از همین رو موسسه فرهنگی مطالعاتی صراط مبین مصاحبهای را با آقای رضا بابایی پژوهشگر حوزه دین شناسی ترتیب داده تا از نظرات کارشناسی ایشان استفاده و در اختیار خوانندگان محترم قرار دهد.
چگونه میتوان فرایند آگاهی بخشی برای جداسازی خرافات از دین را در جامعه ایران فعال و تقویت نمود؟
ابتدا میباید سرچشمهها و انگیزههای خرافات را یافت و از همانجا آغاز کرد. تا ندانیم، عامل بسط خرافات چیست نمیتوانیم با آن مقابله کنیم. در این زمینه کتابهایی نوشته شده است. اخیراً مجموعهای به پشتوانه حجتالاسلام سید حسن خمینی در سالگرد مرحوم آقای رسولی (رئیس دفتر امام خمینی (ره)) با عنوان «ره افسانه» در دو مجلد منتشر گردید که به همین مسئله اختصاص داشت. در آن اثر تحقیقات و مقالات فراوانی در حوزه خرافات وجود دارد که ازجمله آن مباحث خاستگاه خرافه و اینکه چرا جامعهای بیشتر در معرض خرافه قرار گرفته و جامعهای کمتر میباشد.
مسئله دوم تعریف خرافه است، یعنی به چه چیزی خرافه گفته میشود؟ البته هیچگاه درباره خرافه نمیتوان به یک تعریف واحد رسید و همواره اختلاف و بحث در چیستی خرافه وجود دارد.
در این رابطه دو پیشنهاد مقتضی است. پیشنهاد اول همان مطلبی است که در یکی از مقالات به آن اشاره کردهام. دشمن خرافه معرفت نیست بلکه ورزش، تفریح، پر کردن اوقات فراغت و هنر است. بهعبارتدیگر هر چه جامعه از این جهات پشتیبانی شود خرافه ستیزی بهتر صورت میگیرد. بهعنوانمثال وقتی یک شهر با حدود پانصد هزار نفر جمعیت سالن تئاتر نداشته و کنسرت ممنوع است و تنها از این امکانات یک سالن سینما و یک ورزشگاه دارد چنین شهری با این خصوصیات یک زمین کاملاً حاصلخیز برای خرافات و فسادهای دیگر است. چون وقتی تفریح نباشد، جوانها یا مردم به سراغ هیجانهای دیگری میروند.
مهمترین عامل خرافه گرایی در جامعه ما سیاستهای فرهنگی است. یعنی جامعه بهگونهای اداره شده است که زمینه فساد، اختلاس، خرافه، بیگانگی، دوگانگی، ستیزه و دگرستیزی فراهم گردیده است. بهعنوانمثال مسئولانی که از بیاعتمادی عمومی شکوه دارند خودشان بهگونهای رفتار میکنند که عملاً در کشور نباید به کسی اعتماد کرد. دایره اعتمادشان به حدی کوچک است که میان عده معدودی فقط سمتها تغییر میکند. درواقع این بیاعتمادی از رأس جامعه به متن آن سرایت کرده است.
یکی از راههای جلوگیری از خرافه بهویژه در بخش بانوان افزایش تفریحات است. حتی تفریحاتی که ممکن است بهزعم ما دارای مشکلاتی باشد. موسیقی رقیب دین نیست بلکه رقیب اعتیاد است. بهعنوانمثال در صورت تعطیلی کنسرت جوان به مکان بدتری خواهد رفت بنابراین میبایست از باب دفع افسد به فاسد کنسرتها، تئاترها، لیگهای ورزشی و اموری که دارای هیجان هستند افزایش یابند.
پس پیشنهاد اول رقیب سازی برای خرافه است مانند موسیقی، ورزش، هنر و ... که البته تمام رقبای خرافه در جامعه ما تضعیف شدهاند. بهزعم ما با حضور دختر و پسر در ورزشگاه آسمان به زمین میآید فارغ از اینکه اگر آنها منع شوند جذب گروههای آموزش عرفان شده و به نام آرامش و تمرکز، جهانبینی دیگری به آنها القا میشود.
مسئله دیگر این است که ما باید بپذیریم که نمیتوانیم باورهای غلط و خرافه را در جامعه ریشهکن کنیم. تا زمانی که زمینه خرافه گرایی در جامعه فراهم باشد حتی باوجود روشنگری نسبت به یک باور غلط، مردم به سراغ خرافه دیگری میروند. علم، دانش، معرفت و بحث و گفتگو تأثیر چندانی در این حوزه ندارد. در بحث فرآیند آگاهی بخشی اینکه بخواهیم خرافه را از جامعه دور کنیم میسر نیست و اقدامی که بهعنوان پیشنهاد دوم مطرح میشود عدم اجازه ورود خرافات به منطقه سیاست و فرهنگ است. خرافات زمانی زیانبار میشود که در حوزه سیاست، تصمیمگیری و ... سرایت کند. بهعنوانمثال برخی باورها درباره ظهور، انتظار و فرج، مطابق متون و نصوص ما نیست. اینکه چه کسی شعیب بن صالح و یا سید خراسانی است تا زمانی که در دل افراد باشد ضرری ندارد مسئله زمانی بروز میکند که بر اساس آن برای کشور تصمیمگیری کلان صورت گیرد. یا در مثالی دیگر استخاره و یا تفأل در زندگی شخصی ایرادی ندارد اما زمانی که یک مسئول بهمنظور تصمیمگیری برای یک ملت دست به استخاره میبرد زیانبار خواهد بود. «شینتو» خرافیترین مذهب در ژاپن است اما به سبب عدم نفوذ به سیاست هیچ آسیبی ژاپن را تهدید نمیکند. بنابراین یک از راههای مقابله با خرافات، تفویض امور هر حوزه به علم آن میباشد بهعنوانمثال حوزه سیاست را به علم سیاست و حوزه تجارت را به علم تجارت و .. بسپاریم. چون متخصصین سیاست فقط به اصول سیاست و متخصصین تجارت فقط به اصول تجارت پایبند هستند و باورهای شخصی خود را در امور تسری نمیدهند.
خلاصه راهکارها:
• به تفریحات، ورزش و هنر بهعنوان مقولههای خرافه ستیز توجه ویژه شود.
• برای مقابله با خرافه پرستی در تمام ادارات و نهادها، فرهنگسازی صحیح شود.
• عرصههای مختلف اجتماعی و سیاسی، به متخصصان آن واگذار و تریبون ها از غیرمتخصصان گرفته شود.
• حوزه علمیه به جامعه نخبگانی کشور و همچنین تولید محتوای متناسب با این قشر مؤثر، توجه ویژه نماید.
• آموزشوپرورش باید متمرکز در رسالت خود باشد و از افتادن در حواشی سیاسی پرهیز کند.
• در راستای مصونیت بخشی خانواده از خرافات، تأمین رفاه عمومی خانواده ضروری است.
• آموزش و پروش روحیه پرسشگری در دانش آموزان را ایجاد و تقویت کند.
• دستگاههای حاکمیتی برای رفع فقر و بیکاری توجه جدی داشته باشند.
برای دیدن متن کامل این مطلب وارد شوید سپس در این قسمت کلیک نمایید