ضرورت ارائه تربیت سلوکی توسط حوزه علمیه
سلسله گفت گو های کارشناسی با موضوع خرافه گرایی
خرافات در میان ملتها و جوامع بستگی به نوع نگرش، فرهنگ، آداب و سنن آنان دارد ولی آنچه ممکن است بین جوامع متفاوت باشد کم یا زیاد بودن میزان خرافات در میان آنان است اما نکته مشترک آن است که نمی توان تمایل به خرافات را بهطور کامل از بین برد لذا برای اصلاح و درمان این پدیده فرهنگی باید راهی یافت و تلاش نمود باورهای مردم را در گرایش به خرافات اصلاح کرد و طبعاً این اصلاح با شناخت کامل از ریشه ها و سیر تطورات مصادیق خرافه ممکن خواهد شد.
از همین رو موسسه فرهنگی مطالعاتی صراط مبین مصاحبهای را با حجتالاسلاموالمسلمین حسین عرب پژوهشگر عرفان های نوپدید ترتیب داده تا از نظرات کارشناسی ایشان استفاده و در اختیار خوانندگان محترم قرار دهد.
خرافه یک امر موهوم است. به این معنا که به سبب عدم تعریف مشخص در چهارچوب و ساختار نظاممند، «وهم» در آن حاصل میشود. حال ممکن است این وهم در مخاطب باعث ترس یا شوق شود. در ادامه ملاکها از چهارچوب خارج شده و به خرافه تبدیل میگردد.
خرافه و خرافهپرستی چیست؟
اینکه خرافه در چه حوزهای تعریف میشود بسیار مهم است. به نظر میرسد درک مبانی سه حوزه علم، عقل و نقل بتواند در تعیین یک چهارچوب برای خرافه مؤثر باشد. بهطور اساسی خرافه یک ضد ارزش اسلامی است و نمیبایست به آن پرداخته شود بلکه از میان بحثهای بنیادینی که مطرح میشود میتوان سیاستها و راهبردها را نیز استخراج کرد.
ابتدا میباید حوزه علم بهطور دقیق برای مردم تبیین شود. بهعنوانمثال بر اساس استیلایی که فرهنگ مدرنیته دارد، حیطه علم بیش ازآنچه هست تعریف میشود. به این معنا که محدوده فرهنگ مدرنیته پوزيتيويستي توسعه مییابد و هرچه مؤید این علم تجربهگرا نباشد خرافه قلمداد میشود. بنابراین در یک جامعه دینی که دارای ارزشهایی است که در عالم دارای حقیقت است، تبیین علم اهمیت فراوانی دارد و آنچه در خارج از آن باشد خرافه است. پسازآن تبیین حوزه عقل بسیار مهم است. بهعنوانمثال هر گزارهای که خارج از حیطه عقل ناسیونالیستی غربی باشد، غیرعقلانی و غیرمنطقی است. بنابراین دین اسلام چون خارج از این محدوده است توسط غربیها خرافه قلمداد میشود. در حوزه نقل نیز همین منوال میبایست رفتار شود. بهبیاندیگر میباید چهارچوب منابع دین مشخص شود. البته علما در این حوزه زحمات فراوانی کشیدهاند لیکن میباید مسائلی که خارج از اطار دین است نیز منقح گردد. که هنوز هیچیک از این محدودهها تاکنون مشخص نشده است.
امروزه رویکرد غالب فقاهتی به معنی اخص است و هرچه خارج از فقه باشد، خارج از دین محسوب میشود. این در حالی است میبایست مباحث در دو حوزه عقاید و اخلاق نیز موردسنجش قرار گیرند تا خارج یا داخل دین قلمداد شوند.
درنتیجه تبیین سه حوزه علم، عقل و نقل چهارچوب را مشخص کرده و معیار خرافه بودن پدیدهها را برای مردم مشخص میکند بنابراین هر پدیدهای خرافه قلمداد شود بهطور خودکار ضدارزش نیز جلوه خواهد کرد.
خلاصه راهکارها
• برای مبارزه با خرافه گرایی، سه حوزه علم، عقل و نقل برای مردم جامعه تبیین و ترویج شود.
• برای جلوگیری از تشدید خرافه گرایی باید جامعه هیجانی را کنترل کرد.
• کرسیهای آزاداندیشی در حوزه و دانشگاه برای تبیین خرافات فعالسازی شود.
• حوزه علمیه جهت رشد و تربیت جامعه، تربیت سلوکی و معنوی صحیح را تبیین و معرفی نماید.
• اهداف دشمن از ترویج خرافه گرایی شناسایی و موردبررسی قرار گیرد.