز در دبستان این را یاد بگیرد برای همه عمرش کفایت می کند. وقتی این موضوعات برای کسی نهادینه شد، خیلی از مسائل حل می شود.
 چه راهکارهایی برای کم حجم نمودن متون درسی و دانشگاه در جهت تقویت فرهنگ مطالعه در نظام آموزشی دارید؟
کم حجم نمودن اگر به معنای سوق دادن دانش آموز و دانشجو به مطالعه بیشتر و اندیشه و تفکر باشد، خوب است ولی اگر به معنای این باشد که کتاب را تبدیل به جزوه کنیم و مطالعه کمتر شود، خوب نیست. باید افراد را به این سمت که در محورهای درسی مطالعه و پژوهش کنند، سوق دهند و درواقع ‌بخشی از مطالعه را به بیرون از محیط آموزشی ارجاع دهند. متون درسی می تواند طوری باشد که بخشی از فضاهای درسی مجهول باشد و دانش آموز با کمک استاد ترغیب به حل مسائل شود. همچنین اگر بتوانیم درس ها را به‌عنوان سؤال مطرح کنیم و پاسخ را از دانش آموز بخواهیم و درواقع مسئله محور باشیم، خیلی خوب است.
 گنجاندن بحث کتابشناسی در ابتدای دروس می تواند بسیار راهگشا باشد. یعنی در ابتدای امر استاد یک درس را به‌عنوان کتابشناسی توضیح دهد و بگوید در موضوع موردبحث، چه کتاب‌های مهمی وجود دارد و نویسنده ها و تحقیقات آن‌ها را معرفی نماید و افراد را تشویق کند که کتاب‌های دیگری در این حوزه پیدا کنند و مطالعه کنند. متأسفانه در دانشگاه های ما خیلی اوقات، اساتید فقط منبعی را که خود می شناسند یا ترجمه کرده اند به دانشجویان معرفی می کنند و دانشجو هم محدود به همان منبع و ترجمه استاد می شود و ذوق پژوهش و بیشتر دانستن در او از بین می رود.
 اگر امکان این وجود داشته باشد که در دانشگاه ها یک بخش های سیار مانند قفسه های کتاب چرخ دار وجود داشته باشد و استاد در ابتدای تدریس، کتاب‌های تخصصی حوزه موردمطالعه را به کلاس بیاورد و کتاب‌ها را به‌صورت زنده به دانشجویان معرفی کند، در کتابشناسی دانشجویان تأثیر فوق العاده خواهد داشت.
چه راهکارهایی برای گره زدن برنامه درسی مدارس با کتابخانه ها پیشنهاد می کنید؟
 راهکاری که برای دانشگاه‌ها داشتم برای مدارس هم دارم. در خیلی از محله ها می بینیم که مثلاً ده ها مدرسه داریم؛ ما نیاز به کتابخانه جامع مدارس داریم. پیشنهاد من این است که تمام سرمایه ای که بناست برای ساخت و توسعه کتابخانه در داخل مدرسه هزینه شود، تجمیع شده و برای ساخت و توسعه یک کتابخانه بزرگ در هر محله استفاده گردد تا همه دانش آموزان مدارس آن محل، حتی در ساعات تعطیلی مدارس به آن مراجعه کنند و مطالعه کنند.
یکی از مواردی که باید در برنامه های دانش آموزان و دانشجویان بگذاریم، بازدید از کتابخانه های بزرگ هست؛ یک روز با کتابخانه!
پیشنهاد دیگر این است که در ماه یک روز کتابخانه های بزرگ ما خدمات مطالعه نداشته باشند تا روزی باشد برای بازدید دانشجویان و دانش آموزان. چون شاید بازدید و ایجاد سروصدا با محیط آرام کتاب‌خوانی تعارض داشته باشد. ارزش دارد که یک روز در ماه بعضی از کتابخانه های بزرگ برای این کار تعطیل شوند تا کتابخانه به‌عنوان خاطره شیرین در ذهن دانش آموز باقی بماند تا بعدها که جوان و بزرگ‌تر می شود به این کتابخانه مراجعه کند.
 نکته دیگری که ما در کتابخانه آستان قدس رضوی هم تجربه کردیم این است که برای پرشور شدن کتابخانه، از افراد برای عضویت در کتابخانه حق عضویت گرفته نشود و رایگان باشد. همچنین ثبت‌نام را در همه روزها آزاد بگذاریم و آن را به ماه یا روزهای خاصی محدود نکنیم.
همچنین اگر می خواهیم واقعاً نظام آموزشی مدارس و دانشگاه به کتابخانه گره بخورد باید این‌ها ارتباط بیشتری داشته باشند و خدمات متقابل بیشتری را به هم داشته باشند. ما باید به سمت و سویی پیش رویم که همه دانشجویان و دانش آموزان با کارت دانشجویی و دانش آموزی بتوانند از خدمات همه کتابخانه ها استفاده کنند بدون اینکه ثبت‌نام کرده و وجه پرداخت کنند.
چه راهکارهایی برای تأکید بر رویکرد پژوهش محور به‌جای حفظ محور در نظام آموزشی دارید؟
 چیزی که الآن تجربه شده و این روزها تحت عنوان کرسی های آزاداندیشی مطرح است، باید جدی گرفته شود. همه نوجوانان و جوانان باید از همان ابتدا به اندیشیدن تشویق شوند و به اینکه حاصل مطالعه خود را به‌صورت یک محصول ارائه دهند، ترغیب شوند.
همچنین می توان دانش آموزان را به گروه‌های مختلف مطالعاتی تقسیم کرده و موضوعی برای پژوهش به آن‌ها داده شود و هر گروهی در هفته، ساعتی را برای تبادل نتایج و اندیشه های خود قرار دهند و در سنین بالاتر تشویق شوند تا خودشان بتوانند به‌صورت مستقل مقاله ای را بدون کپی برداری از دیگران بنویسند.
چه راهکارهایی برای ترویج روحیه مشارکت محوری و تشویق و ثبت فعالیت های مرتبط با کتاب‌خوانی توسط دانش آموزان پیشنهاد می کنید؟
 می توان هر دانش آموز را یک روز در کتابخانه به‌عنوان مسئول تعیین کرد البته نه اینکه کتابدار باشد و صرفاً یک روز در کتابخانه حضور داشته باشد، بلکه واقعاً مسئول باشد. به این معنا که برای روز مسئولیت خود بتواند برنامه ریزی کند و طرح ارائه داده و مصوبه آن را بگیرد و اجرا کند.
ارتباط مدارس و نهاد کتابخانه های عمومی چطور می تواند باشد؟
سفیران و کارشناسانی از طرف نهاد کتابخانه های عمومی می توانند به مدارس مراجعه کنند و در ابتدای شروع کلاس‌ها که همه دانش آموزان سر صف جمع هستند، کتابخانه را معرفی کنند.
برای گره زدن اوقات فراغت دانش آموزان و دانشجویان به کتاب‌خوانی آزاد در مدارس و دانشگاه‌ها چه راهکارهایی پیشنهاد می کنید؟
ما باید فضاهای جدیدی برای مطالعه ایجاد کنیم. مثلاً پارک‌های ما غیر از پارک‌های شهر تهران، چندان به کتاب و کتاب‌خوانی نپرداخته اند. اگر پارک‌هایی در کنار مدارس داشته باشیم که ظرفیت مطالعه و کتاب‌خوانی هم در آن وجود داشته باشد، خودش یک راهکار مهم است.
 همچنین در معماری مدارس و دانشگاه باید برای در طراحی ساختمان، طوری عمل شود که برای کتابخانه، مستقلاً دری به خیابان وجود باشد که در ایام تعطیلی مدارس بدون اینکه همه ظرفیت مدارس به کار گرفته شود از امکانات کتابخانه مدرسه استفاده شود.
 یکی از مواردی که ناشران ما علی القاعده استقبال زیادی می کنند چون ازنظر اقتصادی به نفعشان هست، برگزاری نمایشگاه کتاب در مدارس و دانشگاه هاست. مثلاً هر دانشگاه الزاماً یک هفته در سال برای بحث نمایشگاه به مجموعه ناشران اختصاص دهد. هم فرصت اقتصادی ایجاد می شود و هم کتاب در معرض دید دانش آموزان و دانشجویان قرار می-گیرد و می توانند برای خود خرید کنند. همچنین می توانند برای خرید جهت کتابخانه مدارس و یا دانشگاه‌ها پیشنهاد کتاب دهند.
اگر نکته پایانی هست، در خدمت شما هستیم.
ما باید کتاب خوانی را ارزان کنیم. کتاب خوانی الآن در کشور ما ارزان نیست یعنی افراد باید برای مطالعه و عضویت در کتابخانه ها هزینه پرداخت کنند یا زمان زیادی را صبر کنند که بتوانند شرایط استفاده از کتابخانه را به دست بیاورند.
در معماری ما برای خانه ها جایی به اسم کتابخانه دیده نمی شود یعنی ما باید به این سمت برویم که معماران و مهندسان ما در خانه ها جایی را به اسم کتابخانه در نظر بگیرند. یعنی اگر کسی می خواهد خانه ای را بخرد یا بفروشد، مواردی که برایش امتیاز دارد این است که مثلاً اتاق‌خواب چند تا دارد یا پارکینگ و حیاط داشته باشد! ولی اینکه گفته شود که این خانه دارای سه اتاق و یک کتابخانه است، در معماری و فرهنگ ما نیامده است و به نظر می رسد این مورد هم باید مدنظر قرار بگیرد.
خلاصه راهکارها:
1- برای همه‌گیر کردن فرهنگ مطالعه شرایط ورود افراد به کتابخانه ها تسهیل شود. مثلاً پیش نیازهایی مانند داشتن مدرک کارشناسی و معرفی نامه از مراکز معتبر پژوهشی و... برداشته شود.
2- بودجه تخصیص داده‌شده برای توسعه کتابخانه های مدارس در هر محله، تجمیع شده و برای ساخت یک کتابخانه مجهز و شبانه روزی در آن محله اختصاص داده شود.
3-  معماری کتابخانه های مدارس، طوری طراحی شود که یک درب به خارج از مدرسه داشته باشد تا در ساعات تعطیلی مدارس، بتوان از امکانات کتابخانه استفاده کرد.
4- شیوه پیش مطالعه که در حوزه های علمیه برای تدریس رایج است به مدارس و دانشگاه ها منتقل شود.
5-  نمره ای به‌عنوان «مطالعه آزاد» در کارنامه دانش آموزان در نظر گرفته شود البته موضوع و تعداد کتاب‌ها توسط معلم تعیین شود و دانش آموز کتاب‌ها را به اختیار انتخاب کرده و نتایج مطالعات خود را به کلاس و معلم ارائه دهد.
6-  برای ایجاد فرهنگ مطالعه، متون درسی طوری تألیف شود که بعضی از سؤالات و قسمت‌های مربوطه، برای دانش آموز به‌صورت ابهام باقی بماند تا خودش از طریق پژوهش و مطالعه به آن دست یابد.
7- در ابتدای متون آموزشی باید بخش کتابشناسی گنجانده شود تا دانش آموز یا دانشجو به منبع معرفی‌شده توسط استاد یا معلم محدود نشود و ذوق پژوهش در وی خشکانده نشود.
8- - در معماری خانه ها توجه به تعبیه کتابخانه نشده است. در این زمینه باید آگاهی بخشی و تبلیغات بیشتری صورت گیرد.

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

نظر دادن

پیام هفته

مصرف کردن بدون تولید
آیه شریفه : وَ لَنُذيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى‏ دُونَ الْعَذابِ الْأَکْبَرِ ... (سوره مبارکه سجده ، آیه 21)ترجمه : و ما به جز عذاب بزرگتر (در قیامت) از عذاب این دنیا نیز به آنان می چشانیم ...روایت : قال أبي جعفر ( ع ): ... و لله عز و جل عباد ملاعين مناكير ، لا يعيشون و لا يعيش الناس في أكنافهم و هم في عباده بمنزله الجراد لا يقعون على شيء إلا أتوا عليه .  (اصول کافی ، ج 8 ، ص 248 )ترجمه : امام باقر(ع) مي‌فرمايد: ... و خداوند بدگانی نفرین شده و ناهنجار دارد که مردم از تلاش آنان بهره مند نمی شوند و ایشان در میان مردم مانند ملخ هستند که به هر جیز برسند آن را می خورند و نابود می کنند.

ادامه مطلب

موسسه صراط مبین

نشانی : ایران - قم
صندوق پستی: 1516-37195
تلفن: 5-32906404 25 98+
پست الکترونیکی: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید