لزوم تبلیغ فرهنگ مطالبه گری در راستای مستندسازی گزاره های دینی
سلسله گفت گو های کارشناسی با موضوع خرافه گرایی
خرافات در میان ملتها و جوامع بستگی به نوع نگرش، فرهنگ، آداب و سنن آنان دارد ولی آنچه ممکن است بین جوامع متفاوت باشد کم یا زیاد بودن میزان خرافات در میان آنان است اما نکته مشترک آن است که نمی توان تمایل به خرافات را بهطور کامل از بین برد لذا برای اصلاح و درمان این پدیده فرهنگی باید راهی یافت و تلاش نمود باورهای مردم را در گرایش به خرافات اصلاح کرد و طبعاً این اصلاح با شناخت کامل از ریشه ها و سیر تطورات مصادیق خرافه ممکن خواهد شد.
از همین رو موسسه فرهنگی مطالعاتی صراط مبین مصاحبهای را با ححجتالاسلام والمسلمین ابراهیم محمدپور زنجانی ترتیب داده تا از نظرات کارشناسی ایشان استفاده و در اختیار خوانندگان محترم قرار دهد.
چگونه میتوان فرایند آگاهیبخشی برای جداسازی خرافات از دین را در جامعه ایرانی فعال و تقویت کرد؟
خرافه امری است نامعقول، نامعمول و غیرمستند عقلی، عرفی، دینی و علمی.
اگر سهمفهوم را در زندگی توسعه داده و منشأ تولید مفاهیم قرار دهیم، به نتیجه مطلوب خواهیمرسید. مفهوم اول عقل و مقدمه عقل هم سواد است. تا مسیر خواندن و نوشتن بهدرستی طی نشود، عقل شکوفا نمیشود. هرقدر عقلانیت و سواد در جامعه گسترش یابد، خرافه کاهش خواهدیافت. دومین شاخصه علم و سپس اخلاق است؛ به بیان دیگر به هر میزان علم و اخلاق در جامعه توسعه پیدا کند، خرافه کاهش مییابد.
مهمترین نقاط کانونی در شکلگیری خرافات در پنج قلمرو دین (اعتقادی، مناسکی، تجربی، فکری و پیامدی) چیست؟
از نقاطی که در خرافه سبب ایجاد مشکل شدهاست، نذورات و مداحیها است. به این علت که محور مداحیها هیجان و احساسات شدهاست. بیان هیجان و احساسات در حوزه خرافه به این سبب است که در جامعه گسترش و توسعه داشته و وجود آنی پیدا کردهاست. در مشاهد ائمه، زیارت ائمه، فاطمیه، محرم و... هر کجا پای هیجان و احساس در میان باشد، آنجا محل حضور و نفوذ خرافه خواهد شد.
چگونه میتوان از ظرفیت نهاد «خانواده»، برای تقویت فرآیند آگاهیبخشی جهت جداسازی خرافات از دین در پنج قلمرو دین(اعتقادی، مناسکی، تجربی، فکری و پیامدی) استفاده کرد؟
اخیراً، تحقیقی در مورد وضعیت گرایشات دینی دانشجویانی که در دانشگاه تحصیل میکنند صورتگرفت. نتایج این بررسی نشان داد دانشجویانی که در خانواده متدین، منطقی و خوب رشد کردهبودند، در دانشگاه دچار مشکل نشدهاند؛ اما به هر میزان که در فضای خانواده اجبار دینی، مناسکی و باوری حاکم بوده و سپس وارد دانشگاه شده اند، دینشان نخنما شدهاست.
چگونه میتوان از ظرفیت نهادهای «حوزهعلمیه»، برای تقویت فرآیند آگاهیبخشی جهت جداسازی خرافات از دین در پنج قلمرو دین(اعتقادی، مناسکی، تجربی، فکری و پیامدی) استفاده کرد؟
نکته اول: بهنظر میرسد در حوزه میباید یک واحد درسی در راستای خرافه زدایی به عنوان فرهنگ عامه اضافه شود. فرهنگ عامه؛ علمی است زیرمجموعه علم جامعهشناسی یا مردمشناسی. حال فرهنگ عامه چیست؟ در واقع فرهنگ عامه باورهای مردم را در حوزه اعتقادات، اخلاقیات و مناسک روشن میکند. واقعاً چهچیزهایی در زندگی مردم وجود دارد که خلاف است یا خرافه است؟ هر طلبه که میخواهد به تبلیغ رود، باید یک دوره فرهنگ عامه را بگذراند.
نکته دوم: حوزه باید در راستای خرافهزدایی بهسمتی رود که منابر روحانیون مستند شده و از حالت خطابهگویی خارج شود. منابر باید دارای اقناع مدرکی و سندی باشند.
بهنظر میرسد فتاوای مراجع نیز میبایست مستند گردد. بهعبارتدیگر شخصیکه فتوا میدهد بتواند آن را مستند به آیات قرآن و احادیث کند. خاصیت مستندسازی این است که جامعه را بهسمت مطالبهگری برده و عوام را مطالبهگر میکند. تا هرچه میشنوند، دلیل و سندش را طلب کنند. این گونه خودبخود جامعه به بیانات دیگران حساس میشوند. اما زمانیکه جامعه به سخن غیرمستند عادت کند؛ دیگران لحن، زبان و شیوه را پیدا کرده و با استفاده از همین شیوه در جامعه نفوذ می کنند.
اما نکته سوم : یکی از راههای حوزه برای خرافهزدایی و شناختدادن به جامعه، پرداختن به موضوعات است . کار علما، عموماً پرداختن به موضوع نیست، درحالیکه در یک حکومت دینی به پرداختن به موضوعات ضروری است.
خلاصه راهکارها:
• سه مفهوم عقلانیت، علم و اخلاق در سطوح مختلف زندگی گسترش و شکوفا شود.
• جامعه مداحان باید در کنار توجه به هیجان و احساسات، به افزایش شعور در سطح جامعه نیز توجه کنند.
• فرآیند صحیح تربیت فرزند و مدیریت صحیح احساسات و هیجانات دینی آموزش داده شود.
• یک واحد درسی به دروس حوزه علمیه به نام فرهنگعامه افزوده شود.
• روحانیون محتوای منابر خود را مستند ارائه نموده و تبیین موضوعات توسط عالمان دینی صورت پذیرد.
• فرهنگ مطالبه گری در راستای مستندسازی گزارههای دینی تبلیغ شود.
• نظریات مراجع در رابطه با مسئله خرافه جمعآوری و به مردم ارائه شود.
• تبلیغات تلویزیونی که القاکننده شانس و خرافه به جامعه است کاهشیافته و مدیریت شود.
• اصل فرآیند گرایی در مناسبات مختلف اجتماعی بر اساس قاعده علت و معلول، برای مقابله با شانس گرایی و بهتبع آن خرافه گرایی نهادینه و ترویج شود.
• حوزههای علمیه باید از سخنرانیهای صرف به سمت گفتگوهای دینی و تعاملی حرکت کند و مفاهیم دینی را بهصورت خلاصه و کاربردی برای عموم جامعه بیان کند.
برای دیدن متن کامل این مطلب وارد شوید سپس در این قسمت کلیک نمایید